چهارشنبه ۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۱

نیم نگاهی به فرمایشات اخیر «امام خامنه‌ای»؛

از ضرورت انتقال «ارزش‌های انقلاب اسلامی» به «نسل جوان» تا لزوم تطبیق تولیدات فرهنگی و هنری «ژانر دفاع مقدس» با سه معیار اصلی!

سالن سینما؛ مدیریت فرهنگی

سینماپرس: چند روز قبل و در  ۲۴ آذرماه بود که «امام خامنه‌ای» در دیدار با دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان البرز، با صراحتی کم‌سابقه، تذکر ویژه خود را متوجه «دستگاه‌های فرهنگی» نمودند!

محمدرضا مهدوی پور/ چند روز قبل و در ۲۴ آذرماه بود که «امام خامنه‌ای» در دیدار با دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان البرز، با صراحتی کم‌سابقه، تذکر ویژه خود را متوجه «دستگاه‌های فرهنگی» نموده و نسبت به ضعف‌ها و کم‌کاری‌های انباشته‌شده‌ در دستگاه‌های مسئول فرهنگی از برای انتقال «ارزش‌های انقلاب اسلامی» به «نسل جوان» گلایه فرموده و به روشنی ابراز داشتند که سال‌ها است این دستگاه‌ها به‌جای تمرکز بر الگوسازی و معرفی «انگیزه شهدای انقلاب اسلامی» و انتقال این ارزش‌ها به «نسل جوان» بر تقلیل این انگیزه‌های متعالی به «احساسات» تمرکز نموده‌اند. گلایه‌ای کاملا واضح و عیان که اهمیت تذکر و یادآوری مواردی چند را به تمامی «دستگاه‌های فرهنگی» و بالاخص نهادهای فرهنگی برآمده از بطن «انقلاب اسلامی» را ضرورتی ویژه می‌بخشد:

۱/ فرمایشات «امام خامنه‌ای» در این دیدار را می‌بایست بیش از هر چیز به عنوان یک «فصل الخطاب» و تعیین تکلیف واضح در عرصه «هنر انقلاب اسلامی» تلقی نمود؛ سخنانی که نه برای تزئین که بلکه برای قطع مجادلات فرسایشی در درون «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» و توجیه‌گری‌ها درباره وظیفه و کارکرد «ژانر دفاع مقدس» بیان شده است. فرمایشاتی کاملا راهبردی و درعین حال کاربردی که خطی روشن میان «کار فرهنگیِ انقلابی» و «مدیریت فرهنگیِ بی‌اثر» ترسیم می‌کند و حجت را بر همه کنشگران فرهنگی کشور از مدیران و سیاست‌گذاران تا هنرمندان تمام می‌سازد.


از ضرورت  انتقال «ارزش‌های انقلاب اسلامی» به «نسل جوان» تا لزوم تطبیق تولیدات فرهنگی و هنری «ژانر دفاع مقدس» با سه معیار اصلی!


۲/ تنزّل «ژانر دفاع مقدس» در تمامی رشته‌های هنری و خلط مبانی و فروکاست این گونه آثار به سطح متعارف و شناخته شده «ژانر جنگی»، آن هم با مختصات عموما «ضد جنگ» و ... را باید به عنوان یکی از بزرگترین ندانم‌کاری‌های «مدیریت فرهنگی کشور» تلقی نمود. ندانم‌کاری ویژه‌ای که با حضور موثر و هدایتگری پنهان «شبکه نفوذ»، سایه سنگین آن بر عموم تولیدات «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» گسترانده شده و حالا نه‌تنها مرزهای مفهومی یک «ژانر ارزشی و مقدس» را مخدوش کرده، بلکه با تغییر تدریجی در سیستم و ساختارهای معنایی آثار، مفهوم روایت‌گری از «دفاع مقدس»، «ایثار» و «مقاومت» را خلط و به حاشیه رانده و انگیزیه «شهدای انقلاب اسلامی» را صرفاً به سطح «احساسات» تقلیل داده است. اتفاق مدیریتی اسفناکی که مبتنی بر فرمایشات «امام امت» به عنوان «ظلم» محسوب می‌شود. ظلمی که صرفاً محصول ضعف سلیقه یا خطای فردی هنرمندان نیست؛ بلکه نتیجه سیاست‌گذاری معیوب و بی‌عملی مزمن مدیریت فرهنگی در کشور است. مدیریتی که به‌جای صیانت از مبانی نظری «دفاع مقدس» و بازتولید خلاق آن متناسب با زبان امروز، میدان را به جریان‌هایی واگذار کرده که یا نسبت به این ژانر بی‌باورند یا در بهترین حالت، با نشخوار معارف شبه روشنفکرانه «هنر برای هنر» و طرح هجویاتی همچون «هنر شاعرانه» و ... ، اصالت «ژانر دفاع مقدس» را زیر سوال برده و آن را باری اضافی بر دوش مدیریت فرهنگی کشور می‌دانند.


از ضرورت  انتقال «ارزش‌های انقلاب اسلامی» به «نسل جوان» تا لزوم تطبیق تولیدات فرهنگی و هنری «ژانر دفاع مقدس» با سه معیار اصلی!


