دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۷

نویسنده «بازپرس»:

خوشبختانه در «قوه قضاییه» این نگاه رسانه‌ای وجود داشت که برای معرفی یک ارگان سالم لزوماً نباید همه کاراکترها مثبت باشند

سریال «بازپرس»

سینماپرس: حسین تراب‌نژاد با اشاره به اینکه انتخاب پرونده‌های قضایی در سریال «بازپرس» توسط نویسنده صورت گرفته، تأکید کرد: جذابیت برای ما مهم‌ترین عنصر بود. از آنجا که «بازپرس» جزو اولین آثار قوه قضاییه است نباید انتظار بیشتری داشته باشیم.

به گزارش سینماپرس، مجموعه تلویزیونی «بازپرس» به کارگردانی احمد معظمی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی این روزها از شبکه یک سیما در حال پخش است.

فیلمنامه این سریال بر اساس چندین پرونده قضایی واقعی نوشته شده و کاراکتر اصلی آن یک بازپرس به نام «صدرا» (با بازی محسن قصابیان) است که در پروسه رسیدگی به پرونده‌هایی مربوط به فساد مالی درگیر ماجراهایی شده که این ماجراها قصه مجموعه «بازپرس» را تشکیل می‌دهد.

حسین تراب‌نژاد که پیشتر نگارش فیلمنامه فیلم‌های سینمایی «ضد»، «آبادان یازده ۶۰»، «ماجرای نیم‌روز: رد خون» و سریال‌های «پرده نشین»، «فوق سری» و «خانه امن» را در کارنامه خود داشته، فیلمنامه «بازپرس» را نوشته است. با این نویسنده گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح گفتگو را از نظر می‌گذرانید:

فیلمنامه «بازپرس» چگونه شکل گرفت؟ آیا در ابتدا چند پرونده در اختیار شما بود و بر اساس آن‌ها فیلمنامه نوشته شد یا خودتان پرونده‌ها را انتخاب کردید؟

انتخاب پرونده‌ها که فیلمنامه سریال «بازپرس» بر اساس آن‌ها نوشته شده در اختیار خودمان بود. قوه قضاییه ساخت سریالی را سفارش داد که فیلمنامه‌اش بر اساس پرونده‌های موجود با محوریت کاراکتر بازپرس نوشته شود.

پرونده‌های مختلفی با موضوعات و بازپرس‌هایی در مسائل مختلف در حوزه جنایی، مفاسد اقتصادی، اداری، جرایم رایانه‌ای و... در اختیار ما قرار داده شد و ما به این نتیجه رسیدیم که پرونده‌های مفاسد اقتصادی جذابیت بیشتری دارد و به همین دلیل فیلمنامه «بازپرس» بر اساس همین پرونده‌های مربوط به مفاسد اقتصادی نوشته شد.

یعنی اولویت اول ساخت سریالی با محوریت کاراکتر بازپرس بود و شما به عنوان نویسنده به پرونده‌های فساد مالی پرداختید؟

ما به قصد پرداختن به پرونده‌های فساد اقتصادی سراغ پروژه «بازپرس» نرفتیم بلکه در مرحله تحقیق و پژوهش به این نتیجه رسیدیم که موضوع این پرونده‌ها برای نگارش فیلمنامه بسیار جذاب است و همین جذابیت باعث شد که به سراغ این پرونده‌ها برویم و وقتی پیشنهاد نگارش فیلمنامه‌ای با این موضوع را به قوه قضاییه ارائه دادیم آن‌ها هم از این پیشنهاد استقبال کردند و گفتند که اتفاقاً پرداختن به مفاسد اقتصادی در حوزه رسانه جزو اولویت‌های قوه قضاییه است.

در همین موضوع مفاسد اقتصادی هم با انواع و اقسام پرونده‌ها روبرو هستیم. انتخاب پرونده‌هایی که در «بازپرس» به آن‌ها پرداخته‌اید و برخی برای مخاطبان نیز آشنا هستند، بر چه اساسی صورت گرفته است؟

جذابیت اولین و مهم‌ترین عنصر برای ما بود. پرونده‌هایی که مطالعه کردیم و درباره آن‌ها با بازپرس‌ها گفتگو داشتیم را بررسی کردیم تا ببینیم قصه کدام پرونده‌ها برای مخاطب می‌تواند جذاب‌تر باشد و از طرفی این نکته را هم در نظر داشتیم که نوع فسادهای کلانی که قرار است در این سریال به آن‌ها بپردازیم کمتر در رسانه‌ها مطرح شده باشند.

