یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۵

جواد انصافی:

مهم‌ترین راهی که می‌توانست «سیاه‌بازی» را جهانی کند بحث «نوروز» بود/تنها هنرمندانی که بی‌صنفند ماییم!

جواد انصافی

سینماپرس: جواد انصافی، نویسنده، کارگردان و بازیگر نمایش‌های شادی‌آورِ سنتی، معتقد است مسئولان و متولیان فرهنگی و هنری، نمی‌خواهند سیاه‌بازی وجود داشته باشد و چشم دیدن هنرمندانِ این عرصه را ندارند و هرکاری می‌کنند تا آن را از بین ببرند، ولی روی‌شان نمی‌شود رسما این موضوع را اعلام کنند.

به گزارش سینماپرس، جواد انصافی، از چهره‌های شناخته‌شده نمایش‌های آیینی و سنتی و سیاه‌باز پیشکسوتی است که در میان مردم بیش از هر کدام از شخصیت‌هایی که خلق کرده است با نام عَبدُلی شناخته می‌شود.

این بازیگر، در بیستمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی که امروز (یکشنبه ۲۱ آذر) به پایان می‌رسد، به عنوان نویسنده، کارگردان و بازیگر با نمایش «عروس فراری» حضور داشت.

آن‌چه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفت‌وگویی است با جواد انصافی درباره وضعیت نامناسبِ امروزِ نمایش‌های آیینی و سنتی و به ویژه سیاه‌بازی در کشور که به گفته او، بسیاری از مسوولان فرهنگی، چشم دیدن آن‌ها را ندارند!

نقش خانواده انصافی در تولید نمایش «عروس فراری»

جواد انصافی در پاسخ به این سوال که «عروس فراری» به عنوان نمایشی با هنرنمایی خانواده انصافی، چگونه شکل گرفت، به خبرآنلاین چنین می‌گوید: «هنگامی که تصمیم به تولید نمایش «عروس فراری» گرفتیم، شرایط، شرایط کرونا بود و اوضاع چندان مناسب نبود. در نتیجه قصه را به گونه‌ای نوشتم که با حضور اعضای خانواده‌ام قابل اجرا باشد و خودم، دو پسرم؛ امیرمحمد و امیرحسین و همسرم؛ فروغ یزدان‌عاشوری در محور اجرا قرار گرفتیم چون خودمان می‌توانستیم روی قول خودمان حساب کنیم و به خودمان اعتماد داشتیم. تمرین‌های اولیه شروع شد تا به وضعیتی رسیدیم که از نظر خودمان قابل قبول بود و از آن‌جا بود که باقی بچه‌ها دانه‌دانه اضافه شدند. ما تمرین‌ها را رج می‌زدیم، طوری که باز هم در هر نوبت از تمرین که در خانه خودمان برگزار می‌شد، بیشتر از چهار نفر نبودیم و فقط بازیگرانی که در آن نوبت از تمرین نقش داشتند، حاضر می‌شدند. در پایان نیز تمرین‌های نهایی‌مان با حضور همه بازیگران برگزار شد تا در نهایت به اجرا رسیدیم.»

اجرا مقابل دوربین اصلا خوب نیست

او در جواب این که شیوه برگزاری بیستمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی را چگونه می‌بیند و نظرش نسبت به اجرا در مقابل دوربین و ضبط اثر و بارگذاری آن در سایت به جای اجرا در مقابل تماشاگر چیست، چنین می‌گوید: «به نظرم اصلا خوب نیست و اجرا مقابل تماشاگر چیز دیگری است. ما در اجرا مقابل تماشاگر به واسطه واکنش آنی او در لحظه می‌فهمیم که راه را اشتباه رفته‌ایم یا درست و او با ما ارتباط برقرار کرده یا نه و آن‌چه را گفته‌ایم درک و دریافت کرده است یا خیر و کار را همان لحظه اصلاح می‌کنیم. به بیان دیگر چون بداهه‌گویی می‌کنیم، بارها پیش آمده است که موضوعی را مطرح کرده و چون واکنشی از تماشاگر نگرفته‌ایم، درجا چیز دیگری گفته‌ایم. به همین دلیل به نظرم اجرای تئاتر مقابل تماشاگر، هرگز با اجرای تئاتر مقابل دوربین قابل مقایسه نیست و دومی، پنجاه درصدِ اولی است اما متاسفانه این‌ها حتی با این پیشنهاد که اگر می‌خواهید اجرای ضبط‌شده را روی سایت قرار دهید، ضبط با حضور تماشاگر انجام شود تا اجرا بسته به واکنش او پیش برود نیز موافقت نکردند.»