۳/ سخنان «امام خامنه‌ای» و مطالبه‌گری ایشان از مجموع «دستگاه‌های فرهنگی» و تعبیر ایشان از «دستگاه‌های مسئول» به عنوان «مجموعه‌هایی که باید به فکر این چیزها باشند» از آن‌رو اهمیت ویژه پیدا می‌کند که در بستر یک مناسبت کاملا ارزشی و آن هم در مواجهه مستقیم با «دست‌اندرکاران کنگره شهدا» بیان شده است. جایی که انتظار می‌رود تا طیف افراد و نهادها و دستگاه‌های عضو آن در اوج هماهنگی، تعهد و خلاقیت باشند. اما اشاره صریح «امام خامنه‌ای» در چنین محفلی به کم‌کاری‌ها، گواهی بر آن است که وضعیت «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» تا به آنجایی بغرنج است که دیگر حتی تذکرها و هشدارهای غیرصریح گذشته به اصلاح رویه نیانجامیده و متاسفانه اختلال از «سطح اجرا» فراتر رفته و به لایه‌های «تصمیم‌سازی» و حتی «فهم مسئله» در میان متولیان امر سرایت کرده است.

۴/ صراحت بیان «امام خامنه‌ای» را باید فرصتی ارزشمند برای بازآرایی «میدان» در عرصه «جنگ نرم» قلمداد نمود. فرصتی ویژه که می‌تواند اعوجاج در «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» را سامان داده و ضمن بازتعریف شاخص‌های «هنر انقلاب اسلامی» ، وضعیت «ژانر دفاع مقدس» را از فقدان راهبرد واحد و چندصدایی بی‌هدف خلاصی دهد و از شرایط اسفبار کنونی و هضم شدن در آفت «ژانر جنگی» نجات بخشد. آفتی که تقریبا تمامی رشته‌های هنری اعم از «سینمای دفاع مقدس» ، «تئاتر دفاع مقدس» ، «شعر دفاع مقدس» ، «ادبیات داستانی دفاع مقدس» ، «رشته‌ای یازده‌گانه تجسمی دفاع مقدس» و «موسیقی دفاع مقدس» را کم و بیش مبتلا ساخته و در عین حال عادت متولیان امر به «گزارش‌سازی» به‌جای «اثرگذاری» را رونقی چشمگیر بخشیده است.


از ضرورت  انتقال «ارزش‌های انقلاب اسلامی» به «نسل جوان» تا لزوم تطبیق تولیدات فرهنگی و هنری «ژانر دفاع مقدس» با سه معیار اصلی!


۵/ تبدیل «نهادهای فرهنگی انقلاب اسلامی» به «بنگاه‌های تولید محصول فرهنگی» از جمله فجایعی است که طی دهه گذشته گریبان «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» را گرفته است. نهادهایی که فلسفه وجودی آنها در بسط و گسترش «مبانی و ارزش‌های انقلاب اسلامی» بوده و حالا به واسطه مدیریت‌های اشتباهی و کوتاه‌قامت خود بیش از هر چیز از کارکرد حیاط خلوتی برای هزینه‌کرد «بودجه‌های فرهنگی کشور» برخوردار شده‌اند. نهادهایی که با ظهور «بچه‌های نابالغ» و عموما دارای وابستگی سببی و نسبی در رده‌های مختلف مدیریتی خود همراه بود و فضای عمومی این نهادها را به تسخیر طیفی خاص از «بیزینسمن‌ها» و «تاجران تولیدات فرهنگی» در مقام تهیه‌کننده و کارگردان و سایر عوامل تولید درآورده‌اند. تاجرانی که از یک سو «هدف سرگرمی» را مقدس شمرده و برای رسیدن به این هدف استفاده از هروسیله‌ای را موجه می‌شمارند و از سوی دیگر با لطایف‌الحیل گوناگون، باعث گران‌سازی پروژه‌های سینمایی و به تبع آن بالابردن درصد برخورداری خود از آورده مالی سازمان‌ها و نهادها انقلاب اسلامی شده‌اند. تاجرانی که به اسم «ژانر دفاع مقدس» و با ظاهرسازی موجه و ترسیم چهره‌ای دغدغه‌مند از خود، به دنبال سوداگری بوده و هدف‌گذاری خود را معطوف بردن سود اصلی در مرحله تولید ساخته‌اند. سوداگرانی که کارنامه هنری عموم سازمان‌ها و نهادهای هنری انقلاب اسلامی را پرساخته‌اند از آثاری که یا در حال تیشه زدن به ریشه «مبانی انقلاب اسلامی» هستند و یا آنچنان بی‌خاصیت و بی‌ربط با وظایف تاسیسی این سازمان‌ها که فرایند تولید آنها در اوج ناکارآمدی، تنها به مجالی برای پُرساختن رزومه و گذران زمان اداری برای کسب حقوق‌های ماهانه و ... مبدل شده‌ است.


از ضرورت  انتقال «ارزش‌های انقلاب اسلامی» به «نسل جوان» تا لزوم تطبیق تولیدات فرهنگی و هنری «ژانر دفاع مقدس» با سه معیار اصلی!


