چهارشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۹

سینماگران از دلایل ضعف فیلمنامه در سینمای ایران می گویند؛

بی توجهی به ژانرهای متنوع، کاسبکاری در سینما، افتادن در دام کلیشه و تکرار کمدی های مبتذل و یا آثار سیاه نما دلایلی برای ضعف فیلمنامه در سینمای ایران/ فیلمنامه مهم ترین رکن و مظلوم ترین بخش در سینما

خودسیانی-عباسی-کایدان-خیام-سجاده چی-شبانی-سیفی آزاد-دری-تراب بیگی-ژکان-یثربی-شرکاء-صلح جو-تجار-محمدی فر-قنبری-کیمیایی

سینماپرس: تعدادی از فیلمنامه نویسان، کارگردانان و منتقدان سینمای کشور متذکر شدند: معضل اصلی سینمای ایران تهیه کنندگان کاسبکاری هستند که تنها در پی کسب منافع خویشند! این تهیه کنندگان هستند که خط مشی تولید فیلم ها را مشخص می کنند و سینما را به این حال و روز انداخته اند؛ این دسته از سینماگران تأکید کردند: سینمای ما دارای مشکلات عدیده فنی و ساختاری است و... باعث شده تا روز به روز شاهد معضلات بیشتر در سینما باشیم!

به گزارش سینماپرس این سوأل که نقش و تاثیر فیلمنامه در بازار سینمای ایران تا چه میزان است بارها مطرح شده و پاسخ های متعددی به آن داده شده است؛ بارها برخی از مدیران سینمایی و حتی اهالی سینما تدکید کرده اند معضل اصلی و مهم سینمای کشور فقدان فیلمنامه خوب و مناسب است اما مشخص نیست منظور آن ها از معنای «خوب» چیست؟ چه کسی می تواند در این حوزه تخصصی که نیاز به دانش و تجربه بدهد با یک عنوان «خوب» یا «بد» دست به قضاوت بزند؟ آیا اصولاً تمام مشکلات سینمای ایران و دلیل اصلی عدم استقبال مردم از سینماها بر گردن فیلمنامه نویسان است؟ در همین رابطه با ۱۷ تن از فیلمنامه نویسان، کارگردانان و منتقدان سینمای کشور خانم ها و آقایان: علی خودسیانی، پیمان عباسی، بابک کایدان، داود خیام، مهدی سجاده چی، فرزانه شبانی، رحمان سیفی آزاد، سیدجلال الدین دری، مهدی تراب بیگی، علی ژکان، چیستا یثربی، آنتونیا شرکاء، طهماسب صلح جو، راضیه تجار، وحیده محمدی فر، رهبر قنبری و پولاد کیمیایی گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.

علی خودسیانی فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون در خصوص معضل فقدان فیلمنامه خوب در سینمای ایران گفت: معضل اصلی سینمای ایران تهیه کنندگان کاسبکاری هستند که تنها در پی کسب منافع خویشند! سینما در اختیار فیلمنامه نویسان نیست که همه مشکلات را متوجه آن ها می‌کنیم! این تهیه کنندگان هستند که خط مشی تولید فیلم ها را مشخص می کنند و سینما را به این حال و روز انداخته اند. الآن تعداد تهیه کنندگان به دردبخور و فیلمنامه نویسان بین المللی را ببینیم کدام تعدادشان بیشتر است؟ نقص اساسی سینمای ما تهیه کنندگان هستند. تهیه کنندگانی که تحت هر شرایطی فقط در پی منافع هستند می خواهند فیلم شان اکران شود. کوتاه می آیند سر مواضع شان نیستند و فقط می خواهند سود کنند.

