به گزارش خبرگزاری سینمای ایران، در این نشست محمدرضا مقدسیان، مسعود کرمی ، امیررضا نوریپرتو از منتقدان سینما طرح موضوع و اداره بحث را عهده دار بودند.
مسعود کرمی در ابتدای این نشست با اشاره به این نکته که در سینمای ایران بهترین ژانر ملودرام و بهترین گونه سینمای اجتماعی است، بحث خود را با این سوال آغاز کرد که چرا نمیتوان برای ژانر اجتماعی یک روند صعودی و یا نزولی در سینمای ایران تعریف کرد و چرا در هیچ مقطعی شاهد جریانسازی در این عرصه نبودهایم؟
کرمی تأکید کرد: ما در سینمای ایران به جز چند فیلمساز هیچ گاه شاهد شکل گیری جریان نبودهایم. در این حوزه هم از مهمترین فیلمسازان میتوان از سینماگرانی چون "اصغر فرهادی" و "رخشان بنیاعتماد" نام برد. استمرار حضور و دغدغه این فیلمسازان را در مورد دیگر فیلمسازان کمتر شاهد بودهایم.
این فیلمنامهنویس و منتقد سینما افزود: در این میان بودهاند فیلمسازانی که وارد میدان شدهاند اما به جای رشد و سیر صعودی، یا فیلمسازی اجتماعی را رها کردهاند یا فیلم به فیلم نزول داشتهاند. کرمی در ادامه با اشاره مصداقی به برخی فلیمسازان این عرصه گفت: یک سر این جریان فیلمسازانی چون "تهمینه میلانی" و "پوران درخشنده" قرار دارند که به طور خاص میلانی حرف زدن را بر فیلم ساختن ارجح میداند. سر دیگر این جریان هم فیلمسازانی مانند "محمدعلی طالبی" و "ابوالفضل جلیلی" قرار دارند که بیشتر تمایل به واقعنمایی دارند."جعفر پناهی"، "کیانوش عیاری" و.. هم هستند که آنقدر گاه به گاه فیلم ساختهاند که تبدیل به جریان نشدهاند. وی در ادامه با اشاره به جریان نوظهور فیلمسازی در دهه 80 تأکید کرد: در این دهه شاهد ورود فیلمسازان جوانی به عرصه سینمای اجتماعی بودیم. فیلمسازانی مانند "حمید نعمتالله" و "پرویز شهبازی" از این دست هستند اما دیدیم که این فیلمسازان هم به رغم شروع خوب، استمرار حضور نداشتند و در آثار بعدی خود فضای کاری خود را تغییر دادند. در مجموع معتقدم مهمترین فیلمسازان اجتماعی ایران اصغر فرهای و مجید مجیدی هستند هرچند با دغدغههای متفاوت.
در ادامه نشست مقدسیان با طرح این پرسش که "آیا در میان گونه های مختلف سینمایی اصلاً میتوان ژانری به نام ژانر اجتماعی تعریف کرد؟" ادامه بحث را به امیررضا نوریپرتو واگذار کرد.
نوری پرتو در پاسخ به این سوال گفت: متأسفانه استفاده از کلمه "ژانر اجتماعی" در فضای نقد و ژورنالیسم ما یک غلط مصطلح است. ما چیزی به نام ژانر اجتماعی نداریم و چه خوب از تعبیری که مسعود کرمی به کار برد استفاده کنیم؛ ژانر ملودرام و گونه اجتماعی.
نوریپرتو در ادامه تأکید کرد: فیلمی مثل "مرهم" هم در اصل یک ملودرام است و آنچه به صورت کلاسیک صورت آکادمیک به خود گرفته است را ما نمیتوانیم تغییر دهیم و این فیلم را در قالب ژانری جدید به نام ژانر اجتماعی دستهبندی کنیم. بهتر می دانم از رویکرد اجتماعی فیلمسازان صحبت کنیم که در واکنش به شرایط اجتماعی دوران خود در قابل فیل به نمایش گذاشته میشود.
نوری پرتو پس از این بازخوانی تأکید کرد: بهتر آن است که عبارت ژانر اجتماعی را از ادبیات نقد و ژورنالیسم خود حذف کنیم تا جدیتر بتوانیم درباره رویکرد اجتماعی سینماگران صحبت کنیم.
در ادامه این نشست مقدسیان با تأکید بر لزوم تعریف مشکلات اجتماعی گفت: مسئله سینمای اجتماعی چیزی شبیه مسئله سینمای معناگرا است که سال
هاست در سینمای ما محل مناقشه شده است.همان میزان که تعریف سینمای معنا گرا محیرالعقول است چرا که هیچ فیلمی خالی از معنا نیست می توان در تمام فیلم ها رگه های اجتماعی جستجو کرد و نتیجه گرفت که همه فیلم ها به سینمای اجتماعی اختصاص دارند.
