سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۸

یادداشت واقع بینانه یک منتقد سینما

«علی معلم» و تحلیل انواع روش‌های مدیریت فرهنگی در ایران!

علی معلم در نشست آسیب شناسی نقد فیلم در فرهنگسرای رسانه

سینماپرس: «علی معلم» منتقد شناخته شده سینما طی یادداشتی خواندنی و قابل تأمل با قلم نیش دار و آغشته به طنز و کنایه های مرسوم خویش به تحلیل انواع مدیریت فرهنگی در کشور پرداخته که مروری بر آن خالی از لطف نیست.

به گزارش خبرنگار سینماپرس، وی که متن خود را در بخش یادداشت های سردبیر جدیدترین شماره ماهنامه «دنیای تصویر» به نگارش در آورده است، بدون اشاره به دوره مدیریتی هیچ یک از متولیان دستگاههای فرهنگی و هنری و به ویژه سینمایی کشور انواع مدیریت را در 12 بند مورد واکاوی قرار داده است.

یادداشت علی معلم به شرح ذیل است:

از آنجایی که مدیریت ستونِ فقرات پیشرفت یک جامعه است در این شماره اختصاصاً به این موضوع می پردازیم. امید که مفید فایده گردد. یکی از علائم پیشرفت در حوزه ی مدیریت های فرهنگی-هنری کشور بروز و ظهور روش های نوین مدیرانه و مدبّرانه است. این شیوه ها را با هم مرور می کنیم:
۱- مدیریت پیشگویانه: در این شیوه از مدیریت شما قادر به تشخیص سرانجام کارهای نکرده می شوید. مثلاً فیلمی قرار است ساخته شود، مدیر از قبل می داند که برگ زرینی در تاریخ قرار است ورق بخورد. روبان ها پاره می شود، پول ها داده می شود، فیلم آهسته آهسته به جلو می رود. اما نتیجه ای که جناب مدیر پیشگویی کرده، در اغلب اوقات نتیجه ی عکس می دهد. ناراحت نباشید، اعصاب تان را به هم نریزید، پیش می آید دیگر!
۲- مدیریت واپس گرا: در این شیوه از مدیریت شما فقط باید به مدیریت های قبلی و خرابکاری هایشان اشاره کنید، هر چه خراب است نتیجه ی دیروز است و شما هیچ مشکلی ندارید. به هر درِ بسته ای خوردید گذشته را احضار فرمائید. در این شیوه شما می توانید برای توجیه نتایج کارهای خودتان حتی تا زمان ساسانیان و اشکانیان به عقب بروید. ایرادی ندارد، قرن و ماه و سال اصلاً مهم نیست.
۳- مدیریت آینده گرا: این شیوه از مدیریت با اصول پست مدرنیسم همخوانی دارد. شما هر کاری می کنید نتیجه ای در زمان حال ندارد. نتایج اعمال شما در زمان آینده است که بار خواهد داد. بنابراین نگران نباشید، اگر کاری برای حل مشکلات اکنون و امروز جامعه نمی توانید انجام دهید این روش نوین به شما کمک می کند که امیدواری در خلایق ایجاد کرده و آنها را به امید آینده به امان خدا رها کنید. البته ضروری است که به این نکته اشاره کنید: نتایج اعمال شما حتماً به یک یا دو نسل آینده وصال نمی دهد چرا که ممکن است شما برای مدت دو دهه مدیر باقی بمانید!
۴- مدیریت کمبود بودجه: در این روش شما با استفاده از اهرم کمبود بودجه، همه ی خلاءهای کاری خود را جبران می کنید. هر وقت از شما تحولی خواستند باید با دل و جان بپذیرید و دَم نزنید، بعد به بهانه ی کمبود بودجه و امکانات، کار امروز را به فردا که هیچ، به سال ها بعد موکول کنید. حُسن این شیوه از کار این است که شما با هر بودجه ای می توانید بازی کنید، هر چه بیشتر شد، از نظر شما باز هم کم است.
۵- مدیریت افتتاح: روش افتتاح و پرده برداری گرچه از شیوه های قدیمی مدیریت است، اما خوشبختانه هنوز کارکرد دارد. در این الگو شما صرفاً شرایط را برای افتتاح یا اعلام گشایش یا امکان بروز تحولات جدید هموار می کنید. در این مدل از کار، حضرت مدیر بایستی از خواب و خوراک اش بزند و به افتتاح و پاره کردن روبان و اعلام تغییرات ساختاری (که اصلاً لازم هم نیست جزئیات اش روشن باشد) برسد. درست است که کار مدیر کمی سخت می شود! اما این شیوه در زمان حال به شدت جواب می دهد. آینده را هم که کسی ندیده!
