چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۸

با نگاهی به نقش بی بدلیل جشنواره فیلم فجر؛

آیا غفلت مدیران سینمایی موجب بلبشوی اکران خواهد شد؟!

جشنواره فیلم فجر 1399

سینماپرس: یکی از شئون « «جشنواره فیلم فجر» » تبیین و تعیین وضعیت تولیدات سینمایی کشور است. به عبارت دیگر، «جشنواره فیلم فجر» به عنوان یک آنالیزور در جهت تبیین و تعریف تولیدات یکساله سینمای ایران عمل می‌کند. قطعا ممکن است از منظر شوراهای اقماری سازمان سینمایی، بعضی از تولیدات وجاهت انتشار در جامعه را داشته باشد اما، به آسیب‌ها و یا پیام‌های متناقض و یا بعضاً هنجارشکن این آثار توجه نشده باشد.

به گزارش سینماپرس، مصرف‌کنندگان در هر جامعه‌ای مظلوم‌ترین اقشار محسوب می‌شوند. زیرا از سطح دانش کافی برای تشخیص و تمیز محصولات با کیفیت مناسب از محصولات بی‌کیفیت را نداشته و از این جهت به راحتی فریب تبلیغات را خورده و دچار آسیب‌های جدی چه از لحاظ مادی و چه معنوی شوند.

آیا غفلت مدیران سینمایی موجب بلبشوی اکران خواهد شد؟!

از این جهت است که در تمامی جوامع، سازمان‌هایی شکل می‌گیرد که حمایت از مصرف‌کننده را در دستور کار خود قرار می‌دهند سازمان‌هایی که همچون «استاندارد»، به تعریف کیفیت سطح تولیدات پرداخته و با اطلاق عنوان «استاندارد» برآثار، اسباب اطمینان مصرف‌کننده را فراهم می‌آورند. یا سازمان‌های دیگری شکل می‌گیرد که بر کیفیت محتوایی آثار نظارات داشته و تولیدکنندگان را مجبور به ارائه فهرستی از واقعیت‌های موجود در تولیدات خود می‌نماید. به عنوان مثال امروزه کالاهای برقی عموما برگه مصرف انرژی داشته و یا کالاهای غذایی میزان و درصد هریک از مواد موثر در آن مشخص شده است. حتی در کالاهای مضر نیز تولیدکنندگان مجبورند برای احترام به مصرف‌کنندگان حقوق آن‌ها را در نظر بگیرند. به عنوان مثال در بسته‌بندی‌های سیگار شرکت‌ها موظف به ارائه تصویری از ریه سرطانی شده‌اند. اما در محصولات فرهنگی این مهم اگرچه توسط حاکمیت و در قالب شوراهای نظارتی شکل می‌گیرد، اما واقعیت آن است که این شوراها از طیف محدودی از افراد تشکیل شده که جایزالخطا بوده و ممکن است ایراداتی بر نحوه قضاوت آن‌ها حاکم باشد. از این رو، قطعا آیین‌نامه‌ها جوابگوی نظارت و ارزشیابی تولیدات فرهنگی نبوده و عملا آثار، مشمول نگاه سلیقه‌ای می‌شوند. از این جهت است که موعد جشنواره می‌تواند این نگاه‌های سلیقه‌ای را به واقعیت‌ها نزدیک سازد. به تعبیر دیگر تولیدات سینمایی با نمایش در جشنواره‌هایی همچون «فیلم فجر» و کسب نظر منتقدان و اهالی رسانه می‌تواند از نگاه‌های سلیقه‌ای در شوراها فاصله گرفته و حتی نکاتی در مورد آن‌ها مطرح شود که از دید این شوراها و افراد موثر درآن مورد غفلت واقع شده است.

اساسا یکی از شئون « «جشنواره فیلم فجر» » تبیین و تعیین وضعیت تولیدات سینمایی کشور است. به عبارت دیگر، «جشنواره فیلم فجر» به عنوان یک آنالیزور در جهت تبیین و تعریف تولیدات یکساله سینمای ایران عمل می‌کند. قطعا ممکن است از منظر شوراهای اقماری سازمان سینمایی، بعضی از تولیدات وجاهت انتشار در جامعه را داشته باشد اما، به آسیب‌ها و یا پیام‌های متناقض و یا بعضاً هنجارشکن این آثار توجه نشده باشد. یا حتی ممکن است خود تولیدکنندگان نیز بدون هرگونه قصد و غرضی اثری تولید کرده باشند که دچار ایرادات فنی و یا محتوایی باشند. پس قبل از اکران عمومی، «جشنواره فیلم فجر» می‌تواند موقعیت مناسبی برای ارزیابی این آثار قلمداد شود.

آیا غفلت مدیران سینمایی موجب بلبشوی اکران خواهد شد؟!

جای بسی تاسف است که چند سالی است، بخش عمده‌ای از ظرفیت سینماهای کشور در تصرف و اشغال آثاری مبتذل است. آثاری که عملا از نظر ابعاد تکنیکی و ابعاد محتوایی شانیت حضور در بخش سودای سیمرغ را نداشته و یا خود تولیدکنندگان این آثار برای جلوگیری از نقد، به حضور در جشنواره تمایل نشان نمی‌دهند و از حضور در آن امتناع می‌کنند.

