چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۹

نگاهی به اولین ساخته شهاب حسینی

«ساکن طبقه وسط »فیلم‌های خوب کوتاه به هم نچسبیده!

فیلم سینمایی ساکن طبقه وسط

سینماپرس: نرگس خرقانی/ فیلم ساکن طبقه وسط نخستین ساخته شهاب حسینی در مقام کارگردان است. به غیر از بحث کارگردانی شهاب حسینی، اولین نکته ای که در این فیلم به شدت خودنمایی می کند حضور این بازیگر در نقش های متعدد و متفاوت است که قبل از نمایش فیلم با سر و صدای زیادی همراه بود.

پیش از نمایش فیلم ساکن طبقه وسط نیز در این رابطه در مطبوعات و رسانه های مختلف زیاد نوشته شده بود و حتی سازندگان طبقه وسط آن را یک رکورد غیر قابل دسترس در عالم سینما دانستند که می تواند در کتاب رکوردهای گینس به ثبت برسد.

همه این مسائل و همچنین نخستین تجربه کارگردانی شهاب حسینی به عنوان یکی از مطرح ترین و محبوب ترین بازیگران حال حاضر سینمای ایران این کنجکاوی را ایجاد کرده بود که آیا ساکن طبقه وسط فیلم خوبی است؟

داستان این فیلم درباره یک مرد نویسنده است که حس می کند هیچ کس او را درک نمی کند و او به پایان خط رسیده است، از آن حس های روشنفکری که هم در سینما و هم در ادبیات بارها شاهدش بودیم. او مجبور است برای پول درآوردن دست به هر کاری بزند اما از نظر خودش او می تواند آدمی ماندگار در تاریخ شود! همین تصورات نویسنده باعث می شود که به شیوه های مختلف معروفیت و خاص شدن فکر کند و بخش زیادی از فیلم تصورات این نویسنده درباره ماندگار شدنش است.

به واسطه همین داستان، فیلم بخش های جالبی دارد که در ابتدا برای مخاطب ایجاد جذابیت می کند خصوصا اینکه مرتبا شهاب حسینی را در تیپ و شخصیت های مختلف می بینیم. از حامیان حسن صباح در قلعه الموت گرفته تا کورت کوبین فقید خواننده گروه نیروانا!

فیلم در پی بیان حقایق امروز جامعه است از رفتار متظاهر آدم های پیرامون مان گرفته تا یک دوربین مخفی احمقانه و یا آگهی های تبلیغاتی دروغ و تهیه کننده ای که هیچ التزامی به هنر و هنرمند ندارد و هزاران مسائل و مشکلات روز جامعه که هر کدامشان می تواند سوژه یک فیلم باشد.

آنقدر مسائلی که در فیلم بیان می شود متعدد است که گاهی حتی یک سکانس فیلم در حد یک سوژه فیلم کوتاه است و جذابیت های خاص خودش را دارد اما همه اینها در کلیت در کنار هم به خوبی قرار نگرفته است و مشخص نیست که این همه تکرار در سکانس های مختلف به چه دلیل است.

فیلم ساکن طبقه وسط در اجرا فیلم خوبیست و با توجه به حضور تعداد زیادی بازیگر نام آشنا همه سکانس های آن به بهترین شکل ساخته شده است و همانطور که در بالا اشاره شد هر سکانسش به تنهایی بسیار خوب ساخته شده است، بنابراین از این حیث ساکن طبقه وسط به عنوان نخستین تجربه کارگردانی شهاب حسینی فیلم قابل قبولی است اما همه اینها به این معنا نیست که این فیلم خوب است و به بیان بهتر فیلم کامل و بی عیبی است.

نویسنده جوان در زندگی عشقی اش شکست خورده است و برای اینکه حالش بهتر شود به آدم های مختلفی که اطرافش هستند سر می زند. آشناهای او همگی درگیر مشغله های خود هستند و مشکل او را درک نمی کنند. به بیان بهتر همه آنها تنها به مسائل مادی توجه دارند و بنابراین دغدغه های به ظاهر روشنفکری این نویسنده را درک نمی کنند.

اولین سوالی که پس از تماشای این فیلم در ذهن بسیاری از بیننده ها ممکن است نقش ببندد این است که آیا واقعا همه نویسنده ها به این شکل دچار خود درگیری های روانی هستند به شکلی که آنها را به سوی جنون سوق دهد! به بیان بهتر اینکه آیا همه نویسنده ها رگه هایی از دیوانگی دارند؟! تصویر عجیب و غریبی که در این فیلم در خصوص دغدغه های این نویسنده ارائه می شود مشخص نیست عرفانی است یا فلسفی و از همه مهمتر اینکه آیا اعتراض داشتن به یک سری از هنجارها و رفتارهای جامعه باید همراه با دیوانگی باشد؟

تصویری که در فیلم ساکن طبقه وسط از قشر روشنفکر به مخاطب نشان داده می شود، در برخی از مواقع ورای واقعیت است و بیشتر شبیه به پز روشنفکری است، در بخش هایی از فیلم به یاد فیلم هامون می افتیم. با این تفاوت که دلایل سرگشتگی هامون مشخص بود و مخاطب از بی منطق بودن بسیاری از مسائل در فیلم کلافه نمی شد اما در ساکن طبقه وسط به این گونه نیست و در بسیاری از موارد این همه خود درگیری این نویسنده مشخص نیست. مشکل او با بچه دار شدن چیست؟ مشکل او با بسیاری از آدم های عادی جامعه که صدمه ای به او نمی زنند چیست؟ بسیاری از موارد در این فیلم بی پاسخ می ماند و تنها مطرح می شوند.

نام فیلم نیز مربوط به بخشی از جامعه است که نه خیلی بالا هستند و نه خیلی پایین در واقع همان قشر متوسط جامعه که هم از حیث مالی متوسط هستند و هم از حیث سواد و سوال اینجاست که آیا متوسط بودن یک ایراد است؟

با این حساب بسیاری از آدم های متوسط باید غصه بخورند که چرا در آن وسط معلق مانده اند؟! این نوع دید در مورد اکثریت جامعه شهری بسیاری بی رحمانه است. چون قرار نیست که همه از روشنفکری خفه شوند و یا اینکه همه از فرط بی سوادی و حماقت باعث خنده شوند.

فیلم ساکن طبقه وسط به دلیل حضور تعداد زیادی بازیگر چهره و نام آشنا در نگاه اول می تواند فیلم جذابی برای مخاطب عام باشد، هر چند که مخاطب عام با دیدن این فیلم چندان نمی تواند با پیام هایش ارتباط برقرار کند و آن انتظاری که داشته است برآورده نخواهد شد. همان اتفاقی که به دلایل دیگر برا مخاطبان جدی سینما نیز پیش می آید.

شاید بهتر بود به جای این همه پراکنده گویی در این فیلم از یک داستان منسجم تر برای بیان مفهوم اصلی داستان فیلم استفاده می شد، در این صورت ساکن طبقه وسط می توانست فیلم بسیار ماندگاری در تاریخ سینمای ایران شود.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.