یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۲

آینده پژوهی ترامپ در سینمای استراتژیک امریکا

آیا چارلز لوگان تحلیف تاریخی خود را بجای آورد؟/ آثاری که روی کار آمدن رئیس جمهوری نزدیک به روسیه را در امریکا پیش بینی کردند!

آینده پژوهی ترامپ در سینمای استراتژیک آمریکا

سینماپرس: م.ر شاه حسینی/ مرور آثار نمایشی امریکایی اعم از سریال و فیلم سینمایی نشان می دهد که سازندگان این آثار در دهه های اخیر توجه بیشتری به سناریونویسی برای رویدادهای حوزه های مختلف داشته و در گامی فراتر روش های مقابله با رویدادها و اتفاقات آینده مدنظر خویش را نیز برای مخاطب به تصویر کشیده اند، در حالیکه بی توجهی به ابعاد هنر استراتژیک از سوی هنرمندان و مدیران هنری جمهوری اسلامی، از یکسو باعث عقب ماندن صنعت سینمای کشور از شرایط و وضعیت جامعه و از سوی دیگر سبب ضعف در مواجهه با جهت گیری های سیاسی و فرهنگی غرب می شود.

مراسم تحلیف چهل و پنجمین رییس جمهور ایالات متحده پس از کش و قوس های فراوان و با وجود تلاش مخالفان قدرتمندی نظیر جورج سوروس و با وجود اعتراضات خیابانی برگزار شد تا عصر ترامپ رسماً آغاز شود، رییس جمهوری که هنوز بسیاری از مردم امریکا، مقامات و مردم دیگر کشورها به قدرت رسیدن او را باور نکرده اند.



ترامپ رییس جمهوری برآمده از سبک زندگی امریکایی است، رییس جمهوری وطن پرست که با شعار بازگشت به درون و بازسازی شکوه امریکا به قدرت رسید، ترامپ یک یهودی نژادپرست افراطی است که عرصه را برای رنگین پوستان و مسلمانان تنگ خواهد کرد، رییس جمهوری که در مراسم تحلیفش توصیه کرده "آمریکایی بخر و نیروی آمریکایی استخدام کن"، رییس جمهوری که بسیاری از دانشگاهیان، زنان و خواص و نخبه های حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، هنری و فرهنگی مخالف به قدرت رسیدن او بودند اما در این میان آنچه که از منظر نگاه مهندسی فرهنگی و هنر استراتژیک موضوعیت دارد، عمق تفکر استراتژیک و نگاه تمدنی در میان هنرمندان هالیوودی است.



در دهه های اخیر یکی از وجوه غالب بر آثار تولید شده در صنعت سینمای ایالات متحده، آینده نگاری بوده است، هنرمندان در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فناوری، محیط زیست و ... به نمایش آینده و وقوع حوادث گوناگون پرداخته اند، اتفاقاتی که طیف وسیعی از رویدادها از تغییرات آب و هوایی تا سیطره روبات ها بر انسان و یا تغییرات سیاسی و اجتماعی در ابعاد داخلی و خارجی را در بر می گیرد. اگرچه آینده پژوهی و آینده نگاری به طور رسمی وارد حوزه سینما نشده و یا به صورت آکادمیک در محافل هنری تدریس نمی شود اما هنرمندان امریکایی به تجربه دریافته اند که پرداختن به حوزه آینده شناسی و نمایش رخدادهای آینده از یکسو برای مخاطبان جذابیت داشته و استقبال و در نتیجه درآمد آثار را افزایش خواهد داد و از سوی دیگر می توان از چنین آثاری برای اثرگذاری بر وقایع جاری جامعه و یا عرصه سیاست خارجی سود برده و به این ترتیب با همراهی کردن سیاستمداران و تصمیم گیران جامعه به ثبات و امنیت ملی کشور خدمت کرد.



