دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۴

در نشست "انتخابات و سینما" چه گذشت؟

نشست «انتخابات و سینما»

سینماپرس: حاضران در نشست «انتخابات و سینما» که امروز دوشنبه در دانشگاه تهران برگزار شد به بررسی تاثیرپذیری سینما و سیاست پرداختند.

به گزارش سینماپرس، نشست «انتخابات و سینما» صبح دوشنبه ۲۴ اردیبهشت با حضور ناصر هادیان از استادان دانشگاه تهران، محمد مهدی عسگرپور کارگردان و نویسنده سینما، محمدهادی کریمی کارگردان و نویسنده سینما، یوسف مولایی استاد حقوق بین‌الملل، الهه کولایی نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی و مجید حسینی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.

عبدالحسین لاله در ابتدای این نشست با طرح پرسش‌هایی درباب انتخابات و سینما یادآور شد: سینماگران بر این اعتقادند که سینما شیپوری نیست که بتوان در آن دمید و این هنر ابزاری نیست که هدف‌گذاری‌های سیاسی در آن مستقیم جاری شود. سینماگران بر این اعتقادند که سینما اندیشه است و نیازمند تحمیل اندیشه از حوزه‌های دیگر نیست و سیاست از منظر سینماگر هم مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

وی عنوان کرد: با توجه به جذابیت‌های بصری سینما، قدرت سیاسی متوجه قدرت سینما در جذب مخاطب و تغییر سلایق و آرا شده است.

لاله ادامه داد: از سال ۷۶ سینماگران مستقیم وارد عرصه رقابتی انتخابات شدند و فیلم‌های انتخاباتی را ساختند ولی سیر فیلمسازی از سوی فیلمسازان برای انتخابات نزولی است و در سال ۹۲ تقریبا حضور فیلمسازان فعال در این زمینه صفر است.

وی تصریح کرد: نکته دوم اینکه فیلمساز برای انتخابات و یا درباره انتخابات باید فیلم بسازد؟ که پاسخ این است که اگر هدف تقویت مبنای انتخابات است باید در این باره فیلم ساخته شود.

این کارشناس گفت: سوال اصلی دیگر این است اگر انتخابات یک بحث اجتماعی پایه‌ای است پس اگر سینماگر بخواهد در این زمینه عمیق شود باید به واقعیت‌های اجتماعی توجه کرده و از توهمات اجتماعی بپرهیزد.

در ادامه این نشست ناصر هادیان اظهار کرد: اگر در جامعه به این مهم برسیم که انتخابات به عنوان یک روش و یا ارزش است، سینما چه نقشی در این زمینه می‌تواند داشته باشد؟ ممکن است برخی بر اساس سود و زیان اقدام به ساخت تیزر انتخاباتی کنند که ما متعرض به این بحث نیستیم اما مهم سینما و تبعات آن است.

هادیان تصریح کرد: من موافق نیستم این امر مستقیم مورد توجه سینما قرار گیرد. به عبارتی سینمای پارتیزانی و حزبی را می‌پذیرم و همه جای دنیا این نوع سینما وجود دارد اما می‌خواهم متفاوت تر از این نوع سینما بحث کنم.

وی با اشاره به سینمای اصغر فرهادی و آثار این سینماگر عنوان کرد: سینمای فرهادی طرح بحث می‌کند و قضاوت را به مخاطب واگذار می‌کند و این شیوه خوبی است.

این استاد دانشگاه با اشاره به برخی بدعت‌ها و ذهنیت‌ها که در جامعه نهادینه شده است، گفت: «سرتاپا یه کرباس» تزی است که در جامعه ما جا افتاده است. اگر سینما بتواند این موضع را که گزینه‌ها با یکدیگر فرق دارند یا ندارند به خوبی تشریح کند موفق خواهد بود. تز «سرتا پا یک کرباس» و «سگ زرد برادر شغال» تز غلطی است و اگر سینما بتواند بدون جهت‌گیری خاص طرح موضوع کند و تبعات مشارکت و یا انفعال را در معرض دید مردم قرار دهد کارش را درست انجام داده است.

