جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۸

حکایت «رهبر قنبری» از این روزهای سینمای کودک

عدم توجه به ادبیات غنی ایران و نبود تجهیزات مناسب موجب افت سینمای کودک شده است

رهبر قنبری*

سینماپرس: رهبر قنبری کارگردان سینما طی یادداشتی که در اختیار سینماپرس قرار داد معتقد است: عدم توجه فیلمسازان به منابع بسیار غنی و عظیم ادبیات کهن ایران زمین و همچنین عدم ورود تجهیزات به روز برای تولید انیمیشن‌های خوب باعث شده تا سینمای کودک دچار افت شود.

به گزارش خبرنگار سینماپرس، «احیای سینمای کودک» همواره شعار بسیاری از مدیران سینمایی در ادوار مختلف بوده است اما بنا به دلایل متعددی تاکنون آنطور که باید، این امر محقق نشده است.  آنچه که در سال های اخیر دغدغه فعالان سینمای کودک و نوجوان بوده، ساخت آثار سینمایی بر اساس نیاز کودکان امروز بوده است که متاسفانه به مفهوم واقعی و منسجم عملی نشده و فیلمسازانی که حتی عموماً با بودجه های دولتی در این عرصه فعالیت می کنند در تحقق این مهم الکن بوده اند. 

عدم پژوهش در تولید آثار سینمایی، ساخت فیلم برای کودکان به نام آثاری برای کودکان و استفاده از روایت های تکراری و بزرگسال مأبانه، از آسیب های سینمای کودک و نوجوان در سال های اخیر به شمار می رود. همچنین در این سالها جشنواره فیلم کودک و نوجوان هم نتوانسته کمکی به تغییر ساختار تولید این آثار کند.

«رهبر قنبری» از فیلمسازان کشورمان طبق یادداشتی که در اختیار سینماپرس قرار داده است ،در این باره معتقد است که باید دنیای درون کودکان در آثار سینمایی به تصویر کشیده شود و این مهم در فیلمهای  کودک و نوجوان متاسفانه هنوز دیده نمی شود.

آنچه در ادامه می آید بخشی از نظرات این فیلمساز درباره آثار و جشنواره فیلم کودک و نوجوان است.

قبل از ساخت فیلم از خودمان بپرسیم که شیوه آموختن کودک و فهم دنیای پیرامون کودک چیست ؟

ما قبل از ساخت فیلم درباره کودکان و نوجوانان باید این سوال را از خودمان بپرسیم که شیوه آموختن کودک و فهم دنیای پیرامون کودک چیست ؟ پس از آن به سراغ ساخت فیلم برای آن ها برویم و برای رسیدن به نتیجه بهتر شاید حتی بایستی نحوه آموزش به کودکان و نوجوانان را هم تغییر دهیم که این امر نیاز به دخالت مستقیم تمامی دستگاه های دولتی، مردم و وزارت آموزش و پرورش دارد.