پیمان عباسی فیلمنامه نویس سینما در این باره به سینماپرس گفت: الآن چند سالی است سینمایی مد شده که بنده اسم آن را سینمای «خاک سفید» گذاشته ام که در آن همه دنبال نشان دادن لایه های زیرین بدبختی های افراد جامعه هستند! این تهیه کنندگان هستند که روی این موج سوار شده اند و فیلمنامه نویسان را مجبور می کنند که تنها در این وادی مبادرت به نگارش فیلمنامه کنند! پس مقصر اصلی تکرار و عدم خلاقیت و نوآوری در فیلمنامه ها فیلمنامه نویسان نیستند و تهیه کنندگانی هستند که تنها به کسب منافع مادی خود می اندیشند. سینمای «خاک سفید» از «ابد و یک روز» شروع شد و «دوزیست» و «سه زیست» و امثال آن همه در پی آن می روند تا لایه های زیرین بدبخت های اجتماع را با تفکرات خود در فیلمنامه های شان بگنجانند و هیچ نوآوری ندارند و ول کن این ماجرا هم نیستند!

بابک کایدان فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون در این خصوص متذکر شد: اگر برخی معتقدند فیلمنامه ای خوب نیست چرا تهیه کننده و کارگردان آن اثر را تولید می کنند و چطور مدیران به آن فیلمنامه مجوز ساخت می دهند؟ بی شک اگر فیلمنامه ای از نظر استانداردهای سینمایی دارای ضعف باشد نباید مجوز ساخت بگیرد یا هیچ تهیه کننده ای حاضر به تولید آن شود! بنده معتقدم اینکه برخی افراد می خواهند فیلمنامه نویسان را مقصر اصلی عدم استقبال مردم از فیلم ها بدانند از اساس کار ناعادلانه است! اگر فیلمنامه نویسان کاربلد نیستند و فیلمنامه های شان خوب نیست از آن سو هم ما قطعاً شاهد کارگردانان و تهیه کنندگان کارنابلدی هستیم که نمی توانند تشخیص دهند چه اثری خوب و چه اثری بد است!

مهدی سجاده چی رئیس کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران در خصوص معضل فقدان فیلمنامه خوب در سینمای ایران گفت: معضل اصلی سینمای ایران آن است که افراد غیرمتخصص اغلب نگارش فیلمنامه ها را بر عهده دارند و متأسفانه ضعف های ناشی از این اتفاق به نام فیلمنامه نویسان تمام می شود. شما همین الآن بروید از اوج و فارابی بپرسید چند پروژه ای که قرار است به زودی تولید کنند قراردادش با نویسنده است؟ قطعاً این آمار بسیار اندک است! این اتفاق درد دارد که هر کارگردانی ادعای نگارش فیلمنامه دارد و نهادهای دولتی هم به راحتی با او قرارداد امضا می کنند.

داود خیام نویسنده و کارگردان سینما خاطرنشان کرد: قطعاً فیلمنامه در میزان استقبال مردم از سینماها بی تأثیر نیست اما نمی توان تمام مشکلات را به گردن فیلمنامه و فیلمنامه نویسان انداخت! بنده معتقدم فقدان سرمایه گذاری مناسب برای توسعه زیرساخت های هنرهفتم و بی توجهی به ژانرهای گوناگون باعث افول سینما شده است. ما گونه های سینمایی را در کشورمان از دست داده ایم. شرایط به گونه ای است که اغلب فیلمسازان و تهیه کنندگان به سمت تولید فیلم های اجتماعی و کمدی رفته اند و به ژانرهای دیگر بی توجهند و بدیهی است که با این شرایط میزان مخاطبان سینما به شدت دچار ریزش شود.