پس باید توجه داشت که آینده پژوهی(Futures Studies) علم مطالعه آینده هاست و بطور کلی به دنبال آن است تا با استفاده از تجزیه و تحلیل منابع، الگوها و عوامل تغییر و یا ثبات، به تجسم آینده‌های احتمالی بالقوه و در ادامه تدوین طرح و برنامه های مورد نیاز برای تحقق آینده مطلوب بپردازد. هدف آینده پژوهی شناخت دقیق آینده نیست بلکه کمک به تصمیم گیری های بهتر امروز برای حرکت به سمت تحقق آینده مطلوب است. اگرچه پیش بینی آینده بعضاً امری دور از دسترس به نظر می رسد اما بررسی اطلاعات و واقعیات جاری به همراه متغیرهای اثرگذار بر رویدادها که در واقع باعث درک بهتر فرایند تغییرات در ابعاد ملی و بین المللی است، می تواند دورنمائی از آینده ترسیم کند. امروزه بکارگیری تکنیک ها و ابزارهای پیشرفته حوزه های متن‌کاوی، داده‌کاوی و هوش مصنوعی تحلیل های ارزشمندی را در اختیار تصمیم سازان قرار می دهد. بروز اشتباه در برنامه ریزی های راهبردی خسارت های عظیمی را برای یک کشور به دنبال دارد در حالیکه استفاده از تکنیک های آینده پژوهی و استناد به نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از روش های علمی می تواند تأثیر بسزایی در کاهش خسارت ها داشته باشد. پیش بینی نتایج انتخابات و بحران های سیاسی از جمله اقدامات رایجی است که در این حوزه صورت می گیرد در حالیکه تلاش برای طراحی نرم افزارها و ابزارهای تحلیلی که بتوانند درگیری ها و منازعات نظامی و سیاسی بین المللی و منطقه های را پیش از وقوع پیش بینی کنند، در حال افزایش است.



در این میان سناریو و سناریونویسی (Scenario Planning) مهم‌ترین روش آینده پژوهی است که آینده های محتمل را به نمایش می گذارد، همان طور که در ادبیات نمایشی، سناریو داستانی را به شیوه باورپذیر به تصویر می کشد. سناریو تصاویری از آینده محتمل است که اجزای آن با یکدیگر همخوانی و هماهنگی دارند و هدف از ارائه آن، ایجاد فضائی جهت بررسی و آزمودن سیاست ها و راهبردها در برابر چالش های آینده های احتمالی است. اگرچه احتمال اینکه یک سناریو به طور کامل تحقق یابد، بسیار اندک است اما ارزش سناریو در تحقق کامل ‌آن نیست بلکه در تاثیری است که می تواند در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های درست امروز داشته باشد. در واقع سناریو یک فرایند پیش بینی نیست بلکه روشی است برای کنار هم قراردادن ایده ها و احتمالات مختلف بگونه ای که ارتباطی منطقی و معنادار میان آنها وجود داشته باشد. در واقع سناریوها مسیرهای ممکن و احتمالی شکل گرفته بر اساس داده ها و ارزیابی هاست که مبدأِ امروز را به مقصدِ فردا متصل می کند. هر سناریو بیانگر وضعیت‌های محتملی از آینده‌ است که از سوی نگارندگان به عنوان آینده‌ درخور توجه مطرح شده است.



مرور آثار نمایشی امریکایی اعم از سریال و فیلم سینمایی نشان می دهد که سازندگان این آثار در دهه های اخیر توجه بیشتری به سناریونویسی برای رویدادهای حوزه های مختلف داشته و در گامی فراتر روش های مقابله با رویدادها و اتفاقات آینده مدنظر خویش را نیز برای مخاطب به تصویر کشیده اند. در این میان دسته ای از آثار به عرصه سیاست خارجی ورود پیدا کرده و به عنوان همیاران دستگاه رسمی سیاست خارجی در عرصه دیپلماسی عمومی امریکا ظاهر شده اند، آثاری که گاه به توجیه سیاست های مداخله گرانه امریکا و گاه به نمایش احتمالات پیش رو در حوزه سیاسی پرداخته اند. روی کار آمدن رییس جمهوری نزدیک به روسیه از جمله مواردی است که در چند اثر نمایشی مورد توجه قرار گرفته است، موضوعی که امروز با روی کار آمدن ترامپ به واقعیت پیوسته است.



البته فارغ از پرداختن سریال سیمپسون ها به ترامپ که پیشتر درباره آن در رسانه ها صحبت شده است، می توان به دو اثر دیگر اشاره کرد که با نگاهی آینده پژوهانه به قدرت رسیدن رییس جمهوری نزدیک با روسیه در ایالات متحده را بررسی کرده اند.



اثر اول مینی سریالی ۱۳ قسمتی است به نام  Amerika که در سال ۱۹۸۷ میلادی از شبکه ABC پخش شد و امریکایی را به تصویر می کشد که رییس جمهور آن، رییس جمهور مطلوب روس هاست و روسیه توانسته با اعمال نفوذ در ایالات متحده، نتیجه انتخابات را به نفع خود رقم بزند.


این سریال وضعیت امریکا را یک دهه پس از به قدرت رسیدن رییس جمهور مدنظر روسیه نشان می دهد. بر اساس این سریال رمانی به نام "Amerika: The Triumph of the American Spirit" نیز به نگارش درآمده است. نابودی نمادهای ملی امریکا از جمله پرچم و قراردادن مارکس و لنین در کنار آبراهام لینکلن، از دست رفتن سبک زندگی امریکایی، قوانین تابعیت جدید و ... از جمله محورهای سریال امریکاست که نشان می دهد روی کار آمدن رییس جمهور نزدیک به روس ها چگونه این کشور را ویران خواهد کرد.