در مجموعه «بازپرس» دو بازپرس می‌بینیم که یکی از آن‌ها قهرمان قصه است و دیگری بازپرسی است که دچار اشتباه می‌شود. در چه تعاملی با قوه قضاییه به طراحی این کاراکتر رسیدید؟

قوه قضاییه با طرحی که ما نوشته بودیم خیلی خوب برخورد کرد، معمولاً ارگان‌های مختلف روی کاراکترهایی که مربوط به آن‌ها می‌شود حساس هستند، من با برخی ارگان‌ها همکاری داشتم و تجربه کرده‌ام که چه حساسیت‌هایی دارند اما خوشبختانه در قوه قضاییه این نگاه رسانه‌ای وجود داشت که برای معرفی یک ارگان سالم لزوماً نباید همه کاراکترها مثبت باشند و در واقع باید کاراکتر منفی که در مخمصه افتاده و چاره‌ای جز اشتباه ندارد را هم در اثر داشته باشیم و ببینیم که کلیت اثر به کدام سمت می‌رود.

خوشبختانه قوه قضاییه دست ما را برای پرداختن به شخصیت‌ها باز گذاشته بود اما به نظرم بیشتر از این هم می‌توانیم به چنین شخصیت‌هایی بپردازیم اما از آنجا که «بازپرس» جزو اولین آثار قوه قضاییه است نباید انتظار بیشتری داشته باشیم و در همین حد هم به نظرم اتفاق خوبی رخ داده و مسیری ایجاد شده که ما در آینده می‌توانیم کارهای بهتر و بیشتری بسازیم.

آیا کاراکتر حامد سعادت را می‌توان یک شخصیت منفی دانست؟

کاراکتر منفی نیست، در واقع این شخصیت در مخمصه افتاده و دچار اشتباه شده و در قسمت‌های بعدی این وضعیت برای او پر رنگ‌تر و واضح‌تر می‌شود. حامد کاراکتری است که در موقعیتی قرار گرفت که باید بین درست و غلط یکی را انتخاب می‌کرد و چون مسیر غلط را انتخاب کرد برایش دردسر ایجاد شد و در مخمصه قرار گرفت.

آیا تلفیق پرونده‌های قضایی واقعی در ماهیت این پرونده‌ها اختلالی ایجاد نکرد و باعث نشد آنچه در «بازپرس» می‌بینیم با آنچه در واقعیت رخ داده، تفاوت‌های بسیاری داشته باشد؟

وقتی چند پرونده مربوط به مفاسد اقتصادی را خواندم ساز و کار فسادی که یک طرف آن مربوط به بانک‌ها می‌شود شبیه به هم است و این در پرونده‌هایی که کاملاً مربوط به بانک‌ها می‌شود و پرونده‌هایی مثل پرونده سلطان قیر که بحث ضمانتنامه‌ها خط اصلی پرونده‌ها بود، مشترک است. تلفیق این پرونده‌ها در واضح شدن این روند نقش داشته، مثلاً ما با یک پرونده بانکی پیش رفتیم و در میان راه متوجه شدیم در پرونده‌ای دیگر یک پیچ داستانی جالب وجود دارد و از آن هم استفاده کردیم و آن را در پرونده بانک آداپته کردیم.

فیلمنامه «بازپرس» اینگونه نیست که بگوییم چند پرونده فساد متفاوت را با هم پیش می‌بریم و به همین دلیل ممکن است مخاطب قصه را گم کند و در ماجراهای مختلف سردرگم شود. البته باید سریال تا انتها نمایش داده شود و بعد درباره این مسائل قضاوت کرد. سعی من در این مورد این بود که ساز و کار فساد در بانک را طوری روایت کنم که برای مخاطب باورپذیر باشد.

آیا نهادهای دیگر هم همچون قوه قضاییه در نگارش این سریال با شما همکاری داشتند؟

هدف ما ورود به نهادها و ارگان‌های دیگر نبود و انتقادهایی که مطرح کردیم آنچنان گسترده نیست. به عنوان مثال در چند سکانس از این سریال به وزارت ارشاد و ساز و کار سرمایه‌گذاری در سینما پرداختیم که در کلیت سریال بخش زیادی به حساب نمی‌آید اما برای این موضوع با مسئولان وزارت ارشاد در حد گفتگو همکاری داشتیم و جالب است که خود آن‌ها هم به روند سرمایه‌گذاری انتقاداتی داشتند اما به طور کل ما این کار را با قوه قضاییه و تلویزیون پیش بردیم.

