جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۷

علیرام نورایی:

مزیّت بزرگ ساخت سریال‌های استراتژیک، این است که بخشی از تاریخ معاصر را به تصویر می‌کشد

سریال «روزهای ابدی»

سینماپرس: بازیگر سریال‌های روزهای ابدی اعتقاد دارد ساخت سریال‌های استراتژیک به جان آدم‌های فرصت‌طلبی که می‌خواهند منافع مردم را زیر پا بگذارند ترس می‌اندازد.

به گزارش سینماپرس، رشته کامپیوتر را انتخاب کرده بود اما به یک باره مسیر زندگی‌اش به سمت دیگری حرکت کرد. به تعبیر خودش شوخی شوخی بازیگر شد! در دوران دانشجویی با دانشجویان تئاتر دانشگاه ارتباط داشت. آن‌ها خواستند برای بازی در پایان‌نامه یکی از دانشجویان تست بدهد. او هم برای شوخی قبول کرد. رفت که بخندد و شوخی کند اما گرفتارِ تئاتر شد. ۳ سال در ۱۲ پایان‌نامه تئاتر بازی کرد و دیگر نتوانست از این داستان خارج شود. علیرام نورایی عاشقِ بازیگری شده بود و هنوز هم به خاطر بازیگری و برخی از کارهای ارزشمند هجمه‌های زیادی را هم متحمل می‌شود.

کاری را که می‌پذیرد پای آن می‌ایستد و انکارش نمی‌کند و به بازی در کارهای امنیتی و استراتژیک افتخار می‌کند.  همان‌گونه که درباره "یتیم‌خانه ایران" گفته بود: وقتی فیلمنامه "یتیم‌خانه ایران" را به من معرفی کردند بسیار متعجب شدم چرا که تاکنون راجع به این برهه از تاریخ معاصر ایران چیزی نشنیده بودم و حتی در کتاب‌های درسی هم اطلاعاتی از این واقعه که حدود ۴ تا ۱۰ میلیون نفر در آن کشته شدند، وجود نداشته‌ است.

تلویزیون، سینما، صدا و سیما، سریال، تئاتر،

نمایی از نقش بکتاش سریال "روزهای ابدی"

نورایی از سال ۱۳۷۵ بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است و اتفاقاً کار خود را با سینما و "گرگ و میش" آغاز کرد. اما رفته رفته با هجمه‌های سنگین به خاطر پذیرش یک نقش، این روزها بیشتر او را بازیگر تلویزیون می‌شناسیم. او در جریان کارهایی که بازی کرده همیشه نقش سخت، ‌ گریم‌های طاقت‌فرسا و هجمه‌ها و حاشیه‌ها را پذیرفته است برای اینکه به ایران و ایرانی احترام می‌گذارد.

تاکنون در سریال‌های آسپرین (نمایش خانگی)، پول کثیف، جابر بن حیان، ماتادور، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، سیب ترش، قلاده‌های طلا، پله و همیشه سینما بازی کرده است. مربی ورزش پارکور در قاره کهن است و در زمینه‌ ورزش‌های رزمی از جمله موی‌تای نیز فعالیت دارد. جالب است بدانید که این بازیگر، همزمان با حملات هوایی روسیه به داعش در سوریه سر فیلمبرداری فیلم سینمایی "جشن تولد" حاضر شد.

"گاندو" آخرین کاری است که از نورایی روی آنتن رفته و با نقش بکتاش سریال "روزهای ابدی" بعد از "خانه امن"، نقش‌آفرینی‌اش در تلویزیون دوباره آغاز می‌شود. او در این مجموعه تلویزیونی نقش سردسته‌های فدایی خلق به نام بکتاش را ایفا می‌کند که جزو مهره‌های تأثیرگذار این سریال به شمار می‌رود.   وقتی از او می‌پرسیم ماجرای بایکوت‌ها دوباره ادامه دارد و حتی به برخی گفته‌اند بازیگران "گاندو" در این سریال نباشند! علیرام نورایی اعتقاد دارد بایکوت‌ها هنوز ادامه دارند و می‌گویند فلان بازیگر باشد ما نیستیم؛  متأسفم برای مسئولینی که جلوی این گستاخی‌ها را نمی‌گیرد.