کمک‌هزینه‌ها، پاسخ‌گوی هزینه‌های اجرا نیست

نویسنده، کارگردان و بازیگر میان‌پرده‌های «عبدلی و اوستا» در جواب این سوال که آیا کمک‌هزینه ۱۰ میلیون تومانی بیستمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی پاسخ‌گوی هزینه‌های تمرین و اجرای «عروس فراری» بود یا خیر، با بیان این که تا این لحظه تنها نیمی از این کمک‌هزینه پرداخت شده است می‌گوید: «بود اما به این دلیل که خانوادگی کار کردیم؛ همسرم، فروغ یزدان‌عاشوری طراحی و دوخت لباس و طراحی صحنه را بر عهده داشت و پسرهایم، امیرمحمد و امیرحسین دو نقش اصلی را. در نتیجه چون خودمان کارهایمان را کردیم، هزینه‌هایمان کم‌تر شد اما قطعا برای دیگران این‌گونه نیست و مسئله مهم در این میان این است که این‌ها، اساسا می‌خواهند جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی را جمع کنند و روی‌شان نمی‌شود رسما بگویند.»

می‌خواهند جمع‌مان کنند، ولی روی‌شان نمی‌شود

از انصافی می‌پرسیم براساس چه دلایلی می‌گوید مسئولان می‌خواهند جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی و اساسا این‌گونه از نمایش و زیرشاخه‌های آن از جمله سیاه‌بازی را جمع کنند و روی‌شان نمی‌شود و او می‌گوید: «دلایلش را دانه‌دانه برایتان می‌گویم. اول این که جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی در گذشته به صورت سالانه برگزار می‌شد و از یک مقطع زمانی به بعد تصمیم گرفتند دوسالانه‌اش کنند به این بهانه که بودجه ندارند اما معنی‌اش چه بود!؟ این که ما، شما را نمی‌خواهیم.»

او ادامه می‌دهد: «مدتی گذشت و گفتند شما که اکثرا پیرِ کارید و با هم رفیقید، پس رقابت چه معنایی دارد!؟ و این‌طور شد که جایزه‌ها را هم برداشتند؛ همان یک سکه و دو سکه و سه سکه‌ای را که می‌دادند. در حالی که این سکه‌ها، عامل ایجاد انگیزه برای جوان‌ها بود، وگرنه برای ما که سن‌مان بالا بود، اهمیتی نداشت و صادقانه می‌گویم که همه با هم رفیق بودیم و این جوان‌ها بودند که بالاخره تشویقی می‌شدند و احساس می‌کردند دیده شده‌اند و به آن‌ها اهمیت داده شده است. برداشتن جوایز چه معنایی داشت باز هم جز این‌که ما شما را نمی‌خواهیم و چشم دیدن‌تان را نداریم؟»

این‌ها، اساسا می‌خواهند جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی را جمع کنند و روی‌شان نمی‌شود رسما بگویند

انصافی می‌افزاید: «مدتی گذشت و گفتند کمک‌هزینه‌هایتان هم نصف شده است. دلیلش چه بود!؟ این که ما شما را نمی‌خواهیم! من راحت می‌گویم و بقیه روی‌شان نمی‌شود این را بگویند. الان هم که همه سالن‌های تئاتر باز شده است، همچنان به ما گفته‌اند فیلم اجراهایتان را در سایت بگذارید. مگر می‌شود سالن‌ها باز باشد و جشنواره مجازی!؟ این یعنی چه!؟ باز هم یعنی این که ما شما را نمی‌خواهیم و دوست داریم جمع‌تان کنیم آن هم با بهانه‌هایی مثل این که کارتان ضعیف است. ضعیف است!؟ چون اجازه نمی‌دهید مقابل تماشاگر اجرایش کنیم و طبیعی است که همان‌طور که اشاره کردم، نصف آن چیزی را می‌بینید که در صورت اجرا در مقابل تماشاگر می‌دیدید.»

مخالفت با زبان تند و تیز سیاه

از جواد انصافی می‌پرسیم این «نمی‌خواهیم» ‌تان گفتن‌های مسئولین چه میزان از مخالفت‌شان با سیاه‌بازی و ترس‌شان از شخصیت سیاه و زبان تندوتیز او در انتقاد برمی‌خیزد و او می‌گوید: «خیلی. چون خیلی از مسئولین اصلا چیزی در مورد سیاه‌بازی نمی‌دانند و در اشتباهند. اگر خاطرتان باشد، فروردین همین امسال بود که گفتند سیاه‌کردن صورت حاجی‌فیروز در کارناوال‌های شهرداری تهران ممنوع و «احتمال برداشت نژادپرستانه از رنگ چهره حاجی‌فیروز» دلیل تصمیم شهرداری تهران اعلام شده است. ما چه گفتیم؟ گفتیم نژادپرستی و مسخره‌کردن یعنی چه!؟ سیاه، کاراکتر مثبتی است که حق‌وحقوق مردم را طلب می‌کند. آن‌وقت شما می‌گویید ما در حال دست‌انداختنِ سیاهانیم!؟ به هیچ وجه! این‌ها بهانه‌های محتلف پیدا می‌کنند و چون زِبِلَند و نمی‌خواهند از زبان خودشان مطرح شود، گفتنش را به آدم‌های ناآگاه و بی‌ارتباط با موضوع می‌سپارند تا پاسخ‌های ما پس از طرح مسئله به آن سمت سرازیر شود.»

