شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۹

تهیه کننده «موی گرگ» در گفتگو با «سینماپرس» مطرح کرد:

همچنان «وضعیت سینما» مطلوب نیست/ آمارهای امسال از منظر «توسعه» چندان امیدوارکننده نیستند/در مورد وضعیت فعلی «سینمای هنر و تجربه» ترجیح می‌دهم فعلاً صحبت نکنم!

امیرحسین علم الهدی-سیمای سینمای بنفش (۳)- هنر و تجربه

سینماپرس: «امیرحسین علم الهدی» با بیان این مطلب که همچنان وضعیت سینما مطلوب نیست، گفت: آمارهای امسال، از منظر توسعه چندان امیدوارکننده نیستند. در شش‌ماهه نخست سال، حدود سه‌ونیم میلیون نفر کاهش مخاطب نسبت به مدت مشابه سال گذشته داشته‌ایم. باید منتظر بمانیم و ببینیم در نیمه دوم سال، به‌ویژه با برگزاری جشنواره فیلم فجر، چه اتفاقی می‌افتد و آیا دولت خواهد توانست به اقتصاد و هنر سینما به‌صورت توأمان توجه کند یا خیر. در حال حاضر، برای هرگونه پیش‌داوری هنوز زود است.

«امیرحسین علم الهدی» از مدیران بازنشسته سینمایی که به تازگی به عرصه تهیه کنندگی وارد شده و با تهیه فیلم سینمایی «موی گرگ» به فعالیت در سینما بازگشته است در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به انگیزه خود برای ورود به عرصه تهیه کنندگی سینما، اظهار داشت: به هر حال، تعلق خاطر من به سینمای هنری است. با توجه به فعالیت‌هایی که در سه دهه گذشته داشتم و به‌ویژه تجربه خوبی که در سینمای «هنر و تجربه» و طی ۱۰ سال مسئولیت در آن حوزه کسب کردم، ورود به عرصه خلق برایم جذابیت خاصی دارد. طبیعی است که کارهای اجرایی آن میزان از جذابیت را ندارند که خلق آثار هنری دارند. همکاری با کارگردان‌هایی که از دل فرهنگ بومی و اقلیم ایران می‌آیند، برای من همیشه تجربه‌ای دلنشین و الهام‌بخش بوده است.

وی افزود: این تجربه می‌تواند در آینده نیز زمینه‌ساز اتفاقات تازه‌ای شود تا توجه ما به تولیدات این حوزه به‌صورت عملی تکرار شود و بتوانیم ادای دینی داشته باشیم به فرهنگ غنی این سرزمین. یکی از اهداف اصلی من نیز همین است؛ اینکه بتوانیم تولیدات بومی را تقویت و وارد چرخه جدی‌تر سینما کنیم، چرا که سرزمین ایران از نگاه من، خطه‌ای پررمز و راز است؛ هر گوشه از جغرافیای آن می‌تواند بستری برای روایت یک قصه تازه در سینما باشد.

او ادامه داد: فیلم موی گرگ نیز به دلیل شناخت عمیق آقای نجفی از آن خطه، و همچنین فضاهای بکر کوهدشت و ایل بختیاری که هر بخشش می‌تواند الهام‌بخش یک داستان مستقل باشد، برای من تجربه‌ای افتخارآمیز بود. اینکه فیلم در نهایت در کجا می‌ایستد، در آینده مشخص خواهد شد، اما همین حالا هم می‌توان گفت که این فیلم نشان می‌دهد سینمای کودک و نوجوان، به واسطه‌ی بکر بودنش، وقتی در بستر فرهنگ بومی روایت می‌شود، می‌تواند تجربه‌ای متفاوت برای مخاطب رقم بزند؛ تجربه‌ای که او را از فضای شهری و سینمای صرفاً سرگرم‌کننده جدا می‌کند تا نوع دیگری از سینما را تجربه کند. امیدوارم بازخورد مخاطبان هم نشان دهد که این نگاه مسیر درستی را طی کرده است.

مدیر سابق گروه «هنر و تجربه» سینمای ایران، در مورد افول سینمای هنر و تجربه بیان کرد: در مورد وضعیت فعلی سینمای «هنر و تجربه» هم ترجیح می‌دهم فعلاً صحبت نکنم؛ چون به هر حال این مجموعه برای من حکم فرزند را دارد و ۱۰ سال از زندگی‌ام را صرف آن کرده‌ام. ترجیح می‌دهم در شرایط کنونی وارد نقد سیستم فعلی نشوم.