پس اگر اینگونه از آثار پر اسم و بزک‌شده در موعد لازم، در جشنواره (نه در بخش سودای سیمرغ، بلکه در بخش‌های جنبی و خارج از مسابقه) حاضر شوند تا منتقدان سطح و کیفیت آن را ببینند، قطعا اغوای مخاطب به حداقل خود رسیده و سبب می‌شود تا تولیدکنندگان این آثار که عنوان «تجاری» را به آن‌ها اطلاق می‌کنند، به مخاطبان خود احترام گذاشته و حداقل ملاک‌های تجاری یک اثر را در بعد سرگرمی‌سازی مخاطب خود پیگیری نمایند.

پرواضح است که از مجموع تولیدات متقاضی برای شرکت در «جشنواره فیلم فجر»، کمتر از سی اثر امکان حضور در بخش سودای سیمرغ را برخوردار می‌باشند. این در حالی است که بضاعت تولید سینمای ایران چیزی بیش از سه برابر این ظرفیت است، آثاری که در بازه‌های زمانی مختلف به چرخه اکران وارد شده و گیشه‌های سینمایی سال آینده کشور را به احاطه خود در می‌آورد. در این میان لازم است تا مدیران سینمایی کشور با برنامه‌ریزی دقیق، عمده آثار بحث‌برانگیزی که از ملاک‌های لازم برای حضور در بخش سوادی سیمرغ نیستند را، در معرض دید منتقدان و اهالی رسانه قرار داده و از نظرات کارشناسی این طیف گسترده درمورد هریک از آثار و تعامل با آنها بهره‌مند شوند. به عبارت دیگر، در باب فواید و آثار مثبت این اقدام می‌توان به چند مورد اشاره نمود:

۱_ عموم آثار و تولیدات متقاضی شرکت در جشنواره امسال، محصول رویکرد و نگرش شورای پروانه ساخت در دولت حسن روحانی هستند. دولتی که عملا فرهنگ و هنر را رها نموده و نظارتی سَمبل شده بر آثار و تولیدات کشور ‌داشت. از این حیث ضرورت دارد تا این آثار به عنوان تولیدات سینمای کشور به معرض دید طیف گسترده‌تری از منتقدان و اهالی دغدغه‌مند سینماگران گذاشته شود تا سازمان سینمایی با استفاده از نظرات اصلاحی ایشان، دچار غافل‌گیری در موعد اکران نگردد.

۲_ چندسالی است که بنای غلطی گذاشته شده و آن این است که تولیدات سینمایی به نمایش درآمده در جشنواره فجر قبل از اکران در این رویداد مهم سینمایی، موفق به کسب پروانه نمایش از سازمان سینمایی می‌شود. اقدامی که عملا فضای انتقادی نسبت به تولیدات سینمایی را امری سوری و بی‌اثر می‌سازد. در این قاعده منتقد، انتقاد می‌کند و انتقاد او هیچ اصلاحی را رقم نمی‌زند. این اتفاق بسیار بدی است که در سال‌های اخیر به اکران وقیحانه برخی از آثار بر پرده نقره‌ای سینمای کشور منجر گردید. آثاری که دیده شد اما به سبب اخذ پروانه نمایش، پس از اخذ نظرات منتقدان، هیچ اصلاحیه‌ای بر آن واقع نگشت.

۳_ پروانه نمایش موقت، شیوه متداول و آزمون‌پس‌داده شده‌ای است که سبب می‌شود تا تولیدات سینمایی کشور قبل از گذشتن از ساختار شورای پروانه نمایش در دایره‌ای وسیع‌تر مورد ارزیابی قرار گیرد تا اشکالات و ایرادات فاحش آن برجسته شود و به صورت نقدهای قابل دسترس اسباب قضاوت اعضای شورای پروانه نمایش را فراهم آورد.

۴_ آثار و تولیدات مورد بحث در فرایند «جشنواره فیلم فجر» در بخش‌های جنبی و بالاخص در بخش خارج از مسابقه موضوعیت داشته و سبب می‌شود تا مخاطب سینمای کشور از کم و کیف فضای سینمایی کشور مطلع شود و وضعیت موجود را به خوبی دریافته و پی به نیاز فضای فرهنگی کشور به اصلاحات ساختاری ببرد.