اما اثر شاخص بعدی در این زمینه را می توان فصل پنجم از سریال استراتژیک ۲۴ دانست؛  سریال ۲۴ یکی از ده ها سریال استراتژیک ایالات متحده است که بطور ویژه در حوزه های کلان سیاست و بالاخص سیاست خارجی ورود پیدا کرد. سریال ۲۴ از جمله پیشتاز قرن بیست و یکم و همچنین خروجی های ممتاز دکترین رسانه ای جدید نظام سلطه است. این سریال با به تصویر کشیدن تهدید های خارجی و آسیب های داخلی و بهم ریختگی توازن بین دو مقوله تهدید و فرصت و ایجاد ناامنی، بقای به خطر افتاده یک تمدن  را نشان می‌دهد. سریال ۲۴ محصول دورانی است که اربابان نظام سلطه توانستند سناریوهای تعریف شده برای مدیریت ساختار قدرت در ایالات متحده و به تبع آن تمدن غرب و دهکده جهانی را به واسطه تحولات صورت گرفته به تصویر بکشند.



نخستین پخش سریال ۲۴ در سال ۱۳۸۰ شمسی(۲۰۰۱ میلادی) چندماه پس از خیمه شب بازی ۱۱ سپتامبر و در اولین سال کاری جورج بوش پسر، رییس جمهور جمهوری خواه امریکا و مدعی برپائی نظم نوین جهانی صورت گرفت. در این سری برای نخستین بار رییس جمهوری سیاه پوست تحت عنوان دیوید پالمر به اتاق بیضی راه یافت. هشت سال بعد کرسی ریاست جمهوری ایالات متحده توسط یک رییس جمهور سیاه پوست دموکرات تصرف شد، امری که مقدمه چینی آن توسط سریال ۲۴ پایه ریزی شده بود.



موضوعات به نمایش درآمده در سریال ۲۴ نشان می دهد که بطور کلی سریال ۲۴ ماحصل مجموعه ای از فعالیت های آینده پژوهانه و آینده نگارانه سازندگان آن است که بر اساس شرایط جاری پیرامون موضوعات مدنظر نشانه های تغییر را رصد کرده و به ترسیم آینده های محتمل یا مطلوب از نگاه فرهنگ امریکایی می پردازد. مجموعه ای از تلاش ها که طی آن مدل های ذهنی مبتنی بر انگارهای ذهنی انسان امریکایی مبنای پیش بینی آینده مطلوب و تعمیق آن از منظر فرهنگ زندگی امریکایی قرار گرفته و در ادامه سناریویی برای تحقق این آینده به نمایش در می آید.



بر این اساس در فصل پنجم این سریال، رییس جمهور چارلز لوگان (Charles Logan) که با تروریست های روس در ارتباط است قدرت را در ایالات متحده به دست می گیرد اما در پایان به واسطه تلاش های جک باور خیانت های او برملا و دستگیر شده و از مقام ریاست جمهوری ایالات متحده کنار گذاشته می شود.



حال امروز که ترامپ رسما رییس جمهور ایالات متحده شده، می توان به آثار فوق به عنوان نمونه هایی از نگاه راهبردی هنرمندان امریکایی اشاره کرد، نمونه هایی که سازندگان آنها با در نظر گرفتن یک آینده محتمل به بررسی و واکاوی اتفاقات حاصل از آن پرداخته و راه هایی را برای مقابله با شرایط نامطلوب پیشنهاد داده اند، چرا که مخالفان ترامپ، او را فردی نزدیک به روسیه می دانند. در این بین رییس جمهور لوگان در فصل پنجم سریال ۲۴ قرابت بیشتری با ترامپ دارد. ترامپ همچون لوگان در اداره کشور ناتوان و بی عرضه به نظر می رسد در حالیکه به طور پنهانی با روسیه در ارتباط است و نگاهی سوداگرانه دارد.



همچنین ترامپ در اواخر دولت اوباما اختلافات جدی با دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی امریکا پیدا کرد به طوری که بارها گزارش های آنها درباره دخالت روسیه را نادیده گرفته و بازی های سیاسی نامید، در سریال ۲۴ نیز، لوگان با جک باور مخالف بوده و در نهایت نیز توسط وی رسوا می شود. ترامپ حتی درباره ارتباط با روسیه گفته است: «داشتن یک رابطۀ خوب با روسیه چیز خوبی است، نه بد. تنها آدم‌های ابله‌ یا نادان‌ ممکن است فکر کنند این (اتفاق) بد است». و این در حالی است که زنان در اولین روز ریاست جمهوری ترامپ علیه وی تظاهرات کردند در حالیکه در سریال ۲۴ نیز همسر لوگان علیه همسر خویش با جک باور همکاری می کند.



