یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۶:۳۵

مدیرعامل صندوق اعتباری هنر:

اعضا به خاطر کرونا خسته هستند و دیگر حوصله اعتراض را ندارند/توانسته‌ایم موضوع «حمایت» را تبدیل به یک «مطالبه» جدی کنیم!

سیدحسین سیدزاده در نشست رسانه‌ای مدیرعامل صندوق اعتباری هنر

سینماپرس: مدیرعامل صندوق اعتباری هنر از مجموعه‌های پرچالش وزارت ارشاد ضمن ارائه گزارشی از روند فعالیت‌های این مجموعه در ماه‌های اخیر به برخی انتقادات درباره وعده‌های مطرح شده در دوران کرونا، پاسخ گفت.

به گزارش سینماپرس، یکی از مهم‌ترین و حاشیه‌سازترین مسائلی که اهالی فرهنگ و هنر چه در گذشته و چه در سال‌های اخیر با آن رو به رو بوده و هستند، فقدان یک جایگاه مناسب شغلی در قوانین دولتی است که تاکنون به آنها آسیب‌های فراوانی وارد کرده که چه به لحاظ اجتماعی و چه به لحاظ صنفی شرایط بسیار دشواری را پیش رویشان قرار داده است.

در همین چند سال وعده‌ها و قراردادها و تفاهم نامه‌های متعددی به امضا رسید اما متاسفانه آنطور که باید مورد توجه دولتمردان قرار نگرفت تا کلاف پیچیده «جایگاه شغلی هنرمندان و اهالی فرهنگ» همچنان پیچیده و سردرگم باقی بماند.

فقدان برخورداری از مزایای یک فرد «شاغل» از منظر قانونی، یکی از مهم‌ترین و استراتژیک‌ترین مواردی است که اکنون اهالی فرهنگ و هنر با آن روبه‌رو هستند و با توجه به رشد و گسترش فعالیت‌های این عرصه در تمام سطوح آن، نگرانی‌های موجود در این صنف را افزایش داده، نگرانی‌هایی که به طور حتم با پرداخت مستمری‌های بسیار ناچیز در برابر تورم سرسام‌آور و اوضاع اقتصادی این سال‌ها و مواردی شبیه به آن حل نشده و ضرورت دارد تا در این زمینه فکری اساسی بر پایه قوانین و مقررات موجود و البته مصوبات مجلس شورای اسلامی شود.

به هر ترتیب آنچه مشخص است اینکه این سال‌ها، سال‌های خوبی برای هنرمندان، اهالی فرهنگ و فعالان رسانه‌ای در جهت تامین امنیت شغلی‌شان نبوده است؛ از یک سو تعطیلی پروژه‌های فرهنگی هنری به جهت مسائل اقتصادی و شیوع بیماری کووید ۱۹ و از سوی دیگر فقدان قوانین مناسب برای استخدام نیروهای فرهنگی و هنری در مجموعه‌های دولتی و غیردولتی مرتبط با فرهنگ و هنر که جای بازنگری اساسی دارد، موجب شده که وضعیت روشنی را برای تامین امنیت شغلی و بهبود اوضاع هنرمندان توانیم ترسیم کنیم.

در این شرایط مجموعه‌ای به نام «صندوق اعتباری هنر» از مجموعه‌های تابعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سال‌های زیادی است برای حمایت از هنرمندان، نویسندگان و روزنامه نگاران تاسیس شده و در این سال‌ها نیز به تناسب افزایش تعداد هنرمندان و اهالی فرهنگ با چالش‌های زیادی رو به رو بوده که قطعاً مباحث مرتبط با بیمه تامین اجتماعی، بیمه تکمیلی، برخورداری از تسهیلات مالی و اخیراً «هنر کارت» از اصلی‌ترین این مباحث بوده‌اند.

«صندوق اعتباری حمایت از نویسندگان، روزنامه‌نگاران و هنرمندان» یا همان «صندوق اعتباری هنر» ۱۲ مرداد ماه سال ۱۳۸۲ با هدف حمایت از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه کشور بنا به پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی براساس تکلیف برنامه سوم توسعه و در راستای سیاست انتقال بخشی از تصدی‌های دولتی با تصویب هیات وزیران رسماً تشکیل شد.

این مجموعه فعالیت خود را از فروردین ماه ۱۳۸۳ در ساختمانی متعلق به موسسه فرهنگ و توسعه واقع در خیابان آرژانتین آغاز کرد. در نخستین سال فعالیت ۷۵۶ نفر از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه کشور به عضویت این صندوق درآمدند. البته بر اساس آنچه در معرفی این مجموعه عنوان شده، «صندوق» موسسه‌ای غیردولتی و غیرانتفاعی دارای شخصیت مستقل است که زیر نظر هیات امناء اداره شده و در حال حاضر سید عباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، محسن جوادی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حسین انتظامی معاون وزیر و رییس سازمان سینمایی کشور، محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید مجتبی حسینی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرتضی کاظمی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور اقتصاد فرهنگ، جلال رسول‌اف مدیرعامل سابق بانک آینده، مجید قاسمی مدیرعامل بانک پاسارگاد و مهدی کرباسیان مدیرعامل سابق موسسه ایمیدرو اعضای هیات امنا را تشکیل می‌دهند. این در حالی است که سید حسین سیدزاده مدیرعامل، وحید باقری حیدرآبادی نایب رییس هیات مدیره، منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما، شهرام گیل آبادی مدیرعامل خانه تئاتر، حمیدرضا نوربخش مدیر عامل خانه موسیقی نیز اعضای هیات مدیره را تشکیل می‌دهند.