وقتی تیم جدید صداوسیما مستقر شد و ساختار جدید شکل گرفت، طرحی که با قوه قضاییه پیش بردیم به تلویزیون ارائه شد و ساخت سریال «بازپرس» به مرحله پیش‌تولید و تولید رسید.

آیا ورود نکردن به عملکرد نهادها و ارگان‌های مختلف به دلیل جلوگیری از قرار گرفتن در محدودیت‌های احتمالی بود؟

ورود نکردن به این موضوعات فقط به دلیل اقتضاعات فیلمنامه بود. امکان پرداختن به مسائل متعدد مربوط به ارگان‌ها و نهادهای مختلف وجود داشت اما در آن صورت با سریالی به مراتب طولانی‌تر روبرو بودیم چراکه پرداختن به همه مسائل در یک سریال حدوداً ۴۵ قسمتی امکانپذیر نیست.

در صورت ورود به همه موضوعات شاخ و برگ‌های زیادی به فیلمنامه داده می‌شد که مطمئناً مخاطب در بین قصه‌های سردرگم می‌شد و خیلی از ماجراها را متوجه نمی‌شد. ما در قسمت مربوط به پرونده فساد بانک نیازمند همین چند سکانس بودیم تا به ساز و کار سرمایه‌گذاری در فیلم‌ها و سریال‌ها بپردازیم و هیچ فشاری و اصراری از جایی وجود نداشت که ما را از پرداختن بیشتر به این موضوعات منع کند و در واقع ضرورت درام چنین ساختاری ایجاد کرد.

آیا الگوسازی از کاراکتر «صدرا» به عنوان یک بازپرس نمونه را می‌توان اصلی‌ترین خواسته قوه قضاییه در سریال «بازپرس» دانست؟

قطعاً‌ همینطور بوده، در واقع وقتی سفارش داده می‌شود که قصه‌ای با محوریت بازپرس نوشته و ساخته شود دو ویژگی دارد، یک اینکه ما با زاویه دید یک بازپرس به پرونده‌ها ورود کنیم و دومین ویژگی این است که ما یک بازپرس معیار را به مخاطب نشان دهیم.

نشان دادن یک بازپرس معیار به این معنا نیست که بازپرس‌های حال حاضر قوه قضاییه به کاراکتر صدرا حسینی نزدیک نیستند. اتفاقاً خیلی از ویژگی‌های این کاراکتر از صحبت با بازپرس‌هایی به دست آمد که ساعت‌ها با آن‌ها صحبت کردم. به شخصه در این پروسه با بازپرسی آشنا شدم که مسئول پرونده‌های کلان اقتصادی بوده اما در غرب تهران یک آپارتمان در ساختمانی بدون آسانسور داشت.

ما سعی داشتیم چنین ویژگی‌هایی از یک بازپرس را به تصویر بکشیم و بگوییم بازپرسی که چنین پرونده‌هایی را در دست دارد باید تقوا داشته باشد تا بتواند آن پرونده را سالم به سرانجام برساند وگرنه کسی که چنین ویژگی نداشته باشد کاملاً پتانسیل این را دارد که در این پرونده‌های فساد اقتصادی گم شود و خودش بلغزد و به جای حل یک پرونده خودش باری بر دوش قوه قضاییه شود.

چه بازخوردهایی از پخش این سریال داشتید؟

خوشبختانه بازخوردهای خوبی شاهد بودم هر چند که به نظر من قسمت‌های اول این سریال می‌توانست ریتم بهتری داشته باشد اما به نظر می‌رسد که مخاطبان توانسته‌اند با «بازپرس» ارتباط برقرار کنند و هرچقدر قسمت‌های بیشتری از سریال پخش می‌شود بازخوردهای بهتری را شاهد هستیم.

زمان پخش این سریال زمان مناسبی بود اما بی‌برنامگی‌هایی که در پخش اتفاق افتاد به میزان مخاطبان سریال آسیب زد و چند بار پخش سریال متوقف شد یا روز پخش تغییر کرد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.