رحمان سیفی آزاد فیلمنامه نویس سینما به سینماپرس گفت: متأسفانه ما با پدیده عجیبی مواجه شده ایم که کم سواد ترین و نادان ترین افراد به خود اجازه می دهند نظرات شاذ راجع به فیلمنامه بدهند؛ این اتفاق به شدت آسیب زا است! مشکل عمده ما در سینمای کشورمان این است که هیچ وقت دنبال حل مسأله نیستیم و تنها دنبال پیدا کردن مقصریم و تا این نگاه و رویه مان را تغییر ندهیم هیچ اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد. مشکل اصلی سینمای ایران سلیقه محور بودن است! تعدادی آدم بر اساس چارچوب های ذهنی و تفکری که دارند یک فیلمنامه را قضاوت می کنند و به آن واژه خوب یا بد را اطلاق می کنند. در اظهارنظر آن ها دانش کمترین بخش را به خود اختصاص داده و از این رو ملاک این نوع ارزیابی نیز نمی تواند مورد توجه باشد.

فرزانه شبانی عضو هیأت مدیره کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران در خصوص معضل فقدان فیلمنامه خوب در سینمای ایران گفت: معضل اصلی سینمای ایران تهیه کنندگانی هستند که اغلب در پی تولید آثار طنز و کمدی اند و برایشان استاندارد بودن یک فیلمنامه مهم نیست و تنها دنبال فروش فیلم های شان هستند و همین باعث شده برخی به غلط به این باور برسند که مشکل اصلی امروز سینما فیلمنامه ها و فیلمنامه نویسان هستند! متأسفانه بسیاری از ژانرها در سینمای کشورمان طالب ندارند و به همین علت اغلب فیلمنامه ها تکراری شده! برخی فیلمنامه ها مجوز نمی گیرند و برخی دیگر به مذاق تهیه کنندگان خوش نمی آیند و از این رو ما با فیلمنامه هایی اغلب تکراری در سینمای کشور روبرو هستیم.

سیدجلال الدین دری فیلمنامه نویس و کارگردان سینما متذکر شد: ساختار سینمای ایران بیمار است و بدیهی است در این ساختار معیوب فیلمنامه خوب دیده نشود! حتی در خرید فیلمنامه هم ما شاهد یک سیستم معیوب هستیم به عنوان مثال فارابی فیلمنامه می خرد اما آن ها را نمی سازد و فیلم های دیگری به جای آن ها ساخته می شوند. پرسش اینجا است که اگر آن فیلمنامه های خریداری شده خوب هستند چرا تولید نمی شوند و اگر بد هستند چرا خریداری می شوند؟ فقدان برنامه ریزی و سیاست گذاری دقیق سینما را از مسیر اصلی اش منحرف کرده است؛ هر مدیری به سازمان سینمایی می آید یا نگاه سیاسی خود را در سینما حاکم می کند یا نگاه مخاطب محور عام دارد؛ اغلب مدیران با سینمای کمدی موافقند در صورتی که ریشه سینما و وظیفه سینما شاد کردن مردم نیست. قطعاً خوب است فیلم کمدی در سینما وجود داشته باشد اما نه به آن معنا که همه سینما بخواهد کمدی شود.

مهدی تراب بیگی فیلمنامه نویس سینما خاطرنشان کرد: برخی از مدیران سینمایی و اهالی سینما معتقدند فقدان فیلمنامه خوب معضل اساسی این روزهای سینما است! اصولا تعریف فیلمنامه خوب چیست؟ به طور کلی هر فیلمنامه واجد دو بخش اساسی است یکی ساختار و دیگری محتوا؛ ساختار متکی به قواعد داستان گویی است که طبیعتاً شامل عناصر معینی است و رعایت آنها خلق اثری استاندارد را تضمین می کند. از آن سو محتوا نیز به عنوان بن مایه ی فکری بیش از آنکه صرفاً به خود نویسنده مربوط باشد به جهان کارگردان ارتباط دارد که از روح زمانه و خواست مخاطب تغذیه می شود و به طور خلاصه می توان آن را با عنوان موضوع و ایده به حساب آورد. فیلمنامه نیز مثل بخش های دیگر سینما، نیاز به تخصص و مهارت دارد اما از آنجا که عموم مردم با قصه گویی آشنا هستند و به نوعی کهن ترین و باستانی ترین بخش هنر سینما همین عنصر قصه است که سرچشمه ی آن را تا عصر غارنشینی هم می توان دنبال کرد و پیشینه ای هزاران ساله به آن بخشید، روی همین حساب به نظر می رسد که عموم مردم با حوزه ی آشنایی مواجه اند که اظهار نظر در آن چندان به تخصص نیاز ندارد.

