«مقصود نعیمی ذاکر» مدیرعامل پیشین خانه تئاتر و از مدیران اسبق رسانه ملی در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس، با اشاره به الزاماتی که در زمینه زیرساخت های سینمای کودک باید مورد توجه قرار گیرد؛ اظهار داشت: سختافزارها و نرمافزارها در سینمای کودک و نوجوان یکی از مسائل حیاتی در این زمینه هستند. این دو مؤلفه، دو مأموریت مهماند که متأسفانه در تقسیم آنها، کارشناسانه رفتار نمیشود. پر واضح است که بخشهای مسئول محتوا و حوزهی نرمافزاری، وزارت ارشاد، وزارت آموزشوپرورش، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، سازمان تبلیغات اسلامی و نظایر آن هستند. و مأموریت ساختن سازههای سینما، سالنهای نمایش، مدرسه و... در همهجای دنیا بر عهدهی شهرداریهاست. لذا این درهمآمیختگی مأموریت، که وزارت ارشاد سینما میسازد و وزارت آموزشوپرورش مدرسه و کانون کتابخانه و سالن نمایش، و سازمان تبلیغات اسلامی سینماداری میکند، طبعاً در مأموریت پرداختن و تمرکز بر محتوا و نیازهای فرهنگی جامعه، اثر معکوس میگذارد و سهمی از بودجههای این مراکز عمرانی میشود.
وی افزود: وقت مسئولین این بخشها، که مأموریت فرهنگی دارند، نیز به نظارت و افتتاح و رسیدگی به سختافزارها میگذرد. البته این مراکز باید هندسهی مناسب سازههای فرهنگی را نظارت و تأیید کنند.از این رویکرد مدیریتی که عبور کنیم، در کشور حتی یک سالن سینما و نمایش مناسب احوال و جثهی خردسالان و کودکان نداریم. پر واضح است که روی صندلیهای کنونی سالنها هیچ کودکی نمیتواند ۹۰ دقیقه بنشیند. سن او نیازمند جنبوجوش و تغییر است و اگر فیلمی هم توجهش را جلب نکرد، معلوم نیست در مدت نمایش، چه بر احوال کودک میگذرد. لذا به تحولی اساسی در ساختن سالن نمایش و صنعت سینما برای کودکان احتیاج داریم.
مدیر گروه سابق کودک و نوجوان شبکه دو در مورد حوزه نرم افزار سینمای کودک تصریح نمود: کدام بخش فرهنگی و سیاستگذار برای سینمای کودک و نوجوان طرحی جامع نوشته است؟ سهم قالبهای تولید در سینمای کودک و نوجوان چه جدولی دارد؟ چند فیلم عروسکی، انیمیشن، عروسکیـانیمیشن، رئال و... با توجه به جمعیت و نیازهای مخاطب باید در سال تولید شود؟ آیا سهم سازمان سینمایی، کانون، سازمان تبلیغات و... روشن است؟ آیا سهم سینمای کودک و نوجوان در تلاقی با خانواده، مدرسه، محله، مسجد، تاریخ، علم، اسطورهها و... معلوم است؟ آیا برای سینمای با مخاطب دختران و پسران رویکردی وجود دارد؟ آیا سهم سینمای پدربزرگ، پدر، مادربزرگ و مادر برای مخاطب یادشده دارای تعریف است؟ چگونه هویتهای سرزمینی، اقلیمی، آیینی، ملی، اجتماعی، علمی و تاریخی در سینمای کودک و نوجوان پیشبینی شده است؟
وی تاکید کرد: به نظر میرسد فاقد نگاه جامع، عمیق و اثربخش در حوزه سینمای کودک هستیم و نیازمند بازنگری دقیقیم؛ فارغ از اینکه انتقاد سبب شود که بخشهای مسئول برانگیخته و خاطرشان آزرده شود. حدود چهار دهه پیش، سهم تلویزیون در گروههای کودک و نوجوان شبکهی یک و دو، در جهت توسعهی سینمای کودک و نوجوان قابل توجه بود و خلق شخصیتهای عروسکی و دیگر تولیدات در رسانه سبب تولیدات خوبی در سینما میشد. البته آن دوره هم برنامهی مدونی وجود نداشت، اما همین سهم تلویزیون در توسعهی سینما کودک و نوجوان هم حذف شده است!