محمد هادی کریمی کارگردان و نویسنده سینما نیز در این باره اظهار کرد: موضوع سیاست و سینما و دخالت سینماگران در سیاست بحث کلی است و از بررسی سیاست در نگاه اول، مساله انتخابات برجسته می‌شود درصورتی که گستره سیاست و حضور هنرمندان در این عرصه می‌تواند وسیع تر باشد و انتخابات نمود بارزی است که همه شاهدش هستیم.

وی درباره نسبت سینما و سینماگران با سیاست در دنیا در ادوار مختلف افزود: هنر هفتم هنری جهانگیر است و از ابزارهای نظامی کارکرد بیشتری دارد. در ادوار مختلف هنرمندان چپ به عنوان تهییج کننده، ایدئولوژی خود را تبلیغ می‌کردند و نمی‌دانستند اثر هنریشان مشوش می‌شود و یا فیلمی که هنرمندی برای رایش سوم می‌سازد فاقد ارزش‌های هنری است.

این نویسنده و کارگردان سینما با ذکر نمونه‌ای در این باره عنوان کرد: مستند «پیروزی یک اراده» یک فیلم تبلیغاتی تهییج کننده ایدئولوژیک است که در صدر بهترین‌های مستندهای سینمای دنیا قرار دارد پس می‌بینیم نداشتن نگرانی از اینکه فیلمساز متهم به تبلیغ یک ایدئولوژی باشد موجب ماندگاری یک اثر می‌شود.

وی با اشاره به رابطه سیاست و سینما در آمریکا افزود: در سینمای آمریکا سینما برای تبلیغ ایدئولوژی استفاده نمی‌شود بلکه سبک زندگی در هنر هفتم تبلیغ می‌شود. در برخی انتخابات نفس گیر می‌بینیم آرنولد به عنوان طرفدار جمهوری‌خواه و شان پن از طرفداران دموکرات‌ها به عرصه وارد می‌شوند و سینمای ترمیناتوری در مقابل سینمای هنری‌تر و حقوق بشری‌تر و انسانی‌تر چپ‌های مقیم هالیوود قرار می‌گیرد.

کارگردان «برف روی شیروانی داغ» گفت: سینماگر ایرانی نیز اگر خودش هم نخواهد وارد این عرصه می‌شود. طبیعی است در سال ۷۶ سینماگران وارد عرصه انتخابات می‌شوند اما سینماگران با نگاه حزبی وارد این عرصه نشده بلکه ایدئولوژیک پای به انتخابات گذاشتند.

وی تصریح کرد: آنان فکر می‌کردند با حضور خاتمی به آزادی‌های بیشتری در عرصه فیلمسازی می‌رسند و خواسته آنان این بود که به رونق سینما برسند. این یک مساله تخصصی بود، اما از سال ۸۴ به بعد این فرم از بین رفت و سینماگران با تمرکزی که در دوره ۷۶ داشتند به میدان انتخابات نیامدند و مساله حزبی شد.

این نویسنده سینما عنوان کرد: امروز هر صفحه شخصی هنرمند می‌تواند میلیون ها فالوور را جذب کند در نتیجه می‌بینیم کسانی که حرفی برای گفتن دارند و مانند سال ۷۶ با اعتقاد قلبی از یک کاندیدا حمایت می‌کنند بیشتر در صفحات شخصی حضور دارند به خصوص وقتی می‌بینند که فیلمی که می‌سازند باید در صدا و سیما پخش شود که این امر با سانسور همراه است.

