پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۳

در نقد کینگزمن: محفل طلایی

بودن یا نبودن، مسئله این نیست!

کینگزمن: محفل طلایی

سینماپرس: قسمت دوم فیلم کینگزمن پاییز امسال اکران شد؛ کینگزمن: محفل طلایی در ادامه ی داستان قسمت اول ماجراهای «اگزی» مامور یک انجمن مخفی را روایت می‎کند.

به گزارش سینماپرس؛ قسمت دوم فیلم کینگزمن پاییز امسال اکران شد؛ کینگزمن: محفل طلایی در ادامه ی داستان قسمت اول ماجراهای «اگزی» مامور یک انجمن مخفی را روایت می‎کند. اگزی در این قسمت با شاهزاده‌ی سوئد نامزد کرده است و در کار خود به جایگاه ثابتی رسیده است. تا اینکه حادثه‎ای شرایط ایده‎آل وی را بر هم می‎زند و زندگی خصوصی و کاری اگزی را با تهدید مواجه می‎کند. اگزی و همکارش مرلین مجبور به سفر به آمریکا می‎شوند. در آنجا مردان کینگزمن با پسرعموهای آمریکایی خود (استیتزمن) ملاقات می‎کنند که در تجارت مشروبات الکلی هستند. از اینجاست که می‎فهمیم باید منتظر انجمن‎های سری در سراسر جهان باشیم و صد البته دنباله‎های بیشتر برای این فیلم!

مواد مخدر به عنوان یکی از جدی‌ترین مشکلات جوامع، این بار در قامت تهدیدی جهانی ترسیم شده است. فیلم با اعتراف بر گستردگی دیوانه‌وار مخدرهای متنوع، در فرمی فانتزی اما مبتنی بر واقعیت عواقب استعمال مواد مخدر را هشدار می‌دهد. از این منظر، فیلم زبانی آموزشی برای انواع مخاطبان خود دارد. این طرح مسئله و معضل اجتماعی نه در فضایی که سیاه و خمود که اتفاقا در جشنواره‎ای از رنگها و با لحنی طنزآلود انجام شده است. آن قدر طنز که مشروبات الکی را به عنوان جایگزین مواد مخدر پیشنهاد می‎دهد!

کینگزمن در ظاهر برندی موفق در تجارت لباس است که قدمتی طولانی دارد. اما این تنها پوششی برای کار اصلی آن‌هاست. کینگزمن انجمنی سری است که از افرادی نخبه تشکیل شده است. وظیفه‌ی این انجمن حفظ امنیت جهان از خطرات تهدیدکننده‌ی آن است. کینگزمن متشکل شده است از مردان و زنانی با مهارت و هوش بالا که از سخت‌ترین آزمون‌ها به سلامت بیرون آمده‌اند. این انجمن از پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌ها استفاده می‌کند تا پیچیده‌ترین جنایتکاران شرور را مغلوب سازند؛ کاری که از توانایی قدرتمندترین دولت‌ها نیز خارج است و اصلا فلسفه‌ی وجود این انجمن‌های سری نیز همین است.

موضع فیلم در قبال دولت آمریکا نیز جالب است و ابایی برای اقدام علیه راس آن ندارد – که البته این مسئله را می‎توان به خصومت هالیوود و سترامپ ربط داد. مانند سایر فیلم‎های اینچنینی تروریست‎ها در میان تمام جهان مستقیما به سراغ دولت آمریکا می‎روند. البته تروریست فیلم به صراحت اعلام می‎کند سازمان ملل عملا متوجه اوضاع نیست و به همین دلیل وی مستقیم سراغ رئیس جمهور ایالات متحده، به عنوان رهبر دنیای آزاد رفته است. این بار اما دولت حاضر به مذاکره یا مبارزه با تروریست‎ها نیست. رئیس جمهور کراوات قرمز فیلم معتقد است نباید کاری کند تا مشکل تجارت مواد مخدر و معتادان به خودی خود طی یک بازی برد-برد حل شود. او مردی خود شیفته و احمق است که فرمانده نظامی نیز دائم او را تایید می‎کند. اینجاست که تنها امید دنیا، ماموران کینگزمن و استیتزمن هستند.

پرستیژ ماموران کینگزمن ما را به یاد جیمز باند می‌اندازد؛ مامور ۰۰۷ برگ برنده‌ی فراقانونی بریتانیا در برابر سخت‌ترین رقباست. کینگزمن نیز مانند واحد جیمزباند در سرویس جاسوسی بریتانیا عملیاتی فراقانونی دارد که چارچوب آن تنها با اخلاقیات حاکم بر انجمن محدود می‌شود. غیرممکن بودن ظاهری عملیات شاید در نظر مخاطب صرفا جهت سرگرمی به نظر برسد اما در واقع وجود چنین قهرمانانی را، برای روزهای بحران لازم و ضروری جلوه می‌دهد.

زمانی تلاش برای مشروعیت بخشی به انجمن‌های مخفی و صاحب قدرت را می‌توان درک کرد که بدانیم روزگاری وجود سرویس مخفی جاسوسی امری افسانه‌ای و توهم توطئه تلقی می‌شد. در همین ایران خودمان کم نبودند عشاق بریتانیا که در رد عملیات‌های جاسوسی قلم‌فرسایی می‌کردند و دست برقضا از روشنفکران و صاحبان اندیشه هم بودند. اما حال که سال‌هاست این تابو شکسته شده دیگر امکان انکار آن وجود ندارد. انجمن‌های سری یا لژها یا هر نام دیگری که روی آن‌ها بگذاریم نیز تابوی عصر ما بود که مدت‌هاست دیگر از حالت یک راز مگو خارج شده است‌. به نظر می‌رسد تکنیک مواجه‌ی محافظه‌کاران سینمای غرب با انجمن‌های مخفی همانی است که در مورد سرویس‌های جاسوسی اعمال کردند. دیگر صحبت پیرامون واقعی بودن یا نبودن انجمن‌های مخفی مطرح نیست بلکه هدف هالیوود دراماتیزه کردن قدرت و هژمونی آن‌ها در کنار ضروری جلوه دادن وجود انجمن‌ها است.

*نقد سینما

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.