چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۷

با نگاهی به سازمان سینمایی و زیرمجموعه هایش؛

بودجه های فرهنگی و سینمایی چه می شود!؟

بودجه سازمان سینمایی

سینماپرس: آنچه در این میان اهمیت دارد آن است که به راستی آیا انتشار یکسری آمار و ارقام به عنوان شفاف سازی کافی است؟ آیا نباید مسئولان امر بابت عملکرد خود پاسخگو باشند؟ آیا نباید نهادی مردمی از دستگاه های دولتی و حاکمیتی بابت عملکردهای نادرست، خنثی و بعضا تخریبی شان مطالبه صورت دهد و آیا نباید نهادی در حکومت به حسابرسی از عملکرد مدیران ارشد و میانی این نهادها بپردازد؟

مسعود نفری / یکی از مصادیق حقوق فرهنگی مردم در نسبت با حاکمیت، لزوم استفاده بهینه دولت از بیت المال و بودجه قرار گرفته شده در اختیارمسئولان در کنار سایر منابع مادی کشور است؛ حقی که به مردم امکان مطالبه و یا بازخواست از نهادهای دولتی و غیردولتی استفاده کننده از بودجه عمومی، در صورت ریخت و پاش و یا اتلاف منابع را می دهد و ایشان نیز باید در این باره پاسخگو باشند.



نحوه مصرف صحیح بیت المال که در سیستم اجرایی و در بوروکراسی اداری به آن بودجه می گویند، یکی از معضلات جدی عرصه رسمی فرهنگ، هنر و رسانه در جمهوری اسلامی است، از ریخت و پاش های بیجا در مراسم ها و جشن های به اصطلاح فرهنگی گرفته تا تولید آثاری که هیچ گاه رنگ نمایش را به خود نمی بینند.


این همه در حالی است که می بایست توجه داشت، مقام معظم رهبری بارها نسبت به مصرف صحیح و به جای بودجه در این حوزه هشدار فرموده و در نگاه ایشان، دولت و دستگاه های فرهنگی موظف هستند تا با تعیین اولویت ها نسبت به بودجه پایان پذیر و مشخصی که در دست دارند اقدام نمایند و در این میان طبیعتاً این اولویت ها را شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی کشور تعیین می نماید. ایشان مسئولان این دستگاه ها را موظف به تشخیص اهم و فی الاهم کرده و آنها را از پرداختن به امور غیرضروری و کارهای خنثی بر حذر می دارند، همچون کارهای تشریفاتی و نمایشی که نه تنها در فرهنگ، که در سایر حوزه ها نیز جزء آفات مدیریتی است. تأکید ولی امر مسلمین بر تولید آثار پرمحتوا می باشد.



... اوائل امسال بود یا پارسال بود - یادم نیست - که وقتی راجع به همین بودجه‌ی فرهنگی صحبت شد، به آقای رئیس جمهور گفتم که من وقتی شنیدم شما این رقم کلانِ سنگینِ فرهنگی را تصویب کردید، از نحوه‌ی مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اینکه قاعدتاً آدم باید خوشحال بشود وقتی که بودجه‌ی فرهنگی زیاد می شود... د. جذب بودجه‌ی فرهنگی در جای مناسب، خیلی کار سختی است؛ کار آسانی نیست. کار فرهنگی مثل ساخت وساز نیست که آدم بگوید خیلی خوب، این زمین، این هم مصالح، حالا بروید بسازید. کار فرهنگی مصالحش خیلی سخت گیر می‌آید؛ معمار و استاد کارش خیلی دشوار به دست می‌آید. لذاست که به نظر من توی کار فرهنگی یک مقداری بایستی اهتمام ورزید. اولاً ببینیم ما چه قلم از قلم های کار فرهنگی را اهمیت می دهیم. ... بنابراین در کار فرهنگی باید دنبال چه باشیم؟ دنبال تولیدات.

... در زمینه‌های فرهنگی، دنبال کارهای تشریفاتی و ویترینی نباشید. نمایش دادن کار فرهنگی، نه اینکه فایده‌ای ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینه‌ی فرهنگ باید دنبال کارهای محتوائی و اصیل و واقعی رفت، که امروز نیاز عمده‌ی کشور هم این است.