تلویزیون، سینما، صدا و سیما، سریال، تئاتر،

مدتی در "صبح بخیر ایران" ایرانگردی می‌کرد و در شبکه سلامت مسابقه "شهروند و مافیا" را اجرا می‌کند. در این بازی افراد به دو گروه مافیا و شهروندان تقسیم و نبرد میان دو گروه آگاه و ناآگاه شبیه‌سازی می‌شود؛ در این مسابقه افراد به صورت پنهانی تعیین نقش می‌شوند و اکثریت شهروند این فرصت را پیدا می‌کنند تا افراد مافیا را شناسایی و برای حذف آنها رأی بدهند. مسابقه‌ای که دکوری به مساحت ۳۰۰ متر دارد و بیشتر بر فضای نوری متمرکز شده و تغییرات نور باعث تغییر در فضای دکور می‌شود.  به سراغِ علیرام نورایی رفتیم تا درباره اهمیت ساخت سریال‌های استراتژیک و تجربه اجرا در مسابقه تلویزیونی، به گفت‌وگو بنشینیم.  

در پشتِ رمز و رازهای "مافیا" چه می‌گذرد؟

مشروح این گپ و گفت را در ادامه بخوانید:

* با اجرای "مافیا" در تلویزیون شروع کنیم.

 چند بار در گذشته "مافیا" بازی کردم و بعد به خاطراتم پیوست، شاید چون قوانین را کاملاً نمی‌دانستیم. سال گذشته که این مسابقه پیشنهاد شد در اینترنت قسمت‌هایی از فصل اول را با اجرای بهنام تشکر دیدم و جذب شدم. بعد از آن هم متوجه شدم که چقدر این مسابقه طرفدار دارد و حتی جاهایی دیدم که به صورت حرفه‌ای در آن‌ها مافیا بازی می‌کنند و دیدن این دنبال‌کننده‌های جدی و تعصبی برایم جالب بود.

"مافیا" پر از رمز و راز است، تک تک آدم‌ها نقاب به صورت دارند و راوی آگاه به تمام اتفاقات است. راوی باید مراقب رفتار و حرکت بدن و چهره باشد تا آدم‌هایی که حرفه‌ای‌اند از راوی حقیقتی را دریافت نکنند. من باید سعی می‌کردم حرکت چشمم چیزی را لو ندهد. نهایت سعی من این بود که کمترین تأثیر را در روال طبیعی بازی داشته باشم. از این حیث که نقش‌های مرموز زیاد پیدا کردم، فکر می‌کنم خیلی کمک‌کننده بود.  

خوشحالم که مسابقه "شهروند و مافیا" مخاطب عجیب و غریبی را جذب کرده و این بازی‌ها در حال اپیدمی شدن و مورد توجه اقشار جامعه و سنین مختلف است. این مسابقه صرفاً سرگرمی نیست و در کنار آن نکات آموزشی بسیاری وجود دارد. قابلیت‌های فردی به انسان اضافه می‌کند و تجربه‌شان را بالا می‌برد تا با ارتقای روابط اجتماعی، فرد مفید و موفقی در جامعه باشد.  اعتماد به نفس، فنّ بیان و گفت‌وگو و تعامل آدم‌ها را تقویت می‌کند.  من چندان سواد علم روانشناسی ندارم اما با این مخالفم که "مافیا" قانع کردن و آموزش دروغ گفتن است، چرا ما طرف دیگر مسأله را نگاه نمی‌کنیم که شناخت دروغگو را آموزش می‌دهد.

مخاطب می‌تواند ببیند که یک نفر در قالب نقش مافیایی چه چیزهایی بر زبان می‌آورد و در پایان که نقاب‌ها برداشته می‌شود مخاطب او را می‌شناسد حتی اگر این فرد پیروز میدان باشد. مخاطب به این باور می‌رسد که به‌راحتی و از روی ظاهر نباید قضاوت کند. فکر می‌کنم اتفاقاً این بازی بر پایه علوم شناختی است و یک سرگرمی صرف نبوده است. روانشناسان و جامعه‌شناسان باید درباره این بازی گفت‌وگو کنند، همان‌طور که در آخر برخی از قسمت‌ها هم نظرهایشان را ارائه می‌دهند.