علم الهدی در پاسخ به این پرسش که وضعیت فعلی سینمای هنر و تجربه به چه میزان تحت تاثیر دوران مدیریتی شما بوده است؛ تصریح نمود: ربطی به محصول کار ما ندارد. درباره سینمای هنر و تجربه باید بگویم دوستانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، قطعاً زحمات زیادی می‌کشند و دلایل خودشان را برای وضعیت فعلی دارند. من فعلاً ترجیح می‌دهم وارد جزئیات آن فضا نشوم، چون هنوز نوری هرچند خفیف از سینمای هنر و تجربه باقی است که امیدوارم در آینده پرنورتر شود.

وی همچنین در مورد افول سال های اخیر سینما و انحراف مسیر رو به رشد سینمای اواخر دهه هشتاد اظهار داشت: در آن دوران هم سینمای سرگرمی وجود داشت، اما به هر حال صنعت سینما دو بال دارد: یکی اقتصاد و دیگری هنر. اگر این دو بال هماهنگ حرکت کنند، سینما به اوج می‌رسد.

او ادامه داد: اما زمانی که تمرکز صرفاً بر بُعد اقتصادی باشد که لازمه‌اش ساخت فیلم‌های تجاری و سرگرم‌کننده است طبیعی است که سینمای هنری آسیب ببیند. این همان اتفاقی است که در دولت سیزدهم افتاد. در آن دوران، سیاست‌ها بیشتر به سمت سینمای پرفروش و کمدی رفت. البته از نظر اقتصادی این سیاست تا حدی مثبت بود و توانست به رونق گیشه کمک کند، اما از سوی دیگر، سینمای هنری را به حاشیه برد.

این مدیر سینمایی با بیان این مطلب که من قصد ورود به نیت‌ها و پشت‌پرده‌ها را ندارم، اما سینما هم به سرمایه نیاز دارد و هم به فکر؛ تصریح نمود: بخش فکری‌اش همان سینمای هنری است و بخش سرمایه‌ای، سینمای تجاری. این به معنی بی‌مخاطب بودن سینمای هنری نیست؛ نمونه‌اش فیلم‌هایی مثل پیرپسر است که هم از نظر هنری موفق بود و هم توانست با اقتصاد سینما ارتباط برقرار کند.

وی افزود: در مقابل، برخی از فیلم‌های به‌اصطلاح پرفروش، در اکران با شکست روبه‌رو شدند. تجربه نشان داده هرگاه دچار افراط و تفریط شویم، سینما آسیب می‌بیند.

تهیه کننده فیلم سینمایی «موی گرگ» با انتقاد از مدیریت فرهنگی دولت سیزدهم بیان کرد: آمارهای دولت سیزدهم از نظر اقتصادی و جذب مخاطب قابل انکار نیست، اما نتیجه آن، عقب‌نشینی سینمای هنری و اجتماعی بود. بسیاری از فیلم‌سازان این حوزه ترجیح دادند به سمت سینمای زیرزمینی بروند، که اتفاق خوبی نیست.

وی یادآور شد: نمونه‌اش را در فیلم‌هایی مانند برادران لیلا، تفریق، بی‌رویا و جنگ جهانی سوم دیدیم. این آثار، پیش از آنکه فرصت اکران رسمی پیدا کنند، به‌دلیل سیاست‌های انقباضی دولت وارد شبکه قاچاق شدند و هرگز رنگ پرده را ندیدند.

وی افزود: در واقع، در این مقطع همه شرایط برای رشد و گسترش سینمای کمدی فراهم شد؛ اتفاقی که البته برای سینمای اجتماعی گران تمام شد. با این حال، امروز می‌بینیم که پرفروش‌ترین فیلم سال، پیرپسر، اثری اجتماعی است و این جای خوشحالی دارد.

وی تصریح نمود: اما این به معنی آن نیست که حال سینمای ایران خوب است؛ نه، همچنان وضعیت سینما مطلوب نیست و باید صبر و تحمل داشت تا جشنواره فیلم فجر امسال برگزار شود. باید دید حاصل سیاست‌گذاری‌های دولت چهاردهم چه خواهد بود و آیا در سال ۱۴۰۵ می‌توان شاهد رونق جدی در سینمای ایران بود یا نه.

«امیرحسسن علم الهدی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: آمارهای امسال، از منظر توسعه چندان امیدوارکننده نیستند. در شش‌ماهه نخست سال، حدود سه‌ونیم میلیون نفر کاهش مخاطب نسبت به مدت مشابه سال گذشته داشته‌ایم. باید منتظر بمانیم و ببینیم در نیمه دوم سال، به‌ویژه با برگزاری جشنواره فیلم فجر، چه اتفاقی می‌افتد و آیا دولت خواهد توانست به اقتصاد و هنر سینما به‌صورت توأمان توجه کند یا خیر. در حال حاضر، برای هرگونه پیش‌داوری هنوز زود است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.