کارگردان مستند «سهیل» به عنوان یکی از آثار حاضر در بخش مسابقه مستند بلند نوزدهمین جشنواره «سینما حقیقت» در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به معضل اقتصاد سینمای مستند و کم کاری مرکز گسترش در زمینه اکران آثار مستند اظهار داشت: چون خودم درگیر تولید هستم، میتوانم با اطمینان بگویم یکی از بزرگترین معضلات سینمای مستند، با وجود تمام رشد و پیشرفتی که مستندسازان در ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته از نظر تجربه و دانش داشتهاند، مسئله اقتصاد است. این رشد، متأسفانه هیچوقت بهطور متوازن به اقتصاد سینمای مستند منتقل نشده.
وی افزود: با اینکه تعداد مستندسازان حرفهای بیشتر شده، نهادهای مرتبط افزایش پیدا کردهاند و تجربهها انباشتهتر شده، اما اقتصاد سینمای مستند همچنان نحیف است. اگر مجموع بودجهای را که در یک سال برای تولید مستند حرفهای در مراکز تخصصی مختلف هزینه میشود جمع بزنیم، شاید در نهایت به بودجه ساخت یک فیلم سینمایی بلند برسد. این محدودیت مالی، دست مستندساز را برای تجربهکردن، آزمونوخطا و حرکتهای تازه میبندد.
او ادامه داد: نتیجهاش این میشود که فیلمساز ناچار است پروژهها را سریعتر جمع کند؛ از پژوهش کم میشود، تولید با حوصله انجام نمیگیرد، تدوین فشرده میشود و در نهایت این شتابزدگی خودش را در کیفیت نهایی اثر نشان میدهد. مستندساز مجبور میشود همزمان چند پروژه را جلو ببرد تا از نظر مالی دوام بیاورد و همین مسئله بهصورت زنجیرهای روی همه مراحل اثر میگذارد؛ پژوهش ضعیفتر میشود، کارگردانی شتابزدهتر، تولید زودتر جمع میشود و حتی در مرحله تدوین، امکان پرداخت جزئیات یا ساخت موسیقی اختصاصی از بین میرود.
فرجی در پاسخ به دلیل تک ژانری شدن سینمای مستند بیان کرد: به نظر من، تکژانری شدن سینمای مستند ایران هم بیارتباط با همین شرایط نیست. البته دلایل مختلفی دارد، اما بخش مهمی از آن به سیاستگذاری برمیگردد. وقتی به مستندهای کشورهای دیگر نگاه میکنیم، تنوع ژانری گستردهای میبینیم؛ از ورزشی و طبیعت گرفته تا علمی، تاریخی و موضوعات جذاب دیگر. این تنوع را میشود بهوضوح در وبسایتها و پلتفرمهای تخصصی مستند دید.
وی تاکید کرد: در ایران اما نهادهای سیاستگذار چه مرکز گسترش و چه خود جشنوارهها ناخواسته یا آگاهانه جهت میدهند. وزن اصلی معمولاً روی مستند اجتماعی گذاشته میشود. انصافاً فقط این ژانر نیست، اما وقتی جایزه، توجه و دیدهشدن عمدتاً به یک گونه تعلق میگیرد، سایر ژانرها بهتدریج نحیف و کمرنگ میشوند. طبیعی است که فیلمساز هم وقتی میبیند یک ژانر بیشتر دیده میشود و جایزه میگیرد، ناخودآگاه به همان سمت سوق پیدا کند.
کارگردان مستندهای «تولد در زمین سوخته» و «جنگ پنهان» با بیان این مطلب که حمایت مرکز گسترش برای مستندسازها، چه در حوزه تولید و چه در حوزه اکران، به نظر من کافی نیست؛ تصریح نمود: یکی از مشکلات اصلی این است که بخش عمدهای از فیلمها نهایتاً به جشنوارهها محدود میشوند؛ چه همین جشنواره، چه جشنوارههای دیگر. در حالی که مستند باید امکان اکران و دیدهشدن گستردهتری داشته باشد.