ما تنها هنرمندانی هستیم که سندیکایی نداریم و بی‌خانه و بی‌صنفیم در حالی که مکان‌های بسیاری هست که می‌توانند در اختیار ما بگذارندش تا در آن سیاه بازی اجرا کنیم اما نمی‌خواهند

او تصریح می‌کند: «خودِ من، در جوابیه‌ای که نوشتم اشاره کردم که اصلا این‌گونه نیست و سیاه ما پیرو خطِ سیاه‌وش است و سیاه‌وش، اسطوره پاکی است؛ او چشم‌پاک است و به ناموس کسی نظر ندارد و راست‌گو است حتی اگر به ضررش باشد. سیاه ما، وشش را، صورتش را سیاه می‌کند تا به درجه سیاه‌وش برسد، درجه‌ای که می‌تواند با آن از آتش گذر کند. پس درجه سیاه‌وش این‌قدر بالاست و سیاه ما به خونخواهی سیاه‌وش است که قرمز می‌پوشد اما این‌ها این چیزها را نمی‌دانند، ناآگاهند و برای خود چیزهای دیگری می‌پرانند. کلا هم نمی‌خواهند سیاه‌بازی باشد، چون برایشان مانند حرکت روی لبه تیغ است. سیاه از همه انتقاد می‌کند و این‌ها چون نمی‌توانند کنترلش کنند می‌خواهند کلا جمعش کنند.»

از جواد انصافی می‌پرسیم زبان تند و تیز مبارک و انتقاداتش از وضعیت موجود چه میزان در خواستنی نبودنش از سوی مسئولین موثر است و او می‌گوید: «این‌ها قضیه را سیاسی می‌بینند در صورتی که اجتماعی است. یعنی موضوعی که ما می‌گوییم انتقاد سازنده است. وقتی از مشکلات جامعه می‌گوییم، این‌ها باید به فکر فرو روند و چاره‌ای بیندیشند و چون نمی‌توانند چاره کنند قضیه را سیاسی و در واقع مصداق چوب را که برمی‌داری گربه‌دزده خودش فرار می‌کند، عمل می‌کنند.»

جایی برای سیاه‌بازی نیست

جواد انصافی در جواب این که همان‌طور که می‌دانیم سیاه‌بازی در ایران ۳ مکان دائمیِ اجرا شامل تئاترهای نصر و دهقان و موزه آب‌انبار را در اختیار داشته ولی حالا هیچ خانه و سالن ثابتی برای اجرا ندارد، می‌گوید: «بله، دقیقا. ما هیچ جای ثابتی برای سیاه‌بازی نداریم در حالی که به عنوان مثال تالار هنر مکان ثابت اجرای تئاتر کودک‌ونوجوان است یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فقط میزان آثاری برای یک گروه سنی مشخص است و تنها کسانی که جایی ثابت برای اجرا ندارند ما هستیم. حتی تنها هنرمندانی که سندیکایی ندارند و بی‌خانه و بی‌صنفند ماییم در حالی که مکان‌های بسیاری هست که می‌توانند در اختیار ما بگذارندش اما نمی‌خواهند.»

او در پایان در جواب این سوال که نقش جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی در احیای سیاه‌بازی چه میزان است؟ می‌گوید: «قطعا نقش دارد و می‌تواند تاثیرگذار باشد اما راهش را بسته‌اند. مهم‌ترین راهی که می‌توانست سیاه‌بازی را جهانی کند بحث نوروز بود. نوروز را ۱۲ کشورِ عضوِ اکو جشن می‌گیرند و این جشن یک سال در ایران برگزار شد. محور اصلی ما در این جشن، عمو نوروز و حاجی فیروزند؛ این‌ها محور سیاه‌بازی‌اند و می‌توانستند مطرح شوند. من حتی در مورد این قضیه کتاب دارم؛ و در «نوید بهار(نمایش سیاه‌بازی نوروز و پیروز)» تمام موضوعات نوروز را به صورت علمی بررسی کرده‌ام.»

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.