جمعه ۱۰ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۳

یکی از مدیران «جشنواره چهلم» درباره پشت پرده حذف «بخش‌های جنبی جشنواره» در دوره های گذشته مطرح کرد؛

الهی: طیفی خواهان محدود کردن دایره جشنواره به کانون‌های محفلی خود هستند!

سعید الهی

سینماپرس: سعید الهی با اشاره به بحث محدود کردن جشنواره به تعداد محدودی فیلم آن هم به بهانه تخصصی کردن این رویداد سینمایی مطرح کرد: جشنواره با وجود همه ظاهرسازی ها همچنان مردمی نیست و تاثیری در بسط مفهومی مفاهیم انقلاب اسلامی چه در مجموعه تولیدات خود و چه در بحث برنامه های جنبی خود در طول این سالها به ویژه ۸ سال گذشته بین آحاد جمعیت ۸۰ میلیون ایران اسلامی نداشته است.

به گزارش سینماپرس، «سعید الهی» را در سینما به عنوان کارشناس سینما و رسانه می شناسند و بسیاری از علاقمندان سینما شاهد حضور و گهگاه مناظرات و گفتگوهای صریح او درباره سینما از طریق رسانه های دیداری و شنیداری بوده ان. اما با تاملی بر سوابق وی از دهه هفتاد تاکنون، میتوان به نقش و فعالیت مستمر «الهی» در برگزاری انواع جشنواره های هنری پی برد. از مدیریت روابط عمومی جشنواره بین اللملی موسیقی و تئاتر فجر و دانشجویی در سالهای ۷۳ تا ۷۹ تا موسس و دبیر اجرایی جشنواره بین المللی فیلم شهر در سال ۸۴ و قائم مقام چندین دوره جشنواره فیلم پلیس و مدیریت بخش های مختلف و البته موفق جشنواره بین المللی فیلم فجر.
او این روزها مدیر بخش برنامه های فرهنگی چهلمین جشنواره فیلم فجر بوده و به سوالات ما در خصوص ماهیت جشنواره های هنری و سینمایی پاسخ داده است:

_ آقای الهی به عنوان اولین سول به نظر شما اساساً برگزاری جشنواره های هنری تا چه حد ضروریست و آیا صرف هزینه در این مسیر آورده ای برای عرصه فرهنگ و هنر کشور خواهد داشت؟
_ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا فعالیت فرهنگی و توقعاتی که از آن در بین مردم و حاکمیت وجود دارد بازتعریف شود. اینکه برنامه ای عنوان فرهنگی و هنری لقب میگیرد چه نقشی و تاثیری در جامعه دارد و چرا حکمرانان در سراسر جهان سعی می کنند برای توسعه تعاملات خود با توده ها و به تعبیری بقای خود به این امر اهمیت می دهند؟
طبیعی ست اگر این برنامه ها منجر به نشاط عمومی و شادابی روح و روان اقشار مختلف مردم نشود غیر از تامین نظر فعالان فرهنگی و صاحبان محصولات و صنایع هنری نتیجه دیگری نخواهد داشت. لذا فلسفه وجودی برنامه ریزی برای برگزاری انواع جشنواره های سینمایی و هنری کمک به حال خوب مردم به جوانان علاقمند به این حوزه ها و ایجاد انگیزش و امید کافی برای حیات عمومی و در قبال آن احیای اندیشه های فرهنگی ست.
_پس با این توصیف جشنواره ها قبل ازینکه یک فعالیت موضوعی باشند مصداقی از حق و تکلیف فرهنگی دولت و مردم نسبت به یکدیگر است.
_ دقیقا. برگزاری اجرایی جشنواره ها و البته سایر فعالیت های هنری کشور در واقع ادای دین دولت در قبال نیاز فرهنگی عامه جامعه و البته حضور موثر و درخشان فعالان هنری با تولیدات وزین و متین خود در این رویدادها نوعی تکلیف عمومی در برابر حاکمیت و دولت ها تلقی می شود که هر دو ذیل مقوله مهمی چون مسئولیت اجتماعی شرایط گفتگو، همدلی، هم افزایی، مشارکت و در نهایت اعتماد را بین حاکمان و مردم فراهم می کند.
_سالهاست که سینمای ایران در بخش های مختلف شاهد انواع جشنواره هاست. سوالم این است که آیا تعدد آنها تا این میزان را به صلاح می دانید؟
_ سیاستگذاران فرهنگی در صورتی میتوانند مدعی گردش رو به جلوی چرخ های فرهنگ باشند که در آن جغرافیا، پرورش هنرمندان، ارائه و ترویج و تاثیر محصولات آنها در سبک زندگی مردم و نهایتا رشد و تعالی جامعه بطور طبیعی و نه بصورت جبری شکل گرفته باشد.
جشنواره ها در ذات خود عامل و ابزار معرفی و توزیع محصولات و به تبع آن آداب و تفکرات و زیست فرهنگی در میان لایه های مختلف مردمی هستند اما منوط به اینکه تولیدات ارائه و ارزیابی شده در آنها ظرفیت این میزان اثرگذاری سالم و بی نقص را در مسیر پیشرفت فرهنگی مردم داشته باشند. بی شک با استدلال هر گونه هزینه کردن و افزایش جشنواره ها یک نوع سرمایه گذاری فرهنگی به حساب می آید و در صورت عکس آن، عین اسراف و تلف کردن بیت المال است که فقط به کار گزارش دهی برخی میدیران می آید ولاغیر!
_ فکر می کنید در مراکز فرهنگی و سینمایی چنین ارزیابی و تحلیلی از جشنواره های متعدد کشور صورت گرفته است؟
_ من اطلاعی از فعالیت مشخص ادوار گذشته مدیریت های سینمایی در این خصوص ندارم اما با توجه به کاهش محسوس نقش جشنواره ها حتی در مورد موضوعاتی مدنظر خودشان در غنی سازی فرهنگی جامعه و تغییر راه بسیاری از طیف های مردمی به سمت و سوی غیربومی و چه بسا شیوه ها و مدل های وارداتی غربی و شرقی، به نظرم نه جشنواره ها بلکه عمده فعالیت های فرهنگی و هنری رایج در کشور فقط در ظاهر خیلی منظم و شیک برپا می شوند واز خروجی قابل قبول و آورده متناسب با هزینه صورت گرفته عاجزند.
_به نظر جنابعالی این امر میتواند شامل جشنواره فیلم فجر هم باشد؟
_ تفاوتی نمی کند. جشنواره فجر فقط چون سابقه طولانی داشته و در میان سینماگران و علاقمندان هنر هفتم از اعتبار و اهمیت خاصی برخوردار است بیشتر در معرض توصیف و تحلیل است والا با سایر رویدادها به لحاظ اثربخشی در یک رده قابل اعتناست. جشنواره فجر اگر بتواند با آثار سینمایی خود فضای عمومی جامعه را رونق داده و امیدبخش کند به توسعه و افق های پیش روی کشور کمک کرده است و اگر تلخی و سیاهی به زندگی مردم تزریق کند و قادر به ترمیم زخم های مردمی که انواع فشارهای معیشیتی و اقتصادی را در شرایط تحریم تحمل می کنند نباشد برگزاری آن فقط منحصر به وقت گذرانی و گپ و گعده های محفلی خواهد شد.