او ادامه داد: جای خوشحالی است که این روزها رسانهی ملی سهم مخاطب کودک و نوجوان را در ساختار تشکیلات سازمان به مرکز ارتقا داده است، و درک اینکه مخاطب کودک و نوجوان هم مهمترین مخاطب رسانه است و هم بیشترین مشتری آن، جای تقدیر دارد. اما متأسفانه فقط تشکیلات و نمودار اداری سازمانی ارتقا یافته است و بهرهبرداری از نیروهای توانمند و صاحب تجربه و دانش خبری نیست. در واقع ایده و طرح جامعی در حوزهی تولید محتوا در قالبهای گوناگون برنامهسازی برای تنوع مخاطب کودک و نوجوان وجود ندارد.
نعیمی همچنین در مورد جوان گرایی مدیران فرهنگی در رسانه ملی بیان کرد: جوانگرایی همواره یک ضرورت است، و ایران مملو از جوانان خلاق و توانمند و داناست، و بنده در تمام دوران مدیریتم در بخشهای مختلف کاملاً جوانگرا بودم و هستم. اما در رسانهی ملی، متأسفانه جوانگرایی غیرکارشناسانه صورت گرفته و در کنار این جوانان خوب و پرانگیزه، با تجربهها و پیشکسوتان حوزهی رسانه کنار گذاشته شدهاند، و این نکته به همین جوانان هم آسیب زده است. لذا اثر این تصمیم بسیار خوب یعنی ارتقای جایگاه کودک و نوجوان به مرکز به دلیلی که عرض شد، سبب اثربخشی حداقلی شده است.
مدیرعامل پیشین خانه تئاتر افزود: باور بنده این است که جایگاه مهم شورای عالی انقلاب فرهنگی صرفاً در سیاستگذاری کلان فرهنگی نباید متوقف شود و باید تا ریزترین مأموریتها در بخشهای گوناگون وارد شود و با استفاده از کارشناسان، نقشهی جامع فرهنگ و هنر را تا مرحلهی اجرا به مدیران ابلاغ کند تا مدیران طبق قانون، سیاستهای حاکمیت را اجرا کنند؛ نه اینکه سلیقههای شخصی و گروهی در تصمیمهای استراتژیک نظام خدشه ایجاد کند. باید مواظبت شود تا جلوی انحراف معیارها گرفته شود و نباید دائم صبر کنیم تا دورههای مدیریتی تمام شود و خسارتهای سنگین و ناکارآمدیها را تحمل کنیم!
این مدیر فرهنگی که در کارنامه مدیریتی خود ریاست مرکز پویانمایی صبا را عهده دار بوده با بیان این مطلب که فرهنگ مهاجم، در بیشتر رسانههای دنیا، در صدد تخریب مؤلفههای تربیت و تعلیم در نهاد خانواده و مدرسه است؛ اظهار داشت: البته با پوششهای بصری زیبا و جذاب، بدون آنکه جامعه و مخاطب احساس کند در معرض چه هجمهای قرار گرفته است. در این دوران، مردم بهراحتی پدر و مادرشان را به خانهی سالمندان میسپارند و پدربزرگ و مادربزرگ آرامآرام از چرخهی مسئولیتپذیری خانواده در حال حذف شدن هستند.
وی افزود: در دورانی، عموها و داییها جانشین پدرها میشدند و خالهها و عمهها نقش مادری ایفا میکردند. سینمای غرب، بسیاری از شخصیتپردازیهایش فردگرایانه است؛ یعنی در بسیاری از فیلمها، افراد خانواده ندارند. پانسیونها نیز گونهای از مدرسه هستند که فرزند باید از خانواده فاصله بگیرد.