ساماندهی حمایت از جامعه نویسندگان، روزنامه‌نگاران و هنرمندان و تبدیل حمایت‌های مقطعی متکی بر منابع مالی مردمی و غیردولتی، حمایت از خلاقیت‌ها و نوآوری‌ها در حوزه فرهنگ و هنر و شناسایی، جذب و هدایت استعدادها در حوزه فرهنگ و هنر، جذب سرمایه‌ها و تامین منابع مالی جدید برای توسعه فعالیت‌ها در حوزه فرهنگ و هنر، توسعه مرحله‌ای کمیت و کیفیت حمایت‌ها منطبق با اولویت بندی اعضاء و نیازها و افزایش تدریجی تعداد افراد تحت پوشش از اهدافی است که در وظایف قانونی صندوق اعتباری هنر تعریف شده‌اند.

در بحث «حمایت‌های توسعه‌ای» نیز ایجاد شرایط مساعد برای اعطاء تسهیلات اعتباری و وام بانکی جهت خلق آثار فرهنگی، هنری، سینمایی و مطبوعاتی، مشارکت در تولید آثار فرهنگی هنری، سینمایی و مطبوعاتی با آن‌ها، کمک به اعضا برای دریافت وام و تسهیلات اعتباری به منظور ایجاد اشتغال، توسعه و اشاعه فرهنگ و رونق کسب و کارهای فرهنگی و هنری، ضمن دارا بودن توجیه اقتصادی کسب و کار و مشارکت در تولید آثار فرهنگی و هنری، سینمایی و مطبوعاتی ثبت شده به منظور حمایت از پدیدآورندگان آن‌ها ضمن در نظر گرفتن بعد اقتصادی از جمله مواردی است که روی آن در فعالیت‌های صندوق اعتباری هنر تاکید شده است.

صندوق اعتباری هنر در بخش «حمایت‌های بیمه‌ای» که شامل اعضایی است که هیچ گونه ارتباطی با بیمه نداشته باشند، موضوعاتی چون بیمه تامین اجتماعی، نقص عضو و از کارافتادگی، جبران خسارت غیرارادی، تسهیلات دریافتی جهت فعالیت‌های اقتصادی در عرصه‌های فرهنگی، هنری و مطبوعاتی، بیمه تکمیلی درمان، حوادث و عمر، حمایت‌های معیشتی و تامین آتیه، پرداخت مقرری یا کمک مستمری به افراد مشمول، کمک مستمری از کارافتادگی، کمک مستمری سالمندان، کمک هزینه معالجه، کمک‌های مالی اضطراری به صورت بلاعوض و کمک‌ها و وام‌های ضروری (خرید مسکن، جعاله، هزینه تحصیلات، ازدواج و …) مورد توجه قرار گرفته‌اند.

همین مواردی که اشاره گذرا به آن در این مقدمه ضروری به نظر می‌رسید، بهانه‌ای شد تا در ماه‌های پایانی دولت دوازدهم به سراغ سید حسین سید زاده مدیرعامل صندوق اعتباری هنر برویم تا از او درباره کم و کیف فعالیت‌های این مجموعه در چند ماه گذشته و به‌ویژه در دوران فراگیری بحران کرونا برویم. این گفتگو قطعاً بازتاب دهنده بخشی از اتفاقات و رویدادهای مرتبط با این نهاد زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است اما به دلیل ارتباط مستقیمی که اصناف مختلف هنری با مدیریت مجموعه دارند می‌تواند پاسخ دهنده برخی از ابهاماتی باشد که طی ماه‌های اخیر بازتاب رسانه‌ای هم داشته است.

اگرچه همچنان باید پذیرفت که حضور یک صندوق با اعتبارات محدود در یک مجموعه عریض و طویل چون وزارت ارشاد با ساختار فعلی هیچ گاه پاسخگوی مناسبی برای بهبود جایگاه شغلی هنرمندان و اصحاب فرهنگ نیست و لازم است تا مجموعه‌های ذی‌نفع با اتکا به الزامات قانونی و پشتیبانی‌های مجلس به فکر اجرایی شدن یک نظام صنفی واحد در حوزه فرهنگ و هنر باشند، شرایطی که در این چند ساله مطرح شد اما هیچ گاه عملی نشد.

آنچه می‌خوانید حاصل یک گفتگوی صریح یک ساعت و نیمه با سیدحسین سیدزاده مدیرعامل صندوق اعتباری هنر است؛ آنچه بیان شد، موضوعاتی است که می‌تواند با ثبت در تاریخ رسانه‌ای کشور، دورنمایی کلی را از فعالیت این مجموعه به مخاطبان ارائه دهد.

* آقای سیدزاده بد نیست در همین ابتدا گزارش اجمالی از روند فعالیت‌های انجام گرفته در مجموعه تحت مدیریتان طی این چند ماه را ارائه دهید. البته چندی پیش در نشست خبری که در فرهنگسرای نیاوران انجام شد، گزارش‌های لازم را ارائه داده بودید، پس مقصود من همین چند ماه اخیر مرتبط با روزهای کرونایی است که اتفاقاً فکر می‌کنم با چالش‌ها و واکنش‌های مثبت و منفی زیادی هم رو به رو بودید؟

بهتر است در همین ابتدا برای پاسخ به پرسش شما به ارائه گزارشی از فعالیت‌های صندوق با آغاز سال ۱۴۰۰ بپردازم. ما در فروردین ماه سال جاری بود که کارمان را با اهدای یک عیدی آغاز کردیم که بر اساس پرداخت مبلغ سه میلیون تومان در دو نوبت به تمامی هنرمندان دارای «هنرکارت» بود. این مبلغ هم برای هنرمندانی که دارای مدرک درجه یک هنری بودند به ۵ میلیون تومان افزایش یافت. بعد از این پرداختی نیز ما پرداخت حق بیمه سه ماه اول سال جاری اهالی فرهنگ و هنرمندان را نیز تقبل کردیم که بر اساس آن حق بیمه رقمی نزدیک به ۴۰ هزار نفر از تمامی افرادی که تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی صندوق اعتباری هنر هستند، توسط مجموعه صندوق پرداخت می‌شود.

