چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۴

حوزه هنری و سیاست‌های سینمایی/1

نیرومند:حوزه هنری باید کارهای بر زمین مانده سال‌های انقلاب را جبران کند/توجه ویژه به گروه‌های خاص نهادهای فرهنگی را دچار افت‌و‌خیز می‌کند

محمد حسین نیرومند

اولویت فعالیت‌های حوزه هنری باید به موضوعاتی که جایی سلبی و جایی ایجابی است برگردد و کار بر زمین مانده سال‌های انقلاب را جبران کند. بد است که ما فیلمی در مورد انقلاب اسلامی تولید نکنیم، بد است که ما در مورد این اتفاقی که در حاشیه کشور ما رخ می دهد تولید نداشته باشیم، بد است که ما فیلمی علیه استکبار نسازیم این‌ها کار حوزه هنری و مطالبات جماعت انقلابی و نهاد انقلابی است.

محمد حسین نیرومند؛ مدیر اسبق بخش سینمایی حوزه هنری در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس گفت: هر نهاد و سازمان دولتی که بودجه خود را از دولت می گیرد، در زمان تاسیس خود یک اساسنامه ای دارد که در اساسنامه اهداف سازمانی را مطرح کرده است. اینکه حوزه هنری در سیاست های سینمایی خود چه کارهایی را باید اعمال کند، در اهداف اساسنامه آن آمده است. ضمن آن که  خود این سازمان ها یک اهداف بالادستی دارند که معمولا در حوزه شورای عالی انقلاب فرهنگی و به خصوص بیانات مقام معظم رهبری، سیاست های کلی آن تولید و مشخص شده است. مثلا راهبرد اصلي حوزه هنري در کلام مقام معظم رهبري (مدظله العالي) ترسيم شده است که فرمودند:«حوزه هنري بايد به عنوان يک پايگاه هميشه حزب اللهي بماند و در کار نفوذ ارزشها و معارف ديني در بدنه هنر از همه جلوتر باشد.»

وی ادامه داد: طبیعی است که مدیران حوزه هنری باید مطابق با این اهداف و راهبردها فعالیت کنند. به ویژه آن که حوزه هنری از جمله نهادهایی است که با یک واسطه به ولی فقیه مرتبط می شود. همچنان که سازمان فرهنگی هنری شهرداری و بنیاد فارابی باید مطابق با اساسنامه خود کار کنند. پس قضاوت در مورد اینکه این ها چه باید بکنند کار دشواری نیست کافی است که شما مجموعه تولیداتشان را با شرح وظایفشان تطبیق دهید اگر هماهنگ بود کارشان درست است اما اگر هماهنگ نبود جای بحث دارد.

سرپرست سابق دفتر طنز حوزه هنری بیان کرد: حوزه هنری یک نهادی است که از ابتدا بخشی از کارهایش در حوزه‌ی نمونه سازی بوده، به هر حال حوزه بودجه ای ندارد که بتواند یک جریان عظیم فیلمسازی را با سالی  10تا 15 فیلم تهیه کند. حداکثر نزدیک به سه یا چهار فیلم را در طول سال می تواند تولید کند و طبیعی است که همین چند اثر باید نمونه های مناسب از فیلم هایی باشد که مطابق با سیاست های تعریف شده حوزه هنری باشد. اگر به این شکل پیش برود باز می توان مسئولیت مدیران سینمایی را تایید کرد اما اگر فیلم های تولیدی با سیاست های ابلاغ شده هماهنگ نباشد به نظر من کار قابل بحث است و باید در کیفیت کار ارائه شده تردید داشت.

وی در پاسخ به این سوال که اگر اساسنامه وجود دارد پس چرا هر مدیری که می آید یک سیاستی را برای بخش سینمایی حوزه انتخاب می کند؟، گفت: در جمهوری اسلامی تمامی نهادها دارای تقسیم کار هستند اگر هر کسی بخواهد پا در کفش دیگری کند که کاری پیش نمی رود و موازی کاری ایجاد می شود. به هر حال نظام مسئولیت های مختلف را تفکیک کرده و بخشی از آن هم به حوزه هنری مرتبط است. حوزه یک نهاد انقلابی است که از بطن انقلاب شکل گرفته و هنرمندان حزب‌الهی انقلابی باید در آن فعال باشند طبیعی هم هست که آثار تولید شده حوزه هم باید مبتنی بر ایده های دینی و انقلابی باشد و در این جهت تولید شود اما خارج از این نگاه بحث برانگیز می شود.