امام خامنه ای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت - ‌۱۳۸۹/۰۶/۰۸




با وجود این تأکیدات عقلانی و مدیریتی، اما نحوه هزینه کرد بودجه برای مثال تنها در حوزه سینما به چه ترتیب است؟ آیا اولویت های فرهنگی کشور در این هزینه کرد لحاظ می شود؟ در این باره می توان به گزارش تازه منتشر شده از سوی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری به عنوان زیرمجموعه ای از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد.


بر این اساس در راستای اجرائی کردن قانون دسترسی آزاد به اطلاعات، سازمان سینمایی کشور، هرچند خیلی دیر، اما در اقدامی قابل تقدیر، بخشی از بودجه ی خود را در قالب فصل پنجم، به شرح ذیل منتشر نمود:



پس اگر چه از سایر فصل ها هنوز اطلاعاتی در دسترس نیست، اما در مجموع روند فاحش صعودی بودجه سازمان سینمایی در دولت های یازدهم و دوازدهم اولین و ساده ترین نکته ای می باشد که نظر عموم مخاطبان فرهنگی و سینمایی کشور را به خود جلب نموده و این سوال را در ذهن ایشان ایجاد می کند که آیا به همین نسبت تولیدات و خدمات سازمان سینمایی نیز در این سال ها از لحاظ کمی و کیفی افزایش داشته است!؟



برای پاسخ به بخشی از این سوال می بایست نظری به بودجه  ی مجموعه های تابعه ی این سازمان بیاندازیم. سازمان سینمایی طبق جدولی که در زیر مشاهده می نمائید، اقدام به تخصیص بودجه به مراکز زیربط خود نموده است:



در اعداد و ارقام منتشر شده محل اشکال زیاد است به نحوی که یک جمع ساده در ستون سال ها با مجموع اعداد منتشر شده اختلافات فاحشی دارد؛ به عنوان مثال مجموع بودجه مراکز عنوان شده در سال ۱۳۹۲ هجری شمسی، برابر با ۳۳۸۶۰۰ میلیون ریال می باشد که این رقم با عدد مورد اشاره در جدول کل بودجه همان سال، یعنی مبلغ ۷۱۱۰۰۰ میلیون ریال، اختلاف فاحشی را رقم می زند که البته ممکن است تفاضل مبلغ فوق سهم خود سازمان سینمایی بوده باشد!!



به هرحال با مبنا قرار دادن همین اطلاعات جسته و گریخته شاهد افزایش تقریباً هشتاد درصدی بودجه این سازمان مابین سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ هجری شمسی خواهیم بود، این درحالی است که تولیدات یا به عبارتی خروجی این سازمان در این سال ها نه تنها افزایش کمی و کیفی نداشته بلکه به مراتب ضعیف تر و کمتر شده است. برای مثال در زیر به بررسی چند مورد از زیرمجموعه های این سازمان می پردازیم.



بر این اساس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به عنوان یکی از مراکز زیرمجموعه ی سازمان سینمایی که در جدول فوق الذکر نیز به آن اشاره شده در طول بازه زمانی ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۶ هجری شمسی، هر ساله بودجه ایی بالغ بر ۱۰ میلیارد تومان!!   را به خود اختصاص داده است و این درحالی است که تولیدات این مجموعه سوای نظر از کیفیت آثار و عدم ارتباط و بعضا مغایرت بسیاری از حمایت ها و تولیدات با مبانی انقلاب اسلامی، در این سال ها با سیر نزولی شدیدی همراه بوده و عملکرد این مجموعه در این دوره به شرح زیر است:



با یک نگاه به نمودار فوق مشاهده می شود که تولیدات این مرکز در طول این سال ها نه تنها افزایشی نداشته بلکه با کاهش فاحش تولید، از ۵۲ اثر در سال ۱۳۹۵ هجری شمسی، به ۲۸ اثر در سال ۱۳۹۶ هجری شمسی، روبرو بوده و این در حالی است که علیرغم کاهش تولیدات این مجموعه نه تنها کاهشی در میزان بودجه این نهاد مشاهده نمی شود، بلکه این مرکز با افزایش بودجه نیز همراه بوده و این سوالی است که مسئولان مربوطه ملزم به شفاف سازی آن هستند.



