«علی عبدی» کارشناس ارشد حوزه فرهنگ و رسانه در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به دلایل احساس رضایت زودهنگام از دستاوردهای بوجود آمده در برخورد با دشمن متخاصم صهیونیستی در فضای رسانه ای کشور بیان کرد: این مسئله تا حد زیادی به فرهنگ سیاسی ما بازمیگردد؛ هرچند بیتردید ریشههای تاریخی و فرهنگی عمیقی نیز در آن دخیل است. اما از آنجا که منشأ آن در بستر فرهنگ سیاسی قرار دارد، طبیعتاً حاکمیت نیز در شکلگیری و تداوم آن نقش دارد.
وی افزود: به باور من، یکی از عوامل اصلی این وضعیت، فقدان تفکر و بینش راهبردی در سطوح تصمیمسازی و تصمیمگیری کلان کشور است. این نکته را بهطور کلی عرض میکنم و شخص خاصی مد نظر نیست، جز مقام معظم رهبری که بهوضوح دارای بینشی راهبردی و آیندهنگرانه هستند. اما وقتی به دیگر مسئولان و سران قوا نگاه میکنیم و بهویژه در سطوح میانی و پایینتر، شاهد آن هستیم که یا اصلاً چنین بینشی وجود ندارد، یا اگر هست، به شکل کمرنگ، مقطعی و غیرمنسجم بروز پیدا میکند. مهمتر از همه اینکه حتی در صورت وجود چنین نگاههایی، هارمونی و هماهنگی میان آنها در بخشهای مختلف دیده نمیشود.
او ادامه داد: در نتیجهی این ضعف، طراحی و برنامهریزی راهبردی بلندمدت نیز شکل نمیگیرد. در حالی که لازمهی داشتن یک نگاه راهبردی، این است که آیندهنگر و کلاننگر باشیم، و همزمان اجزای مختلف را بهصورت جامع، ترکیبی و در ارتباط با یکدیگر در نظر بگیریم. نباید به مسائل، نگاهی بخشی، مقطعی یا تکبعدی داشت؛ بلکه نگاه باید چندجانبه، همافزا و همراستا باشد.
عبدی با بیان این مطلب که اگر طراحی راهبردی در کار باشد، بر مبنای آن میتوان مسیر حرکت را به چند مرحله تقسیم کرد؛ تصریح نمود: برای هر مرحله، اهداف مشخص و بازه زمانی تعیین میشود. در پایان هر بازه، ارزیابی صورت میگیرد: چه میزان از اهداف محقق شده؟ چه میزان محقق نشده؟ دلایل موفقیت و شکست چه بوده؟ نقاط قوت و ضعف کداماند؟ و در ادامه، باید با تقویت نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف، مرحلهی بعدی را آغاز کرد.
وی افزود: اما وقتی این فرآیند وجود ندارد، ما در عمل نه پلن راهبردی داریم، نه اهداف مشخص و نه نقشه راهی که بدانیم باید به کجا برسیم. در چنین شرایطی، با کسب اولین پیروزی کوچک یا مقطعی، احساس موفقیت و رضایت فراگیر میشود. وضعیتی مشابه آنچه در طنز «برره» و مفهوم «دشمن فرضی» به آن طعنه زده میشود. بهعبارت دیگر، دچار توهم پیروزی میشویم و تصور میکنیم کار تمام شده است؛ در حالی که ممکن است این تنها مرحلهی نخست از نقشهی دشمن باشد؛ مرحلهای برای ارزیابی واکنش ما، تا بر اساس آن مراحل بعدی را طراحی کند.
این کارشناس مسائل فلسطین به قیاس فضای رسانه ای رژیم صهیونیستی با ایران پرداخت و بیان کرد: در همین شرایط، اگر به رسانههای رژیم صهیونیستی نگاه کنیم، حتی در اوج عملیات و درگیری نیز فضای انتقادی حاکم است. آنها بهصراحت دربارهی شکستها، ضعفها و اشکالاتشان بحث میکنند. اما در فضای ما، پیروزیها چنان بزرگنمایی میشود که بهسرعت به یک نقطه ایستایی و توقف تبدیل میشود. این توقف، ما را دچار غفلت میکند، و مانع از آن میشود که با نگاه راهبردی، وضعیت را تحلیل و برای آینده برنامهریزی کنیم.
علی عبدی با انتقاد از معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما اظهار داشت: واقعیت این است که بهنظر نمیرسد سازمان صداوسیما، حداقل در ساختار فعلیاش، از یک اتاق فکر راهبردی برخوردار باشد که بتواند در طول جنگ یا حتی پس از گذشت دوازده روز از آن به تحلیل عمیق مسائل و تبیین اهداف بلندمدت رسانهای بپردازد. تجربهی شخصی من نیز مؤید این نکته است که تاکنون چنین سازوکاری را در عمل مشاهده نکردهام.