وارد فصل دهم می‌شویم اگر کرونا اجازه بدهد

* "مافیا" تا چه زمانی روی آنتن خواهد بود؟

این اتفاق تازه شروع شده و به زودی وارد مرحله ساخت فصل دوم می‌شویم. البته اگر محدودیت‌ها اجازه بدهد یکی دو روز آینده، این فصل را جلوی دوربین می‌بریم. الان فصل ششم "شهروند و مافیا" از شبکه سلامت پخش می‌شود تا ۱۰ فصل فعلاً در خدمت مخاطبیم؛ ویژه برنامه نوروز را ساخته‌ایم و برای ماه مبارک رمضان هم ویژه برنامه‌ای خواهیم داشت. از این بعد آن را من در جریان نیستم و سفارش دهنده که شبکه سلامت است باید در این زمینه تصمیم‌گیری کند. تا آنجا که بشود من قرار است در کنار این پروژه باشم مگر اینکه اتفاق خارق‌العاده‌ای بیفتد. این تعامل بین من و گروه سازنده وجود دارد.  

تلویزیون، سینما، صدا و سیما، سریال، تئاتر،

همیشه از مجری شدن، پرهیز می‌کردم!

* مدتی که فضای اجرا را تجربه می‌کنید نظرتان درباره اجرا در تلویزیون چیست؟

من خود را مجری نمی‌دانم بلکه یک بازیگرم و دغدغه‌هایم در عرصه بازیگری است و در این سال‌ها تلاش کرده‌ام خود را در همین زمینه حفظ کرده و پیشرفت کنم.  من اصلاً نمی‌خواهم در بحث اجرا ورود کنم هرچند دو سه سالی هم بود که پیشنهاد اجرا می‌شد اما همیشه پرهیز می‌کردم، دلم نمی‌خواست به این حوزه ورود کنم. به خصوص که در این سال‌ها تعداد مجری بازیگرها زیاد شده بود و عده‌ای به این موضوع نقد دارند، البته برخی هم دوست دارند که آن‌ها را ببیند با این حال برخی هم نظرشان مثبت نبود.

مجری "مافیا" نیستم

* چرا پرهیز می‌کردید که مجری شوید؟

"شهروند و مافیا" را مجری نمی‌دانم و در واقع راوی اتفاقاتی‌ام که در شهر می‌افتد و در واقع هدایت‌کننده بازی‌ام. خودم را مجری نمی‌دانم و ادعایی هم ندارم، ترجیح می‌دهم مجریان درجه یکِ تلویزیون بیشتر اجرا کنند. اتفاقی افتاد و من را توجیه کردند که مجری نیستم و روایتگر اتفاق‌های این مسابقه‌ام، پذیرفتم باشم.  چرا که در خودم نمی‌دیدم که بخواهم اجرا کنم و چون تجربه‌ای در این زمینه نداشتم، ورود به این عرصه می‌توانست برای خودم و حرفه اصلی‌ام خطرناک باشد. نمی‌دانستم از پس آن برمی‌آیم یا ممکن است هر آنچه را که در این سال‌ها به دست آورده‌ام، پنبه کند.

چرا بازیگران مجری می‌شوند؟

* شاید فکر می‌کردید در این موجی قرار بگیرید که می‌گویند چرا بازیگران مجری شده‌اند؟

علاقه قلبی من نیست که بخواهم به اجرا ورود کنم و به‌عنوان مجری بازیگر شناخته شوم. دغدغه واقعی من بازیگری است از بیست و چند سال پیش که از طریق دوستان دانشگاهی‌ام به تئاتر ورود کردم دغدغه اصلی من رشد و پیشرفت در بازیگری بود و در این سال‌ها به هیچ کار دیگری جز آن فکر نکرده‌ام. در این سال‌ها عادت کرده‌ام یکسری دیالوگ را بخوانم و قصه را متوجه شوم و جلوی دوربین قرار بگیرم.

خودم را خیلی در قامت یک مجری نمی‌توانم ببینم و اصولاً آدم بداهه‌پرداز خوبی نیستم. حوزه اجرا، تخصص ویژه‌ای را می‌طلبد، قدرت کلام  و نفوذِ بیان داشته باشد و حقیقتاً با مجریان درجه یکی که هستند، در خودم نمی‌بینم. چون نه سواد و دانش لازم را دارم و نه تجربه کافی!

در مسابقه ما پولی رد و بدل نمی‌شود

* چرا نام مسابقه "مافیا" به "شهروند و مافیا" تغییر کرد؟  

بار منفی واژه "مافیا" شهروند را به کنار عبارتِ این مسابقه آورد. از طرفی اتفاقاتمان شهروندی است و دوست دارم شهروندها به آن آگاهی برسند. اتفاقات مثبت را برای شهروندان داشته باشیم.   به نظرم این مسابقه پر از آموزش است، در یکی از برنامه‌ها بین شهروندان لجبازی‌های زیادی رخ می‌داد و همین لجبازی‌ها باعث شد آن‌ها به یک نفر مافیا بازی را ببازند.