همچنین در مورد بنیاد سینمایی فارابی مسئله بسیار بغرنج تر است؛ بر این اساس بودجه این بنیاد در طول سال های ۱۳۹۲ لغایت ۱۳۹۶ هجری شمسی، با افزایش ۱۵۰ درصدی همراه بوده است و این میزان از حدود ۱۶ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۲ هجری شمسی، به حدود ۳۸ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۶ هجری شمسی، می رسد و این در حالی  است که تعداد تولیدات این بنیاد، در جایگاه سازنده اثر به صورت مستقل، در سال های ۱۳۹۲، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ هجری شمسی، به صفر رسیده است!!



همانطور که در جدول فوق مشاهده می شود این بنیاد در سال های اخیر صرفاً تبدیل به یک پیمانکار دست دوم در تولید آثار و بنگاهی برای پرداخت وام جهت ساخت آثار سینمایی تبدیل شده است. جالب اینکه در این مدت بودجه این مجموعه به شکل فزاینده ایی افزایش یافته، گویی سود وام های پرداختی به مزاق سازمان سینمایی خیلی خوش آمده است!!



نکته جالب تر تفاضل میزان کل بودجه اختصاص داده شده به این بنیاد با میزان حمایت در تولید پروژه هاست. به عنوان مثال بنیاد سینمایی فارابی در سال ۱۳۹۴ هجری شمسی، در حدود ۱۶ میلیارد تومان در تولید پروژه ها سرمایه گذاری نموده است، این درحالی است که بودجه اختصاص داده شده به این بنیاد در همان سال چیزی در حدود ۲۳ میلیارد تومان بوده است!!. یعنی تکلیف رقمی بالغ بر ۵ میلیارد تومان نامشخص است.



در این میان نکته ی مضحک قضیه افزایش سیصد درصدی!! بودجه ی موزه ی سینما می باشد. ظاهراً در سازمان سینمایی باران از زمین به آسمان می بارد و بنگاه های درآمدزایی همچون موزه ی سینما نیز با وجود فروش بلیط موزه، اجاره ی فضایی به وسعت بسیار زیاد به کافی شاپ ها و ... در بهترین نقطه ی تهران و همچنین در اختیار داشتن سالن سینما که قطعاً درآمد ماهانه ی هنگفتی به جیب می زند، نه تنها بودجه ی این مجموعه قطع نشده بلکه رشد ۳ برابری داشته است!



متاسفانه از سایر زیرمجموعه های این سازمان اطلاعات شفافی جهت ارزیابی عملکرد در دسترس نیست. ولی می توان مشت را نمونه ی خروار پنداشت.



البته استدلالی که ممکن است سازمان سینمایی در توجیه این افزایش بودجه هنگفت و در مقابل کاهش فاحش تولید آثار و محصولات سینمایی در سال های اخیر بیان نمایند، موضوع افزایش نرخ دلار و به تبع آن کاهش ارزش پول ملی است و این امر در حالی است که بررسی روند نوسانات نرخ ارز در بازه ی زمانی سال های ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۶ هجری شمسی، نیز برای رد این مدعا کافی بوده و نمودار زیر به وضوح نوسانات نرخ ارز در سال های ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۶ هجری شمسی و به تبع آن مردود بودن این استدلال احتمالی را نشان می دهد:



بر این اساس ضرورت دارد سازمان سینمایی جهت شفافیت بیشتر و ابهام زدایی در چگونگی هزینه کرد بودجه ی تخصیصی به مراکز زیربط و همچنین تفاضل این بودجه از بودجه ی مراکز زیر مجموعه ی خود می بایست گزارش های مالی دقیق تر و با جزئیات کامل تری را منتشر نماید. چرا که این نوع انتشار گزارش جز افزودن ابهامات و اتهامات مالی به آن سازمان عایدی دیگری نخواهد داشت. بهتر بود این دستورالعمل نسبت به سایر مراکز تابعه و زیرمجموعه های سازمان سینمایی ابلاغ می شد تا آنها نیز از این اتهامات مبرا شوند.



