یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۲۰:۰۶

" آقا یوسف" شکاف بین نسل ها

اقا یوسف

نام دکتر علی رفیعی یاد آور نمایش و نور و رنگ است. آثار رفیعی در حوزه تئاتر تکلیفشان به لحاظ سبک روشن است به عبارت دیگر سردرگمی میان آنچه که سنت می نامیمش و مدرنیسم وجود ندارد.

او اگر قرار باشد یک متن خارجی را روی صحنه ببرد تمامی المان ها همان چیزی است که در متن غیر دراماتیزه شده وجود دارد به بیان دیگر یک اثر به شدت وفادار به مولف و خاستگاه اجتماعی و اگر قرار باشد نگاه نگاه ایرانی باشد قطعاً ایرانی است. دکتر رفیعی در سال 83 نخستین اثر بلند سینمایی خود را تجربه کرد،" ماهیها عاشق می شوند" یک عاشقانه به شدت ایرانی و به شدت بهره گرفته از نشانه های ملی – بومی و قصه ای که تماشاگر نه تنها باورش می کند بلکه تا مدتها بر تارک ذهنش ثبت می شود... اثری که سینمایی است از کارگردانی که شاید توقع رود نخستین فیلمش ناخود آگاه نمایش باشد اما متبحرانه این اتفاق نمی افتد همان اتفاقی که هنوز در روند سینمایی صاحب سبکی چون بیضایی پس از 30 سال ورودش به سینما رخ می دهد.

و این بار رفیعی به سراغ موضوعی ملموس تر رفته است، موضوعی شاید به ظاهر تکراری ..شکاف میان نسل ها.
شکافی که بارها تصویر شده و عمدتاً و در بهترین شرایط ممکن تا مرز کلیشه شدن پیش رفته است، نمایندگانی از دو نسل که عموماً حقانیتشان را فریاد می زنند.
اما "آقا یوسف" فرافکنی می کند، یوسف کارمند بازنشسته ای که بدلیل رابطه عمیق عاطفی با دخترش و در تعارض با زندگی دوست دیرینش که سرکوب کردن خواسته های به حق خانواده به تنهایی اش انجامیده تلاش می کند تا شرایط مطلوب تری را برای فرزندش ایجاد کند و رعنا نیز پدر و آسایش پدر را دوست دارد اما هر دو پنهان می کنند آنچه را که باید از یکدیگر بدانند؛ پدر از فرط تنهایی به هم صحبتی با مستخدم خانه دکتر پناه می برد و دختر نیز به آینده ای رویایی می اندیشد اما هر دو در خفا تظاهر می کنند که ارتباطشان بسیار گرم است.

این مضمون محوری " آقا یوسف" است که هنرمندانه در لایه به لایه فیلم نشسته است و توی ذق نمی زند.
اما فیلم علاوه بر رویه ظاهری یک لایه سمبلیک نیز دارد، آدم ها در " آقا یوسف " می توانند همان نباشند که هستند؛ به بیان دیگر فیلم عطف به کاراکتر مشخصی نیست و شخصیت ها سمبلیک اند. یوسف در جایی به ارتباط پنهانی دخترش با مردی هوس باز بواسطه شباهت صدایش با زنی شک می کند اما در جای دیگر شکش مرتفع می شود و در سکانس پایانی ، دختر را در خانه دکتر می بیند اما از نگاه رفیعی دختر می تواند همان رعنا نباشد، به بیان دیگر نوع شرایط اجتماعی و مشکلات زندگی معاصر می تواند رعناها را متولد کند و شاید سکانس پایانی باز هم توهمات یوسف باشد همانطور که حضور پدر در خانه دکتر از دید رعنا می تواند یک شک باشد .

رفیعی شکاف نسلها را از منظر آنچه که به عنوان محصول این شکاف رخ می نمایاند واکاوی می کند و " آقا یوسف " زبانی به شدت گویاست.

سهیلا قوسی

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.