چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۸

به بهانه حضور «محمدتقی فهیم» در ویژه برنامه «ایران امروز»؛

ارایه شیوه جدیدی از «نقد کاربردی» و «تخصصی» با تمرکز بر رویکرد «احساس‌گرایانه» و متاثر از «باورهای مذهبی»

محمدتقی فهیم در سومین روز شانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت

سینماپرس:یک کارشناس فرهنگی درباره حضور «محمدتقی فهیم» در ویژه برنامه «ایران امروز» و بحث و بررسی پیرامون تروریسم در سینما نوشت: لذا رویکرد احساس‌گرایانه متاثر از باورهای مذهبی در نقدهای «فهیم» راهکار جدیدی است که در صورت تسری و انتقال به جوانان جویای نقد کاربردی و صد البته تخصصی و به تاکید ایشان «دلی» حرف جدی‌ای برای حوزه نقد کشور خواهد بود.

به گزارش سینماپرس، ویژه برنامه «ایران امروز» طی چند شب به مناسبت حادثه سهمناک تروریستی کرمان پخش شد. این برنامه که تلاش کرد واسطه‌ای صادق میان عزاداران شهدای حادثه، عاشقان سردار دل‌ها و قاطبه ملت ایران از هر طیف و گرایشی باشد، در ایتم‌های متنوعی ضمن نقد پدیده ترور، مبادرت به پخش گزارش‌های مختلف مرتبط هم نمود. همچنین شخصیت‌ها، کارشناسان و صاحب‌نظرانی دراین برنامه شرکت کردند و به بازنمایی ترور و تبعات آن پرداختند که اخرین ویژه برنامه «ایران امروز» به سینما اختصاص داشت اما نه از نوع متعارف آن، بلکه بحث و بررسی پیرامون تروریسم در سینما بود. بنابراین چه کسی بهتر و مناسب‌تر از محمد تقی فهیم در مقام منتقد فیلم تا به جریان کمی و کیفی اثار تولید شده درباره تروریسم بپردازد.

در واقع حسن انتخاب دست‌اندرکاران برنامه ایران امروز اتفاق درخورتوجه و باعث جلا و جذابیت آن شد. نویسنده این سطور به عنوان یک طرفدار سینما و تلویزیون‌بین حرفه‌ای، به همچنین خوره نقد و خواندن و شنیدن هرانچه تحت عنوان نقد سینما مطرح است، بیشتر از بیست سال است که نوشته‌ها و خصوصا نقدهای تلویزیونی «فهیم» را دنبال کرده و همانند شاگردی مودب! سعی در آموختن ازاین پیر دیر سینما داشته و دارم. اکنون در مقام یک صاحب قلم برخورد فرض می‌دانم تا چند خطی در باب سبک و سیاق و شیوه نقد محمد تقی فهیم به مناسبت حضورش در برنامه ایران امروز بنویسم:

حتما علاقه مندان سینما و پی‌گیران ادبیات و تاریخ هنر «جان‌کیتینگ» معلم مدرسه‌ی ولتون در انجمن شاعران مرده را به یاد دارند؟ او همواره از دانش‌آموزانش می‌خواست تا «دم را غنیمت بشمرند» و به جای تقلید صرف از معلمان و والدین، کارهای خارق‌العاده و بدیع انجام بدهند و شجاع و جسور باشند و از بیان بدون لکنت آرا و افکار خود ابایی نداشته باشند. این معلم با اسم وام‌گرفته شده از «جان‌کیتس» شاعر معروف رمانتیسم انگلیسی نمادی از مکتب رمانتیسم بود که با اساس قرار دادن قلب و اشراقات روحانی بر بایدهای نادرست حاکم بر مدرسه ولتون به عنوان نمودی از مکتب کلاسیک می‌شورید. اغلب ما کمتر معلم یا استادی همچون جان‌کیتینگ را دیده‌ایم، چون اگر معلمهایی مثل او زیاد بودند، این فیلم به شهرت نمی‌رسید.

وقتی برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیون و گفتگوی استاد فهیم را در برنامه ایران امروز دیدم که مثل صدها بار دیگر پیش ازاین در گفتگوهایش به «رضایت قلبی هنرمند برای تولید اثر هنری» اشاره کرد، بازهم یادآور نقدهای پرشور دیگر ایشان، خصوصا در «هفت» افتادم، که همیشه این اعتقاد را در فحوای کلام و بروز نقدهای خودش علنی می‌کرد که نوشتن و گفتن نقد صرفا براساس معیارهای سخت‌گیرانه و کلاسیک راه به جایی نمی‌برد و منتقد باید همچون یک عارف باشد که گاهی قلبش را برای نوشتن نقد چراغ راه خود نماید.