به نظرم "مافیا" بازی‌ای چند لایه است که باید فارغ از سرگرمی به آن توجه کرد. کسانی که در این بازی‌ شرکت می‌کنند اگر با تجربیاتشان قبل و بعد از بازی گفت‌وگو کنید می‌توان فهمید چه تأثیری در اجتماعی‌تر شدن آن‌ها و شناخت افراد گذاشته است.

ما اسم مسابقه را هم تغییر دادیم و "شهروند و مافیا" شده است؛ همین که این مسابقه باعث شده عده‌ای برای چند ساعت دور هم بنشینند و با هم حرف بزنند و از دل آن یک بازی دربیاید نقطه قوت است. در این بازی نه مدالی داده می‌شود و نه پولی رد و بدل می‌شود و در عین حال آدم‌ها با هم حرف می‌زنند. خود من در زمان نوجوانی یکی از چالش‌هایم صحبت کردن با بزرگ‌ترها و مخصوصاً پدر و مادرم بود و الان یک نوجوان ۱۰ ساله می‌تواند به راحتی با پدر و مادر و فامیل مافیا بازی کند و یاد می‌گیرد چطور حتی از خود دفاع کند.  

تلویزیون، سینما، صدا و سیما، سریال، تئاتر،

ترسناک شدن کرونا جلوی ادامه حضورم را گرفت

* چطور شد به "صبح بخیر ایران" رفتید و چرا این همکاری به پایان رسید؟

در حالی که جلوی دوربین سریال جواد شمقدری‌ بودم اما به برنامه "صبح بخیر ایران" هم دعوت شدم که برایم جذاب و جالب بود که به مناطق دورافتاده و بکر ایران بروم و با مردم صحبت کنم. خوشبختانه مدتی این اتفاق افتاد اما به کرونا برخوردیم و خیلی سفر کردن، ترسناک شد. به همین دلیل همکاری‌مان در "صبح بخیر ایران" منتفی شد.

من عاشق کشورم و با این انگیزه وارد بحثِ ایرانگردی شبکه یک سیما شدم.  همه‌جا گفتم خیلی تجربه جذاب و دوست داشتنی است، در کنار مردم در جای جای مملکت قرار گرفتن و نفس کشیدن، تجربه خوبی بود.  ایرانگردی باعث شد به جذابیت‌های گردشگری و مناطق بکر کشورم بیشتر نزدیک شوم ضمن آنکه به تصویر کشیدن این جذابیت‌ها برای مردم عزیز ایران که کمتر در رسانه ملّی به آن پرداخته شده و از شیرینی‌های این کار است که بحمدالله مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.

منتقد سریال‌های تکراری‌ام

* به بحث سریال‌ها برسیم که یک‌شکل شدن و تکرار قصه‌ها، آفت و معضل شده است...

من نسبت به این موضوع انتقاد دارم.  سریال‌ها نباید یک‌شکل شوند و قصه‌های تکراری داشته باشند؛ من همیشه قصه "سارق روح" را مثال می‌زنم که تا حدود زیادی براساس واقعیت‌های روز جامعه نوشته شد و پیچیدگی‌هایش مخاطب را درگیر خودش می‌کرد و حتی گاهی اوقات او را فریب می‌داد. سازنده و بازیگر این لحظه مخاطب را دوست دارند که بخش عمده‌ای از موقعیت‌های مجموعه تلویزیونی برای بیننده سؤال ایجاد کند.

قطعاً کارهایی که به مسائل امنیتی کشور می‌پردازند دارای چالش‌های خاصی‌اند؛ به این دلیل که درباره موضوع این کارها حساسیت‌های زیادی در جامعه وجود دارد. بنابراین، عوامل این نوع از سریال‌ها باید با دقت بیشتری کارها را دنبال کنند. فکر می‌کنم من جزو معدود بازیگرانی‌ام که با این چالش‌ها درگیر شده‌ام. به نظرم اگر در سریالی اتفاقات روز جامعه و معضلات مردم بدون خودسانسوری مطرح شود، حتماً بینندگان با آن همراه می‌شوند. مخصوصاً در حوزه نگارش که قدم اول برای شکل گرفتن اثر هنری است، باید دقت زیادی داشته باشیم تا قصه‌ای جذاب نوشته شود.

