به گزارش سینماپرس در ابتدای پرداختن به تله فیلم باید پرسید آیا هر داستانی که با دوربین ویدیویی تصویربرداری شود تله فیلم محسوب میشود؟ کارشناسان رسانه با این موضوع مخالفاند و معتقدند آنچه در تله فیلم مهم است فرم، زبان و نحوه روایت فیلم تلویزیونی است نه نوع دوربین آن.
تاریخچه تله فیلم در اروپا و آمریکا به سالهای میانی دهه 1980 برمیگردد. زمانی که شیوه تولید سینمایی و تلویزیونی تغییر کرد و استودیوهای بزرگ فیلمسازی جای خود را به استودیوهای کوچک و گروههای مستقل دادند. کانادا یکی از سردمداران تولید تله فیلم در دنیا است.
از تله فیلمهای شاخصی که میان علاقمندان سینما شناخته شده هستند می توان به فیلم «دوئل» استیون اسپیلبرگ اشاره کرد که ابتدا به صورت 16 میلیمتری ساخته شد و بعد آنقدر از آن استقبال شد که بیشتر شبکههای بینالمللی آن را پخش کردند. «گرفتار» ساخته برناردو برتولوچی هم تله فیلم بوده است و همچنین آخرین فیلم اینگمار برگمان کارگردان اسطورهای سینما با نام «سارا باند» به صورت فیلم تلویزیونی تولید شد. برخی تله فیلمها حتی به صورت 35 میلیمتری فیلمبرداری شدهاند.
از اواخر دهه هفتاد سینمای ایران با مشکلی به نام تولید تله فیلم و تبدیل آن به نگاتیو و اکران آن در سینماهای کشور مواجه شد. با این تبدیل سینمای ایران با افت شدید مخاطب مواجه شد. مخاطب ما از درک و هوشمندی بالایی برخوردار است و نتوانست با فیلمهای این چنینی ارتباط برقرار کند. همین امر باعث شد تا مخاطب به جای رفتن به سینما و دیدن آثاری از این دست از فیلمهایی که در سوپرمارکتها عرضه میشود و به شانه تخممرغی معروف است استفاده کند و هزینه کمتری را هم متحمل شود.
شاید بتوان سال 1374 را سال شروع تله فیلم در ایران دانست. در این سال فیلم «رابطه» به سفارش شرکت مخابرات تولید و از شبکه 5 سیما پخش شد. پس از آن در سال 1377 تله فیلمی درباره اعتکاف تولید شد که زمان آن 70 دقیقه بود. تا پیش از افتتاح مرکز سیما فیلم روند تولید تله فیلم سیر معلومی نداشت و پدیده خاصی محسوب نمیشد. اما با تاسیس مرکز سیما فیلم، هدف تاسیس آن ساخت فیلمهای با درجه «الف» اعلام شد.
از دلایل روی آوردن مدیران تلویزیون به تله فیلم از سالهای 1376 و 77 را میتوان به فشار نهادهای فرهنگی، کارشناسان، برخی از مسئولین و عدهای دیگر در مساله پخش فیلمهای آمریکایی در تلویزیون و اخطارهای جدی در خصوص اثرات تخریبی آن اشاره کرد.
فیلمهای سینمایی ایرانی تولید شده پس از دوم خرداد 76 نیز با سیاستها و ممیزی تلویزیون همخوانی نداشت. گسترش شبکههای تلویزیونی هم نیاز به پخش فیلم بیشتر را به وجود آورد. مناسبتهای مختلف مذهبی و آیینی و تاریخی یکی از عوامل شکل دهنده نیاز تلویزیون به تله فیلم محسوب میشود.
با تولید تله فیلم است که صداوسیما میتواند با اطمینان، چیزی را که خودش ساخته است و استاندارد و خطوط قرمزش در آن رعایت شده را به جای فیلم سینمایی معمول پخش کند. در ابتدا سیما فیلم در هر سال تعدادی تله فیلم تولید کرد اما پس از گذشت یکی دو سال، شبکههای تلویزیونی خود به طور مستقل به تولید روی آوردند. در یکی دو سال اخیر این محصولات به «نود دقیقهای» مشهور شدند. فیلمنامهنویسان و کارگردانان بسیاری از سینما به تلویزیون کوچ کردند و در رونق تولید تله فیلمها هرکدام سهمی دارند.
