«شاهین باباپور» کارگردان با سابقه تلویزیون در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس درباره علت کم کاری سال های اخیرش و فاصله گرفتن از تلویزیون بیان داشت: طی دو سال و نیم اخیر کسی به سراغ من نیامد، شاید هم فراموشم کردهاند و اصلاً نسل جدید من را نمیشناسند.
وی افزود: کرونا پدرم را به زمین زد و دچار شکستگی لگن شد، و من مجبور شدم سریالی که در حال کار روی آن بودم را ترک کنم و بروم از پدرم مراقبت کنم، چرا که تنها من بودم و مادری پیر. این وضعیت تا دو سال و نیم طول کشید تا پدرم فوت کرد و سپس بازگشتم. وقتی برگشتم، نسل مدیریت تلویزیون کاملاً عوض شده بود، حتی وزارت ارشاد نیز تغییر کرده بود.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «پاتوق» در ادامه گفتوگو با انتقاد از عملکرد مدیران تلویزیون، اظهار داشت: مشکل اصلی که اکنون تلویزیون با آن مواجه است، بهوضوح در مورد خود من و بسیاری از همکارانم دیده میشود. سالهاست که تلویزیون روی تعداد مشخصی از افراد سرمایهگذاری و انرژی صرف کرده است. این افراد به خوبی با فضای قاب تلویزیون آشنا هستند، سلیقه مخاطب را میشناسند و سالها تجربه و کار حرفهای در این حوزه داشتهاند.
وی تاکید کرد: اما در چند سال اخیر، تلویزیون در چند بخش دچار مشکل شده است. نخست، کارگردانانی که سالها سرمایهگذاری روی آنها انجام شده بود و اشتباهاتشان به حداقل رسیده بود، به دلایلی کنار گذاشته شدند.
او ادامه داد: مسئله دوم به حوزه فیلمنامهنویسی بازمیگردد؛ بسیاری از آثاری که تصویب شدند، دیگر مطابق با سلیقه مخاطبان امروز نبودند. مثلاً بازگشت به ساخت سریالهای تاریخی که ارتباط نزدیکی با مخاطب امروزی برقرار نمیکردند یا تمرکز صرف بر سریالهای دینی یا آثاری که مربوط به دورههای پهلوی و قاجار بودند، باعث شد بخش داستانی روز تلویزیون به حاشیه رانده شود.
باباپور با بیان این مطلب که من مخالف ساخت سریالهای دینی یا تاریخی نیستم؛ تصریح نمود: اتفاقاً این آثار باید ساخته شوند، اما نه به صورت درجه دو، بلکه با کیفیت و جدیت بالا. در کنار این، باید به مسائل روز جامعه نیز پرداخته شود.
وی متذکر شد: یکی از آسیبهای بزرگ تلویزیون این بود که فرصت پرداختن به فیلمنامههایی که ممکن بود مخاطب امروزی را جذب کنند، نداد. در مقابل، پلتفرمهای اینترنتی شروع بسیار موفقی داشتند و توانستند با تولید سریالهایی که متناسب با سلیقه و نیاز نسل جدید است، مخاطبان گستردهای را جذب کنند.
کارگردان فیلم های «حلقه های ازدواج» و «بندر عباس» در مورد روند تصاعدی کاهش مخاطب تلویزیون بیان کرد: تلویزیون در سالهای اخیر سریالی که واقعاً بتواند مخاطب را جذب کند، نداشته است. امسال فقط «پایتخت ۷» را داشتیم. اگر این فصل، پشتوانه و سابقهی شش فصل قبلی را نداشت، آیا واقعاً میتوانست در همان ابتدا مخاطب خودش را جذب کند!
وی افزود: با وجود اینکه این سریال یک پیشینه شش قسمتی دارد و مراحل ساخته شدنش طی شده، باز هم مخاطب جذبش میشود؛ اما اگر آن پشتوانه نبود، احتمالاً در گام اول نمیتوانست موفق باشد.
این کارگردان با سابقه تلویزیون، دلیل کنارگذاشته شدن بسیاری از کارگردانان با سابقه تلویزیون را چنین عنوان کرد: علت اصلی به نظر من این است که بسیاری از پرسنل و مدیران ردهبالای تلویزیون بازنشسته شدند و جای آنها افرادی آمدند که شناخت و آگاهی کافی نسبت به کارگردانان و سازوکار تلویزیون نداشتند.
باباپور همچنین دلیل افت کیفیت آثار تلویزیونی را ورود فیلمسازان بی تجربه که از طریق رانت های دولتی وارد پروژه می شوند عنوان کرد و در این خصوص اظهار داشت: جالب اینجاست که الان خود تلویزیون سریالهایی را به کسانی میسپارد که تجربه کافی ندارند و در میانه یا حتی اوایل کار، ما به عنوان مشاور وارد میشویم و میگوییم که این پروژه باید جمع شود. الان خود من در سینما مشاور دو پروژه در پلتفرمها هستم. وقتی به این پروژهها نگاه میکنم، تعجب میکنم که چرا باید یک نفر بدون تجربه و دانش لازم به یک پروژه بزرگ سپرده شود.
