شهرام شاهحسینی، کارگردان فیلم توقیفی «خانه دختر» که اخیراً سریال «هشتونیم دقیقه» او روی آنتن شبکه۲ سیما بود و همین مسئله مایه بهت و تعجب منتقدان این فیلمساز شده بود، در تازهترین مصاحبه خود که با خبرگزاری مهر انجام داده در لابهلای سخنانش ریشههای ذهنی را که منجر به ساخته شدن آثاری چون خانه دختر میشود تا حدی برملا کرده است.
شاهحسینی که در همه آثارش تلخی و ناامیدی به شکلی افراطی به چشم میخورد در سخنان تازهاش تلویحاً بر روشهای سادیسمی برای تأثیرگذاری روی مخاطب ایرانی پرده برداشته است. به تصریح او «مخاطب خیلی باید اذیت شود چون گوش شنوا ندارد». فیلمسازی که در آثار او عامدانه نکات مثبت جامعه که میتواند الهامبخش باشد حذف میشود و با همه اینها همچنان فیلمساز دوستداشتنی صداوسیمایی محسوب میشود که کمترین انتظار از آن ضریب دادن به نکات مثبت جامعه برای ترویج خوبیهاست.
در بخشی از گفتوگوی طولانی از این فیلمساز سؤال شده که «چقدر قرار است بد بودن انتقامگیری با اغراق نمایش داده شود تا مخاطب به خاطر اتفاقات اذیت شود؟ به طور مثال در صحنهای که یلدا خودکشی میکند، خودش را به پشتبام خانه فرزین میرساند تا بگوید که فرزین به خاطر انتقام از یکتا او را نابود کرده است و بعد خودکشی کند.»
شاهحسینی پاسخ میدهد: «مخاطب خیلی باید اذیت شود چون ما با مخاطبی روبهرو هستیم که گوش شنوا ندارد، هر تصویری را نمیبیند و گاهی دیالوگهای آرام را نمیشود. در بخشی از فیلم «سون» (هفت) دیالوگی داریم که کوین اسپیسی را به بیابان میبرند تا آخرین قتل را نشان دهد. او در راه با مأموران صحبت میکند و توضیح میدهد که زمانی با شخصی حرفی میزده و تلاش میکرده است نکتهای را به او بفهماند ولی شخص به رغم تمام تلاش او بیتوجهی میکند، به فکر او میرسد که انگشتش را در حلقش فرو کند تا طرف حرفش را گوش کند و همین اتفاق هم رخ میدهد. بیننده زمانی لازم است اذیت شود تا نکتهای را بفهمد، لازم است بخشندگی را از نابخشودگی بشناسد. لازم است گاهی به فردی چک بزنید تا حرف شما را گوش کند. در این سریال هم بیننده باید تنها شود و اتفاقات را مرور کند تا بفهمد انتقام چه عواقبی دارد.»
مصاحبهگر میپرسد: «البته من هنوز متوجه نشدهام که چرا سریالهای ما در انتقال پیام بیشتر سلبی عمل میکنند، یعنی مخاطب باید بدترین عواقب یک اتفاق را ببیند تا بعد احساس کند آن مسیر خوب نبوده است. در این سریال هم ما در مواردی این موانع و مشکلات و راهها و نتایج منفی آن روشها را میبینیم که در بهترین شکل بازتاب دهنده و آیینه اتفاقات رئال جامعه هستند یا در مصنوعیترین حالت شعار هستند. ما کمتر دستورالعمل مناسبی برای زندگی بهتر میبینیم و کمتر یک سبک زندگی تعاملی به مخاطب آموزش داده میشود و به عنوان نکته آخر، در هنگام تولید و پخش این سریال (هشت و نیم دقیقه) بعضی انتقاد میکردند که درحالی که فیلم شما در وزارت ارشاد توقیف است اما اجازه دارید در رسانه ملی سریال بسازید. نظر خود شما در این باره چیست؟»
پاسخ شاهحسینی به این سؤال این است: «از آنجایی که در نظر این افراد «خانه دختر» فیلم خانواده نیست میپرسند که چرا من دارم درباره تحکیم خانواده سریال میسازم درحالی که دقیقاً به این دلیل که «خانه دختر» فیلم خانواده است و درباره اصالت و سنت است، پس من به عنوان کارگردان آن در «هشت و نیم دقیقه» هم به همین اصل خانواده اعتقاد دارم. من در این سریال هم شعار میدهم که قضاوت نکنیم، پس کاش این مسئله را در جامعه بسط دهیم و به طور مثال حتی رسانهها هم به دلیل اینکه بازدیدشان از سایت دیگری بالاتر بزند موجبات رنجش دیگران را فراهم نکنند!»
این حرفهای شاهحسینی در حالی است که فیلم خانه دختر برای اولین بار به موضوع تجاوز به محارم از زاویه انتقاد به سنت و مذهب پرداخته است و در جریان برگزاری جشنواره سیودوم فیلم فجر با انتقادهای زیادی مواجه شد و سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان توقیف شد و اجازه اکران عمومی پیدا نکرد.
نگاه از بالا به مخاطب و اینکه باید افکار فیلمساز به هر شکل ممکن به مخاطب حقنه شود با صراحت عجیب و غریبی در سخنان شاهحسینی مشهود است. سخنان صریح فیلمساز مورد علاقه شبکه ۲ سیما که در خشکسالی بودجه سازمان هم جزو اولویتهای اصلی محسوب میشود تا حدود زیادی ریشه ریزش مخاطب سریالهای سیما و پناه بردن به سریالهای ماهوارهای را روشن میکند.
ارسال نظر