در مجموع آنچه که ما در ابتدای سال جاری به عنوان فعالیت حمایتی انجام دادیم، رقمی معادل ۱۷۰ میلیارد تومان بار مالی داشت که برای شروع سالی که بودجه آن‌چنانی در اختیارمان نبود می‌تواند دربرگیرنده تعهد بسیار بالایی باشد که قطعاً برای مجموعه صندوق اعتباری هنر افتخاری است که توانسته در حد و اندازه‌های خود به هنرمندان و اهالی فرهنگ و رسانه خدمت رسانی کند. البته شما به این فعالیت‌ها، در قالب «بودجه تکلیفی صندوق» برای پرداخت «حق بیمه تامین اجتماعی»، «حق بیمه تکمیلی»، «کمک هزینه‌های مستمری» و «وام‌های بلاعوض» را هم اضافه کنید که آن با رقم ۱۷۰ میلیاردی، رقمی حدود ۱۹۰ میلیارد تومان می‌شود که واقعاً بودجه بالایی است.

قطعاً و حتماً همچنان کاستی و نقص داریم و این اعتراف را می‌کنم که اعضا به خاطر کرونا خسته هستند و دیگر حوصله اعتراض را ندارند، اما امیدوارم ما شامل این یأس و خستگی نشده باشیم و این کمبود اعتراضات نشان از اقدامات ما باشد من اکنون نمی‌خواهم به عنوان نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در صندوق اعتباری هنر از عملکرد آن دفاع کنم، اما ارقامی که درباره آن توضیح دادم به قدری است که واقعاً پتانسیل تامین آن در کشور بسیار دشوار است اما فقط به جهت این هدف تلاش کردیم تا مبلغ تامین شود چون واقعاً توجه ویژه‌ای به حوزه فرهنگ و هنر بوده است.

به هر حال شما رسانه‌ای هستید و همه چیز را رصد می‌کنید، بنابراین درباره این توجه ویژه، می‌توانم ادعا کنم در این سه سال با وجود اینکه بدترین شرایط اقتصادی را داشتیم و کرونا هم ماجرا را به یک فاجعه اقتصادی نزدیک کرد، ما با کمترین اعتراض صنفی درباره عملکرد خودمان مواجه بودیم. البته تا آنجا که به خاطر دارم موارد اعتراضی هم بود که در قالب نامه سرگشاده یا مصاحبه منتشر شده اما آنچه مایلم در اینجا روی آن تاکید کنم تلاش تمامی مجموعه صندوق اعتباری هنر برای حمایت حداکثری از اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه بوده که دوست دارم به این مساله توجه شود.

اکنون در ایستگاه پایانی فعالیت‌های مجموعه صندوق اعتباری هنری قرار داریم و خدا را شاکرم که به لطف تلاش همکارانم در این مجموعه و لطف مخاطبان دیگر، شاهد اعتراضات گسترده سابق، از سوی هنرمندان نیستیم. به هر حال در دوره‌ای که بنده عضو هیات مدیره صندوق بودم، وضعیت دولت در شرایط بهتری بود و ما ارتباطات موثرتری داشتیم، اما در همان دوران نیز ما بارها شاهد اعتراضات گسترده‌ای از سوی هنرمندان و اعضای اصناف بودیم که درباره حق بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی و مواردی از این دست انتقاد می‌کردند، اما برای من باعث افتخار و خوشحالی است که به واسطه حمایت‌های وزارت ارشاد، تلاش همکاران، برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته و البته همراهی هنرمندان شریف کشورمان در صنوف مختلف هنری، فرهنگی و رسانه‌ای فضای کار به سمتی هدایت شد که اعتراضات صنفی در مواجهه با عملکرد صندوق به حداقل برسد.

قطعاً و حتماً همچنان کاستی و نقص داریم و این اعتراف را می‌کنم که اعضا به خاطر کرونا خسته هستند و دیگر حوصله اعتراض را ندارند، اما امیدوارم ما شامل این یأس و خستگی نشده باشیم و این کمبود اعتراضات نشان از اقدامات ما باشد. البته این را هم می‌دانیم که در مجموعه اهالی حوزه‌های مختلف فرهنگ و هنر افرادی نیستند که به این سادگی کوتاه بیایند چرا که برای من این امری ثابت شده است که این بزرگواران برای احقاق حقوق صنفی خود تحت هیچ شرایطی کوتاه نیامده و نهایت تلاششان را برای رسیدن به هدف انجام می‌دهند. شرایطی که امیدوارم بنده و همکارانم خدمتگزار شایسته‌ای برای آنها بوده باشیم.

* انگیزه‌ای برای قرار دادن اصحاب فرهنگ و هنر در مقابل یک نهاد دولتی ندارم، اما طی این مدت شاهد بوده‌ام که چه در رسانه‌ها و چه در گپ‌وگفت‌های اداری و غیررسمی صندوق اعتباری هنر با چالش‌ها و واکنش‌هایی رو به رو بوده که برخی از آنها به اتفاقات خارج از مجموعه مدیریت صندوق باز می‌گردد، چالش‌هایی که طبیعتاً مدیرعاملش را با مدیران وزارت ارشاد روبه‌رو می‌کند و می‌تواند دربرگیرنده نکاتی باشد که اگر مایل باشید، بد نیست درباره برخی از این چالش‌ها هم صحبت کنیم...

