پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۷

انتقاد «محمدتقی فهیم» از بی‌برنامگی و عملکرد ضعیف مدیران سینمایی دولت چهاردهم؛

«سینما» رها شده در «بحران»؟

محمد تقی فهیم در نشست نقد و بررسی مستند«معمای سی-۱۳۰»

سینماپرس: «محمدتقی فهیم» از منتقدان باسابقه و پیشکسوت سینمای کشور ضمن انتقاد از بی‌برنامگی و عملکرد ضعیف مدیران سینمایی دولت چهاردهم و با بیان این مطلب که آنچه در شرایط کنونی غیرقابل درک است اینکه شاکله فیلم‌های مورد تایید این مدیریت را چه سبک و سیاقی تشکیل می‌دهد، نوشت: تمرکز بر فیلم‌های اجتماعی شعاری و در راستای پذیرش جشنواره‌های خارجی را نباید جزو رهیافت‌ها و راهبردهای معین در سیاست‌گذاری‌ها دانست چرا که این گزینه در عین اینکه یک فرصت است اما فی‌نفسه و در ذات خود جلو می‌رود، یعنی چون از سوی سازندگان این‌طرفی یک جور شیفتگی تاریخی وجود دارد و از سوی آن طرفی‌ها نیز براساس برنامه‌ریزی‌هایشان فیلم‌ها متقاضی می‌شوند، پس نه‌تنها نیازمند حمایت نیست که حتی در برخی برهه‌ها، بعضی فستیوال‌ها و ... باید نسبت به نوع مراودات و مناسبات فی‌مابین حساس بود،

به گزارش سینماپرس، «محمد تقی فهیم» با انتشار یادداشتی با عنوان «سینما رها شده در بحران؟» در روزنامه جام جم نوشت:

دولت‌ها یکی پس از دیگری امدند و رفتند و مدیران سینمایی، یکی بعد از دیگری جایگزین شدند، بدون اینکه برنامه‌ریزی مدبرانه‌ای برای حل بحران‌های نهادینه شده در سینمای ایران بکنند. همواره مدیریت فرهنگی/سینمایی ایران به دلایل مختلفی از جمله عمر کوتاه صدارت خود، بیشتر از هر چیزی به امور روتین پرداختند تا در شرایط کم خطری دوره خود را بگذرانند. ریسک‌پذیری در این مدیریت‌ها کمتر شکل می‌گرفت و متقابلاً حیف و میل بودجه‌ها به حداکثر اشل خود می‌رسید. این مدیریت‌ها بدون توجه به اینکه مشکل و معضل سینمای ایران ساختاری و بحران جزو ذات ان شده است، همه هم و غم‌شان سپری کردن دوره مدیران مربوطه بوده است.

در واقع حالا بحران سینما خود تبدیل به ژانری دایمی شده است مگر در مقاطع کوتاه و دوره‌های نه چندان طولانی که سینما از دو منظر تماشاگر پسندی و شکل و ریخت هنری حرفی برای گفتن داشته است، در اعم تاریخ سینما، این بحران بوده که حکومت کرده است. سال گذشته سینمای ایران از نظر تعداد تماشاگر و فروش بلیط روزهای راضی کننده‌ای را پشت‌سر گذاشته اما حالا چند ماهی است که گیشه سینماها تق و لق است، خصوصا در یک ماه اخیر اوضاع خیلی خراب شده است. فیلم‌ها نمی‌فروشند. حتی کمدی‌ها در جا می‌زنند. فیلم برگزیده جشنواره فیلم فجر، یعنی «صبح اعدام» با چند سیمرغ و تبلیغات پرحجم تلویزیونی در قعر جدول فروش جا خوش کرده است.

با کرسی نشینی مدیریت دولت فعلی، بدون هیچ برنامه روشنی و داشتن استراتژی‌ کوتاه و دراز مدت سینمایی، حمله‌های تند و تیزی علیه کمدی‌هایی که حداقل چراغ سالن‌ها را روشن نگه داشته بودند، آغاز شد و تقریبا اغلب رسانه‌ها (بی توجه به نیاز مخاطبان) کمدی‌ها را مورد تاخت و تازه و بر حمایت از تولید و نمایش فیلم‌های اجتماعی کوبیدند، غافل از اینکه دارند بنای سینمای ایران را در هم می‌کوبند. نتیجه اینکه فیلم‌های نازل اما مفرح برای بخش زیادی از تماشاگران را بی‌اعتبار کردند. مسیر تولید این دسته اثار را مسدود و حمایت‌های معنوی از سازندگان آن ها را خدشه‌دار کردند. (چونکه این فیلم‌ها پیگیر حمایت مالی نبوده و نیستند و در بخش خصوصی تولید به اکران می‌رسند).

بی‌تردید فیلم‌های به اصطلاح کمدی نضج گرفته از منظر ارزشی و هنری قابل دفاع نیستند ولی حذف یا تضعیفشان بدون جایگزین درخور دفاع هم عین کم اندیشی و فقدان دور اندیشی بوده است. آنچه در شرایط کنونی غیرقابل درک است اینکه شاکله فیلم‌های مورد تایید این مدیریت را چه سبک و سیاقی تشکیل می‌دهد. تمرکز بر فیلم‌های اجتماعی شعاری و در راستای پذیرش جشنواره‌های خارجی را نباید جزو رهیافت‌ها و راهبردهای معین در سیاست‌گذاری‌ها دانست چرا که این گزینه در عین اینکه یک فرصت است اما فی‌نفسه و در ذات خود جلو می‌رود، یعنی چون از سوی سازندگان این‌طرفی یک جور شیفتگی تاریخی وجود دارد و از سوی آن طرفی‌ها نیز براساس برنامه‌ریزی‌هایشان فیلم‌ها متقاضی می‌شوند، پس نه‌تنها نیازمند حمایت نیست که حتی در برخی برهه‌ها، بعضی فستیوال‌ها و ... باید نسبت به نوع مراودات و مناسبات فی‌مابین حساس بود،

اما آنچه تخصص، تدبر، تعهد، تقید و عرق ملی می‌طلبد، همانا ریل گزاری کارشناسانه و جامعه شناختی در زمینه تولیدات به منظور مصرف داخلی است، رویکرد و راهبری‌ای که از همه شواهد چنین به نظر می‌رسد رها شده تا هر چه پیش امده خوش آمد باشد. خلاصه اینکه سینمای ایران ظرفیت بزرگ و با شکوهی است که می‌تواند با درام‌های خلاقانه‌اش بحران‌زدایی کند، امیدافرین باشد و با پر کردن اوقات فراغت خانواده‌ها، عملا و تجربه شده ناهنجاری‌های مختلف را کاهش و محیط اجتماعی شاداب و سرشار از مهر و عطوفت و دوستی نماید. این رها شدگی سینما در بحران را باید فکری کرد، خانواده‌ها انفعال، مرعوبیت و محافظه‌کاری کنونی را نمی‌بخشند و ایندگان از کنار این اجحاف به اسانی نخواهند گذشت.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.