نیرومند ادامه داد: تکلیف چنین نهادهایی با خودشان روشن است، مسئولین موظف اند که به فیلمنامه هایی که در جهت اهداف حوزه هنری نوشته می شود در حد بضاعت و توان کمک کنند. اما متاسفانه تا حدی دامنه کار را وسیع می گیرند که بحث خانواده و سبک ایرانی اسلامی هم وارد این حوزه می شود، البته من مخالف این بحث نیستم اما واقع امر این است که اگر قرار باشد تولیدات حوزه، همه به سمت خانواده برود پس چه نهادهای فیلم های انقلابی بسازد؟! چه کسی مباحث و کارهای دینی که از حوزه انتظار می رود را انجام دهد؟! ما خودمان را توجیه می کنیم، تمایل نداریم کار انقلابی انجام دهیم یا در واقع بهتر است بگویم که جریان هایی فرصت سوز شکل می گیرند که آن جریان ها تمایل ندارند کار انقلابی صورت بگیرد. بنابراین موضوع خانواده را به عنوان اولویت اصلی  و اساسی حوزه مطرح می کنند و همه بودجه محدود حوزه را در این موضوع هزینه می کنند.

وی در همین خصوص ادامه داد: به طور مثال فیلم «حوض نقاشی» واقعا چه ربطی به سیاست های کلی حوزه دارد؟! فیلم حوض نقاشی را اگر سازمان بهزیستی بخواهد کاری کند موضوع خوبی است و من موافقم حتی موافقم که بنیاد فارابی کار کند اما حوزه هنری وظیفه اش فعالیت هایی در جهت اهداف انقلاب اسلامی است و تولید فیلمی آشکارا دینی است. در کل اشکال کار فرصت سوزی است. اگر قرار است حوزه هنری کار انقلابی انجام دهد پس باید انجام دهد. زمانی که مقام معظم رهبری در نشست  شورای عالی انقلاب فرهنگی می فرمایند:« به‌هرحال در مقابل فرهنگ مهاجم، بدترين كار، انفعال است؛ زشت‌ترين كار، انفعال است؛ خسارت‌بارترين كار، انفعال است. فرهنگ مهاجم نبايد ما را منفعل بكند؛ حدّاكثر اين است كه بگوييم خيلى خب، ما در مقابل اين نميتوانيم يك حركتى انجام بدهيم، امّا منفعل هم نميشويم. منفعل شدن و پذيرفتن تهاجم دشمن، خطايى است كه بايستى از آن پرهيز كرد.» ، عملیاتی کردن فرمایشات رهبری در حوزه سینما بر عهد کدام نهاد است؟ به جز حوزه هنری که وظیفه این کار را به عهده دارد جای دیگری هم سراغ دارید؟ بنیاد فارابی باید بسازد یا شهرداری؟ این اصلی ترین وظیفه حوزه است؛ اما متاسفانه جریانی از مسئولین و سینماگران هستند که سال ها است در میان تمایلی به تولیدفیلم انقلابی ندارند آن هابا نفوذی که دارند دائما موضوعات فرعی را بزرگ نمایی کرده و زیرکانه اجازه تولید این دست از فیلم ها را نمی دهند. مشکل من با فیلم های حوزه هنری همین مسئله است یعنی زمانی که هنرمندی به عنوان فیلمساز حوزه هنری معرفی شد باید فیلم انقلابی و دینی بسازد. هنرمند حوزه باید مدال هنرمند حزب اللهی را به سینه بزند و به آن افتخار کنند. چرا که حوزه پایگاه هنرمندان حزب اللهی است. من به متاسفم که امروز افرادی برای حوزه فیلم می سارند که شرم دارند نام حوزه را به عنوان سرمایه گذار بیاورند. از این جماعت نباید انتظار داشت فیلم در پاسخ به آرگو بسازند. اصلا تفکری که لابی می کنند تا تهیه کننده ی آرگو به ایران سفر کند می تواند مدیریت کلان تولد کشور را در اختیار بگیرد؟