وی متذکر شد: خلاصهی کلام آنکه راهبرد سینمای شرق، بهویژه برای کودک و نوجوان، بازسازی سینمای خانواده است و مهمتر آنکه سینمای خانواده در تلاقی با اولیای مدرسه باشد. بازسازی نهادهای اجتماعی که مهمترین آنها خانه و مدرسه است، باید در دستور کار و راهبرد سینمای کودک و نوجوان باشد و همینطور سریالها و تئاتر کودک.
نعیمی در ادامه گفت و گو در مورد ضرورت خلق قهرمان در سینمای کودک و نوجوان تصریح نمود: از مؤلفههای همیشگی و مهم در سینمای کودک و نوجوان، خلق قهرمان است. قهرمان در فرهنگهای مختلف و تمدنهای سرزمینی گوناگون وجود دارد. آنچه بهسرعت، با دقت و عمق، مخاطب را به سینما وابسته میکند و این وابستگی را پایدار میسازد، خلق قهرمان است.
وی افزود: در کشورها و سرزمینهایی که تاریخ کوتاه دارند، مانند آمریکا، قهرمان را تأسیس میکنند و ناچار به این قهرمانان صفات عاریتی میدهند، و این صفات عاریتی را با غلو و بزرگنمایی و با بهرهگیری از تکنولوژی و تنوعی از تکرار و قرار دادن در فرصتهای گوناگون رسانهای، بر ذهن مخاطب تحمیل میکنند. در سرزمینهای کهن، تنوعی از قهرمانان سرزمینی، آیینی و اسطورهای وجود دارد و این سرمایهی عظیم، پشتوانهی بسیار مهمی در خلق قهرمان است.
وی یادآور شد: فقط کتاب شاهنامهی ایرانیان تنوعی از قهرمان با صفات برجسته و ماندگار دارد و اگر جستوجوی کافی و حرفهای در این زمینه شود، خواهیم دید که میزان اثرگذاری قهرمانانی که پشتوانهی تمدنی دارند، بسیار سریعتر و ماندگارتر بر ذهن مخاطب حتی فارغ از جغرافیای آن اثر میگذارند و بهسرعت جنبهی بینالمللی پیدا میکنند.
این مدیر فرهنگی تصریح نمود: در فرهنگ و تمدن ایران، قهرمانان زیادی در حوزهی فرهنگ مکتوب ثبت شدهاند و هویتهای ماندگاری دارند، اما هنوز به سینمای ایران و جهان راه پیدا نکردهاند، در حالیکه قهرمانان ساختگی غرب، بدون پشتوانهی فرهنگی، ذهن تمام مردم جهان را درنوردیدهاند. لذا از مأموریتهای مهم سیاستگذار فرهنگ و سینما و رسانه، تکلیف کردن تولیدات رسانهای به این سو و جهت است. فهرست کردن قهرمانان معاصر در صد سال گذشته نیز از سرمایههایی است که مورد غفلت قرار گرفته است.
«مقصود نعیمی ذاکر» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: قالب انیمیشن، در جهت پایدار کردن صفات قهرمانان، امتحان خوبی پس داده است و غفلت از آن جایز نیست. یادم میآید به هنگام مدیریت مرکز انیمیشن صبا، یک جریان فکری در صنعت انیمیشن کشور القا میکرد که قالب انیمیشن به تاریخ و دین ارتباطی ندارد و انیمیشن فقط یک قالب فانتزی است! القای این نوع فکر و سیاستگذاری در سینمای کودک یعنی نسلهایی که میآیند، فارغ از گذشتهی سرزمین و آیینها، باید الگوزده باشند. در حالیکه سینمای غرب کاملاً خلاف آنچه به سینمای دیگر کشورها القا میکند، عمل میکند.
ارسال نظر