من پیشنهاد می‌کنم مقداری این زاویه دید و تمرکز شما روی مواجهه صندوق با وزارت ارشاد را کمی گسترده‌تر کرده و آن را به خارج از وزارت ارشاد تعمیم دهیم. ما اکنون در کشورمان بیش از ۱۰۰ نهاد فرهنگی داریم که بسیاری از آن‌ها با بودجه‌های بسیار کلان در میدان فعالیت‌های فرهنگی و هنری کشور حضور دارند. اما پرسش من اینجاست. کدامیک از این مجموعه‌ها یک ریال اقدام حمایتی انجام می‌دهند؟ کدامیک از این مجموعه‌ها که از چشمه فرهنگ و هنر بهره برداری می‌کنند، ساز و کار حمایتی داشته‌اند؟ در اینجا اصلاً منظورم این نیست که این نهادها بیایند و به هنرمند پول بدهند. من می‌گویم این نهادها حتی در مقابل حقوق اثری که تولید می‌شود مسئول هستند.

اتفاقاً چندی پیش گروهی پیش من آمدند و انتقادی داشتند مبنی‌بر اینکه صداوسیما محصولاتشان را پخش می‌کند بدون اینکه نه حمایتی داشته باشد و نه حتی برای پخش این آثار از این گروه اجازه بگیرند. جالب اینکه همین گروه از جمله مجموعه گروه‌های فعال در حوزه موسیقی آیینی مذهبی است که صداوسیما آثارشان را رایگان روی آنتن می‌برد. اینها و بسیاری از موارد دیگر همان چالشی است که شما سئوال می‌کنید.

به عبارتی باید چنین گفت که وقتی مایل به حمایت نیستید، حداقل آسیب نزنید. حداقل قواعد را خراب نکنید. اگر کسی در پروژه شما کار می‌کند، آن هنرمند را در همان زمان تولید بیمه کنید و پذیرای مسئولیت باشد. اینها موضوعاتی است که متاسفانه باید گفت تقریباً وجود ندارد و اکنون تبدیل به چالشی شده که باید فکری به حال آن کرد. به عبارتی می‌توان گفت هیچکدام از این مجموعه‌ها در هیچ شکلی حمایت نمی‌کنند. بله این درست که تولید می‌کنند، اما به شرطی که این تولید حرفه‌ای باشد، زیرا «تولید حرفه‌ای» خودش حمایت محسوب می‌شود؛ ولی اگر غیرحرفه‌ای هدایت شود، همین به خودی خود آسیب زننده است.

وقتی من در جایی می‌خوانم و می‌بینم که هنرمند عزیزی مطالبات خود را حتی با زبان انتقاد از صندوق اعتباری هنر مطرح می‌کند، نه تنها ناراحت نمی‌شوم که برایم مایه خرسندی است که توانسته‌ایم موضوع «حمایت» را تبدیل به یک «مطالبه» جدی کنیم من در این مدت چندین بار با خبرنگارانی مواجه شده‌ام که رفته‌اند و در یک نهاد خبری یا روابط عمومی مشغول به فعالیت شدند، اما دست‌اندرکاران فلان نهاد بعد از اینکه مفت و مسلم از این قشر زحمتکش و تلاشگر کار کشیدند، آن‌ها را رها کرده و بدون پرداخت هیچ دستمزدی فرار را بر قرار ترجیح دادند و طوری هم عمل کردند که اعضای آن نهاد خبری ندانند باید به کجا برای شکایت مراجعه کنند. آیا این‌ها چالش نیست؟ متاسفانه این موضوع در حوزه‌های سینما و موسیقی و تئاتر و سایر رشته‌های فرهنگی دیگر هم دیده شده اما متاسفانه به دلایل فراوان طوری نبوده که بتواند پاسخگوی مطالبات به حق فعالان فرهنگ و هنر باشد.

چند وقت پیش بود که با خبرنگاری که انگشتش شکسته بود تماس تلفنی داشتم و دیدم که کمتر کسی احوالش را پرسیده بود. چه کسی مسئول این کم اهمیتی است؟ اینها مواردی است که در حوزه‌ای دیگر دیده نمی‌شود، چون در این حوزه‌ها رابطه ارگانیک وجود دارد و موجب می‌شود که مجموعه‌ها و نهادها از فرد آسیب‌پذیر به سهم خود حمایت کنند. اما آیا خوشنویسی، نقاشی و نوازنده موسیقی ما این رابطه را حس می‌کند؟

در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز این موضوع حمایت تا اوایل دهه هشتاد کمرنگ بود، اما بعد که موضوع حمایت مطرح شد، مباحث مرتبط با بیمه تامین اجتماعی در صندوق در اولویت قرار گرفت و کار تا به امروز ادامه پیدا کرد. البته پس از اینکه حضورم در این مجموعه جدی‌تر شد، من فقط یک تصمیم گرفتم. اینکه حمایت‌ها را تبدیل به یک «مطالبه» کنم و از همان ابتدا هم صحبتم با همکاران این بود که یک نویسنده، یک هنرمند، یک روزنامه‌نگار باید یک چیزهایی را نه به عنوان یک خواسته، که به‌عنوان یک مطالبه از دولت ببیند. اتفاقاً با تکیه روی همین رویکرد بود که قول دادم «هیچ هنرمندی نباید نگران هزینه‌های درمانش باشد» زیرا برای ایران عزیزمان بسیار شکل نامطلوب و زشتی دارد که نتواند هزینه درمان ۷۰ هزار هنرمند را تقبل کند. مگر این هزینه‌ها چقدر می‌شود؟ من فکر می‌کنم نه تنها عدد سنگینی نیست، بلکه حتی خرج بلیت هواپیمای بعضی از سازمان‌ها هم نمی‌شود. بنده تصور می‌کنم ما توانستیم با تمام چالش‌ها و مشکلات این رویه را جا بیندازیم و امیدوارم این روند بتواند به کمک شما اهالی رسانه استمرار و تبدیل به یک مطالبه جدی از سوی اهالی فرهنگ و هنر شود.

