شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۲

محسن نفر:

موسیقی بی کلام احساس خالص است که به مخاطب منتقل می‌شود

محسن نفر

سینماپرس: یک آهنگساز، مدرس و نوازنده تار و سه تار ایرانی گفت: اگر فوج جوانان به سمت موسیقی اصیل و هویت‌دار ایرانی نمی‌آیند، همان چند نفری که می‌آیند اهمیت خود را دارند کما اینکه همان‌ها می‌توانند بر جامعه مخاطبان اثرگذار باشند. منتها باید با صبوری، شکیبایی و پشتکار زیاد به نتیجه مطلوب رسید.

به گزارش سینماپرس، محسن نفر، آهنگساز، پژوهشگر، مدرس موسیقی و نوازنده تار و سه تار این روزها البوم جدید بی کلامی به نام «زار» را به بازار موسیقی عرضه کرده است که حوزه هنری نیز اخیرا برای این آلبوم نشستی ترتیب داد. «نفر» نوازنده تار آلبوم‌های وصل مستان، شمس الضحی، باغ ارغوان، یاد یار، فکر نو، یاس، خاکستری، آبی و سرگردان است و حال نیز آلبوم بی کلام دیگری به بازار داده است. وی به چندین پرسش خبرنگار آنا پاسخ داد.

** درباره آلبوم «زار» برایمان بگویید چند قطعه هنری دارد و دارای چه ماهیتی است؟

این آلبوم تک نوازی است، چند قطعه در آن اجرا شده و بیش از هجده ترک دارد. در این تک نوازی‌ها سعی کردم جلوه‌های برجسته موسیقی خودمان اعم از عرفان، حماسه و همان جوش و خروش احساسی را به مخاطب منتقل کنم که امیدوارم موفق عمل کرده باشم.

اندیشه این کار متضمن ۵۱ سال تلاش و زحمت بنده بوده یعنی از زمانی که وارد عرصه موسیقی شدم تا به الان.

** چرا آلبوم بی کلام؟

انسان در لحظاتی دوست دارد که احساساتش پاسخ داده شود و از مرز کلام عبور کند، یعنی در جایی دیگر کلام نمی‌تواند خواسته‌اش را تأمین و برآورده کند، بلکه می‌خواهد خالص احساسات باشد. موسیقی می‌تواند متضمن رساندن این احساسات خالص باشد، زمانی که کلام با احساسات متقن می‌شود، بخشی از ارسال این احساسات را کلام بر عهده می‌گیرد و شنونده یا مخاطب قدری کار را به تعارف می‌گذرد یعنی کار باور نهایی نمی‌شود، اما موسیقی بی کلام احساس خالص است که به مخاطب منتقل می‌شود.

** چرا نام آلبوم «زار» است؟

بشر در مرحله‌ای قرار دارد که اگر بخواهد به دور و اطرافش نگاه کند، بدون اینکه ناامید و مأیوس شود پیشرفت‌های زیادی داشته و در آینده خواهد داشت، از حیث معنوی، مادی و ظاهری اینها خوب است اما به آنچه که پشت سرش گذشته که نگاه می‌کند، خیلی برایش خوشایند و خندان نیست. به هرحال طبیعت در حال نابودی است و بشر در مرحله از بین رفتن قرار دارد، قدرت‌های بزرگ به کوچکترها زورگو می گویند و هنرمند هم فرزند زمانه خود است و نمی‌تواند نسبت به این مسائل بی توجه باشد. حال هر چقدر هم که ابراز شادی کند که البته به لحاظ انبساط خاطر خوب است و اشکالی ندارد، اما شادمانی‌های بی جهت غفلت از اوضاع و احوال بشر می‌آورد.

بهرحال بنده هم به عنوان کسی که در حوزه هنر سابقه‌ای دارد خواستم این نکته را بگویم که حال واقعی انسان در این قطعات نهفته است. حال ممکن است در آینده هم اگر شرایط مناسب شود و اتفاقاتی بیافتد، آثار با کلام هم داشته باشم.

** برای نسل جوانی که خیلی حوزه موسیقی هویت دار و اصیل ایرانی را نمی‌شناسد و کسی هم تلاشی برای شناساندن آن به آنها نمی‌کند و همین نسل جوان کشیده شده به سمت موسیقی غربی که هویتی هم ندارد، آیا امیدی برای بازگشت به سمت موسیقی ایرانی برای این نسل هست؟

امید که همیشه هست. انجام همه این کارها بنا بر سرچشمه لایزال امید است، هر خدمتی که می‌شود برای نسل جوان باید انجام داد تا این آب رفته به جوی بازگردد.

اما دو نکته هست، یکی اینکه باید کار صحیح و سخن نیکو مکرر گفته شود، همانطور که در آیه قرآن نیز به پیامبر گفته شده؛ فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ یعنی تذکر بده، هنرمند هم به نیابت از پیامبران باید تذکر بدهد، چون کسی که نقش پیامبران را می‌تواند در این دوره بازی کند، هنرمندان هستند که همه چشم و گوش‌ها سمت آنهاست. پس او باید حرف خوب بزند و هر چقدر هم که بیشتر حرف بزند، جای دور نمی‌رود و فایده دارد بالاخره گوشی پیدا می‌شود که بشنوند و اصل هم بر کیفیت است نه کمیت!

اگر فوج جوانان سمت موسیقی اصیل و هویت دار نمی‌آیند، اما همان چند نفری که می‌آیند اهمیت خود را دارند و بعد بر دیگران می‌توانند تأثیرگذاری داشته باشند. ضمن اینکه قطره قطره جمع گردد، همانطور که غرب آرام آرام به این حجم از مخاطب رسید، الان هم باید حرف خوب گفته شود و انتظار نباید داشت که صحنه فقط برای حرف‌های ناخوب باز باشد، باید حرف‌های خوب هم گفته شود و با صبوری و شکیبایی و پشتکار زیاد بتوانیم به نتیجه صحیح برسیم.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.