شنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۷

سید ضیاء هاشمی:

تا زمانی که تفکر دوقطبی کردن «خانه سینما» در رویارویی با دولت‌ها راهبرد این خانه را رقم بزند قصه همین قصه است و غصه همین غصه!

سید ضیا هاشمی

سینماپرس: سید ضیاء هاشمی با انتشار یادداشتی با عنوان «خانه سینما از پای بست ویران نبود!» نوشت:

به گزارش سینماپرس، متن یادداشت سید ضیاء هاشمی در روزنامه اعتماد روز شنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ منتشر شد به این شرح است: حدود چهار دهه از عمر تاسیس خانه سینما می گذرد. بنیانگذاران دولتی این مجموعه در سال ۱۳۶۹ و بعدها اولین هیئت مدیره انتصابی از جمع سینماگرانی بودند که سینمای دهه ۶۰ و جریانات پیرامونی آن در کنترل و تحت تاثیر آنها بود.
بنا به آنچه در اولین اساسنامه خانه سینما آمده این موسسه به منظور پوشش دست اندرکاران سینما، صیانت از حقوق آنها و پیگیری امور رفاهی سینماگران در تعامل با دولت تاسیس شده است. موضوعی که متاسفانه طی سالهای بعد و متاثر از فضای سیاست زده جامعه آرام آرام از الویت های مدیران خانه سینما خارج شد تا جاییکه در مقاطعی تصویری که از خانه سینما و اعضا اثرگذار آن به جامعه منتقل می شد در حکم یک حزب سیاسی بود تا یک نهاد مدنی صنفی با رویکرد غیر سیاسی.
بارها شاهد بودیم که نامزدهای انتخاباتی از ریاست جمهوری تا مجلس و این اواخر شورای شهر همواره در تلاش بودند تا جریان حاکم در خانه سینما را با خود همراه کنند. حضور بازیگران و چهره های سینمایی در میتینگ های سیاسی و هواداری، امضا بیانیه ها، ایراد سخنرانی ها و اعلام مواضع احساسی و شورانگیز، حکایت از عینیت جبهه سیاسی هنرمندانی داشت که اولا بعنوان مراجع اجتماعی از تمام ظرفیت خود به نفع گروه یا نامزد خاص درحال بهره برداری بودند و ثانیا با شکل گیری غیرمحسوس برخی محافل در خانه سینما بعنوان کانون همگرایی فکری و عملی سینماگران، جریان مذکور هدایت و راهبری میشد.
این فرایند تاجایی پیش رفت که ستاد هنرمندان برای نامزدهای خاص، مملو بود از سینماگرانی که در حلقه های جریان ساز صنوف خانه سینما و بعضا بدنه مدیرتی آن نقش بسزایی ایفا می کردند. این تغییرات رویکردی به نفع جریان سیاسی خاص پیامی را به دولتمردان منتقل می کرد که خانه سینما بعنوان یک نهاد اثر گذار اجتماعی می تواند به نوعی سرنوشت سیاسی متفاوتی را برای آنها رقم زند. برای دولت هایی که با این حمایت ها برسر کار آمده بودند، خانه سینما بعنوان فرصت قلمداد می شد و حمایت تمام قد آنها از خانه سینما به نوعی قدردانی از اقدامات برای جلب آرا مردمی بود و اما این همه ماجرا نبود، چرا که دولت هایی که مواضع سیاسی خانه سینما در پی حمایت از نامزد رقیبشان بود، پس از پیروزی و استقرار در دولت، خانه سینما را در حکم تهدید بالقوه ای میدیدند که اولا بطور آشکارا مخالف دولت مستقر و سیاست های آن است و ثانیا در صورت تقابل وزارت ارشاد چه از حیث حمایت و چه ایجاد محدودیت این نهاد بعنوان یک مرکز تجمعی مشروع و محبوب جامعه، در نقطه مقابل دولت خواهد ایستاد و با هم افزایی سایر قوای سیاسی رقیب، علم ضدیت را برخواهند داشت. این یعنی تبدیل یک نهاد صنفی رفاهی به یک پایگاه سهم خواهی در رویارویی با دولت ها.
این روند تا جایی پیش می رود که حتی کار به تعطیلی موقت خانه سینما توسط دولت غیرهمسو، شما بخوانید "رقیب سیاسی"، می کشد. اقدامی که طبیعتا با واکنش های تند سینماگران روبرو گردید ولی دولت با پافشاری بر تصمیم خود تا اخرین روز عقب نشینی نکرد. به تبع دولت بعدی که برخوردار از حمایت سینماگران بود حتی در شعارهای تبلیغاتی نامزد مورد حمایت، مساله تعطیلی خانه سینما و وعده دولت مبنی بر بازگشایی آن را در لیست شعارها و برنامه های اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی خود قرار داد، این حرکت خود گواه متقنی ست در کنار ده ها دلیل دیگر مبنی بر تاثیر گذاری و تاثیر پذیری این نهاد در هماورد سیاسی حاکم بر جامعه.
خلاصه کلام اینکه خانه سینمای آرمانی همه ما سینماگران، نهادی بود که بتواند به دور از التهابات سیاسی بعنوان یک مامن، حامی تک تک سینماگران باشد. نهادی جمعی که برقراری عدالت صنفی، امنیت شغلی، پوشش های خدمات بیمه ای و رفاهی، رفع مساله بیکاری و آینده نگری مبتنی بر عقلانیت مبنا و مدار تصمیم گیری در آن باشد؛ نه رقیب انگاری برخی دولت ها، گرو کشی و سهم خواهی های حزبی و گروهی.
امروز خانه سینما بیش از هرزمانی نیاز به آرامش و امنیت دارد. امروز مشارکت کمتر از ۲۰ درصد اعضا در انتخابات های مجامع صنفی حکایت از ناامیدی و انفعال سینماگرانی دارد که روزی با هزار دلبستگی و شوق و شعور پای خانه سینما ایستادند.
تا زمانی که تفکر دوقطبی کردن خانه سینما در رویارویی با دولت ها، راهبرد این خانه را رقم بزند، تا زمانی که تقابل و زور آزمایی با دولت ها مبنای نسخه های عملیاتی و تعاملی خانه سینما باشد و تازمانی که حلقه انحصار در خانه شکسته نشود همچون ۲۰ سال گذشته که مدیریت خانه در اختیار ۵ نفر و ۱۳ سال آن که در ید تنها ۲ نفر بوده است، قصه همین قصه است و غصه همین غصه!
بزرگترین خطای نابخشودنی مدیران و راهبران فکری و عملی این دهه ها در خانه سینما تبدیل این نهاد صنفی به یک محفل و پایگاه سیاسی بود و تا زمانی که اصلاح ساختاری، خانه سینما را از این انحراف بزرگ به اهداف اولیه خود برنگرداند، در برهمین پاشنه خواهد چرخید.
یادمان نمی رود خانه ما از پای بست ویران نبود!
سید ضیاء هاشمی
تهیه کننده

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.