شاید باورش سخت باشد، اما وقتی من در جایی می‌خوانم و می‌بینم که هنرمند عزیزی مطالبات خود را حتی با زبان انتقاد از صندوق اعتباری هنر مطرح می‌کند، نه تنها ناراحت نمی‌شوم که برایم مایه خرسندی است که توانسته‌ایم موضوع «حمایت» را تبدیل به یک «مطالبه» جدی کنیم. پس چرا باید از این مطالبات ناراحت باشیم؟ اتفاقاً من خوشحال می‌شوم چون یک جریان مطالبه گری جدی ایجاد شده و دولت بالاخره باید مجبور به انجام کارهایی شود که وظیفه‌اش را به عهده دارد.

* من این را می‌توانم بپذیرم که «صندوق اعتباری هنر» تا حد زیادی توانسته متناسب با بودجه و ظرفیت‌ها، در حوزه حمایت گام‌های موثری بردارد، اما به نظر می‌آید بسته‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ویژه در شرایط کرونایی اصلاً متناسب با جایگاه ارزشمند اصحاب فرهنگ و هنر برای پوشش بخشی از مشکلات معیشتی آن‌ها نبود. به عبارتی می‌توان گفت علیرغم تمام این تلاش‌ها، کارنامه وزارت ارشاد در تامین بسته‌های حمایتی آنچنان که باید مورد قبول فعالان عرصه فرهنگ و هنر نبوده، از این منظر که فرآیند دریافت تسهیلات در سامانه «کارا» وزارت کار و یا تسهیلات دیگری که در وزارت ارشاد طراحی شده به قدری پیچیده و ناموفق بوده که من کمتر فعال فرهنگی هنری را سراغ دارم که توانسته باشد، از این تسهیلات بهره مند شود، گو اینکه اینکه همین بسته‌های بسیار محدود و ناچیز حمایتی تخصیص داده شده به صندوق اعتباری هنر آن هم در شرایط اقتصادی این روزها فقط برای رفع تکلیفی صورت گرفته که خوب می‌دانیم دردی از هنرمند دوا نمی‌کند.

من خودم را آن طرف میز می‌بینم و چون در ایستگاه آخر هستیم، می‌توانم پاسخ شما را بدهم. بله من هم با شما موافقم و واقعیت این است که به نسبت تخریبی که در روزهای کرونایی پیرامون همه مشاغل صورت گرفته، بسته‌های حمایتی ارشاد هم فاصله زیادی با واقعیت موجود دارد؛ منتها در این میان باید به چند موضوع توجه کنیم. اینکه مواجهه با کرونا یک مواجهه کاملاً غیرقابل پیش بینی بود که اصلاً نمی‌توان به عنوان یک «مشکل» به آن نگاه کرد. زیرا «مشکل» را می‌توان حل کرد. اما یک وقتی هست که شما با یک «معضل» روبه‌رو می‌شوی که نمی‌توان به مثابه یک «مشکل» با آن مواجه شد. چون معضل راه حل ندارد و باید نکات دیگری مورد توجه قرار گیرد که بتوانیم به پاسخ لازم برسیم.

واقعیت این است که به نسبت تخریبی که در روزهای کرونایی پیرامون همه مشاغل صورت گرفته، بسته‌های حمایتی ارشاد هم فاصله زیادی با واقعیت موجود دارد؛ منتها در این میان باید به چند موضوع توجه کنیم این را هم بگویم که هرکسی بگوید برای معضل راه حل دارد به اعتقاد من دروغ گفته، چون حل یک معضل به این سادگی‌ها نیست. درباره کرونا هم ماجرا مانند یک «معضل» پیش روی همه قرار گرفت و می‌توان چنین گفت که درباره کرونا دست ما خالی بود. از یک طرف ما هیچ منبعی برای جبران نداشتیم و از طرف دیگر به شرکت بیمه بدهکار بودیم؛ ما در این شرایط سخت با چند اقدام حق بیمه سه ماه اول سال ۹۹ را برای اعضا پرداخت کردیم که چیزی حدود ۳ میلیون تومان برای هر نفر می‌شد. حتی ممکن است این رقم در نگاه اول چیزی نباشد اما من خواهش می‌کنم این رقم را در برابر یارانه‌ای که دولت به افراد می‌دهد مقایسه کنید، آن وقت می‌بینید که این مبلغ با مقدار یارانه تخصیص یافته چند ماه برابری می‌کند.

