چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۵

فرهاد بشارتی:

«نمایشنامه‌خوانی» یک گونه اجرای نمایش است که معمولاً هزینه‌های اجرای صحنه‌ای را ندارد!

فرهاد بشارتی

سینماپرس: فرهاد بشارتی که روز سه‌شنبه ۲۷ اردیبهشت در نمایشنامه‌خوانی «خواستگاری» به عنوان نقش‌خوان حضور داشت، معتقد است کرونا رابطه مخاطب تئاتر با نمایشنامه‌خوانی را مخدوش کرد.

به گزارش سینماپرس، فرهاد بشارتی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که روز سه‌شنبه ۲۷ اردیبهشت در نمایشنامه‌خوانی «خواستگاری» بر مبنای نمایشنامه‌ای از آنتوان چخوف که در حوزه هنری اجرا شد حضور داشت، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این تجربه گفت: دفتر طنز حوزه هنری به‌عنوان متولی طرح «لبخند صحنه» یک سری نمایشنامه‌های کمدی را انتخاب کرده‌اند تا در زمان‌های مختلف به‌صورت نمایشنامه خوانی اجرا شود. من پیش‌تر در ۲ کار «آواز قو» و «در انتظار گودو» نتوانستم همراه باشم اما در نمایش «خواستگاری» که اجرای آن نیاز به لهجه گیلکی هم داشت، پذیرفتم و با صلاحدید دوستان در خدمت پروژه بودم.

وی افزود: رضا گیلانپور کارگردان این نمایشنامه‌خوانی از همشهری‌های ما است که در دوران دانشگاه هم هم‌دوره بودیم و تا به امروز هم سال‌های سال است همکاری مشترک داشته‌ایم و به خوبی با یکدیگر آشنایی داریم. من در این نمایشنامه‌خوانی نقش «غلامحسین خان» را ایفا کردم که یکی از ملاکین شمالی است. نمایشنامه با نگاهی به نمایشنامه «خواستگاری» به قلم آنتوان چخوف نوشته شده است و به نوعی ایرانیزه شده همان نمایش است که با همان حال و هوا و همان شخصیت‌ها داستان را در شمال ایران و فضای شالی‌کاری روایت کند.

این بازیگر درباره داستان نمایش هم توضیح داد: ماجرای آن مربوط به خواستگاری یکی از مالکان از دختر مالک دیگر است که بر سر مسائل مختلف دعوا و درگیری‌هایی میان آن‌ها شکل می‌گیرد. مجدد آشتی می‌کنند و دوباره مسأله دیگری به وجود می‌آید. در پایان هم به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسند و ناتمام کار تمام می‌شود. بیشتر یک طنز موقعیت است که در مواردی طنز کلامی هم دارد و مربوط به آداب و رسوم ملاکین روسیه در آن زمان‌ها دارد که در این متن ایرانی و به تعبیری گیلانی شده است و ما هم با لهجه گیلکی آن را اجرا کردیم. به‌عنوان یکی از ملاکین، من هم نقش کوچکی در این اجرا داشتم.

بشارتی درباره وفاداری متن ایرانی به نسخه اصلی نمایشنامه هم گفت: متن بسیار به نسخه اصلی وفادار است و همین‌طور که متن را می‌خوانید و گوش می‌دهید، همان متن اصلی به خاطرتان می‌آید. آنتوان چخوف به‌نوعی متن‌هایی جهانی دارد که تاریخ مصرف هم ندارند و انگار آنچه نوشته است مربوط به تمام دنیا و تمام آداب و رسوم‌های دنیاست. گیلان هم به نوعی نزدیک به روسیه آن زمان بوده است و آداب و رسوم ملاکین و زمین‌داران هم با هم قرابت داشته است. به همین دلیل این متن ایرانی گویی همان متن آنتوان چخوف است و کار بسیار به نسخه اصلی وفادار است. صورت ریتمیک هم پیدا کرده و از تکنیک‌های تعزیه و سیاه‌بازی و تخت‌حوضی در آن بهره گرفته شده است.

این بازیگر درباره فضای طنز این کار هم گفت: این نمایش پیش‌تر اجرای عمومی و صحنه‌ای داشته که مخاطبی که آن کارها را دیده باشد احتمال دارد برای نمایشنامه‌خوانی آن هم آمده باشد. آن‌ها هم که کار صحنه‌ای را ندیده بودند، به واسطه آواهای موسیقایی حال و هوای تازه‌ای کار برای‌شان داشت و دیالوگ‌ها هم روی آن‌ها تأثیر می‌گذاشت تا به کار جذب شوند.

وی درباره بی‌رغبتی مخاطبان نسبت به نمایشنامه‌خوانی در قیاس با اجرای صحنه‌ای هم توضیح داد: پیش از کرونا داشت اتفاق‌های خوبی رخ می‌داد اما این بیماری بار دیگر یک گسست ایجاد کرد و مجدد ارتباط‌ها از بین رفت. ان‌شاءالله مجدد شاهد جاافتادن نمایشنامه‌خوانی باشیم چراکه در هر حال یک گونه اجرای نمایش است که معمولاً هزینه‌های اجرای صحنه‌ای را ندارد. نمایشنامه‌خوانی با چند جلسه تمرین و بدون نیاز به نورپردازی، دکور، لباس بازیگران و مسائلی از این دست می‌تواند اجرا شود و تماشاگر می‌تواند در حال و هوای کار قرار بگیرد. این حرکت، حرکت قشنگی است که کم‌کم با تبلیغات خوب می‌تواند در میان مخاطبان جا بیفتد و جزو عادات مردم هم بشود.

بشارتی افزود: در عرصه جهانی هم همین رویکرد نسبت به نمایشنامه خوانی وجود دارد کمااینکه در اجراهای رادیویی-صحنه‌ای در جشنواره فجر هم شاهد همین ضعف استقبال از سوی مخاطبان هستیم. بالاخره مخاطب دوست دارد یک اجرای کامل را تماشا کند و اینگونه نباشد که تنها شنونده دیالوگ‌ها باشد. بالاخره نمایش وقتی روی صحنه می‌رود با نورپردازی و طراحی لباس و گریم، یک کار کامل است که مخاطب هم آن را ترجیح می‌دهد. امیدواریم که کارهای ما بتواند با مخاطبان ارتباط بیشتری برقرار کند.

این هنرمند درباره بودجه اندک اختصاص پیدا کرده به نمایشنامه‌خوانی در قیاس با اجراهای صحنه‌ای هم گفت: طبیعتاً اینجا تعداد جلسات تمرین هم کمتر است و به نسبت اگر حساب کنیم بودجه‌اش باید کمتر از اجرای صحنه‌ای هم باشد. در حد و اندازه خودش معتقدم بودجه این طور کارها چندان مهم نیست و مهم این است که کارها به گونه‌ای اجرا شود که مخاطبان از آن راضی باشند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.