کودکان مثل بزرگسال می فهمند اما قدرت عمل ندارد

 کودکان هم مثل بزرگسال می فهمند امّا قدرت عمل ندارد و ما به عنوان بزرگسال باید آن ها را کمک کنیم تا دنیای درون خود را هر چه سریعتر بازگو کنند و لذا در شروع ارتباط با دنیای پیرامون کودکان به صورت سمبلیک و نمادین مطرح است و بیان داستان هایی که مفاهیم و خصوصیات انسانی را می توانند دربرگیرند، به همین دلیل هم است که داستان هایی که برای کودکان ونوجوانان نوشته می شوند همگی به صورت قالبی شده است و خصوصیات شخصیت های تخیلی را به کودک القا می کنند و کودک هم به خوبی با آن ها ارتباط برقرار می کند و برای رسیدن به این نتیجه کافی است که نیم نگاهی به اسامی داستان های کودکان بی اندازیم، «موش و گربه»، «خرس طمعکار»، «روباه بدجنس» و «خرگوش ناقلا» از جمله اسامی کتاب داستان هایی هستند که برای کودکان ۲ تا ۸ ساله نوشته می شوند و یک نکته مشترک در همگی این داستان ها وجود دارد و آن موضوع خیال انگیز بودن آن هاست و از الگوهایی قدیمی تر خود پیروی می کنند که به عنوان نمونه «داستانهای لافونتن» حالا تبدیل به «میکی ماوس» شده است و یا داستان هایی مثل «یوگی و دوستان» همگی جزو همان قصه های قدیمی هستند که برای تولیدات جدید کمی به روز می شوند و چرایی این امر مهم هم بیش از هرچیز دیگر به دلیل این است که کودک را از همان سنین خردسالی تا نوجوانی فرصت عمل مستقیم در جامعه را ندارد و البته نباید هم داشته باشند تا بواسطه تمثیل ها ، استعاره ها و نمادها به آرامی در جریان قرار گیرند و این همان تربیت است و کارکرد بخشی از فیلم های کودکان و نوجوانان به این شکل است، حال در قدیم با انیمشن های معمولی انجام می شد امّا اکنون انیمشن سه بعدی هم شده است.

اغلب فیلم ها با تکیه بر قصه و ادبیات ساخته می شود و با تجمیع هنرهای دیگر درون خود به سینما بدل می شود

اغلب فیلم ها با تکیه بر قصه و ادبیات ساخته می شوند و سپس با تجمیع هنرهای دیگر درون خود به سینما بدل می شوند و سینمای کودک هم از این قاعده مستثنی نیست، حتی در فانتزی ها و قصّه های علمی تخیلی هم همچنان ادبیات نقش بسیار مهمی ایفا می کند، امّا این شیوه ادبی نیست که تغییر می کند و بلکه شیوه بیان است که تغییر می کند و زمانی، به عنوان نمونه داستان «شازده کوچولو» هم قصه زیست انسانی و شرافتمندانه را روایت می کند و این شخصیت به هر سیّاره ای که می رود،  شادمانی و مهر را به همراه خود می برد، این داستان می توانست به این شکل روایت شود که شازده در هر سفری به خانه ای می رسد یا به شهری دیگر امّا سیّاره به سیّاره رفتن شازده کوچولو همان تناسب زمانی این قصّه را به همراه دارد یعنی داستان نویس به خوبی می داند که بزودی انسان به فضا خواهد رفت و حالا دامنه خیال را از زمین برمی کند و کودک و نوجوان را با جهان های خیال انگیز وسیع تری مواجه می کند و حال در نظر بگیرید همین داستان را با تکنیک انیمشن سه بعدی بسازیم، آن وقت همزمانی علمی با داستانی پیشرفته و به روز شده توسط تکنیک های سینمایی نیز آن را همراهی کنند طبیعی است که مورد اقبال قرار خواهد گرفت، و به این روش کلام ادبی هم پر معنا و پُرمحتواتر خواهد شد تا جایی که اکنون تکنیک های سینمایی و داستان های علمی تخیلی این فرصت را می یابند که  صحبت از کهکشان ها کنند و البته مورد وثوق گروه های سنی کودک و نوجوان و حتّی بزرگسالان قرار گیرند.

معمولا فیلم هایی که درباره نوجوانان ساخته می شود فیلمهای مهاجم هستند

در دسته نوجوانان وضعیت فیلم ها کمی تفاوت دارد و دو شکل عمده برای نوجوانان و درباره نوجوانان را شامل می شود، معمولاً فیلم هایی که درباره نوجوان ساخته می شوند فیلم هایی مهاجم هستند و بیشتر مخاطبانشان بزرگسالان هستند و موضوعاتی همچون: کودکان کار و یا کودکان جنگ زده، کودکان بزه کار و مواردی از این دست  را شامل می شوند که عمده این فیلم ها برای چاره اندیشی توسط نهادها ، اشخاص سیاسی و نمایندگان مردم و پدران و مادران تولید می شوند و مخاطبانشان هم تنها گروه های فکری جامعه هستند که اتفاقاً تولید چنین آثاری بسیاری ضروری به نظر می رسد، به شخصه برای چنین فیلمسازان احترام بسیاری قائلم زیرا آنجا که تمامی نهادها و ارگان های تربیتی در تبلیغ وضعیّت خود همه چیز را خوب جلوه می دهند، وجود چنین آثاری موجب روشنگری جامعه می شود تا برای نهادینه کردن امر تربیت هوشیار باشند و به نقاط ضعف خود پی ببرند.

