شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۶

نقد شفاهی/

خرازی‌ها: «زندگی جای دیگریست» یکی از موفقترین ملودرام های منوچهر هادی است

پارسا پیروزفر و نیکی کریمی در فیلم سینمایی «زندگی جای دیگری است» به کارگردانی منوچهر هادی

سینماپرس: شهرام خرازی ها منتقد سینما صبح امروز ۱۳ اردیبهشت گفت: منوچهر هادی با «زندگی جای ديگریست» نشان می دهد که مسير خود در حوزه ملودرام سازی فاخر يافته است. فیلم جدید او یکی از موفقترین ملودرام های این سال های منوچهر هادی است.

بنابراین گزارش، وی در ادامه گفتگو با سینماپرس در مورد فیلم سینمایی «زندگی جایری دیگریست» ساخته منوچهر هادی گفت: منوچهر هادی قصه گويي بدون ادا و اطوار را سرلوحه کار خود قرار داده و تلاش کرده در تمام آثارش اعم از فيلم يا سريال بر قصه متمرکز شود. مي توان به راحتی نتايج مثبت بازنويسي هاي مکرر فيلمنامه، مشورت گرفتن از ديگر فيلمنامه نويسان و اعتقاد به فيلمنامه نويسي گروهي را در کارهاي منوچهر هادي ديد. او برخلاف همکارانش در پي ثبت نام خود به عنوان تنها نويسنده فيلمنامه آثارش نيست بلکه به کار گروهي و اين نکته که «دو فکر بهتر از يک فکر است» بشدت معتقد است.

وی گفت: منوچهر هادي بارها فيلمنامه را از صافي هاي مختلف مي گذراند، متن را دقيق حرص مي کند و براي نهايي کردن سناريو عجله ندارد. او به خوبي دريافته که سناريو هسته مرکزي و جانمايه يک فيلم سينمايي است. فيلم هاي منوچهر هادي، پل بين هنر و تجارت محسوب مي شوند. «زندگي جای دیگریست » نسبت به آثار قبلي سازنده اش فيلم پخته تر و تصويري تري است.

خرازی ها تصریح کرد: فيلم قصه زندگي بهياري به نام داوود(حامد بهداد) است که بيماران زيادي را از مرگ رهانده اما درمي يابد که تومور مغزي دارد و به همين خاطر چند ماهي بيشتر زنده نخواهد ماند. او در فرصت اندک باقيمانده مي کوشد گره از مشکل همسر سابقش شهرزاد (نيکي کريمي) بگشايد، با پسرش پويا مهربان تر باشد، از همسر صيغه اي اش نفيسه (يکتا ناصر) دلجويي کند و... .

عضو انجمن منتقدان و نویسندگان ایران اضافه کرد: ايده اوليه علي الظاهر تکراري و کليشه اي است اما کاملا مشخص است که تيم نويسندگي فيلم (منوچهر هادي، پدرام کريمي و بابک کايدان) تمام تلاش خود را صرف مبارزه با کليشه و تم هاي تکراري کرده اند، در اين زمينه مي توان اشاره کرد به تصويري که فيلم از زن صيغه اي ارائه مي دهد. معمولا در فيلم هاي ايران چنين کاراکتري دافعه برانگيز است اما در «زندگي جای دیگریست» اصلا چنين نيست و اتفاقا نفيسه شخصيتي مثبت تلقي مي شود و به شدت جذاب و توجه برانگيز است ضمن آنکه به واسطه وجود چنين کاراکتري فيلمنامه نويس ها توانسته اند طنز ظريفي را به پيکره قصه تزريق کنند. يک صحنه کليشه اي رايج در فيلم هايي که به موضوعاتي همچون صيغه، تعدد زوجات و... مي پردازند، صحنه رويارويي همسران مرد با يکديگر است در حالي که در فيلم «زندگي زندگی جای دیگریست» دو زن زندگي داوود هرگز با يکديگر روبه رو نمي شوند.

این منتقد و روزنامه نگار اظهار داشت:  رعايت کليشه گريزي سبب شده مخاطب نتواند به راحتي فرجام رخدادها را حدس بزند از همين رو فيلم هميشه چند گام جلوتر از مخاطب پيش مي رود و همين نکته است که تماشاگر را وا مي دارد تا پايان با فيلم همراه شود. سوژه فيلم پتانسيل صدور شعارهاي اخلاقي را دارد اما فيلمنامه نويس ها عمداً نگذاشته اند متن به سمت اخلاقگرايي دافعه دار برود به همين خاطر هم فيلم بر دل تماشاگر مي نشيند و پيام نهفته در آن با جاذبه زياد توسط بيننده دريافت مي شود در حالي که اگر اين پيام به شکل مستقيم ارائه مي شد، دافعه مخاطب را در پي داشت.

خرازی ها تصریح کرد: فيلم از شخصيت پردازي بسيار خوبي برخوردار است. آدم ها هويت تعريف شده و مشخصي دارند حتي بچه ها که در بسياري از ملودرام هاي ايراني حکم آکسسوار را دارند! با وجود آنکه برانگيختن حس همذات پنداري بيننده نسبت به تک تک يا بيشتر شخصيت ها کار چندان آساني نيست اما در «زندگي جای دیگریست» اين اتفاق افتاده؛  بيننده نگران سرنوشت داوود، شهرزاد، علي (پارسا پيروزفر)، بچه ها و حتي زن صيغه اي است. فيلم واجد کنش ها و واکنش هاي بسيار ظريفي است که بعضاً در پيشبرد قصه نقشي ندارند اما به کار شخصيت پردازي مي آيند و بر جذابيت هاي آن مي افزايند مثلا به ياد بياوريد صحنه اي را که پدر و پسر با هم سيگار مي کشند و تمام قالب هاي شکل گرفته در ذهن تماشاگر را درهم مي ريزند.

این منتقد اظهار داشت: منوچهر هادي در خلق نشانه هاي تصويري و توجه به نمودهاي بصري فيلمش تا حدودي موفق است. در سکانس آغازين داوود را در بالکن مطب پزشک مي بينيم که در حال سيگار کشيدن است، تصوير آیينه اي او در شيشه در بالکن افتاده و ما در نماي کلي، دو تصوير همسان از اين شخصيت مي بينيم گويي که  داوود از خود روي گردانده و به خودش پشت کرده است و با هر پک عميقي که به سيگار مي زند بخشي از وجودش آب مي شود. در صحنه خروج شبانه پويا از خانه همچنين سکانس هاي پاياني نيز تمام موضوع به صورت تصويري کار شده است. کارگردان علاوه بر تصوير به صوت هم بها داده است در صحنه اي که داوود پي مي برد که مبتلا به سرطان شده است او را در خروجي مطب دکتر مي بينيم که گيج و سردرگم با گام هايي لرزان وارد خيابان مي شود و بي هدف راه مي رود.

وی در پایان این گفت وگو خاطرنشان کرد: منوچهر هادي براي نمايش اندوه دروني داوود تمام اين صحنه را به شيوه حرکت های آرام و کند(اسلو موشن) گرفته و روي تصاوير صداي نفس کشيدن او را سوار کرده است. 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.