علی ژکان کارگردان و فیلمنامه نویس سینما در خصوص معضل فقدان فیلمنامه خوب در سینمای ایران گفت: اینکه برخی افراد همه اشکالات سینما را به دلیل فقدان فیلمنامه خوب می دانند برداشت درستی نیست؛ قطعاً معضلات اساسی سینما به گردن فیلمنامه نویسان نیست! مشکلات سینمای ما دلایل بسیار متعددی دارد که فیلمنامه نویسان در آن جایگاه چندانی ندارند. یکی از دلایل تکراری شدن فیلم های ما و عدم استقبال مخاطبان از سینما سانسور سلیقه ای است؛ در واقع ممیزی سلیقه ای باعث عدم تولید آثار خلاقانه و متنوع می شود و همین مسأله به تنهایی باعث دوری بخش گسترده ای از مردم نسبت به سینما شده است.

دکتر چیستا یثربی مدرس دانشگاه، منتقد و فیلمنامه نویس سینما و کارگردان تئاتر به سینماپرس گفت: تا قبل از دهه ۹۰ فیلمنامه ارزش داشت اما رفته رفته تهیه کنندگان و کارگردانان ترجیح دادند همسر و فرزندان و آشنایان شان نگارش فیلمنامه ها را در دست بگیرند و همین باعث شد تا سینمای ایران روز به روز بیشتر دچار افول و نزول شود! مردم به دلیل فیلم ها و قصه های ضعیف و تکراری ترجیح می دهند به سینما نروند و از سوی دیگر متولیان سینما نیز تدبیری برای توجه به فیلمنامه های ارزشمند ندارند. سینمای ایران از زمانی دچار تنزل شد که ما جمله احمقانه «سینمای ایران به فیلمنامه نویس نیاز ندارد» را به کرات شنیدیم! درد این است که برای تهیه کنندگان فرقی ندارد چه کسی فیلمنامه بنویسد آن ها فقط می خواهند درآمد داشته باشند ولو اینکه در فیلمنامه های شان به شعور و فهم مخاطب توهین کنند.

آنتونیا شرکا منتقد سینما و مدرس دانشگاه در گفتگو با سینماپرس اظهار داشت: ساده انگاری سینماگران اعم از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان نسبت به فیلمنامه و سیاست گذاری های مدیران سینمایی و برخی سخت گیری های افراطی باعث افت و نزول فیلمنامه شده است و اگر وضعیت به همین منوال پیش برود وضعیت این حوزه روز به روز بدتر از گذشته خواهد شد. متأسفانه کوتاهی فیلمنامه نویسان بسیار زیاد است؛ فقدان مطالعه و تحقیق در خصوص موضوعات مختلف یکی از دلایل افت فیلمنامه ها در سینمای ایران است. از سوی دیگر ما با برخی کارگردانان در سینمای کشورمان روبرو هستیم که خودشان می خواهند یک تنه همه کارهای فیلم شان را انجام دهند؛ یعنی هم کارگردانی کنند هم فیلمنامه بنویسند هم تدوین اثرشان را انجام دهند و... این در حالی است که هریک از این کارها تخصص ویژه خود را طلب می کند و نباید این چنین با فیلمنامه و به طور کل مقوله سینما اینطور ساده انگارانه برخورد شود.