تلویزیون، سینما، صدا و سیما، سریال، تئاتر،

نقش سردسته فدایی خلق را بازی می‌کنم

* به غیر از نقش بکتاشِ سریال "روزهای ابدی" با نام قبلی "نفوذ" که در راه آنتن شبکه یک سیما است، کار دیگری هم پیشنهاد شده و شما در آن‌ها حضور خواهید داشت؟

 من همیشه به ناگفته‌های تاریخ، علاقه‌مندم؛ در سریال "روزهای ابدی" نقش بکتاش از مهره‌های اصلی و تأثیرگذار این مجموعه تلویزیونی را ایفا می‌کنم. بکتاش از سردسته‌های فدایی خلق است، ان‌شاءالله مورد پسند مخاطبان قرار بگیرد. پیشنهاداتی شده که بخشی از آن‌ها تحت تأثیر کرونا قرار گرفته است اما فعلاً درگیر مسابقه "شهروند و مافیا" هستم و باید منتظرِ بمانیم و ببینیم شرایط چه می‌شود.  

همیشه روی کارهایم غیرت دارم/ مزیت‌های سریال‌های استراتژیک

* علاوه بر بحث اجرا و مسابقه شما، بحثِ دیگری هم داریم و آن ساخت کارهای استراتژیک در تلویزیون است که می‌خواهیم شما به مزایای این مجموعه‌های نمایشی اشاره کنید و اینکه چرا برخی از بازیگران بعد از حضور در این کارها دچار هجمه می‌شوند و حتی به مرزِ بایکوت می‌رسند؟

من خیلی این کارها را می‌پسندم و همیشه هم گفته‌ام روی کارهایی که کرده‌ام تعصب و غیرت دارم. کارهایی که موقعیت و اکشن و اتفاقات متعددی را برای مخاطب به نمایش بگذارد؛ به واقع، حالتِ ایستا نداشته باشد. به نظر می‌رسد اولین مزیّت بزرگ ساخت سریال‌های استراتژیک، این است که بخشی از تاریخ معاصر را به تصویر می‌کشد. اصولاً نگاه کردن به اتفاقات تاریخی مخصوصاً ناگفته‌هایش، جذابیت‌های خاص خودش را دارد.

تلویزیون، سینما، صدا و سیما، سریال، تئاتر،

تجربه عجیب و غریبی به نام "گاندو"

اتفاقاتی که هرجایی هم بازگو نشده باشد؛ اینکه از فضای روزمره مقداری فاصله بگیرد. بازی کردن در این فضای تاریخ معاصر از فضای زندگی روزمره دور می‌کند، برای خودم جذابیت دارد و به اتفاقات بعد از آن اصلاً فکر نمی‌کنم. اعتقاد دارم تجربه عجیب و غریبی به نام "گاندو" بابی را باز کرد که روشنگری شود. مردم و مخاطب با توجه به فشارها و اتفاقاتی که می‌افتد آماده دیدن و شنیدن واقعیت‌ها هستند.  

ساخت سریال‌های استراتژیک، منفعت‌طلبانِ خائن را می‌ترساند

این باب با "گاندو" باز شد و مسیری را هموار کرد. امیدوارم این روال را پیش بگیریم شاید نشان دادن این واقعیت‌ها به نیروی بازدارنده‌ای تبدیل شود که در ناخودآگاه ما و آیندگان کمتر به مردم خیانت شود. ساخت این کارها ترس را در دل آدم‌هایی می‌اندازد که فرصت‌طلب‌اند و منتظر لحظه‌ای‌ که بتوانند به منافع خودشان برسند و منافع مردم را زیر پا بگذارند. با ساخت این فیلم‌ها و روشنگری و افشاگری، با خودشان فکر می‌کنند ممکن است جایی لو بروند. خیانت آن‌ها برملا شود و از این جهت مواظبِ رفتارهای خائنانه خودشان باشند.

جلوی این گستاخی‌ها را نمی‌گیرند

* چرا این بایکوت‌ها کماکان ادامه دارد مثلاً یکی از بازیگران "گاندو" می‌گوید قرار بوده در پروژه‌ای باشد و گفته‌اند بازیگران "گاندو" نباشند ...