وقتی ایشان آن «باید» مجری جوان در گفتگوی تلویزیونی برنامه ایران امروز (مبنی براینکه باید فیلمسازان را به سوی موضوعات ارزشی سوق دهیم) را رد کرد و همانند قبل ازاین بر «دلی» بودن و «زیست» و «دغدغه» صاحبان اثر تاکید کرد و به تحلیل آن پرداخت، حکایت ازاین داشت که حالا این منتقد به سبک و سیاق منحصربه‌فرد خویش در عرصه نقد بومی کشور تسلط یافته است. سبک نقد ایشان وقتی محل تامل و دقت است که می‌دانیم (این را کسی دارد می‌نویسد که دهه‌ها است نقد و منتقدان کشور را دنبال میکند) نقد رسانه‌های امروز کشور غالبا بر مداری دیگر سیر می‌کنند، از همین‌رو تزلزل‌پذیرتر از خود سینما با توده‌ها بیگانه‌ است، حال ـنکه سبک و لحن «فهیم» مدیون باورمندی ارزش‌های این مرز و بوم، اعتقادات و فرهنگ دینی و سبک ‌جان‌کیتینگی و رمانتیسم حاکم بر اندیشه ایشان در ساحت نقد است.

در واقع نقد متمایل به عواطف انسانی، تولیدات هنری را براساس میزان اثرگذاری روی «تخیل»، «اشتیاق» و «احساس» مخاطب می‌سنجد و با نقدی که بر پایه استدلال‌های خشک و بی‌روح بنا شده متفاوت است. گاهی افراط و تمرکز بر اصول کلیشه‌ای و سرسختانه نقد و غرق کردن متون در اصطلاحات تخصصی، دافعه ایجاد و مخاطب عام را گریزان می‌کند و حتی ممکن است منجر به خشونت کلامی منتقد و تنش‌زایی بین او و خواننده و شنونده بشود، (به ویژه اینکه نقدکردن فی‌نفسه، عملی تنش‌زا است) در این حالت منتقد شخصیتی شبیه به بازرس ژاور در رمان بینوایان پیدا می‌کند. ژاور شبیه کلاسیک‌ها بود، نسبت به ذهنیات خود وفاداری افراطی داشت و هر گونه تخطی از آن را اصلاح‌ناپذیر می‌دانست. او در اندیشه خود مطلق بود و هیچ استثنایی نداشت. یک منتقد نباید شبیه ژاور بشود، چون در این‌صورت نقد خود را تا حدودی از اعتبار ساقط می‌کند و دایره مخاطبانش کاهش می‌یابند.
لذا رویکرد احساس‌گرایانه متاثر از باورهای مذهبی در نقدهای «فهیم» راهکار جدیدی است که در صورت تسری و انتقال به جوانان جویای نقد کاربردی و صد البته تخصصی و به تاکید ایشان «دلی» حرف جدی‌ای برای حوزه نقد کشور خواهد بود. به عبارت دیگر درخواست برای «رجوع به قلب» برای درک موفقیت یک اثر، نقد را از بن‌بست «تفرعن» نقادانه خارج می‌کند و به مخاطب عام جسارت ابراز نظر می‌دهد. همانطور که این مسئله در ساخت و تولید هم صدق می‌کند و در صورتیکه سازندگان قلب خود را با اثر همراه نکنند، نتیجه‌ای قابل اعتنا حاصل نخواهد شد، این همان نکته‌ی مهمی است که فهیم همانند پیشترها و بارها بیان داشته‌اش، در گفتگوی اخیر در برنامه ایران امروز نیز مورد تاکید قرار داد، از این‌روی، سبک «دلی» فهیم را که شاید بتوان به آن «رمانتیسم نقد» گفت، به فال نیک می‌گیریم. سبکی که می‌تواند نقد را از فاز روشنفکری و قلمبه‌سلمبه‌گویی‌های توخالی احتمالی برهاند و از هر مخاطب، یک منتقد بسازد.

جملاتی مانند «من این اثر را دوست دارم» یا «اثر جوری بود که نمی‌خواهم درباره آن صحبت کنم»، را نباید کوچک شمرد، این‌ها رویکردی در نقد فهیم را تبیین می‌کند که در عین باج ندادن به تماشاگر و خصوصا خالق اثر، همچنان «دل» را در سپهر هنر، عامل شکوفایی و ایجاد حس صحنه می‌داند، بنابراین این نگاه انتقادی قابلیت پرورش و توسیع دارد و منجر به افزایش بیش از پیش کیفیت آثار خواهد شد. برای استاد «محمد تقی فهیم» در سال‌های پایانی ششمین دهه عمرش ارزوی سلامتی و اصرار بر تداوم نقد دلی داریم.

عزت‌الله مهرپاش

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.