من قصدی برای تبلیغ ندارم اما در همین شرایط سخت کرونایی غیر از اهدای مبلغ سه میلیون تومان برای همه اعضا که چندی پیش پرداخت شد، نهایت تلاشمان را انجام دادیم که علاوه بر رایگان کردن بیمه تکمیلی در قالب یک پروسه سه ماه در پرداخت وام نیز نهایت همکاری و مساعدت را در حد امکاناتمان انجام دهیم و فکر می‌کنم نزدیک به ۱۰ هزار نفر از اعضای صندوق، تسهیلات دریافت کردند. به هر حال ما یک سازمان کوچک در نظام اداری کشور هستیم و فکر می‌کنم باید با همین ابعاد هم کار را جمع می‌کردیم، بنابراین از شما می‌خواهم ما را در حد و اندازه خودمان ارزیابی کنید. من این را قبول دارم که میزان حمایت‌ها کم بود اما واقعاً از هیچی بهتر است که امیدوارم به میزان این حمایت‌های موثر افزوده شود.

* بودجه صندوق اعتباری در سال ۹۹ چه میزان بود؟

بودجه دریافتی صندوق اعتباری هنر در سال ۱۳۹۹ که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ما پرداخت کرد، ۸۸ میلیارد تومان بود جالب است بدانید که ما فقط ۹۰ میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بابت حق بیمه‌ها پرداختی داشتیم. در حقیقت هرچه تا به امروز انجام گرفته با رایزنی‌های فراوانی بوده که واقعاً بنده و همکارانم در صندوق اعتباری هنر روی آن متمرکز بوده و بودجه اصلی مجموعه را به این شکل هزینه کردیم.

البته چنین فضایی برای یک مجموعه حمایتی خیلی خطرناک است زیرا نشان دهنده این است که چقدر بودجه حمایتی ما ضعیف و غیرمتناسب است. ولی این یک واقعیت است که متاسفانه وجود دارد و امیدوارم روزی برای ارتقای آن یک کار جدی صورت پذیرد.

* اجازه بدهید پاسختان را نوعی فرافکنی ارزیابی کنم، چرا که این میزان مبالغ حمایتی که به آن اشاره داشتید را اصلاً نمی‌توان «حمایت» نامید. لطفاً به اهل فرهنگ و هنر حق بدهید که با ۳ میلیون تومان هدیه و موارد حمایتی چون خدمات بیمه‌ای که جزو وظایف ذاتی مجموعه وزارت ارشاد است، از فضای موجود نارضایتی داشته باشند و این اقدامات را حمایت نداند. چون اساساً کلیدواژه‌ای به نام «حمایت» در این مدت به ویژه ایام کرونایی تقریباً وجود نداشت؛ موضوعی که به نظر می‌آید وزارت ارشاد با اختصاص این هدایای حمایتی ناچیز از طریق صندوق اعتباری هنر به نوعی سعی در پوشش اشتباهات و کاستی‌ها دارد. در حالی که بنده تصور می‌کنم در اصناف دیگر حداقل چنین رویکردی وجود ندارد.

ببینید بخشی از مواردی که شما خارج از فعالیت‌های فرهنگی هنری کشور به آن اشاره داشتید، به ارتباط استخدامی افراد با آن صنف ارتباط پیدا می‌کند. مثلاً در حوزه آموزش و پرورش معلمان و کارمندان به عنوان یک صنف با وزارت آموزش و پرورش ارتباط استخدامی دارند. پس ممکن است این وزارت خانه برای کارمندانش پرداخت‌های فوق‌العاده‌ای داشته باشد که در همان رابطه استخدامی تعریف می‌شود، قاعده‌ای که در قالب حقوقی اش میان هنرمندان و وزارت ارشاد تعریف نشده است. البته یک نکته هم بگویم در همین صنف آموزش و پرورش هم اگر تا این حدی که شما به عنوان حمایت یاد می‌کنید، حمایتی وجود داشت، ما شاهد این همه تجمع معلمان و بازنشستگان برای احقاق حقوق صنفی شان نبودیم.

نظام حمایتی دولت در روزهای کرونایی تسهیلات یک میلیون تومانی برای مشاغلی شبیه ما بود که فعالانش استخدام جایی نیستند. اما بنده بر این باورم این میزان مبلغ اصلاً در شأن هنرمندان عزیز نیست این ماجرا در حوزه‌های کارگری هم به شکلی دیگر وجود دارد؛ یعنی کارگران عزیزی که تابع نظام استخدامی کارگری در بخش‌های دولتی و خصوصی هستند، شاید در روزهای کرونایی و در چارچوب همین رابطه استخدامی تشویق‌ها و حمایت‌های مالی داشته باشند که بنده در این حوزه هم چیز خاصی نمی‌بینیم. فقط می‌دانم بابت بیکاری کارگران عزیز در روزهای کرونایی از سوی سازمان تامین اجتماعی بودجه‌های حمایتی اختصاص داده شده است که آن هم در قواعد قانونی‌اش مورد توجه بودند.

نکته دیگر اینکه نظام حمایتی دولت در روزهای کرونایی تسهیلات یک میلیون تومانی برای مشاغلی شبیه ما بود که فعالانش استخدام جایی نیستند. اما بنده با احترام محض به تمام شاغلان این اصناف که همه باید در کنار هم برای توسعه کشور گام برداریم، بر این باورم این میزان مبلغ اصلاً در شان هنرمندان عزیز نیست بنابراین با وزارت رفاه رایزنی‌هایی صورت گرفت که این تسهیلات را به ۱۲ میلیون تومان و بهره ۴ درصد ارتقا دهیم.

البته به واسطه تلاش دیگر همکاران ما در وزارت ارشاد ماجرا در شکلی هدایت شد تا این میزان تسهیلات برای بنگاه‌های فرهنگی هنری بیشتر شود که چنین رویکردی در قالب سامانه «تحفه» تعریف شد و کارهایی صورت گرفت که بنده نمی‌دانم چقدر پاسخ لازم را از سوی فعالان دریافت کرده است.