قهرمان پروری در سینمای کودک لوازم خود را می طلبد

 در دسته دیگری از فیلم هایی که برای نوجوانان تولید می شود، فیلمساز  بیشتر سعی در قهرمان پروری برای نوجوانان دارد اما قهرمان پروری لوازم خود را می طلبد، و این لوازم همان نسبتی است که پیشرفت های مختلف اجتماعی در زمینه های علمی، ادبی، اقتصادی، ورزشی، هُنری و سایر رشته ها برمی انگیزد ، فکرش را بکنید اگر جامعه ما هرگز سفینه ای به مریخ پرتاب نکرده باشد، آن وقت ما هرگز نمی توانیم داستان فضانورد نوجوان ایرانی را در آسمانها دنبال کنیم و هرگاه که بسازیم تمسخر آمیز جلوه خواهد کرد!! و لذا در خصوص نیز باید دید که در کدام نقطه و کدام زمینه لوازم کامل برای پیشرفت وجود دارد تا قهرمان پروری لازم نیز صورت بگیرد، اینجاست که این نوع داستان ها در کشور ما در جا می زند، و رغبتی به تماشای این فیلم ها که عمدتاً هم قرار است از پهلوانی و قهرمانی مطالبی گفته شود چنگی به دل نمی زند.

یکی از دلایل عمده شکست سینمای کودک در ایران همین عدم ورود وسایل کامپیوتری پیشرفته برای تولیدات انیمیشن است

 از سوی دیگر به دلیل پیشرفت تکنولوژیک و تفاوت آشکار سلیقه میان نوجوانان امروزی با نوجوانان چند دهه قبل انیمیشن ها مخاطبان انبوهی دارند و دیگرامثال «کلاه قرمزی ها» و «شنگول و منگول ها» که به شیوه عروسکی تولید می شوند نمی توانند با امثال «شرک ها» در عرصه بین المللی رقابت کنند و شاید یکی از دلایل عمده شکست سینمای کودک در ایران هم همین عدم ورود وسایل کامپیوتری پیشرفته برای تولیدات انیمیشن است.

ادبیات کهن ایران زمین میتواند الهام بخش خوبی برای تولیدات کودکان و نوجوانان باشد

 ادبیات کهن ایران زمین می تواند الهام بخش بسیار خوبی برای تولیدات هرچه بهتر برای کودکان و نوجوانان باشد، «کلیله و دمنه» منبع اصلی برای ما به مانند داستانهای «لافونتن» که برای اروپاست اما ما در سینمای ایران متاسفانه چنین منابع غنی و عظیمی را نادیده می گیریم و از آن ها استفاده نمی کنیم، «موش و گربه» عبید زاکانی ما همان«تام و جری» می شود اما عبید زاکانی در کشورما به هیچ اگر نه به نویسنده ای جنسیّت گرا تبدیل و تبلیغ می شود و اصلاً به فکر تولید انیمیشن از روی آثار اینچنینی هم نیستیم، همین گونه است داستانهای اساطیر شاهنامه، نظامی گنجوی، حکایات سعدی، و بعضاً داستانهای مثنوی معنوی که بسیار عالی هم هستند.

 

برچسب‌ها

نظرات

  • وحید ۱۳۹۳/۰۶/۰۸ - ۱۰:۰۴
    0 0
    رهبر قنبری در طول تاریخ آدم خوبی بود/ مگر سینمای کودکی هم باقی مانده

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.