دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۲

محمدتقی فهیم:

شورای فیلمنامه ارگان‌ها را شخم بزنید؟!

روز هفتم از چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر

سینماپرس: محمد تقی فهیم با انتشار یادداشتی در روزنامه جام جم نوشت: نتیجه جشنواره چهل‌ودوم در گرایش فیلمنامه یک زنگ خطر جدی است. البته که اگر گروه داوری دیگری بود شاید خروجی متفاوتی می‌داشت اما فارغ از این حاصل، واقعیت غیرقابل‌انکاری وجود دارد و آن همین ضعف و آسیب سینمای ایران از فقدان فیلمنامه‌های تازه و قوی است.

به گزارش سینماپرس، محمد تقی فهیم با انتشار یادداشتی در روزنامه جام جم نوشت:
نتیجه جشنواره چهل و دوم در گرایش فیلمنامه یک زنگ خطر جدی است. البته که اگر گروه داوری دیگری بود شاید خروجی متفاوتی می‌داشت، اما فارغ ازاین حاصل، واقعیت غیرقابل انکاری وجود دارد و آن همین ضعف و آسیب سینمای ایران از فقدان فیلمنامه‌های تازه و قوی است.

در واقع نداشتن فیلمنامه در سطح سیمرغ حتی اگر در دایره سلیقه‌ها اتفاق افتاده باشد ولی تصمیم هیات داوری جشنواره را نباید دست کم گرفت.

با شناختی که ما از میانگین تخصصی داوران در زمینه «فرم» و «چگونه» داریم، طبیعی بود که این جمع در گرایش «چه» وارد موضع‌گیری شوند که طبعا دراین تصمیم، فیلمنامه دم دستی‌ترین مولفه سینما برای موضع رادیکال گرفتن است.

با تمام این ضد و نقیض‌ها، تصمیم داوران جشنواره را باید به فال نیک گرفت. وقتی این واقعیت عیان‌تر رخ می‌نماید که نقش دولت و خصوصا حضور کمی ارگان‌های با بودجه عمومی و نهادهای نیمه دولتی در جشنواره پررنگ و غلبه داشت.

بنابراین وضعیت کنونی سطح فیلمنامه‌ سینمای ایران (در گرایش سینمای جدی) از دو حالت خارج نیست. یا فیلمنامه خوب کم است یا شوراهای بررسی فیلمنامه‌ها، ظرفیت درکشان از مولفه‌های سینمای خوب، ضعیف و یا اساسا محلی از اعراب ندارد.

بهتر است که صریح‌تر و بی‌پرده به موضوع پرداخته شود. واقعیت این است که درک و فهم فیلمنامه کار سخت و نیازمند سطح بالایی از تخصص و شناخت است. بررسی سناریو از روی کاغذ و در بسیاری مواقع طرح یا سیناپس را رد یا مشروط و تایید کردن، بی اغراق حساس‌ترین و دشوارترین فرایند تولید فیلم است. خصوصا دریافت و تشخیص ویژگی‌های «فرمال» اثر از روی فیلمنامه کار هرکسی نیست.

فهم قصه و شعار و پیام صریح چندان دشوار نیست اما تمیز و تلخیص «چگونه» شدن اثر بستگی به تسلط تکنیکی، سواد سینمایی در عین تجربه زیستی، خلاقیت و قدرت خیال فرد بررسی کننده و تصمیم گیرنده دارد. حالا در نظر بگیرید شخص و فیلمسازی که اساسا نسبتی با «چگونه» ندارد و نهایت حضورش در سینما به «چه» خلاصه و منتهی شده است یا اوجش در حوزه مدیریتی دست برقضا بوده است چطور می‌تواند از روی فیلمنامه، نتیجه را تشخیص دهد.

ازاین هم تراژیک‌تر اینکه تجمیع سفارشی‌ها، هم‌زادگاهی و هم‌شهری و هم استانی بودن و افراد گسیل شده از دیگر حوزه‌های فرهنگی در تلفیق با فیلمسازان شکست خورده و مدیران سطوح میانی واخورده در شوراها، امکان ندارد منتج به نتیجه کشف سناریوهای درخور این عهد و زمانه شود، خصوصا که چنین جمع‌هایی فاقد قوه تخیل لازمه سینمایند.

خلاصه مطلب اینکه بخش خصوصی خودش در راستای منافع فردی‌اش، فیلمنامه درخور سود را بو می‌کشد و به نتیجه می‌رسد، بنابراین مسئله و موضوع این بحث، ارگان‌هایند که فعلا بخش قابل توجه سینمای ایران را تشکیل می‌دهند. اینان همه چیز (و منجمله سرمایه) دارند، فرایند تصویب و تایید برایشان سهل‌تر است، با این‌حال خروجی کارهایشان ضعیف و نهایتا معمولی می‌شود.

پس لازم است تا برای خروج از دایره زیر معمولی، ابتدا تغییر و تحولی در وضعیت درونی خود ایجاد کنند. ازاین‌رو می‌بایستی شورای فیلمنامه‌ها را شخم بزنند.

به زعم غالب کارشناسان و واقعیت اثبات شده، ایران سرزمین استعدادها است.

وقتی شاهدیم که جوانان کشورمان کشتی اقیانوس‌پیما ساخته‌اند، پس در زمینه فیلمنامه‌نویسی هم نیروی مستعد کم نداریم (الان همه درخواست‌ها به چند نویسنده ختم می‌شود) مشروط به اینکه ناظران و نیروهای سرند کننده و تمیزدهنده، خود سطح و درک‌شان مورد تایید این استعدادها باشد و خصوصا اگر بی‌وابستگی، در مقام توجه و تعهد به هنر و فرهنگ ایران زمین، عدالت را مد نظر قرار دهند، حتما اتفاق‌های تعیین‌کننده‌ای رخ خواهد داد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.