نیرومند اضافه کرد: بد است که ما فیلمی در مورد انقلاب اسلامی تولید نکنیم، بد است که ما در مورد این اتفاقی که در حاشیه کشور ما رخ می دهد تولید نداشته باشیم، بد است که ما فیلمی بر علیه استکبار نسازیم این ها کار حوزه هنری و مطالبات جماعت انقلابی و نهاد انقلابی است. متاسفانه مدیران بالادستی که سیاست را بر فرهنگ ترجیح می دهند و برایشان مهم تر این است که هوای یک گروه ویژه و خاصی را داشته باشند اهمیت نمی دهند که مجموعه کار خود را به درستی انجام دهد یا ندهد.

وی ادامه داد: یکی از دلایل اینکه حوزه هنری دارای افت و خیز می شود توجه ویژه ای است که به گروه های خاص می کند اما بحث اصلی این است که اگر مثلا یک بودجه ای برای ساختن سد تصویب شود بعد وزارت مربوطه این بودجه ای را که قرار بود در سد بسازند را در پل سازی استفاده کند آیا نهادهای نظارتی مانند سازمان بازرسی و دیوان محاسبات جلوی آن مجموعه را نمی گیرند که چرا شما درست عمل نکردید و بودجه سد را در پل سازی استفاده کردید؟ قطعا این اتفاق می افتد اما در حوزه فرهنگ چنین اتفاقی نمی افتد. در حوزه فرهنگ پول در اختیار مدیر است و او هم هر گونه دوست دارد آن را خرج می کند در صورتی که وظیفه مدیریت این است که  بر اساس اهداف سازمانی خود بودجه ها را هزینه کند نه اینکه چیزی دیگری را تولید کند که مغایر با اهداف سازمانی اش است.

سرپرست سابق مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری یادآور شد: هیچ وقت هیچ سازمان های مانند دیوان محاسبات و سازمان بازرسی پیگیری کننده و ناظر نبودند و هیچ گاه نپرسیدند که چرا این بودجه ها را به باد می دهید. در نتیجه یک بی بند و باری در سازمان های دولتی ایجاد شده که مدیر فرهنگی پول فرهنگ را به هر ترتیبی که فکر می کند، هزینه کند و این خیلی خطرناک است و یک مشکل بنیادین در حوزه مدیریت فرهنگی ما است که باید نهادهای مرتبط فکری به حال این مسئله کنند.

نیرومند در پایان ذکر کرد: اینکه چرا به اهداف حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی عمل نمی شود، بر می گردد به گرایش های باندی و نبود نظارت های بالادستی که باعث می شود این نهادها و نه سازمان تبلیغات و حوزه هنری بلکه بسیاری از نهادهای فرهنگی ما درست عمل نکنند چون بودجه در حوزه فرهنگ بی حساب و کتاب است. اگر تذکر می دانند که اوضاع درست می شد اما هیچ کسی نیست که تذکر بدهد، ما دو سازمان اصلی (دیوان محاسبات و سازمان بازررسی) داریم که وظیفه دارند بر روی بودجه های هزینه شده و چگونگی صرف آن ها نظارت کنند اما اصلا نظارت نشده و مطبوعات باید این موضوع را رسیدگی کنند رسانه ها و اهل فرهنگ به عنوان یک مطالبه از سیستم های نظارتی بخواهند که وضعیت این هرج و مرج فرهنگی سامان پیدا کند. آیا انتظار بیجایی است اگر از مسئولین دو نهاد نظارتی بخواهیم فیلم حوزه نقاشی را هم به لحاظ نسبت آن با اهداف حوزه هنری و هم برآورد مالی آن را در مقایسه با هزینه تولید آن مورد بررسی قرار دهند؟

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.