وی افزود: تلویزیون هم که چارچوبها و محدودیتهای خودش را دارد و بسیاری از این فیلمها اساساً امکان پخش تلویزیونی ندارند یا با ساختار رسانه ملی همخوان نیستند. در این شرایط، سؤال من این است که چرا از ظرفیت پلتفرمهای نمایش آنلاین استفاده نمیشود؟ امروز پلتفرمهای قدرتمندی داریم؛ مثلاً نماوا که یکی از بهترین پلتفرمهای اینترنتی است و بخش مستند قویای هم دارد، اما عمدتاً مستند خارجی پخش میکند. چرا از این بسترها برای نمایش مستندهای ایرانی استفاده نمیشود؟ سؤال من این است که چرا مرکز گسترش از چنین امکانی استفاده نمیکند؟ حتی در سادهترین حالت، چرا یک باکس اختصاصی برای «مستندهای ایرانی» در این پلتفرم تعریف نمیشود؟
وی تاکید کرد: به نظر میرسد برخی بسترها اساساً نادیده گرفته میشوند. اگر امکان پخش از تلویزیون وجود ندارد، چرا از این مسیر استفاده نمیکنیم؟ الان من در همین جشنواره فیلم دارم؛ دو اکران، یکی در سالن کوچک و یکی در سالن بزرگ. اگر هر دو پر شوند، نهایتاً ۵۰۰ نفر فیلم را میبینند. واقعاً ما این همه زحمت میکشیم که فیلم فقط ۵۰۰ نفر دیده شود؟ من که برای ۵۰۰ نفر فیلم نمیسازم.
این مستند ساز تصریح نمود: خیلی از فیلمها به دلایل مختلف نه در جشنواره داخلی انتخاب میشوند، نه در جشنوارههای خارجی. در نهایت، زحمت یکی دو ساله یک مستندساز میرود در آرشیو. نهایت اتفاقی که میافتد این است که شاید در یکی دو نمایش محدود یا یک رونمایی دیده شود. گاهی میبینیم فیلمی ساخته شده که در مجموع شاید ۱۰۰ نفر هم آن را ندیدهاند. چرا؟ چرا از پلتفرمها استفاده نمیکنیم؟
وی افزود: ساختار نماوا با تلویزیون متفاوت است؛ هم در محتوا، هم در شیوه ارائه. دقیقاً به همین دلیل میتوان از این فرصت استفاده کرد. الان اگر به نماوا نگاه کنید، چند مستند ایرانی میبینید؟ بدون اغراق میتوانم بگویم سهم مستند ایرانی شاید به ۵ درصد هم نرسد.
کارگردان مستند «نسیم حیات» با اشاره به امکان استفاده از بند های حمایتی وزارتخانه های مختلف برای تزریق سرمایه به سینمای مستند بیان کرد: به نظر من پول در کشور برای تزریق به سینمای مستند وجود دارد. وزارتخانههای مختلف بندهای حمایتی دارند؛ از جمله بند «چ» میشود از همین منابع استفاده کرد و آنها را به حوزه مستند آورد. مرکز گسترش میتواند در این زمینه نقش فعالتری داشته باشد؛ برود رایزنی کند، مذاکره کند و این منابع را جذب کند.
او ادامه داد: مثلاً روابط عمومی وزارت نفت، وزارت بهداشت، وزارت میراث فرهنگی و دیگر وزارتخانهها. چرا جلسات مشترک برگزار نمیشود؟ چرا روابط عمومی مرکز گسترش نمیگوید ما یک مرکز فیلمسازی هستیم؛ بیایید در حوزه تخصصی خودتان سرمایهگذاری کنید تا برایتان فیلم بسازیم؟ حتی اگر بخشی از این کارها درونسازمانی باشد، باز هم میتواند به ارتزاق مستندسازها کمک کند و همزمان کار هنری باکیفیت تولید شود.
«وحید فرجی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: ما سوژه کم نداریم؛ اتفاقاً برعکس. در وزارت نفت و میادین نفتی، در وزارت راه، در وزارت بهداشت، در آموزشوپرورش، حجم عظیمی از سوژههای جذاب و بکر وجود دارد که میتوانند به مستندهای مهم و اثرگذار تبدیل شوند، اگر فقط مسیر ارتباط و حمایت درست تعریف شود.
ارسال نظر