اما در این میان نکته حائز اهمیت این است که برخی تصور می کنند بیان شباهت میان آثار سینمایی و واقعیت به معنی مطلق انگاشتن داستان یک اثر و قائل بودن شأن پیش گویی آینده برای سازندگان آن است، برای مثال این افراد با وجود شواهد فراوانی که می شد از فصل هشتم سریال ۲۴ برای آینده نگاری سیاسی جمهوری اسلامی ارائه داد، انتخاب نشدن هیلاری کلینتون را دستاویزی برای تمسخر تحلیل های صورت گرفته از این فصل قرار دادند. در واقع افرادی که با مفهوم آینده پژوهی و یا تفاوت میان مفاهیم پیش بینی، پیش گویی، آینده پژوهی و آینده نگاری آشنا نیستند تصور می کنند بررسی آثار نمایشی از حیث آینده نگاری به معنای آن است که تمام جزئیات داستان اثر به وقوع خواهد پیوست در حالیکه هرگز چنین برداشتی درست نیست چرا که حتی پیشرفته ترین نرم افزارها و سیستم ها و الگوریتم های تخصصی نیز نمی توانند آینده را بطور قطعی پیش بینی کنند چه رسد به یک سریال یا فیلم سینمایی. به عبارت بهتر واکاوی ابعاد آینده پژوهی تولیدات نمایشی تنها از منظر مهندسی فرهنگی و جلوه نگاه راهبردی هنرمندان موضوعیت دارد.



پیوند میان سیاست و هنر در ایالات متحده آنچنان محکم است که برخی مدعیان هنر روشنفکری و یا کسانی که هنر را تا سطح سرگرمی تنزل می دهند، قادر به فهم این رابطه و پیچیدگی های آن نیستند. در این باره کافی است تنها به دو مثال اشاره شود:

نخست آنکه بیشترین تبلیغات تلویزیونی کمپین انتخاباتی ترامپ پیرامون برنامه مهاجرت که توسط او ارایه گردید، در فواصل میانی سریال مرده متحرک (The Walking Dead) پخش شد؛ چرا که کمپین دونالد ترامپ از طریق یکی از گروه های حامی خود به نام کمبریج آنالیتیکا (Cambridge Analytica) و از طریق خدمات گوگل مپ توانسته بودند به نقشه رای دهندگان احتمالی دست پیدا کرده و متوجه شوند که برخی مخاطبین «مرده متحرک» که در منطقه خاصی زندگی می کنند، حامیان برنامه های مهاجرت ترامپ هستند. با روش های مشابه تصمیم بر این شد که تبلیغات ضد برنامه اوباما کر (Obamacare) در میان سریال NCIS قرار گیرد.



مثال بعدی تغییرات صورت گرفته در سریال نبرد خوب، آنهم ۸ روز پس از شروع فیلمبرداری آن است؛ چرا که سازندگان سریال، داستان را بر اساس پیروزی کلینتون نگاشته بودند و با به قدرت رسیدن ترامپ مجبور شدند تغییراتی در سناریو اعمال کنند.



بر این اساس تولیدکنندگان سریال نبرد خوب نیز همانند سازندگان سریال هوملند (Homeland) که فصل ششم آن را بر پایه ریاست جمهوری یک زن در امریکا تولید کرده اند، تصور می کردند انتخاب هیلاری کلینتون قطعی باشد و البته نباید فراموش کرد که سریال ۲۴ قریب ۶ سال قبل بر اساس نگاه راهبردی سازندگان آن چنین شرایطی را ترسیم کرده بود.



در مجموع باید چنین پنداشت که به راستی نادیده گرفتن ابعاد هنر استراتژیک از سوی هنرمندان و مدیران هنری جمهوری اسلامی از یکسو باعث عقب ماندن صنعت سینمای کشور از شرایط و وضعیت جامعه و از سوی دیگر سبب ضعف در مواجهه با جهت گیری های سیاسی و فرهنگی غرب می شود.



نظرات

  • درودیان ۱۳۹۵/۱۱/۰۴ - ۰۸:۱۶
    0 0
    این عکس آخری خیلی با حاله مسئولان بلند همت را در حال دایره لمس کردن می بینیم . تو کجایی و آنها کجا؟؟؟
  • ۱۳۹۵/۱۲/۱۹ - ۱۲:۱۴
    0 0
    مطلب بسیار زیبا و عمیقی بود

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.