شنبه ۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۶

سیدضیاء هاشمی:

«سینمای اسلامی» تعریف داشت که متأثر از اجتماع و انقلاب بود/مدیریت دهه ۶۰ از ترس گروه فشار به سینماگران فشار وارد می‌کردند

سیدضیاء هاشمی

سینماپرس: سیدضیا هاشمی تهیه کننده پیشکسوت سینما در چهارمین شب از نشست «بر سینمای ایران چه گذشت»‌ مطرح کرد: مدیریت دهه ۶۰ از ترس گروه فشار به سینماگران فشار وارد می‌کردند

به گزارش سینماپرس، چهارمین شب از سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» به همت سازمان سینمایی سوره و به بهانه نمایش مجموعه مستندی به همین نام اثر شهرام میراب‌اقدم که محصول مرکز مستند سوره است، به میزبانی امیر قادری و با حضور اهالی سینما با سلیقه‌ها و گرایش‌های متنوع و گوناگون از جمله جابر قاسمعلی، عباس نادران، حجت قاسم‌زاده اصل و … پنجشنبه شب ۶ مهر ماه در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

در این شب از نشست فریدون جیرانی، مهدی فخیم‌زاده، سیدضیا هاشمی، مهدی سجاده‌چی و سجاد نوروزی مهمان اصلی برنامه بودند.

سیدضیا هاشمی در این نشست مطرح کرد: آقای مخملباف کتابی به نام «هنر اسلامی» نوشته است که مرحوم غلامحسین ساعدی تئاتر «اتللو در سرزمین عجایب» را بر مبنای آن نوشت و در آمریکا روی صحنه رفت. هنر اسلامی از دیدگاه آن زمان آقای مخملباف یک چنین چیزی بود و تندروی داشت. سینمای اسلامی تعریف داشت اما نه به صورت جدی بلکه متأثر از اجتماع و انقلاب بود.

وی ادامه داد: واقعیت این است که آن اتفاق در حوزه هنری هم خیلی منجسم ادامه نیافت و ما با فاصله کوتاهی به سراغ آثاری رفتیم که مخاطب هم داشته باشد، مانند فیلم «بایکوت» که در عین حال با نگاه ایدئولوژیک ساخته شد. «توجیه» هم که اولین اثر حوزه بود، همین نگاه ایدئولوژیک آقای مخملباف را داشت. اثری که روشنفکران قبول نداشتند اما مردم به شدت استقبال کردند، «سفیر» و بعد «توبه نصوح» بود. استقبال از این فیلم‌ها هم بسیار بود هرچند سینمای مردمی نبود بلکه از جنس همان سینمای اتوبوسی بود که عرض کردم و مخاطبانی را که آن زمان تاکنون سینما را تجربه نکرده بودند با خود از مساجد و محله‌ها به سینما آورد.

این سینماگر با اشاره به اینکه مدیریت دهه ۶۰ از ترس گروه فشار به سینماگران فشار وارد می‌کردند، مطرح کرد: پارادوکس‌های زیادی در آن زمان وجود داشت به عنوان مثال نسبت به حجاب رفتارهایی می‌کردند که در آینده دیدیم اعتقاد خودشان هم نبود. پس بنابراین در بحث تولید نگاه خاص داشتند. همچنین با جمشید هاشم‌پور سر تراشیده به شدت مخالف بودند، جرم می‌دانستند یعنی کسی نباید به سراغ او می‌رفت. البته مدیریت ابزاری خوبی داشتند اما در تولید موفق نبودیم و نهایتاً ۵۰ اثر می‌ساختیم. اگرچه منظورم این نیست که باید اثر بیشتری تولید می‌کردیم بلکه می‌خواهم بگویم حساب شده نبود.

هاشمی با اشاره به اینکه ظلمی که آقای فخیم‌زاده درباره آن حرف زد، بسیار زیاد بود، مطرح کرد: این افراد قدرت کامل داشتند. میرحسین موسوی نخست‌وزیر وقت، به دوستان اختیارات کامل داده بود. آقای خاتمی وزیر ارشاد پشت مدیران وقت بود و دوستان هر کاری دوست داشتند، انجام می‌دادند. این ظلم‌ها واقعی بوده است. من به یاد دارم که سال ۶۳ یا ۶۴ وقتی در حوزه هنری از این مساله عصبانی بودیم، به دیدار نخست وزیر رفتیم و گفتیم ما فیلم می‌سازیم اما دیگر پروانه نمی‌گیریم. حوزه هنری آن زمان آنقدر قدرت نداشت و حتی فیلم زیادی هم تولید نمی‌کرد اما تا دلتان بخواهد جوانانی با اراده و پررو بودیم. دوستان دست به اقداماتی می‌زدند که اعتقادی به آن نداشتند اما برای بقای خود مجبور بودند، چنین کنند. در حال حاضر به نظر می‌رسد ممنوع‌الکاری زیاد است و دلایل سیاسی هم دارد اما مدلی که آن زمان داشتیم، عجیب بود و اصلاً نمونه‌های امروزی به اندازه ابعاد حذف آن دوره نیست.

هاشمی در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه آقای مخملباف فیلمنامه «بایکوت» را در سال ۵۷ نوشته بود، تصریح کرد: اسم اولیه اثر «مریم و واله» بود که مخملباف آن را به دوستان زیادی برای ساخت پیشنهاد داده بود. بعدها مصطفی رخ‌صفت و رضا تهرانی ایشان را در حوزه هنری جذب می‌کنند که «توجیه» در سال ۶۰ ساخته می‌شود. همچنین ایشان یک فیلم دیگری می‌سازد که هیچکس نمی‌داند؛ «شکار شکارچی» که مزخرف‌ترین اثر مخملباف است!

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.