به گزارش سینماپرس، «محمد تقی فهیم» با انتشار یادداشتی با عنوان «جشنواره مقاومت؛ جامانده!؟» در روزنامه جام جم نوشت:
جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت بیتردید رویداد سینمایی یگانه در ایران و جهان است که متاسفانه در سالهای اخیر (به ویژه هجدهمین دوره که شنبه به کار خود پایان داد) قدر آن به تناسب ظرفیتاش دیده نشده است. اهمیت این رویداد چنان برجسته است که میتوان از جنبههای مختلف استراتژیکی آن را راس جشنواره فیلم فجر ارزیابی کرد.
البته در دورههای ماضی نیز این رخداد تا حدودی توانسته بود خود را به سطح جشنواره فجر برساند. مروری بر آرشیو تصویری جشنواره مقاومت و حافظه تاریخی خانواده سینمای مقاومت نشان میدهد که از کجا به اینجا رسیدیم. دورههای با شکوهی که قابل مقایسه با دوره اخیر در زمینه همگرایی سینمایی (یا حداقل حفظ خانواده مقاومت) نیست.
وضعیت و موقعیت فعلی جشنواره مقاومت در شرایطی قابل نقد است که در رویکرد کمی و در زمینه رشد و توسعه تولید فیلمهای با موضوع دفاع مقدس و درونمایه مقاومت از سطحی قابل دفاع برخوردار است و حتی در زمینه کیفی (ساختاری/فرمی) نیز فیلمهای ساخته شده متاخر به قدرت رقابت بالایی رسیدهاند.
به قول معروف دست (چپ) جشنواره مقاومت در زمینه داشتن فیلمهای خوب پر بوده است، بنابراین آنچه جای تامل دارد اینکه چارت و سازمان اجرایی جشنواره در زمینههای مختلف استقبال سینماییها تا برنامههای جنبی خلاقانه و پیشرو و... جلوه و بازتاب لازم را نداشته است.
واقعیت امر این است که آسیبهای متوجه جشنواره مقاومت بخشی بیرونی و متاثر از عوامل ضد مقاومت و فشارهای تزریق شده علیه وفاق ناشی از جبهه مقابل است اما بخش مهمی از آن به عوامل داخلی، خصوصا تشکیلات پشتیبانی و مدیریت برگزاری آن مربوط میشود که فقدان خلاقیتهای هنری/سینمایی در زمینه برگزاری رویدادهای از این دست، شاکله آن را تشکیل میدهد. البته که در دورههای پیشین نیز تهاجم و تهدیدهای پرحجمی سایه به سایه جشنواره حرکت میکرده است اما فرصتهای شکل گرفته پیرامون آن وزنی داشته که تهدیدها تا حدودی خنثی میشد، در حالی که در سالهای اخیر ضعف و بیانگیزگی درونی/تشکیلاتی مستولی بر جشنواره بارز و قابل تامل بوده و هست.
مثلا عدم وفاداری و تمکین به تقویم اجرایی جشنواره نشاندهنده این است که باور دوستان در اهمیت این رخداد ملی/ارزشی و هنری کشور تضعیف شده است. وقتی شاهدیم که تاریخ برگزاری جشنواره جا به جا میشود و روی محل و جغرافیای برپایی ان وحدتی وجود ندارد به طوری که پس از رایزنیهای زیاد بلاخره به تهران ختم و بدتر از همه برگزاری جشنواره در همزمانی با چند رویداد مشابه داخلی اتفاق میافتد و موارد دیگری که در این مجال نمیگنجد، یعنی اینکه موجودیت جشنواره در زمینه کارکرد فرهنگی هنوز برای دوستان محل تردید است.
خلاصه کنم: جشنواره مقاومت فرصت ذیقیمت فرهنگی/هنری با سابقه و تجربه هجده دوره در ایران و جهان است که نباید آن را به یک گردهمایی دوستانه تبدیل کرد. باید سعی وافری به خرج داد تا جشنواره از ریخت و شکل یک رویداد بزرگ و مهم هنری تنزل نکند، منجمله باید با برنامهریزیهای محققانه از تبدیل جشنواره به یک دورهمی نیمه نظامی اجتناب کرد. نباید به ایجاد تریبون برای چند سخنرانی قانع بود و در بخشهای مختلف اجرایی به رابطهها بیش از ضابطهها گرایش پیدا کرد. میبایستی به شدت از نگاه واگرایانه دوری و تلاش همگرایانه را سرلوحه همه اجزای سازمان جشنواره قرار داد و خصوصا باید طرح و برنامههای فکر شدهای برای حفظ خانواده مقاومت داشت تا برای دورههای بعدی با ریزش کمتری روبرو و برعکس رویشهای تازهای را شاهد بود.
در یک کلام به دلیل جایگاه خاص و ارزشمند جشنواره در زمینه غنابخشی به تولیدات ضد نفوذ و تسلط فرهنگ وارداتی، آسیبشناسی جشنواره مقاومت از جمله ضرورتهای عرصه هنر کشور است.
ارسال نظر