مقدسیان با تکیه بر این تحلیل بر این عقیده بود که باید ابتدا به تعریف مشترکی در مورد سینمای اجتماعی رسید سپس به تحلیل و ارزیابی اثار در این حوزه پرداخت.
این منتقد سینما بر این عقیده بود که طبق تعاریف جامعه شناختی مشکلات اجتماعی را با سه خصوصیت شناسایی می کنند و ادامه داد: اولین خصوصیت اینکه مشکل اجتماعی دسته وسیعی از افراد یک اجتماع را درگیر کند دوم اینکه درصد بالایی از شهروندان آن اجتماع این پدیده را به عنوان مشکل بپذیرند و سوم اینکه همان درصد بالا براین عقیده باشند که این مسئله اجتماعی قابل حل شدن است.محمدرضا مقدسیان منتقد سینما در ادامه گفت: حال اگر یک اثر سینمایی تم اصلی داستانش را به یک مشکل اجتماعی با تعریف دراماتیک آن اختصاص دهد و تمام شخصیت و در فضایی امروزی طرح داستان کند می توان سینمایش را سینما مشکلات اجتماعی دانست.
این منتقد سینمایی در ادامه گفت: حال در این میان یک موضوع قابل طرح است و آن اینکه وقتی اثری به یک مشکل اجتماعی می پردازد به طبع در مورد شرایط روز سخن می گوید و این باعث می شود این فیلم در همان دوره مشخص که آن مشکل اجتماعی وجود داشته مورد اقبال قرار بگیرد و تاریخ مصرف دار تلقی شود. او از "دختری با کفش های کتانی " ساخته رسول صدر عاملی و "مصایب شیرین" ساخته علیرضا داوود نژاد نام برد و اشاره کرد" این فیلم ها در دوره خودشان بسیار هنجار شکن بودند ومورد اقبال هم قرار گرفتند ولی تماشای امروزی آن ها تنها می تواند جنبه مطالعاتی و دوره شناسی سینمای و اجتماعی داشته باشد و نمی توان انتظار اقبال تماشاگر در اکران عمومی آن را داشت.
نوریپرتو در ادامه این بحث گفت: هر اثر هنری وقتی با مخاطب خود ارتباط برقرار میکند قطعاً یک زبان اجتماعی پیدا کردهاست. اما در این میان فیلمهایی موفق و ماندگارند که به زبان درام و سینما با مخاطب صحبت کنند. این منتقد سینما در ادامه تصریح کرد: نکتهای در فیلم "مرهم" وجود دارد که نشأت گرفته از ایدئولوژی فیلمساز است و من آن را تم "تقدیر" میدانم. البته یکی از ضعفهای بزرگ فیلمنامه "مرهم" کثرت عنصر "اتفاق" درآن است اما بدلیل وجود همین تم "تقدیر" حتی پایانبندی هندیوار فیلم مخاطب را اذیت نمیکند. معتقدم فیلم "مرهم" فیلم درگیرکنندهای نیست اما نگاهی شریف پشت آن است. مسعود کرمی هم با اشاره به فیلم داوودنژاد گفت: دغدغه اصلی کارگردان در فیلم "مرهم" به عقیده من اعتیاد نیست بلکه درباره گسست نسلهاست. با توجه به این نکته روایت فیلم از مقطعی شروع میشود که جایگاهی در روند داستان اصلی ندارد این یکی از ضعفهای فیلم است. کرمی افزود: معتقدم فیلمسازان نسل گذشته به دلیل عدم شناخت کافی از نسل امروز زمانی که نیت فیلمسازی درباره این نسل را میکنند غالباً شکست میخورد و فیلم برای مخاطب درگیرکننده نمیشود و مرهم هم از این قاعده مستثنی نیست.
در این نشست داوود زادمهر، مسعود کرمی ، محمدرضا مقدسیان، امیررضا نوریپرتو، سعید هاشم زاده و فاطمه فریدن و جمع دیگری از نویسندگان و منتقدین سینمایی حاضر بودند و به اظهار نظر پرداختند.
سلسله نشست های حلقه منتقدین لوح با هدف ایجاد فضای گفتگوی سازنده میان منتقدین و نویسندگان سینمایی و رونق دادن روال پرداخت آکادمیک و عمیق تر به مسائل سینمای ایران و جهان برگزار می شود.
انتهای پیام/ س ف / ع ک
سهشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۰
در دومین نشست حلقه منتقدان سینمایی لوح مطرح شد:
"مرهم" فیلم درگیرکنندهای نیست

دومین جلسه حلقه منتقدان سینمایی لوح از سری نشست های تخصصی لوح با موضوع سینمای اجتماعی و به بهانه اکران فیلم سینمایی "مرهم" ساخته علیرضا داوودنژاد برگزار شد.
ارسال نظر