این بایکوت‌ها ادامه دارد و متأسفم برای مسئولینی که جلوی این گستاخی‌ها را نمی‌گیرند. هنوز ادامه دارد و به‌عنوان کسی که از ۱۹ سالگی وارد این حرفه شده‌ام،  می‌توانم به جرأت بگویم ۲۲ سال است پیشنهادهای سینمایی آنچنانی سراغم نیامدند؛ هنوز هم می‌شنوم و می‌گویند که اگر "نورایی" باشد ما نیستیم و یا نامش را به خاطر بازی در فلان فیلم خط بزنید!

تلویزیون، سینما، صدا و سیما، سریال، تئاتر،

سؤال می‌کنم چرا سینمای دفاع‌مقدس، فراموش شده!؟

*یک جایی درباره فراموش شدن سینمای دفاع‌مقدس و ساخت سریال جنگی در تلویزیون صحبت کردید؛ شما تجربه بازی در "گلوگاه" شیطان را داشتید؛ چرا به این سینما و سریال‌های خوب دفاع‌مقدسی مثلِ قبل بها نمی‌دهند؟

واقعاً سؤالم این است که چرا سینمای دفاع مقدس نزد مسئولان فراموش شده است؟ من عاشق بازی در این فیلم‌ها هستم و با چند نفر از دوستانِ علاقه‌مند تلاش‌هایی برای انجام این پروژه‌ها داشتیم اما هیچ حمایت کننده‌ای وجود ندارد. ببینید که برای ساخت فیلم "گلوگاه شیطان" چه سختی‌هایی داشتیم و به دلیل امکانات محدودی که وجود داشت، کار فوق العاده خطرناکی بود و اتفاقات عجیبی برایمان افتاد. متأسفانه هیچ نوع امکاناتی برای اینگونه فیلم‌ها در نظر نمی‌گیرند درحالی که آمریکایی‌های متجاوز به گونه‌ای فیلم می‌سازند که مخاطب را فریب دهند اما ما درباره سینمای دفاع مقدس و عزیزانی که برای این مملکت جانشان را تقدیم کرده‌اند، هیچ کاری نکرده‌ایم!

بارها گفتم دردم می‌آید از اینکه آمریکا از تجاوزات غیرمقدس خودش آنچنان قهرمان‌سازی می‌کند و توجه دنیا را به فیلم‌های جنگی‌اش جلب می‌کند که یک کسی هم که عاشق شهیدان و دفاع‌مقدس است با دیدن آن فیلم‌ها، یادش می‌رود آمریکا متجاوز است. ما کجاییم و چه کردیم؟ شعارهای قشنگ دادیم و اسم کوچه‌هایمان را به نام شهدا گذاشتیم.

وقتی یک فیلم جنگی یا دفاع مقدسی ساخته می‌شود از آن همه دلیری و فرزندان این مملکت، آقایان کجا هستند! برای یک فیلم جنگی تجاوز به افغانستان یا عراق ارتش‌شان بسیج می‌شود. ببینید چه امکانات و بودجه‌ای برای آن قرار می‌گیرد. اینجا چی؟ یک کلاشینکف به ما می‌دهند به هنگام رگبار یک تیر مشقی چند بار گیر می‌کند. مگر می‌شود با این هیچی‌ها فیلم دفاع مقدسی ساخت. فقط مدیون‌تر می‌شویم. ولی متأسفانه همین‌طور است. الان هم به طور کل تعطیل شده است. یک روزی طنزی بسازند و پولی از آن دربیاورند.

تلویزیون، سینما، صدا و سیما، سریال، تئاتر،

دوست دارم در کارهایی باشم که مقابل ظلم می‌ایستد

* آرزویی در بازیگری دارید که برآورده نشده و یا منتظر چه نوع نقش‌هایی هستید؟

در جایی گفتم که قرار بود در سریال "مختارنامه" باشم که قسمت نشد اما در زمان حیات مرحوم سلحشور یکبار صحبت‌های اولیه‌ای شد که گوشه ذهنم دارم؛ بدم نمی‌آید فرعون سریال "موسی(ع) " باشم؛ نقش موسی(ع) را که به من نمی‌دهند و اصلاً به ظاهرم نمی‌خورد. آرزوی موفقیت دارم برای سریال‌های فاخر و امیدوارم ساخت این نوع سریال‌ها همیشه رونق داشته باشد.  

من همیشه دوست دارم در کارهایی باشم که درباره مقابله با ظلم و ستم است و خدا را شکر می‌کنم در سینما این اتقاق را توانستم با "یتیم‌خانه ایران" داشته باشم و نقش‌های این‌چنینی را دوست دارم.

*تسنیم

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.