۵_ بحث مارکتینگ آثار نیز، در «جشنواره فیلم فجر» است که معنا می‌یابد. از این جهت که مقایسه آثار در کنار یکدیگر و آن هم با حضور منتقدان، سبب می‌شود تا فیلم‌ها در کنار هم، خود را محک زده و نظر منتقدان را به خود جلب و یا اهالی رسانه را راضی و یا ناراضی سازند. این امر موجب می‌شود تا تولیدات نازل در سینمای ایران به حداقل خود رسیده و اصطلاحا تولیدات زرد، ماهیت وجودی خود را در خطر ببینند. چرا که یکی از معضلات سینمای ایران تولیدات نازل و کم‌سطح و کم‌عمق است. آثاری که با اسامی بزرگ و فریبنده، به گیشه می‌آیند و عملا مخاطبان خود را در موعد اکران اغوا کرده و به مثابه آثار فیلم فارسی در قبل از اکران عمل می‌کنند. تولیداتی که عموما ماهیت زرد داشته و سلبریتی‌محور بوده و عملا وقت مخاطب را هدر داده و مخاطبان عموما ناراضی از دیدن این آثار از سینما خارج می‌شوند. این آثار نه تنها از محتوای نازل برخوردارند، بلکه عموما از کیفیت ساخت مطلوبی هم بهره‌ای نبرده‌اند و وجاهت سرگرمی یا اینترتیمنت (Entertainment) در آنها مشاهده نمی‌شود.

آیا غفلت مدیران سینمایی موجب بلبشوی اکران خواهد شد؟!

البته همان طور که پیشتر اشاره شد در چندسال اخیر رویه‌ای متداول گردیده که مبتنی بر آن تولیدات سینمایی قبل از حضور در «جشنواره فیلم فجر» پروانه نمایش خود را کسب کرده و پس از دریافت این مجوز در جشنواره حضور می‌یابند که این اشتباه بزرگی است. چرا که نه تنها بررسی این حجم از آثار در موعدی محدود آن هم در پیش از جشنواره، عملا امکان‌پذیر نیست بلکه سبب می‌شود تا مماشات خاصی در شورای پروانه نمایش برای ارائه مجوز نمایش این آثار صورت پذیرد و دیده شدن این آثار توسط منتقدان و اهالی حرفه‌ای رسانه، عملا نتواند اتفاق موثری را برای اصلاح یا توقیف آثار مسئله‌دار، رقم بزند. البته تبعات این امر بر ساختار حاکمیتی کشور بیشتر خواهد بود چرا که بالا رفتن سطح انتقادات از تولیدات سبب می‌شود، این آثار عملا از پرده پایین آمده و یا با انتقادات بسیاری در موعد اکران مواجه شوند. پس عاقلانه‌ترین مسیر آن است که پروانه نمایش تولیدات سینمایی تنها برای حضور در جشنواره صادر شده و پس از اخذ قضاوت توسط منتقدان و با اعمال نظرات کارشناسی بر این آثار، پروانه نمایش آن‌ها در زمان خاص اکران خود صادر شود.

اگرچه ممکن است طیف محدودی از تولیدکنندگان سینمایی و آنان که هجویه‌های سینمایی و بعضا تولیدات مبتذل را به عنوان تولیدات تجاری روانه گیشه می‌سازند، از چنین اقداماتی به خشم آمده و حتی ممکن است برای فرار از قضاوت قبل از اکران با عدم حضور در جشنواره آن را تحریم کنند، همانند اتفاقی که در سالهای اخیر به کرات شاهد آن بوده‌ایم. در چنین مواقعی سازمان سینمایی می‌تواند شان حاکمیتی خود را در اولویت بخشیدن به پروانه نمایش اعمال ساخته و از این قدرت قانونی خود برای ترغیب تولیدکنندگان به تولید آثار با کیفیت استفاده نماید؛ به این نحو که حضور و اکران آثار در هریک از بخش‌های جشنواره (چه سودای سیمرغ و چه خارج از مسابقه) ملاک و اولویتی برای اکران عمومی باشد.

آیا غفلت مدیران سینمایی موجب بلبشوی اکران خواهد شد؟!

در پایان، بار دیگر باید یادآوری نمود که آنچه که از تولیدات سینمایی در حال حاضر موجود است، محصول عملکرد دولت سیزدهم نبوده و کسی آن را در کارنامه عملکرد این دولت محاسبه نخواهد کرد. اما این به آن معنا نیست که عرضه و اکران آثار نیز در کارنامه این دولت به عنوان یک دولت مدعی حفظ اصول و ارزش‌های انقلاب اسلامی ثبت نگردد. به تعبیر دیگر، اگرچه تولید این آثار در قالب پروانه ساخت به عنوان عملکرد دولت سیزدهم محسوب نمی‌شود، اما قطعا اکران این آن‌ها به عنوان خروجی شورای پروانه نمایش دولت سیزدهم درنظر گرفته شده و این دولت نمی‌تواند از پاسخگویی نسبت به مشکلات فرم یا محتوای آن‌ها شانه خالی کند. پس باید فرصت چهلمین «جشنواره فیلم فجر» را غنیمت شمرد و با عرضه کلی تمامی آثاری که قابلیت اکران در فضای عمومی کشور را دارند چنین فرصتی را فراهم ساخت تا سازمان سینمایی دچار آفت‌های خاص خود نشود و در موعد اکران مشکلاتی را همانند آنچه که درخصوص فیلم‌هایی همچون «شهر گربه‌ها» و «چپ وراست» رقم خورد، تجربه نکند و عرصه سینمای کشور دچار التهابات ناشی از اکران آثار مجعول یا بعضا مخرب نگردد. ان‌شاءالله

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.