* اما آقای سیدزاده همین طرح «تحفه‌» که شما اشاره کردید و در قالب عنوان تسهیلات حمایتی فعالان و صاحبان کسب و کارهای فرهنگی - هنری و رسانه‌ای توسط معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت ارشاد مطرح شد، به دلیل شرایط بسیار عجیب و غریب و تقریباً غیرممکنی که به جهت تضمین پیش روی اصحاب فرهنگ و هنر قرار گرفت، واقعاً نتوانست به عنوان یک طرح حمایتی موثر قلمداد شود.

من در مورد نحوه مدیریت و برنامه‌ریزی این دو سامانه، مدیریت مستقیم نداشتم و نمی‌توانم درباره نحوه فعالیت‌هایش به طور کامل اظهارنظر کنم. اکنون هم باید جستجو کرد که چرا این دو سامانه کم نتیجه شدند زیرا معتقدم به دلیل آمار و ارقامی که برای این دو سامانه در نظر گرفته شده بود، عدد خوبی می‌توانست به دست فعالان عرصه فرهنگ و هنر برسد منتها به نتیجه نرسید و از این موضوع هم ناراحتم.

* در راستای همین خدماتی که به آن اشاره داشتید، شنیده‌ام به تازگی بانک اطلاعاتی پزشکی صندوق نیز در ساختار جدیدی قرار گرفته مقدمه‌ای برای آغاز فرآیند یک بیمه تکمیلی جدید است که بد نیست درباره جزییات آن اطلاعات بیشتری را ارائه دهید.

بیش از پنج سال است که از ثبت اطلاعات درمانی اعضای صندوق اعتباری هنر می‌گذرد. بر همین اساس ما طبق برنامه‌ریزی هایی که از مدت‌ها قبل در پی آن بودیم موفق به ایجاد سامانه‌ای برای ثبت اطلاعات درمانی و پروفایل اختصاصی شدیم که به محض ورود به این سامانه می‌توانیم از روند درمانی هنرمندان پس از عضویت در صندوق آگاهی پیدا کنیم. به عنوان مثال با این سامانه می‌توانیم بگوییم که بیشترین گونه بیماری در جامعه هنرمندان چیست؟ بیشتری هزینه‌ها مربوط به کدام بیماری است و مسائلی از این دست که فکر می‌کنم گام مهمی در فعالیت‌های صندوق پیرامون بیمه تکمیلی است. بر همین اساس صندوق اعتباری هنر از شهریور ماه سال ۱۴۰۰ با هیچ بیمه دیگری برای موضوع «بیمه تکمیلی» قرارداد نبندد و خود، هنرمندان را کند.

طبق برنامه‌ریزی‌هایی که از مدت‌ها قبل در پی آن بودیم موفق به ایجاد سامانه‌ای برای ثبت اطلاعات درمانی و پروفایل اختصاصی شدیم که به محض ورود به این سامانه می‌توانیم از روند درمانی هنرمندان پس از عضویت در صندوق آگاهی پیدا کنیم البته در این زمینه نیازمند مجوزهایی هستیم که از هم اکنون مشغول پیگیری و دریافتشان هستیم که می‌تواند خسارت‌های درمانی اعضا را با این بیمه تقبل کند. این شرایطی هم که گفتم واقعاً فرآیند پیچیده‌ای است که اجرای آن یک شبه امکان پذیر نبود ولی ما با تمرکزی که روی این موضوع انجام دادیم توانستیم کار را به سرانجام برسانیم.

* در همین ماجرای بیمه تکمیلی اما بحث بیمه دندانپزشکی هم هست که یکی از پربحث‌ترین و پرچالش‌ترین فرآیندها در حوزه بیمه تکمیلی است که بد نیست درباره آن هم توضیحاتی را ارائه دهید.

ما در حوزه بیمه تکمیلی سه طرح «امید»، «آرامش» و «رفاه» را داریم که تقدم و تاخری هم برایشان تعیین نکردیم. در طرح «امید» بیمه شونده در ازای پرداخت حق بیمه ۷۰ هزار تومانی فقط می‌تواند از خدمات جراحی و موارد اورژانسی بیمه تکمیلی استفاده کند. در طرح «آرامش» بیمه شونده با پرداخت مبلغ ۵۰۰ هزار تومان مشمول یک سال بیمه درمان رایگان می‌شود. در طرح «رفاه» هم بیمه شونده با پرداخت مبلغ ۲ میلیون تومان از مزایای بیمه‌ای عالی برخوردار است که فکر نمی‌کنم در ایران هیچ شرکت بیمه‌ای وجود داشته باشد که سقف تعهداتش از میزان تعهدات این طرح بیشتر باشد.

موضوع دندانپزشکی که شما به آن اشاره داشتید هم یکی از آیتم‌های خسارت است که در این سه طرح وجود دارد. نکته مهم اینجاست که خسارت پرداختی این بیمه به بیمه شونده حتی در طرح امید یک میلیون و پانصدهزار تومان است که شرکت بیمه کننده متعهد به پرداخت این خسارت خواهد بود. به عبارتی اگر شما در قالب طرح «امید» ۵۰۰ هزار تومان پرداخت می‌کنید، به محض مراجعه به دندانپزشکی طرف قرارداد یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به شما پرداخت می‌شود. این در حالی است که بقیه هزینه‌ها هم بر اساس میزان تعهدات مندرج در طرح‌ها رایگان خواهد بود.

