سه‌شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۸

مستندسازان در گفتگو با سینماپرس:

عدم تبلیغات گسترده و جذابیت موضوع شرایط نمایش عمومی را ازسینمای مستند ایران سلب کرده است

فهیم-طریقت -قنبری-ورهرام

سینماپرس/ هدیه حدادی: آیا جذابیت فیلم های مستند در ایران تا حدی بالا هست که قابلیت اکران عمومی را داشته باشند؟ چه چیزی مخاطب را برای دیدن یک فیلم مستند وسوسه می کند؟ چه باید کرد که فیلم های مستند در ایران به نمایش عمومی درآیند؟

 در همه جای دنیا فیلم مستند و تولید و نمایش آن رشد چشمگیری داشته است. جذابیت در انواع گونه های مستند موجب شده تا در سراسر دنیا بازارهایی برای عرضه و پخش فیلم های مستند شکل گیرد. توجه به اکران فیلم های مستند در سینماها و فروش آن ها در مراکز فرهنگی و دانشگاه ها در کشورهای مختلف همه گواهی بر این می دهند که سینمای مستند روز به روز بزرگ تر و عمومی تر می شود؛ اما آیا در ایران هم این گستردگی در اکران عمومی فیلم ها وجود دارد؟ آیا جذابیت فیلم های مستند در ایران تا حدی بالا هست که قابلیت اکران عمومی را داشته باشند؟ در کل چه چیزی مخاطب را برای دیدن یک فیلم مستند وسوسه می کند؟ و در نهایت چه باید کرد که فیلم های مستند در ایران به نمایش عمومی درآیند؟

همه این ها سوالاتی است که فیلمسازان مستند در گفت و گو با سینماپرس به آن پاسخ داده اند که در ادامه برخی دیدگاههای آن ها از نظرتان می گذرد:

نادر طریقت مستندساز کشورمان در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس در همین خصوص عنوان کرد: «نمایش آثار فیلم های کوتاه و مستند در سال های قبل در این کشور اتفاق افتاد اما به دلیل عدم جذابیت این آثار، هیچ وقت نمایش آن ها  با استقبال از سوی مخاطب مواجه نشد و عملاً این کار با شکست مواجه گردید. حتی بعضی از فیلم های فوق که به شبکه های نمایش خانگی راه پیدا کردند با آماری کمتر از ده هزار تا پخش شد که واقعاً آمار بسیار ضعیفی است.»

وی در مورد راهکاری در این زمینه، اظهار داشت: «برای ساخت این نوع سینما باید نوآوری به خرج داد و باز هم عنوان می کنم باید فیلم کوتاه و مستند جذاب ساخت، مسئولین و متولیان سینمایی هم یک مقدار باید دست کسانی که مشغول ساخت این نوع آثار هستند را باز بگذراند و ترس را از دل این فیلمسازان خارج کنند تا آن ها به خود سانسوری متوسل نشوند و به آن ها اجازه دهند تا در این حوزه از فکر و اندیشه خود استفاده کرده و دست به نوگرایی بزنند و اگر این اتفاق بیافتد، ما به مرور شاهد فیلم های خوب و جذاب  و شاهد کشف استعدادهای تازه ای خواهیم بود.»

وی ادامه داد:«جذابیت مهمترین عنصر برای یک فیلم کوتاه و مستند است، وقتی فیلمی المان ها و نشانه های جذابی از لحاظ موضوعی و تصویری داشته باشد، ابتدا در عمق وجود تماشاگر رسوخ کرده و کم کم راه خود را در میان دروازه های موفقیت باز می کند.»   (25فروردین 1393)

محمدتقی فهیم در قسمتی از مصاحبه خود در این باره اظهار داشت: «در عرصه هنر و از جمله سینمای مستند همواره بر عنصر خلاقیت تاکید داریم، مگر می شود در این حوزه با فقدان مدیریت خلاق روبرو بوده و توقع حل مشکلات را داشته باشیم. مدیریت در این عرصه هم یک کار تخصصی به علاوه فعل خلاقانه است. مدیریت دنباله رو، ساکن و روتین آفت مدیریت هنری است. متاسفانه غرور هم معضل دیگری است که اجازه استفاده از تجربه دیگران را هم نمی دهد و گرنه سینمای موفق جهان راه هایی را رفته که ما دیگر نیاز به تجربه آن ها نداریم.»