سوای نظر از تمامی مطالب یادشده، نکته غم انگیز اینجاست که با وجود افزایش بودجه سازمان سینمایی به عنوان سازمانی دولتی و زیرمجموعه های آن در پنج سال گذشته نه تنها به جز یکی دو مورد فیلمی فاخر یا در ابعاد استراتژیک ساخته نشده است بلکه اسف بارتر آنکه سلطه کمدی های سخیف و نازل بر پرده سینماهای ایران گسترش یافته و روزی نیست که پرده سینماها خالی از شوخی های جنسی، تحقیر فرهنگ خودی، ترویج سبک زندگی غربی، هنجارشکنی و قباحت زدایی از ناهنجاری ها و ... باشد.



البته در این میان مسئولان فرهنگی و متولیان حوزه های مربوطه به جای آنکه به دنبال کاهش هزینه های اضافی و تعیین اولویت های اساسی فرهنگ و صرف بیت المال در آن حوزه ها باشند تا با تولید آثار فاخر و استراتژیک به صیانت از فرهنگ بومی بپردازند، هنرمندان را تشویق به کاهش هزینه ها و یا جذب سرمایه گذاری های خارجی و بالاخص بودجه های فرهنگی سفارت های مختلف می نمایند؛ به نحوی که یکی از متولیان امر سینما در سال های اخیر گفته بود: « اتفاق خوبی که این روزها بیشتر شاهدش هستیم، ساخته شدن فیلم‌های کم‌هزینه، تجربی و هنری‌ست که در حوزه دفاع مقدس ساخته می‌شود، ای کاش سینماگران سمت فیلم‌های کم‌هزینه‌تر و هنری بروند. جنس فیلم‌های دفاع مقدسِ ایرانی می‌تواند کمی متفاوت از فیلم‌های جنگی باشد. » و یا اینکه به اقدامات تشریفاتی و نمایشی، برگزاری جشنواره ها و رویدادهای هنری بی بازده، تقدیر از چهره های غیرمتعهد و ... می پردازند. به عبارت بهتر گویا برای رنگ و لعاب دار کردن برج ها، باید از خرج ها کم کرد و به برج ها افزود تا ویترین فرهنگ کشور به تجلیل ها و اعطای جوایز و بزرگداشت ها و چهره های خندان و خوش تیپ هنرمندان مزین شده و به این ترتیب همگان تصور کنند حال فرهنگ کشور خوب است.



هنگامی که اولویت ها مشخص نباشد، همان رخ می دهد که امروز بر عرصه فرهنگ و هنر جمهوری اسلامی رفته است. کشوری که درگیر انواع دشمنی ها و مخاصمات بوده و نیاز به هنری پویا، پیشرو، حرکت زا، جوشش آفرین و امیدبخش دارد، پرده سینماهایش جولانگاه هزارپاهای فرهنگی شده و امنیت روانی آحاد افراد  آن بیش از پیش مخدوش می شود.



نکته مغفول مانده بعدی، سوق دهی بودجه های فرهنگی به سمت حمایت از جوانان و نیروهای انقلابی است. دلسرد کردن نیروهای جوان انقلابی و اختصاص بودجه به امور غیرضروری و حمایت از افرادی که داعیه اسلام و انقلاب ندارند، از جمله توطئه های فرهنگی صورت گرفته از سوی دشمنان در جنگ فرهنگی است. مقام معظم رهبری دامت برکاته بیست سال قبل نسبت به این اراده ی خباثت آمیز در سطوح خرد و میانی به مدیران کلان و ارشد فرهنگ و هنر هشدار داده اند، اما پس از دو دهه هم چنان مشاهده می شود که جوانان مؤمن و انقلابی از عرصه فرهنگ، هنر و رسانه دور رانده شده و بودجه های فرهنگی صرف فعالیت هایی می شود که هیچ اثرمفیدی بر صیانت از فرهنگ ملی ندارند. بدتر از آن در برخی موارد برای افرادی از پول بیت المال هزینه می شود که به هتاکی علیه نظام اسلامی و سیاه نمایی اوضاع کشور می پردازند.



به این ترتیب عدم اشراف مدیران کلان اجرایی کشور، بر نحوه ی اختصاص دهی بیت المال و نیز نبود نهاد مشخصی برای حساب کشی از دستگاه های فرهنگی موجود بر اساس تکالیف آنها در زمان جنگ فرهنگی، باعث شده تا بخشی از بیت المال مسلمین در راه صدمه زدن به فرهنگ خودی، پشتیبانی و دل جویی از هنرمندان بی تعهد نسبت به منافع ملی و خواست ملت، دلسرد کردن نیروهای انقلابی و در کل کمک به جبهه دشمن صرف شود.