طهماسب صلح جو منتقد سینما در خصوص معضل فقدان فیلمنامه خوب در سینمای ایران گفت: افرادی که به راحتی عنوان می کنند یک فیلمنامه «خوب» یا «بد» است چقدر درام را می شناسند و چه میزان شناخت علمی از سینما دارند؟ کسانی که این قبیل سخنان را به زبان می آورند آیا به صورت دیمی این جملات را می گویند یا خودشان نویسنده هستند و دستی بر قلم دارند؟ بنده معتقدم تمامی کسانی که این نوع جملات را به کار می برند از مدیران گرفته تا اهالی سینما و... تنها حرف هایی را که برخی کارشناسان در رسانه ها مطرح کرده اند به صورت طوطی وار تکرار می کنند و خودشان هیچ شناخت و آگاهی از فیلمنامه و حتی سینما ندارند!

راضیه تجار نویسنده مطرح و مدرس خانه داستان فرهنگسرای انقلاب متذکر شد: کسانی که مدعی اند عدم استقبال مردم از سینما به دلیل ضعف فیلمنامه است از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند! اینکه تمام ضعف ها و گناه ها را به گردن فیلمنامه نویسان بیندازیم اصلاً درست نیست و قطعاً تمامی دست اندرکاران سینما از مدیران سینمایی گرفته تا سازندگان آثار در مورد سهیم و دخیل هستند. متأسفانه برخی از تهیه کنندگان و سرمایه گذاران تنها در پی آثار طنز سطحی هستند که مردم را بخنداند و سرگرم کند؛ در واقع آن ها تنها در پی بازگشت سرمایه و رسیدن به سودهای هنگفت هستند و همین مسأله باعث تولید آثار به شدت سطح پایین در سینما شده است.

وحیده محمدی فر فیلمنامه نویس سینما به سینماپرس گفت: فیلمنامه مهم ترین رکن و مظلوم ترین بخش در سینمای ماست و هیچ کس نمی تواند همه اشکالات موجود در سینما را چون از قشر از بقیه مظلوم تر است گردن فیلمنامه نویسان بیندازد! گاهی از این همه لحن جلف و رنگ و بوی ابتذال در فیلم ها خجالت می کشم!

رهبر قنبری کارگردان سینما در خصوص معضل فقدان فیلمنامه خوب در سینمای ایران گفت: برخی تهیه کنندگان و مدیران سینما خط و ربط فیلمنامه ها را مشخص می کنند از این رو ضعف های آشکار و نهان فیلم ها لزوماً به گردن فیلمنامه نویسان نیست! علاوه بر این عده ای از سرمایه گذاران معلوم الحال و مجهول الحال نیز وجود دارند که اصولاً اندیشه و خرد برایشان در سینما بی معنا است و تنها در پی دستیابی به منافع اقتصادی و... هستند و تأثیر شگرفی بر سطحی نگری در فیلم ها داشته و دارند. شما نگاهی به سینمای اجتماعی بزنید! اغلب موضوعات اجتماعی در سینمای ما بدل به یک جوک شده اند چرا که مدیران تابع الگوی دهه ها قبل هستند و نمی خواهند نگرش جدیدی در فیلم ها وجود داشته باشد در واقع مدیران یک الگوی خاص در ذهن دارند و بر اساس آن حرف می زنند.

پولاد کیمیایی بازیگر و کارگردان سینما به سینماپرس گفت: اینکه برخی عنوان می کنند معضل اصلی سینمای ایران، فیلمنامه است یک شوخی بیشتر نیست چرا که سینمای ما دارای مشکلات عدیده فنی و ساختاری است و از سوی دیگر ممیزی گسترده و... باعث شده تا روز به روز شاهد معضلات بیشتر در سینما باشیم. این روزها علاقه به نوشتن در بین جوانان زیاد شده و نسل جدید و طرح و ایده های خوبی دارند که باید به آن بها داده شود اما متأسفانه استعدادها در حال قربانی شدن هستند و کسی از جوانان حمایت نمی کند؛ در واقع عده ای که سال های سال است بر سر سفره سینما نشسته اند حاضر نیستند کنار بکشد تا نسل جوان جای آن ها را بگیرد و سینما را شکوفا کند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.