وی اضافه کرد: «واقعیت این است که  در حال حاضر تولید مستند هم دچار بحران اساسی است. در حالیکه ما از کمیت در حال عبور هستیم که مدیریت در این حوزه نمی داند تولید دولتی را در چه  مسیری هدایت کند تا هم پاسخگوی فرهنگی اهداف نظام باشد و هم بازدهی اقتصادی و سرگرم کنندگی در پی داشته باشد. کشور ما پر از آداب، سنن، مضامین و لوکیشن های بکر برای ساخت فیلم های کوتاه و مستند  پر مشتری در جهان است، آیا این مهم بدون مدیریت محقق می شود؟ این در حالی است که سینمای غالب دنیا این اتفاق را پشت سر گذاشته و حتی رسانه های ما را معتاد به مصرف تولیدات خود کرده است.» 

وی خاطر نشان کرد:«در کنار همه این عوامل نباید نقش تبلیغات را حوزه سینمای مستند و کوتاه دست کم گرفت. چرا که همه چیز در گرو تبلیغات موثر است. درحال حاظر در این عرصه تبیلغات درحد صفر است.  حوزه فرهنگ هم مانند اقتصاد، بیزنس و تجارت نیازمند تبلیغات است. باید تبلیغات را جدی گرفت تا مخاطب انبوه علاقه مند به مستند، به اثر مورد نظر خود دست پیدا کند.»(18 فروردین 1393)

رهبر قنبری در این خصوص به ما گفت: «به نظر من بهترین و اصلی ترین مکان برای نمایش این دست از آثار تلویزیون است. البته ما شبکه مستند هم داریم منتها این شبکه مستندهای خاصی را همواره به نمایش در می آورد و به نوعی جهت گیری های خاص خود را دارد.»

وی افزود: «شاید موضوعات مطروحه در برخی مستندها حساسیت های مدیران صدا و سیما را بر انگیزد و از نظر آن ها این گونه مستندها، قابلیت پخش از رسانه ملی را نداشته باشند و منظور من فیلم هایی با زمینه های اجتماعی و سیاسی است که گاه نسبت به موضوعات مبتلا به اجتماع به دیده انتقادی می نگرند. از نظر من کافی است تا بدانیم فیلمسازان اینگونه آثار در واقع خواستار نوعی اصلاح و بهینه سازی در سطوح مختلف اجتماعی و سیاسی هستند و نهایتاً از بهترین و وفاداران به ارکان ملی نیز به شمار می روند ، مدیران صدا و سیما باید متوجّه باشند که شبکه مستند تنها نباید فیلم های راز بقا پخش کند بلکه ما مستندهای تاریخی، اجتماعی، طبیعی و ... با پرداخت های صحیح و بکر هم داریم که جنبه های مختلف سیاسی و اجتماعی را مطرح می کنند، که باید به آن ها توجه بیشتری شود»(22 فروردین 1393)

فرهاد ورهرام از دیگر مستندسازان کشورمان گفت: «پیش از ۹۰ درصد فیلم های مستند برای تلویزیون، مرکز گسترش و شهرداری است که به سفارش خودشان تولید می شود و خیلی از آن ها هم لیاقت اکران عمومی ندارند و به درد اکران عمومی نمی خورند.»

وی در این زمینه به نقش مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اشاره کرد و گفت: «مرکز گسترش برای اکران فیلم های مستند تلاشی کرد اما تلاش آن بیشتر تبلیغاتی بود. فیلم ها در سینماهایی به نمایش درمی آمد که به درد نمایش نمی خورد و محل آن خوب نبود. اما می توان به همین شکل هم تداوم داشته باشد. الان فقط انجمن تهیه کنندگان است که چند سالی است به طور مستمر در خانه هنرمندان همه فیلمی را نشان می دهد اما خیلی از فیلم هایی که نشان می دهد واقع فیلم نیست و مستندی نیست که تماشاچی عام را جذب کند.» (19 فروردین 1393)

 

 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.