_برخی معتقدند حشنواره فیلم فجر فرصتی فقط برای اهالی سینماست که در کنار آن هم سایر مردم هم میتوانند از تماشای فیلم ها بهره ببرند. نظر شما در این خصوص چیست؟
_مردم همین فیلم ها را در طول سال آینده هم میتوانند در سینماها ببینند و این نوع انحصارطلبی ها که به زعم بنده ازجریانات شبه روشنفکری شکل می گیرد سالها برخی سیاستگذاران ما را دچار خطای استراتژیک کرده است.
باور من بر این است در برگزاری جشنواره مهمی چون فیلم فجر از ۴۰ سال پیش تاکنون دو جهان بینی کاملا متفاوت حاکم بوده است که اتفاقا جا دارد در دولت سیزدهم در این خصوص تامل جدی شود. یکی طیفی که به بهانه استانداردسازی و تطبیق با جشنواره های خارجی مدام بر طبل تخصصی بودن جشنواره می کوبند و خواهان محدود کردن دایره جشنواره به کانون های محفلی خود هستند که متاسفانه این اندیشه غلط دامن بسیاری از رسانه های فعلی را هم گرفته و آنها هم به آین موضوع دامن می زنند و دیگری طیفی که از ابتدای انقلاب اسلامی معتقد است جشنواره فیلم فجر اساسا متعلق به مردم بوده و قرار است در آن تولیدات یکسال سینمای انقلاب اسلامی در رده های مختلف کیفی دیده شوند تا ضمن ارزیابی و داوری شاهد شور و نشاط عمومی در جامعه نیز باشیم.
متاسفانه طیف فکری اول در طول این سالها تا حدودی در نحقق هدف خود موفق بوده و در اجرا میبینیم که جشنواره با وجود تبلیغات محیطی و رسانه ای و البته فروش تعدادی بلیط به علاقمندان سینما باز هم در دایره همان کانون های محفلی مدیریت می شود.
_شاید متولیان امر در طول این سالها قصد ایجاد تعادل بین این دو نگاه را داشته اند؟
_ انشالله که چنین باشد اما مصادیق و شواهد امر چنین چیزی را تایید نمی کند مگر اینکه امسال با درایت دبیرجشنواره و رئیس سازمان سینمایی اتفاقات متفاوتی رخ دهد.
البته بنده هیچگاه مخالف برگزاری تخصصی و استاندارد جشنواره ها در ساحت اجرا نیستم اما اصالت جشنواره فیلم فجر را مردمی میدانم نه محفلی!
اینکه میگویم جشنواره با وجود همه ظاهرسازی ها همچنان مردمی نیست و تاثیری در بسط مفهومی مفاهیم انقلاب اسلامی چه در مجموعه تولیدات خود و چه در بحث برنامه های جنبی خود در طول این سالها به ویژه ۸ سال گذشته بین آحاد جمعیت ۸۰ میلیون ایران اسلامی نداشته و حتی گهگاه قادر به تامین نظر بسیاری از طیف های انقلابی، علما و مراجع، خانواده های شهدا و حتی بزرگان حاکمیت در مقاطعی نبوده بخاطر استقرار همین نظام فکری التقاطی در تشکیلات جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد فرهنگی سینمایی کشور است.
_شما حس می کنید با برگزاری برنامه های فرهنگی و انواع نشست های هم اندیشی که قطعا منجر به ایجاد فضای گفتگو می شود مردم هم ازین مباحث به اندازه کافی بهره مند خواهند شد؟
_ ببینید تغییر نگرش چندین ساله و لمس هر تحولی درحوزه اجرا هم زمان بر است و هم نیاز به درک بالا دارد. اینکه ما امسال تلاش کنیم فضای جشنواره را همزمان از تماشای محض چند فیلم و یک نشست رسانه ای با حضور چهره های سینمایی به فضایی برای گوش دادن به دیدگاههای متنوع صاحبنظران، فهمیدن و درک حضور متفکران و اندیشمندان حوزه های مختلف و در نهایت تولید فکر و اندیشه نزدیک کنیم به شدت معتقدم اقدام بزرگی ست که امسال شاید از درون محل اصلی جشنواره و چند دانشگاه معتبر تهران همزمان با برگزاری جشنواره آغاز شود اما به تدریج در سایر جشنواره ها مبدل به الگو شده و در طول دوره های بعدی وجه عمومی تر و مردمی تری پیدا خواهد کرد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.