محمد مهدی عسگرپور کارگردان و نویسنده سینما نیز با بیان اینکه در برهه‌ای از تاریخ احساس سینماگران بر عقلشان غلبه کرد، گفت: وقتی درباره سینما به مفهوم عام حرف می‌زنیم ممکن است فراموش می‌کنیم که راجع به کدام بخش حرف می‌زنیم؛ سینما، فیلم سینمایی، سینماگران و یا تیزرهای انتخاباتی که در دوره‌ای کاربرد دارد.

مدیرعامل اسبق خانه سینما عنوان کرد: درباره قدرت سینمای ایران خیلی حرف نمی‌زنم ولی همین کافی است که در زمانی که کشورمان درگیر جنگ بود موفقیت‌های بسیاری نصیب سینمای ایران شد و در کشور آمریکا حضور سینمای ایران در همان دوران دیده می‌شود. در زمانی که ما را تروریست خطاب می‌کنند مرحوم کیارستمی برنده نشانی سینمایی در عرصه بین‌الملل می‌شود.

عضو هیأت امنای بنیاد سینمایی فارابی افزود: در سال ۷۶ سینماگران نقش تعیین‌کننده داشتند. سال ۷۶ سینماگران نقش اجتماعی قوی داشتند و از کاندیدایی حمایت کردند که در حوزه فرهنگ فعالیت داشت. این موجب شد حساسیت درباره سینما و سینماگران بیشتر شد و اتاق‌های فکر متعددی تشکیل شد تا این نقش اجتماعی مختل شود.

مدیرعامل اسبق بنیاد سینمایی فارابی گفت: خیلی‌ها دوست دارند احساس شود سینما یک دیوانه خانه بزرگ است تا به این سینما هیچ امکانی نداد که در حوزه سیاست فعالیت کند.

این کارگردان سینما توضیح داد: سال ۷۶ تیزرهای اورژینالی در انتخابات وجود داشت ولی این اواخر قلابی شدند. اخیراً به من هم برای ساخت فیلم انتخاباتی پیشنهاد شد اما نمی‌دانستم برای کی و چرا باید کار کنم؟

عسگرپور تاکید کرد: ناامیدی پس از هر انتخابات بسیار مهم است. در همین دولت بسیاری از وعده‌ها محقق نشد و قرار بود فضاهایی باز شود اما همین فضاها دربسیاری از حوزه‌ها بسته تر و در مدیریت فرهنگی محافظه کاری حاکم شد.

وی با اشاره به اشتغال هنرمندان و فضای کار آنان تصریح کرد: ۲۰۰ عضو سینماگران در کانون کارگردانان نمی‌توانند کار کنند و تعدادی که کار می‌کنند در کدام فضا می‌توانند فعالیت کنند؟ آیا امروز می‌توانیم درباره اینکه در انتخابات یکی از کاندیداها از بیت‌المال پول برداشته فیلم بسازیم؟

مجید حسینی نیز در ادامه این نشست گفت: از ۱۳۸۰ به بعد، انتخابات در کشور سینمایی شد. ماجرا از مناظرات انتخاباتی شروع می‌شود؛ یک روایت و داستان و از نقطه‌ای به بعد فرم‌های سینمایی وارد اداره انتخابات می‌شود. آغاز این اتفاق حضور احمدرضا درویش برای ساخت فیلم انتخاباتی سید محمد خاتمی برای انتخابات است. خاتمی سال ۸۰ جلوی دوربین‌ها گریه می‌کند و می‌گوید نتوانستیم کاری کنیم.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: احمدرضا درویش امروز می‌تواند بگوید این درام انتخاباتی چگونه شکل گرفت و این فرم‌های سینمایی چگونه وارد انتخابات شد.