او با انتقاد از معاون سیاسی پیشین سازمان، تصریح کرد: متأسفانه، معاونت سیاسی سازمان پیش از آغاز جنگ، عملاً با مدیریت ناکارآمد پیشین، منحل شد. با رفتن آن مدیر، بخش عمدهای از بدنهی کارشناسی معاونت سیاسی یا به بخشهای دیگر منتقل شدند یا مأمور به سایر نهادها شدند و در نتیجه، ساختار اصلی آن از هم پاشید.
وی افزود: این در حالی است که معاونت سیاسی، یکی از نهادهای ریشهدار و دیرپای سازمان بود که میتوانست به عنوان بازوی تحلیلی و سیاستگذار رسانه ملی، نقش یک اتاق فکر قوی را ایفا کند. اما متأسفانه مدیریت نادرست، کاری کرد که شاید حتی سرویسهایی مانند موساد و MI۶ هم نمیتوانستند با چنین سهولتی ساختار راهبردی صداوسیما را به این حد از ضعف برسانند.
او با بیان این مطلب که اگر بخواهیم به عملکرد رسانهی ملی در این یک ماه گذشته نگاهی تحلیلی بیندازیم، باید اذعان کرد که بدنهی رسانه، خصوصاً نیروهای میدانی، تلاش بسیاری کردند؛ متذکر شد: حتی تا مرز شهادت پیش رفتند. این تلاشها قطعاً قابلانکار نیست. نمونههای موفقی هم داشتیم، از جمله برنامههایی که توسط خانم امامی و برخی دیگر از همکاران تهیه شد. اما در مجموع و در ارزیابی کلان بهویژه اگر عملکرد را با رسانههای دشمن مقایسه کنیم متأسفانه رسانهی ملی نمرهی قبولی نمیگیرد.
این کارشناس ارشد مسائل فرهنگی تصریح کرد: در گذشته، معاونت سیاسی بهعنوان یک نهاد مرکزی، تصمیمگیری میکرد و سیاستها را به گروههای سیاسی در شبکهها ابلاغ مینمود. اما پس از انحلال این گروهها، اختیار تصمیمگیری به مدیران شبکهها واگذار شد و به این ترتیب، از معاونت سیاسی سلب اختیار شد.
وی افزود: این در حالی است که معاونت سیاسی، یکی از قدیمیترین بخشهای صداوسیما بود؛ نهادی با سابقهای که حتی به پیش از انقلاب و دوران رادیو و تلویزیون ملی بازمیگشت. کارشناسانی که در این معاونت فعالیت میکردند، از تجربه، دانش و سابقهی قابلتوجهی برخوردار بودند، اما این سرمایهی مهم، عملاً از بین رفت و جای خود را به تصمیمگیریهای پراکنده در سطح شبکهها داد.
وی تاکید کرد: در چنین شرایطی، وقتی رسانهی ملی در دل یک جنگ رسانهای و واقعی قرار میگیرد، بدون وجود اتاق فکر و بدون مرجع راهبردی مشخص، ناچار است هر شبکه یا گروه، بنا به تشخیص خود عمل کند. و دقیقاً آنچه شما توصیف کردید، حاصل و معلول همین فرایند ناپایدار و فاقد انسجام راهبردی است.
عبدی در ادامه گفت و گو در مورد وظیفه سینما در کنش گری موثر این حوزه اظهار داشت: به باور من، از همین حالا میتوان سوژههای قابل توجهی را برای جشنواره فیلم فجر امسال آماده کرد. البته قصد ندارم حکم کلی صادر کنم، زیرا بخش عمدهای از سینماگران دلسوز، وطندوست و سالم هستند. اما متأسفانه در این میان، یک یا چند حلقه فاسد وجود دارد که نه به وطن و مردم وفادارند و نه دغدغهای جز منافع شخصی خود دارند.
این کارشناس فرهنگی در مورد سینمای سفارتی تصریح نمود: این حلقهها بهواسطه پیوندهایی که با سینمای سفارشی و سفارتی برقرار کردهاند، در قالب پروژههای نفوذ و کنترل سرمایههای فرهنگی و نمادین کشور فعالیت میکنند. آنها عملاً اختیار خود را از دست دادهاند و جای دیگر برای آنها تصمیمگیری میشود؛ سناریوهایی نوشته میشود و آنها فقط نقش بازیگران را ایفا میکنند، بدون توجه به منافع بلندمدت کشور.
«علی عبدی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان کرد: متأسفانه، همین نیروی هژمون و غالب، به مدد ارتباطاتش با یک الیگارشی فاسد سیاسی و رسانهای که در فضای رسانهای، عمدتاً پرچم تسلیم و مذاکره را در دست دارد، جو اختناق و ارعابی را بر فضای فرهنگی کشور حاکم کرده است. این جو مانع از آن میشود که حتی کسانی که سالم، وطندوست و آگاه به دشمنیها هستند، بتوانند واکنش مناسبی نشان دهند. به نظر من، این بزرگترین آفتی است که اکنون با آن دست به گریبانیم و متأسفانه راهکار مشخص و مؤثری برای مقابله با آن وجود ندارد.
ارسال نظر