وی ادامه داد: این مسئله باعث شده ضعفها نه تنها در تلویزیون بلکه حتی در پلتفرمها و سینما هم دیده شود. اگر دقیقتر نگاه کنیم، میبینیم که با بودجهای که برای تولید یک فیلم سینمایی نیاز است، تهیهکنندگان مستقل که زمانی در رقابت با سینمای دولتی بودند، الان بیکار شدهاند. کارگردانهایی که با این تهیهکنندگان همکاری داشتند و میتوانستند با بودجههای معقول، آثار خوب بسازند، حالا دیگر فعالیت نمیکنند.
وی متذکر شد: در مقابل، کسانی که از رانت دولتی بهرهمند هستند و به سیستم دولتی نزدیکاند، مشغول به کارند. نکته جالب این است که مثلاً فردی که سابقهاش تنها ساخت فیلم کوتاه خیابانی است، ناگهان به او سریال جنگی سپرده میشود.
باباپور تصریح کرد: واقعاً همینطور است. نکته جالب این است که چنین اثری در حال تولید یا حتی پخش شدن است. من که نزدیک به سی فیلم جنگی در کارنامهام دارم، همه آنها را دیده و در ساختشان حضور داشتهام، وقتی به این فیلم نگاه میکنم میبینم که سازنده هنوز فرق تفنگ کلاشینکف و ژسه را نمیداند. وی افزود: حتی وقتی در صحنه انفجاری رخ میدهد، کارگردان دست می زند. در چنین شرایطی به من میگویند «آقا، بیا بالای سر این، وایستا، این پروژه را جمع کن.» خب، آیا بهتر نیست چنین فردی کنار کسانی بیاید که سینمای جنگ را میشناسند و مدتی دستیاری کند یا حداقل بنشیند و ناظر باشد! نه اینکه صرفاً از انفجار خوشش بیاید و دائم بگوید «میشه اینجا انفجار کنیم؟» فقط برای اینکه صحنه را شلوغ کند. این انفجارهای متعدد باعث میشود دیالوگها و داستان بهکلی ناپذیر شوند. همه این عوامل دست به دست هم دادهاند و باعث وضعیت اسفباری شدهاند که امروز در عرصه فیلمسازی میبینیم.
کارگردان فیلم «مجرد ۴۰ساله» همچنین با انتقاد از فیلمسازان ژانر کمدی، بیان کرد: وقتی به کمدیهای امروز نگاه میکنیم، کسانی که پیشتر در این ژانر فعالیت داشتند، همچنان آثارشان سر و ته دارد و ساختارمند است، ولی عدهای آمدهاند که حتی در زندگی خودشان نمیخندند، اما میخواهند مردم را بخندانند. با آن دیالوگها و شوخیهای فضای مجازی و اینگونه مسائل فیلم کمدی میسازند.
وی تاکید کرد: وقتی با این اشخاص در مورد سینمای کمدی صحبت میکنی، هیچ المانی ندارند، درباره سینمای اجتماعی میپرسی، هیچ تعریفی ندارند، درباره سینمای جنگ صحبت میکنی، باز هم هیچ تعریفی ندارند. برخی تئوریسینهای بسیار خوبی هستند اما تجربه کاری ندارند و برخی دیگر تجربه کاری دارند اما سواد آکادمیک ندارند. همه اینها دست به دست هم دادهاند که امروز ما بگوییم چرا سینما و تلویزیون ما به چنین روزی افتاده است.
کارگردان مجموعه ها تلویزیونی «ماجراهای چموش و خموش» و «طبقه دوم» با بیان این مطلب که کسانی که در نارساییها و کمبودهای تلویزیون، در سختیها و بیپولیهای آن، ایستاده و با تلویزیون همکاری کردهاند و توانستهاند در مقاطعی آن را زنده نگه دارند، حالا تلویزیون کنارشان گذاشته و اصلاً به سراغشان نمیرود؛ اظهار داشت: اصلاً معلوم نیست دلیل این اتفاق چیست! چرا برای افرادی که این همه سرمایه گذاشتهاند و تلویزیون برای آنها هزینه کرده و آنها را پرورش داده، این اتفاق میافتد! آنها یاد گرفتهاند با سیستم تلویزیون، با همه مشکلات مالی و کمبودهایش کار کنند و تولیداتی ارائه دهند که در زمان مناسب از نظر بودجه قابل قبول باشد. خود من هم نمیدانم چرا این افراد کنار گذاشته شدهاند.
«شاهین باباپور» در پایان این گفت و گو خاطرنشان کرد: البته میدانم که تعویض نسل مدیران قدیمی سازمان با مدیران جدیدی که هنوز به پختگی کامل مدیریت در بسیاری از بخشها نرسیدهاند، نقش مهمی در این شرایط داشته است.
ارسال نظر