البته ما به جهت موارد قانونی که در این حوزه وجود دارد، دیگر نمی‌توانیم به شرکت بیمه اعلام کنیم خسارت دندانپزشکی را به ۳ میلیون تومان ارتقا دهد چرا که در همین روند خسارت دندانپزشکی بخش اعظمی از حق بیمه‌ها را پوشش می‌دهد، موضوعی که تقریباً تمام شرکت‌های بیمه با آن همچنان چالش دارند و من در جایی ندیدم تا میزان یک میلیون و پانصد هزار تومان پرداخت خسارت را بپذیرند. بنابراین گمان می‌کنم در حوزه دندانپزشکی ما به نسبت بیمه‌های تکمیلی دیگر در شرایط بسیار بهتری قرار داریم.

* تجربه رسانه‌ای به من نشان داده که در روزهای پایانی فعالیت‌های یک دولت باید منتظر این فرآیند بود که مدیران عالی و میانی یک مجموعه به تناسب رویکردهای سیاسی دولت بعد که معمولاً ربطی هم به نوع عملکرد افراد ندارد، جای خود را به مدیران دیگر با افکاری دیگر بدهند. آیا نحوه طراحی و مدیریت شما برای فعالیت‌های انجام گرفته صندوق اعتباری هنر و ماجرای «هنرکارت» به گونه‌ای هست که شاهد استمرار و تداوم فعالیت‌های شما در دوره بعد با تمام نقاط قوت و ضعف آن باشیم؟

تقریباً در اغلب موارد عمر سازمان از عمر مدیران بلندتر است، پس همان طور که بنده تجربه مدیریت چند سازمان را به عهده داشتم و دیگر در این مجموعه‌ها حضور ندارم، این را هم می‌دانم روزی از مجموعه صندوق اعتباری هنر خداحافظی خواهم کرد. اما قطعاً این مجموعه چه با من و چه بی من به حیات مفید خود ادامه می‌دهد. نکته‌ای که در این میان وجود دارد، حضور در برخی از این مجموعه‌هاست که برای هر مدیری دربرگیرنده خاطرات دلنشین و جذابی است.

تا چند وقت پیش بابت اعتراض هنرمندان عزیز لزومی به پاسخگویی در صندوق وجود نداشت، اما وقتی در چنین مجموعه‌ای نهادسازی اتفاق بیفتد، آن اعتراضات تبدیل به یک مطالبه می‌شود که هر مدیری را ملزم به کار کردن بیشتر می‌کند برای من هم حضور در صندوق اعتباری هنر دارای چنین ویژگی‌هایی است که نوع فعالیت‌هایش همانی بود که سال‌ها آرزویش را داشتم زیرا مسئولیتی به عهده من گذاشته شده که هدف اصلی‌اش خدمت رسانی به یکی از مهم‌ترین اقشار است. گویی اینکه این حس و احساس در هیچ سیستم اداری و استخدامی دیگری که تجربه‌اش را داشتم، وجود نداشت و این مجموعه تا به امروز یکی از بهترین نهادهایی بود که علاقه داشتم حضور موثری در آن داشته باشم. دلیلش هم کاملاً مشخص است، چرا که من را نشانده‌اند در جایی که کارش کمک کردنش است. دیگر چه حسی از این بهتر؟ به طور حتم اگر از این زاویه به ماجرا نگاه کنم حس نابش قابل توصیف نیست. من در اینجا با صحنه‌های عجیبی رو به رو شدم که تک تک آن‌ها جزو آرزوهای من بوده که امیدوارم فرد موثری در این جایگاه باشم.

من در مجموعه صندوق اعتباری هنر تلاش کردم تا در اینجا «نهاد سازی» اتفاق بیفتد. در این راه «هنر کارت» یکی از اولویت‌هایی بود که در راستای نهادسازی طراحی و اجرا شد. به عبارتی ما فضای کار را به سمتی بردیم که «هنر کارت» رفته رفته تبدیل به یک کارت شناسایی معتبر برای اصحاب فرهنگ و هنر شود که هم یک کارت اعتباری بانکی و هم یک کارت شناسایی برای ایجاد یک ارتباط دو سویه بین این دو فرآیند معرفی شود. البته امیدوارم در همین سه چهار ماه مانده به پایان کار دولت، برای هنر کارت اتفاقات جدیدی بیفتد که بتواند خدمات بیشتری را نیز به هنرمندان ارائه دهد.

من معتقدم همه این کارها باید تبدیل به یک مطالبه شود تا اگر من از صندوق رفتم مدیر بعدی هم پاسخگوی مطالبات اهالی فرهنگ و هنر باشد. تا چند وقت پیش بابت اعتراض هنرمندان عزیز لزومی به پاسخگویی در صندوق وجود نداشت، اما وقتی در چنین مجموعه‌ای نهادسازی اتفاق بیفتد، آن اعتراضات تبدیل به یک مطالبه می‌شود که هر مدیری را ملزم به کارکردن بیشتر می‌کند.

اتفاق دیگری که برای من در صندوق افتاد این بود که تلاش کنم در کارهایم استمرار داشته باشم و کاری را شروع نکنم که بخواهم در میانه راه آن را رها کنم. در این میان می‌توان به موضوعات و خدماتی چون اعطای تسهیلات اشاره کرد که از روز اولی که بنده به صندوق آمدم تا به امروز روند رو به افزایشی داشته و ما هر سال شاهد افزایشی میزان تسهیلاتی هستیم که به اعضای صندوق پرداخت می‌شود. در حوزه بیمه هم ماجرا چنین است و بنده و همکارانم در صندوق نهایت سعی مان را کردیم تا هر آنچه در این مجموعه به عنوان خدمات ارائه می‌شود، تبدیل به مطالبه به حق هنرمندان عزیزی شود که ما باید تمام و کمال و در حد امکانات قانونی و مادی مان خدمتگزارشان باشیم.

*مهر

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.