به گزارش سینماپرس، «محمد تقی فهیم» با انتشار یادداشتی با عنوان «دوپینگ «پیرپسر» با دو قطبیسازی!؟» در روزنامه جام جم نوشت:
قابل پیش بینی بود که با اکران فیلم «پیر پسر» فضای دو قطبی و ملتهب کم سابقهای رقم بخورد. حالا دیگر همه آنهایی که سینمای ایران را دچار چنین افتراقی میخواهند باید خوشحال باشند چرا که این تفرقه و چند دستگی به اوج و قله خود که همانا «شرطی شدن تماشاگران» سینما (در چگونگی استقبال از فیلمهای اجتماعی) به وقوع پیوسته و تثبیت شده است. طرح و تبلیغ گسترده پیرامون توقیف فیلم و سپس نمایش در جشنواره در حالی صورت گرفت که هیچ مقام و مسئولی پیرامون واقعیت توقیف آن شفاف سازی نکرد. یعنی پس از نمایش فیلم در فجر و شایعه سانسور و توقف آن که روز به روز بیشتر قوت میگرفت جو تعلیق مشکوکی را تشکیل میداد چنانکه بعد نمایش آن جو استادیومی در حمایت یکدست از فیلم اتفاق افتاد. بنابراین هیچ مقام مسول دولتی نیامد توضیح قانع کنندهای بدهد که «خانمها و آقایان فیلم «پیر پسر» نه تنها توقیف نیست بلکه حتی زودتر از خیلی فیلمهای در صف اکران با بیشترین سالن وارد چرخه نمایش خواهد شد و...». چنین به نظر میرسید که دولتیها و جریان مدافع فیلمهای اجتماعی (در تقابل با کمدیها) بدنبال ابزار «هندل» این نوع مضامین ملتهب در سینما و کم کردن روی شبه کمدی سازان بودند پس چه فرصتی ازاین بهتر که با فیلمی مستعد وارد میدان شوند. در واقع پروپاگاندای پیش از نمایش فیلم و صحبتهای سرپایی و دورهمی در فضای جشنواره کار خودش را کرد تا جایی که پس از نمایش با غش و ضعفهای کم سابقهای برای فیلم روبرو شدیم. اما به همین سیاق قابل پیشبینی بود که در زمان اکران عمومی با نقدهای جدی و پیگیری از سوی منتقدان استخوان خرد کرده و صاحب خرد و دانش و تجربه روبرو شویم تا با بررسی جنبههای ساختاری و فرمیک اثر و نیز مضمون غیر متعارف و تابو شکنانه، جایگاه ارزشی و تاریخی و حدود ماندگاری آن را تعریف و تبیین کنند، اما با پیدا شدن سروکله مخالفان «تندقلم» و «سرخ زبان» از جناحین و نیز ورود سیاستمداران منفعل سالهای پیش از این کشمکشهای پیرامون فیلم دامن زده شد، لذا نشد آن چیزی که در حوزه نقد میباید میشد و به عبارتی فیلم، از روی میز نقد پایین کشیده شد و جایش را (غالبا) با آنتن پرکنهای پندگو و نصیحت پرداز و شبه منتقدان و... و. و با تشرهای مبتنی بر توقیف و حذف و سانسور مجددا پر کردند تا دو باره توجه تماشاگران شرطی شده سینمای اجتماعی را به سوی فیلم جلب کنند. (یک جور دوپینگ مجدد). بازهم منطق حکم میکرد که ارشاد به ماجرا ورود کند و رسماً در زمینه طی مسیر قانونی فیلم اطلاع رسانی انجام دهد و حتی توضیح دهد که پای مجوزش ایستاده است بنابراین توقیفی در کار نیست و اکران فیلم ادامه خواهد یافت. دولت یا نباید به این دو قطبی ورود میکرد (شاهد بیانیه شدیدالحن صنوف هم بودیم) یا اینکه در راستای کاهش التهابها موضعگیری میکرد در حالی که دیدیم سخنگوی محترم در کنار صفآراییهای شکل گرفته، به حمایت از درونمایه فیلم پرداخت تا مثلا خود را قطب دموکرات این بلای زمینی در سینما قلمداد کند و گرنه دلیلی نداشت که قبل از هر شفاف سازی لازم، سخنگو بفرمایند: «... روایتی جسورانه از زخمی که اگر نبینیمش درمان نمیشود...» وای به دولتی که بخواهد زخمها را از طریق ابزار سرگرمیساز جامعه ببیند و گرنه مردم که برای دیدن زخم به سینما نمیروند (این موضوع البته گسترده و فرصت مستقلی را میطلبد) در واقع قرار گرفتن دولت در قطببندی شکل گرفته میخ محکمی بر تثبیت شرطی شدن تماشاگران سینما بود. خلاصه اینکه اگر قبلاً امیدی بود تا استقبال تماشاگران از فیلمهای اجتماعی به روالی عادی بازگردد و به سبک زیست فرهنگی خانوادهها تبدیل شود، حالا دیگر بعید است فیلمی بدون پشتوانه تبلیغاتی «سانسور و توقیف» و التهاباتی از این دست مورد توجه قرار گیرد مگر اینکه اهلش تمهیدات ناثواب دیگری را به کار بگیرند، روندی که برای تغییر و بهبودش، تلاش بی وقفه دغدغهمندان سینما و منتقدان دلسوز را تواما میطلبد.
بعد التحریر:
بر برنامههایی خصوصا مانند «هفت» فرض است که به جای میزهای تکرار مکررات بقیه، در قالبی ویژه به مناسبات پشت صحنه نمایش پیر پسر میپرداخت و با بررسی اینکه اساسا آیا توقیفی در کار بوده است یا نه و اگر بوده است چرا و اگر نبوده است چه دست هایی در کار است که بدون سند و مدرک لازم چنین هزینه تراشیهایی صورت میگیرد. متاسفانه پیش از این هم فیلمی که اساسا توقیف نبود را هفت بهجای رفع ابهام، در قالب اثری توقیفی مورد توجه و نقد قرار داده بود.
ارسال نظر