«عبدالله باکیده» کارگردان پیشکسوت سینما و تلویزیون در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به تاثیر «جنگ تحمیلی دوازده روزه» بر سینمای کشور اظهار داشت: سینما در طول تاریخ هیچگاه نقطه تحول سیاسی نبوده است. شما نگاه کنید، هیچ فیلمی نتوانسته مسیر سیاستگذاری را تغییر دهد؛ تنها گاهی تلنگری زده است. اما سینمای اجتماعی اگر دقیقاً به مسائل جامعه بپردازد و آنها را موشکافی کند، خودش مانند شمشیری است که میتوان آن را سینمای سیاسی نامید.
کارگردان مجموعههای تلویزیونی «نبردی دیگر» و «میهمانی از بهشت» افزود: اما درباره جنگ ۱۲ روزه؛ این یک اتفاق بسیار بزرگ برای ایران بود که تبعات سیاسی، اقتصادی و نظامی خاصی داشت و همه در موردش سخن گفتهاند. من هم اگر بخواهم تکرار کنم، همان حرفهاست. ما در جای خود ایستادیم و مقاومت کردیم. در این ۱۲ روز، حتی کسانی که در خانههایشان بودند، سختی را احساس کردند.
او ادامه داد: حملات شدیدی به سرزمین و مردم ما صورت گرفت. هر بخش از فیلمهایی که از این وقایع میبینید، نشاندهنده شدت سختیهاست. من بارها شاهد این رویداد تلخ بودم؛ به جرات میگویم که بعد از جنگ ۸ ساله، این ۱۲ روز بسیار وحشتناکتر بود. در آن زمان علائم هشدار وجود داشت، اما در این موقعیت هیچ هشدار جدی داده نشد و هر لحظه امکان وقوع فاجعه بود. با این حال، مردم ایستادند و مقاومت کردند. یک روحیه ملی در جامعه دمیده شد و «ایران سرزمین من» به «سرزمین ما» تبدیل شد. همه با هم همراه شدند و کشور را تنها نگذاشتند. این یک نقطه تحول بسیار بزرگ و بیسابقه در حدود ۵۰ سال اخیر بود.
کارگردان فیلم های سینمایی «صلیب طلایی» و «تو را دوست دارم» در پاسخ به این پرسش که به نظر شما آثار سینمایی که احتمالاً در آینده درباره این اتفاق ساخته میشوند، باید چه ویژگیهایی داشته باشند؟ و چگونه میتوان به این موضوع پرداخت تا نسل جوان هم به این فیلمها علاقهمند شود و از آنها تأثیر بگیرد؟ بیان کرد: به نظر من، اگر قرار باشد فیلمی درباره این ۱۲ روز ساخته شود، باید واقعیت و مردم در آن لحاظ شود. اگر فیلم صرفاً جنبه فیزیکی ماجرا را در نظر بگیرد، تبدیل به اثری تکراری خواهد شد؛ درست مثل برخی از آثار ۸ سال دفاع مقدس که به یک نوع سینمای مقاومت محدود شد. اینجا هم باید متفاوت باشد. موقعیت مردم، عشق مردم به سرزمینشان و مسائل اجتماعی که در این ۱۲ روز رخ داد، باید محور اصلی فیلم باشند. اتفاقات زیادی افتاد؛ مثلاً بیماری که نیاز به پزشک داشت اما به خاطر التهاب و شرایط جنگی نتوانست به موقع درمان شود. اینها مسائل مهمی هستند. اما مهمترین موضوع به اعتقاد من، همان یگانگی مردمی بود که به شکل عرق ملی بروز کرد.
وی تاکید کرد: اگر بخواهیم این تجربه را به نسل آینده منتقل کنیم، باید مراقب باشیم اشتباهی که درباره جنگ ۸ ساله رخ داد، تکرار نشود. متأسفانه در زمان جنگ دوازده روزه، وقتی ما خواستیم دوربین به دست بگیریم و فیلم ثبت کنیم، به دلایل امنیتی اجازه داده نشد. بنابراین تمام تصاویری که از این ۱۲ روز در دست داریم، تنها تصاویر انفجارهاست که با گوشیها ثبت شده است. اینها صرفاً یک وقایعنگاری تصویری هستند. در حالی که نسل آینده نیاز دارد تحلیلی درست از «جنگ دوازده روزه» دریافت کند نه اینکه فقط به چند تصویر محدود شود.
باکیده با بیان این مطلب که دفاع مقدس هشت ساله مورد غفلت قرار گرفت تصریح نمود: من به خاطر دارم درست چند روز بعد از پذیرش قطعنامه، ما پیش مسئولان وقت رفتیم تا برای ساخت فیلمهای دیدبان و موج مرده آقای حاتمیکیا حمایت بگیریم. همانجا گفتند: «جنگ تمام شده» و همین شد که سینمای ما در همان فضای پروپاگاندا باقی ماند و به سمت سینمایی نرفت که تلخیهای جنگ، صدمات انسانی و عاطفی آن و عشق و علاقه یک مادر به پسرش را هم روایت کند. اینها جنبههایی بودند که باید تحلیل میشدند اما نشد.
کارگردان فیلم سینمایی «پوتین» ادامه داد: با این حال، هرجا که سینما به اتفاقات واقعی نزدیک شد، نمونههای موفقی خلق شد: از کرخه تا راین، میم مثل مادر، ننه گیلانه… همه این آثار به خاطر نزدیکیشان به زندگی و لمس واقعیت، ماندگار شدند. اما متأسفانه حمایت کافی نشد و خیلی زود به دست فراموشی سپرده شدند.
وی افزود:شما نگاه کنید، حتی فیلمی که سال گذشته در جشنواره فجر موفق بود و از نظر آمار تماشاگر در اکران چشمگیر عمل کرد، بعداً به چه سرنوشتی دچار شد. این نشان میدهد که مشکل فقط در تولید نیست، بلکه در حمایت و تداوم مسیر است.
«عبدالله باکیده» در پایان این گفت و گو خاطرنشان کرد: معتقدم اگر وقایع ۱۲ روزه اخیر با نگاه تحلیلی وارد سینما شود، میتواند به یک اثر جاودانه و سند تاریخی برای همه دوران سرزمین ایران تبدیل شود. اما اگر دوباره صرفاً به جنبههای پروپاگاندایی و تبلیغاتی آن پرداخته شود، نتیجه همان خواهد شد که در برخی آثار دفاع مقدس دیدیم: فیلمی که در زمان خود شور و هیجان میآفریند، اما خیلی زود کنار گذاشته میشود و دیگر مخاطب به سراغش نمیرود، مگر وقتی به صورت اتفاقی از تلویزیون پخش شود.
ارسال نظر