۶/ مرور دقیق این فرمایشات گواهی بر آن است که امروزه در «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» بیش از هر زمانی «زبان مشترک» از میان رفته و «اولویت‌ها» در هیاهوی «برنامه‌های مقطعی» گم شده‌ است و این همه در حالی است که در شرایط فعلی که به سبب ناکارآمدی ویژه حاکم بر بخش‌های مختلف اجرایی کشور، مردم در «مشکلات اقتصادی» متعدد و متنوع به سر می برند؛ شاید اصلی ترین و ضروری ترین حوزه‌ی «پاسداری از انقلاب اسلامی» را می بایست در «عرصه فرهنگ و هنر» مشاهده نمود؛ عرصه ای که تقویت و یا تضعیف آن در رابطه ای مستقیم با «قدرت نَرم نظام جمهوری اسلامی» بوده و عاملی اصلی و تعیین کننده از برای تداوم حرکت و پیشرانی «انقلاب اسلامی» محسوب می گردد. به عبارتی دیگر تداوم حرکت و پیشرانی «انقلاب اسلامی» در وضعیت معیشتی آشفته کنونی، بیش از هر چیز به کارآمدی «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» آن گره خورده است؛ جبهه‌ای که اگر دچار اعوجاج، روزمرگی و فقدان راهبرد بماند «موتور معناساز انقلاب اسلامی» در سایه حضور «مدیران اجرایی تکنوکرات و لیبرال مسلک» از نفس می‌افتد و «جبهه مقاومت» در برابر استکبار رسما از هم فرو می‌پاشد. جبهه‌ای که بدون «روایت صحیح» از تولید «سرمایه اجتماعی» عاجر خواهد بود و به عنوان جبهه‌ای در معرض فرسایش و فروپاشی تدریجی، حتی در کوچکترین تقابل مستقیم با استکبار و مواجه‌ای همچون «جنگ ۱۲ روزه» دچار اضمحلال و خلأ تاب‌آوری خواهد شد.


از ضرورت  انتقال «ارزش‌های انقلاب اسلامی» به «نسل جوان» تا لزوم تطبیق تولیدات فرهنگی و هنری «ژانر دفاع مقدس» با سه معیار اصلی!


۷/ «شوق به لقاءالله»، «احساس تکلیف دینی» و «حسّ مقابله‌ی با دشمن» مبتنی بر فرمایشات «امام خامنه‌ای»، سه معیار اصلی برای سنجش تولیدات فرهنگی و هنری در «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» است. تولیداتی که می‌خواهند در گونه و «ژانر دفاع مقدس» مورد تفکیک و دسته‌بندی واقع شده و از امکانات مادی و معنوی نهادها و سازمان‌های مختلف برخوردار گردند. پس از این به بعد در تمامی رشته‌های هنری اعم از «سینمای دفاع مقدس» ، «تئاتر دفاع مقدس» ، «شعر دفاع مقدس» ، «ادبیات داستانی دفاع مقدس» ، «رشته‌ای یازده‌گانه تجسمی دفاع مقدس» و «موسیقی دفاع مقدس» لزوم تطبیق و میزان بهره‌مندی آنها از سه معیار مطرح شده امری واجب و ضروری است.


از ضرورت  انتقال «ارزش‌های انقلاب اسلامی» به «نسل جوان» تا لزوم تطبیق تولیدات فرهنگی و هنری «ژانر دفاع مقدس» با سه معیار اصلی!


۸/ در پایان لازم است تا یادمان بماند که سخنان «امام خامنه‌ای» و مطالبه‌گری صریح ایشان از مجموع «دستگاه‌های فرهنگی» یک توصیه کلی یا ارشاد اخلاقی نیست. بلکه این فرمایشات واجد تلقی به عنوان «امر حکومتی» می‌باشد. امری که بی‌توجهی به آن، به‌منزله تعلیق در انجام مأموریت‌های مصرح و عدول از مسئولیت‌های نهادی تلقی می‌شود.و این منظر انتظار می‌رود تا ساختارهای وابسته به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و «سازمان صدا و سیما» و همچنین سازمان‌های برآمده از نهادهایی همچون «سازمان تبلیغات اسلامی» و «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و دیگر ارکان مؤثر فرهنگی در کشور، به سرعت از سطح واکنش‌های شکلی عبور کرده و به بازتنظیم واقعی فعالیت‌های خود مبادرت ورزند.البته باید توجه داشت که این بازتنظیم، در جابه‌جایی عناوین، اصلاح آیین‌نامه‌ها و یا افزایش تولیدات کمی خلاصه نشده و بیش از هر هرچیز مستلزم بازتعریف در «رسالت» و «مأموریت‌ها» آن هم بر بستر «چشم‌اندازی» منطبق با این اوامر است. ان‌شاء‌الله


از ضرورت  انتقال «ارزش‌های انقلاب اسلامی» به «نسل جوان» تا لزوم تطبیق تولیدات فرهنگی و هنری «ژانر دفاع مقدس» با سه معیار اصلی!


ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.