وی توضیح داد: محمود احمدی نژاد می‌تواند با شمقدری منزل شهردار را که میلیاردی است نقد کرده و خود را به عنوان یک رابین هوود معرفی کند که سهم خود را از حزب کارگزاران و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می گیرد. در مقابل کمال تبریزی در تلاش است هاشمی را وارد تایتانیک کند و از او می‌پرسد تاکنون عاشق شدی؟ و او که یک آیت الله است می‌گوید بلی و قرار است این پروژه در مقابل رابین هوود رقابت کند و در نهایت رابین هوود در سال ۸۴ می‌برد.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: انتخابات به مدد همین روایت‌ها پیش می‌رود؛ در انتخابات بعدی موسوی مقابل احمدی‌نژاد پیش می‌رود. احمدی نژاد در فرم بت من که همه چیز را لو می‌دهد این بازی را پیش می‌برد. فرم‌های انتخاباتی نیز به این سمت می‌رود که احمدی‌نژاد خود را به عنوان یک دیگری معرفی می‌کند که سربازی صفر است و می‌خواهد وزیر شود و بک استیج را لو بدهد.

حسینی ادامه داد: احمدی نژاد به مدد اینکه می‌گوید فرزندان آقای هاشمی چه می‌کنند یک گره سینمایی ایجاد می‌کند و شاهد بودیم مردم در موبایل های خود این لحظه را می‌دیدند و جیغ زدند و حس کردند ضد قهرمان ضربه را زد.

وی تاکید کرد: بازنمایی جهان توسط سینما و انتخابات شبیه هم است و در ایران نیز انتخابات به فرم‌های سینمایی نزدیک‌تر می‌شود و سینما نیز از انتخابات اثر می‌پذیرد.

این استاد دانشگاه با اشاره به واکنش‌های سیاسی به فیلم‌های «جدایی نادر از سیمین» و «اخراجی‌ها» پس از وقایع ۸۸ توضیح داد: انتخابات موجب می‌شود این دو فیلم که جزو پرفروش ترین فیلم‌های آن دوره شوند در فرم انتخابات تعریف شوند.

این استاد دانشگاه توضیح داد: سینما صحنه‌هایی را به ما نشان می‌دهد که هنوز رخ نداده و رویاهای شکل گرفته در سیاست رو به نابودی است. این ناامیدی و از هم پاشیدن رویاها در آثار سینمایی دیده می‌شود.

حسینی تاکید کرد:در این شرایط نقش سینماگران جدی است و هیچ کاندیدایی نیست که از سینماگران درباره فرم‌های سینمایی برای رقابت نپرسد.

الهه کولایی نماینده اسبق مجلس نیز تاکید کرد: معتقدم سیاسی بودن سینما و استفاده‌های سیاسی از سینما در دهه‌های گذشته شکل گرفت. قرار دادن مردم در میزان تاثیرگذاری رای و به موازات آن ایجاد این آگاهی، موجب بهره برداری از ابزار سینما در انتخابات شده است و کسانی که به دنبال کسب رای بیشتری هستند از این ابزار بیشتر استفاده می‌کنند.

وی تاکید کرد: اگر بخواهیم نسبت بین انتخابات و سینما را ارزیابی کنیم درمی‌یابیم انتخابات فرآیندی است که مشارکت سیاسی و جلب اعتماد مردم را فراهم می‌کند؛ این فضا با استفاده از هنر تصویرسازی و مهارت‌های سینما به مردم به گونه‌ای بازنمایی می‌شود که آنان را به عناصر موثر معرفی می‌کند اما وقتی به پیامد این انتخاب و یا میزان پایبندی و عملی بودن خواسته‌های مردم که از طریق سینما به آنان ارایه شده می‌رسیم شکافی عمیق وجود دارد.

یوسف مولایی نیز با اشاره به نظام انتخاباتی گفت: سینما حد و مرزی ندارد و همه چیز را می‌توانید وارد سینما کنید. هابل می‌گوید در کار سیاست داشتن ذوق بالاتر از داشتن مدرک است. در سینما و هنر نیز این مهم می‌تواند وجود داشته باشد و این ذوق و قریحه باید از درد و رنج دیگران اندوخته باشد. اگر هنری دغدغه‌ای نداشته باشد تنها بعد تکنیکی است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.