بنابراین گزارش رویکرد اخیر رسانه ملی به تولید کمی فیلم تلویزیونی به نوعی کیفیت این آثار را به خصوص به واسطه تعجیل در روند تولید زیر سئوال برده و حضور سینماگران در این رسانه هم نتوانسته کیفیت آثار را ارتقا دهد. مهمترین مسئلهای که درباره رویکرد جدید تلویزیون مطرح شد، ارتقا سطح کیفی آثار تلویزیونی به واسطه حضور سینماگران در تلویزیون بود که در شکل ایدهآل خود باعث بالا بردن سطح سلیقه مخاطب تلویزیونی شد.
وقتی کار به بررسی و تحلیل کیفی تله فیلمهای کارگردانان جوان و تازهکار میافتد، از آنجا که ملاکی برای قیاس این آثار در مجموعه کارهایشان وجود ندارد، به جای اینکه به نتیجهای بهتر منجر شود تاسف بارتر میشود.
فیلم هایی که از همه وجوه فنی، ساختاری، تصویری، روایی، بازی و... لطمه دیده و در واقع نقطه قوت برای دفاع ندارند. که متاسفانه ویژگی سهل الوصول بودن آثار تلویزیونی آنچنان پتانسیل قوی دارد که به نوعی همه خلاقیت، وسواس، دقت نظر و... فیلمسازان را در سایه قرار داده و نتیجه کار هم چیزی میشود که کارگردان آن را توجیه، تهیه کننده انتقاد و بازیگر اعتراض میکند.
کافی است یک بازنگری در گپ و گفتهای انجام شده با کارگردان، تهیهکننده یا فیلمنامه نویس این آثار پس از پخش از تلویزیون داشته باشیم. علاوه بر رویکردهای اشاره شده، نکته مشترک در حرف همه آنها این است که در بهترین شکل ممکن، فیلمنامه را در فرصتی حداکثر دو هفتهای و تولید را حداکثر در یک ماه به انجام رسانده و همه معتقدند اگر فرصت بیشتر برای تولید داشتند، کار از کیفیت بهتری برخوردار می شد.
همه و همه این نکات یک علامت سئوال بزرگ را در ذهن ایجاد می کند که این همه تعجیل برای ساخت یک فیلم تلویزیونی از کجا میآید و بنا به کدام مصلحت است؟ این توجیه را برای فیلمهای مناسبتی که باید در یک مقطع زمانی خاص مثل هفته نیروی انتظامی پخش شود میتوان پذیرفت ولی وقتی فیلم مناسبتی نیست و همینطور نیاز کوتاه مدت مخاطب را برطرف نمیکند این دلیل قابل درک نیست!
در ایران قرار شد تله فیلمها با هزینه کم تولید شود. بودجه در نظر گرفته شده برای تولید تله فیلم در حال حاضر 100 میلیون تومان است که به عواملی از قبیل لوکیشن،کیفیت،بازیگران و... بستگی دارد.
دستمزد بازیگران مشهور یکی از اصلی ترین بخشهای هزینه بر است. مدیران سیما بر حضور حداقل 3 بازیگر شناخته شده در یک تله فیلم تاکید کردهاند. در نتیجه با افزایش تولید تله فیلم کار بازیگران تلویزیونی رونق گرفته و دستمزدها بالا رفته است.
اجاره لوکیشن، هزینههای صحنه و دستمزد بقیه عوامل هزینههای بعدی تهیه کننده هستند. تهیه کننده تله فیلم مجبور است برای اینکه سودی برای خودش محفوظ بماند فیلم را در کمتر از 20 جلسه تصویربرداری جمع کند.
فقر تولید آثار سینمایی مناسب و رشد قارچ گونه و بی کیفیت آثار تلویزیونی آنقدر به بدنه سینما و تلویزیون صدمه زده که بعید است حتی با حذف بخش ویدئویی جشنواره فجر و اختصاص یک جشنواره جداگانه برای بررسی این آثار به نتیجهای قابل قبول دست پیدا کند.
ارسال نظر