اما در این میان آنچه اهمیت دارد این است که به راستی آیا انتشار یکسری آمار و ارقام به عنوان شفاف سازی کافی است؟ آیا نباید مسئولان امر بابت عملکرد خود پاسخگو باشند؟ آیا نباید نهادی مردمی از دستگاه های دولتی و حاکمیتی بابت عملکردهای نادرست، خنثی و بعضا تخریبی شان مطالبه صورت دهد و آیا نباید نهادی در حکومت به حسابرسی از عملکرد مدیران ارشد و میانی این نهادها بپردازد؟ برای نمونه اگرچه نحوه مصرف بیت المال مسلمین در حوزه سینما و تلویزیون حساسیت بیشتری دارد، چرا که محصولات این رسانه ها، عموماً هزینه ی بسیار بالاتری به نسبت سایر محصولات فرهنگی و هنری می طلبند و البته اثرگذاری  آنها نیز بیش از ده ها کتاب، قطعه موسیقی یا تئاتر است، اما چرا در جمهوری اسلامی سالانه تعدادی از فیلم های تولید شده توسط دستگاه های رسمی دولتی و یا نهادهایی که دولتی نبوده اما از بودجه عمومی استفاده می کنند، توقیف می شوند؟ چه کسی پاسخگوی بودجه صرف شده جهت این حمایت ها را می دهد؟ تاکنون کدام مدیر برای چنین اقدامات مواخذه شده است؟ به بیان ساده تر، بودجه های چند صد میلیونی و میلیاردی برای مدیران میانی سازمان های مختلف فرهنگی، آنچنان بی ارزش است که حتی پیگیر آثاری که به آنها بودجه اختصاص داده شده است، نمی شوند.


از طرف دیگر سالیانه بخش زیادی از بودجه فرهنگی کشور صرف برگزاری جشنواره ها و مراسم هایی در رده های مختلف بین المللی، ملی و منطقه ای می شود که بیشتر دورهمی هایی هنرمندانه هستند و اثر چندانی بر روی بهبود فرهنگ عمومی جامعه ندارند و این در حالی است که مسئولان همواره برای حمایت از جشنواره ها و فعالیت های هنرمندان متعهد مشکل کمبود بودجه و عدم تأمین مالی را بهانه می کنند.



در مجموع تا زمانی که اولویت های فرهنگی ساختارهای فرهنگی جمهوری اسلامی بر اساس منافع و مصالح فرهنگی جامعه و نه دغدغه های جناحی و حزبی و سلایق و علایق مدیران تعیین و تدوین نشود، نمی توان انتظار داشت بودجه فرهنگی کشور در جای صحیح مصرف شده و بتواند بخشی از تکالیف فرهنگی دولتمردان را اداء نماید و در این میان ای کاش مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی به اندازه ای که به دین داری فردی و ادای واجبات دینی در حوزه شخصی خود اهمیت می دهند، به اسراف در حوزه فرهنگ و صرف ریال به ریال بودجه فرهنگی جامعه می پرداختند و آنچنان که به حلال و حرام در درآمد خویش و صرف آن اهمیت می دهند درباره مصادیق حلال و حرام در تخصیص بودجه فرهنگی کشور نیز دقت به خرج می دادند.



نظرات

  • ۱۳۹۷/۰۵/۲۴ - ۲۱:۱۰
    2 0
    سینما در کل در ایران نابود شد سلیقه ها عدم توانایی مدیریتی در سالهای اخیر وسیاست های غلط سینما را به یغما برد باندها رانت ها ومافیایی دوستانه وهمکارانه عامل اصلی است
  • ۱۳۹۷/۰۷/۲۲ - ۲۰:۳۵
    0 0
    خیلی عجیب است گزینه ها وغرابت شان با سینما البته با سینمای تنبل ناکارآمد تعطیل این سالها سازگار است عجیب تر اینکه این مطلب که من نوشتم توسط فارس نیوز سانسور خواهد شد

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.