۶- مدیریت جایگزین یا موقتی: یکی از دلپذیرترین انواع مدیریت است. شما برای مدتی اختیار اداره جایی را به دست می آورید. گرچه ممکن است این پریودِ زمانی کوتاه باشد اما به شدت لذت بخش است چون شما هیچگاه دائمی قلمداد نمی شوید و اصلاً لازم نیست هیچ کاری انجام دهید. همین طوری راحت و بی خیال بیایید و بروید، نه برنامه ای اعلام کنید، نه تغییراتی در کار بدهید، نه کسی را برنجانید. آهسته بیایید و آهسته بروید تا گربه شاخ تان نزند!
۷- مدیریت منتقدانه: این استیل محشر می کند. شما مسئول هستید اما در همان حال شما منتقد اوضاع اید! هر چه منتقدان تان می گویند شما هم تأیید می کنید و حتی چیزی به آن می افزایید. اگر همه نمره ده را می پذیرند شما کمتر از نوزده قبول ندارید. در این شیوه شما باید روزبه روز نسبت به خودتان پیش تر بروید، اوضاع را حسابی شلوغ کنید، دم به دم مصاحبه و انتقاد از اوضاع و دنیا و مافی ها. در این مدل از مدیریت البته شما مقداری اذیت می شوید چون مجبورید برای جبران کم کاری هایتان از چانه و زبان و حرکات بدن زیاد استفاده کنید که مضرّ است!
۸- مدیریتِ «همه مقصریم»: در این شیوه ی عادلانه از مدیریت، شما تقصیر کارهای نکرده تان را خدای نکرده به گردن دیگران به تنهایی نمی گذارید. در این روش از مدیریت داهیانه کافی است شما هم خود را مقصر بدانید هم همکاران تان را، هم مدیران قبلی، هم مدیران آینده. به این ترتیب مقادیر زیادی همدردی جلب می کنید و چون همه را به اندازه ی خود مقصر می دانید، کسی به کار شما کار ندارد.
۹- مدیریت جلوه گرانه: این شیوه از مدیریت به بخش روابط عمومی تان بستگی زیادی دارد. هر عمل کوچک خود را رسانه ای کنید، از فرستادن پیامک تا خرید نیروهای انعکاس گر! استفاده از عکس و تفصیل خبر در این مدل به شدت ضروری است. هر اقدامی که در گذشته هم انجام شده را می توانید در صورت پنهان بودن به اسم خود بزنید. مراقبت از رسانه های همگرا با شما و تطمیع رسانه های دیگر از رموز این شیوه از پیشبرد امور است. بشتابید که غفلت موجب پشیمانی است. (تبصره: داشتن رسانه ی متعلق به خودتان کمک زیادی به این شیوه می کند.)
۱۰- مدیریت محقرانه: در این روش از مدیریت شما باید همه چیز را تحقیر کنید. کوچک نمایی کشور (ای بابا اینجا ایرانه)، کوچک نمایی خود (ما که عددی نیستیم)، کوچک نمایی دست اندرکاران (این ها کجا و اون ها کجا) و…. با پروتکل های مربوط به این شیوه که با شعار «بیله دیگ بیله چغندر» همراه است شما اساساً از هر عمل و فکر بلندپروازانه و روبه جلویی جلوگیری کرده و کارها را کمافی السابق تنبلانه به پیش می برید.
۱۱- مدیریت مشاورپرور: این روش از مدیریت برای کسانی که از تصمیم گیری عاجز یا فراری اند بسیار جوابگوست. گروه های مشاوره در هر موضوعی تشکیل دهید. سعی کنید از هر گرایشی یک فقره مشاور در گروه تان باشد اما اکثریت گروه مشاوران را از نزدیکان خود (فکری و فامیلی) قرار دهید. حضور افراد محافظه کار و آکادمیک در جمع ضروری است. در این شکل از مدیریت، شما خیال تان راحت است. همه تصمیمات اگر غلط از کار درآمد به مشاوران مربوط است و اگر احتمالاً به خطا درست بود، نشان دهنده ی دموکرات بودن شما در راهبری است. این شیوه بسیار شیک و بی ضرر و بی خطر است.
۱۲- مدیریت تخیلی: این روش در واقع سینمایی ترین شکل مدیریت است. مدیر در این روش باید از قوه ی تخیل مناسبی برخوردار باشد. با این روش شما آنچنان مخاطبان و حریفان تان را سنگِ روی یخ می کنید که نگو و نپرس. مدیر در این روش باید آنچنان رؤیاهایی بسازد که عقلِ جنّ هم به آن نرسد. بالا، بالاتر، بالاتر. مثل سوپرمن، همه چیز را از اندازه ی واقعی خارج کنید، مشکلات را محقر و آینده را بزرگ تر تصویر کنید. آنقدر تخیل تان را فربه کنید که دیگران حیران بمانند. سرتان را به آسمان بسایید و رویابین باشید. خطر این نوع مدیریت پیدا شدن افرادی است که چرتِ مردم را پاره کنند!

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.