«اکبر منصورفلاح» نویسنده و کارگردان ژانر کودک و نوجوان در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به دلایل افول ژانر کودک و نوجوان طی سال های اخیر اظهار داشت: واقعیت این است که سینما در بخش کودک و نوجوان نیاز جدی به حمایت وجود دارد. باید مشارکت صورت بگیرد؛ سرمایهگذاری شود، هزینه شود و در نهایت سود هم برداشت کنند. من خودم حدود یک سال و نیم پیش پروانه ساختی به نام کتاب های پرنده گرفتم. تمام دغدغه من در این پروژه این بوده که به بچهها بگویم «کتاب بخوانید. اگر کتاب نخوانید عقب میمانید. از گوشی هم میشود درست استفاده کرد؛ بازی کنید و سرگرم شوید، اما بخشی از زمانتان را برای کتاب خواندن کنار بگذارید.» این کار هم فانتزی است؛ یک روز بچهها بیدار میشوند و میبینند در شهر یا کشور هیچ کتابی وجود ندارد، و همین شروع ماجراست.
کارگردان فیلم سینمایی «آدم نمی شوند» با انتقاد از مدیران نهادهای سینمایی تصریح نمود: به نظر من مشکل سینما کودک و نوجوان فروش نیست؛ بسیاری از این آثار حداقل هزینههایشان را جبران میکنند. شاید نباید انتظار سودهای کلان داشت، اما فروش منطقی دارند. مشکل اصلی این است که وقتی مسئولان با وجود داشتن بودجه هیچ توجهی به کودک و نوجوان نمیکنند، طبیعی است کسی سمت این حوزه نرود.
وی تاکید کرد: ما باید این روند را تغییر دهیم. باید کاری کنیم کودک و نوجوان دوباره با سینما آشتی کند. حتی اگر حمایت مالی نباشد، مهم این است که سینمای کودک به جریان بیفتد. وقتی این اتفاق بیفتد، مثل همان فیلمهای کمدی سطحی که الان در گیشه موفقاند، سینمای کودک هم میتواند جای خودش را پیدا کند. چرا خانوادهها بچههایشان را به دیدن آن کمدیها میبرند؟ چون جا افتاده و به عادت تبدیل شده. اما سینمای کودک فراموش شده است.
منصور فلاح با بیان این مطلب که این بیتوجهی به کودک و نوجوان باعث شده ما از فرهنگ کودک فاصله بگیریم و نتیجهاش را در جامعه ببینیم؛ متذکر شد: پرخاشگری، گسست از مسیرهای درست و آیندهای نگرانکننده برای نسلهای بعد. ما زمانی که فیلم میساختیم، نسل آینده بودیم؛ جوان بودیم و با انقلاب رشد کردیم. حالا اما آن مسیر دیگر وجود ندارد.
وی یادآور شد: اینکه بعضی فیلمها برای بچهها جذاب نیستند، تأثیر خیلی زیادی دارد. جذابیت و ساخت خوب اساس کار است. باید از ابزارها و روشهایی استفاده کنیم که به تولید جذابیت منجر شود. من شخصاً فضای فانتزی را خیلی دوست دارم و معتقدم کودکان هم به آن علاقه دارند. البته غیر فانتزی هم اشکالی ندارد، به شرطی که در کنار آن بخشهای شاد و سرگرمکننده هم قرار بگیرد.
او ادامه داد: فرض کنید درباره جنگ برای کودک فیلم میسازیم؛ در این حالت باید به سه پارامتر مهم فکر کنیم. اول اینکه کودک بخندد؛ دوم، اگر جایی نیاز بود، بتواند گریه کند و تحت تأثیر قرار بگیرد؛ سوم، در لحظههایی هم بترسد، البته نه به شکلی افراطی. ما باید مسیر غلط را نشان بدهیم تا کودک یا نوجوان ببیند، اما در عین حال راه درست را هم کنارش بگذاریم. مهم این است که او با شخصیتها همذاتپنداری کند و بهطور خاص با سوژه ارتباط بگیرد.
کارگردان فیلم سینمایی «پسران ترشیده» تصریح نمود: متأسفانه فیلمهایی که به سفارش نهادهای دولتی ساخته میشوند، اغلب بازتاب ذهن مدیران هستند، نه نیاز واقعی کودکان. وقتی یک مسئول میگوید «این موضوع را بساز، آن را نساز»، نتیجهاش اثری میشود که به کودک ربطی ندارد. در واقع مثل شاعری است که شعر دلخواه خودش را نمیگوید، بلکه برای کسب درآمد چیزی مینویسد.
«اکبر منصورفلاح» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: راه درست این است که حمایت مالی واقعی شود، نه اینکه فقط موضوعات از بالا دیکته شود. قبلاً اینطور بود که فیلمساز طرح میآورد، خلاصه میداد، بعد قرارداد میبست و در چندین مرحله بازنویسی میکرد تا کار به نتیجه برسد. در آن حالت چون هم دل در کار بود، هم حمایت وجود داشت، محصول نهایی کیفیت داشت. اما حالا بیشتر شبیه این است که به نویسنده بگویند: «برو بنویس، اگر پسندیدیم پول میدهیم.» این شیوه غلط است و نتیجهاش چیزی جز تضعیف سینمای کودک نیست.
ارسال نظر