جمعه ۱۲ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۶

راهکار «مسعود بهبهانی‌نیا» برای جلوگیری از سوءتفاهم در ساخت آثار بر محور شهدا:

در سریال‌ها قهرمان ملی داشته باشیم اما لزوماً شخصیت قهرمان اسم خاص نداشته باشد!

مسعود بهبهانی نیا

سینماپرس: مسعود بهبهانی‌نیا نویسنده فیلمنامه «کیمیا» درباره مصائب پرداختن به شهدا و قهرمانان ملی تأکید کرد در نگارش جزئیات زندگی و روایت نگرانی‌ها و بخش خاکستری شخصیت این افراد، سختی‌هایی وجود دارد.

به گزارش سینماپرس، مسعود بهبهانی‌نیا نویسنده سریال «کیمیا» که با محور دفاع مقدس ساخته شد، در آستانه اولین سالگرد ترور شهید حاج قاسم سلیمانی درباره اینکه چقدر توانسته است بعد از آن سریال به دنبال آثار مشابه برود و یا حتی درباره قهرمانان ملی بنویسد به خبرنگار مهر بیان کرد: واقعیت این است که دست نویسنده فیلمنامه در پرداختن به شهدا بسته است و با محدودیت‌های زیادی مواجهیم که حتی باعث می‌شود دیگر سمت چنین آثاری نرویم.

وی ادامه داد: در درام باورپذیر کردن شخصیت‌ها خیلی مهم است. در فیلم و سریال‌هایی که در غرب ساخته می‌شود ترکیبی از ویژگی‌های خوب و بد را در یک قهرمان می‌بینیم و مخاطب او را باور می‌کند ولی ما نمی‌توانیم چنین کاری را انجام دهیم.

این نویسنده تصریح کرد: شهدا انسان‌هایی برتر هستند اما در روایت‌های ما امکان خطا از آن‌ها گرفته می‌شود و انگار از ابتدا ماموریت داشته‌اند یا انتخاب شده‌اند درحالیکه همه اینها با سختی‌ها و ناکامی‌های زیادی در زندگی رو به رو بوده‌اند هر کسی در هر تخصصی موشکی، دفاع مقدس یا… بوده است با چالش‌هایی هم در زندگی و حتی حرفه خود مواجه شده و حتی برای کار و ماموریتش تردیدها و ترس‌هایی داشته است و اتفاقاً آنچه در داستان و فیلمنامه روی آن کار می‌کنیم بحث همین چالش‌های درونی انسان‌ها و دراماتیزه کردن چنین موقعیت‌هایی است.

لازمه درام است که نشان دهیم یک شهید چطور بر ترس‌ها و تردیدها غلبه می‌کند

وی اضافه کرد: لازمه درام این است که انسان‌ها از نقطه‌ای به نقطه دیگر حرکت کنند و نمایش داده شود که در این پروسه حرکتی که یک شهید داشته است چطور ضعف یا ترس یا تردید را کنار گذاشته است و منجر به پیروزی او شده است.

در زندگی شخصی این شهدا هم اتفاقاتی است که نمی‌توانیم به آنها نزدیک شویم مثلاً من شهیدی را می‌شناسم که سه بار در زندگی عاشق شده است یا اشتباهاتی داشته اما در میدان جنگ قهرمانانه دفاع کرده است و صادقانه جان خود را گذاشته است بهبهانی نیا با تاکید بر اینکه با جذابیت باید مخاطب را ابتدا درگیر قصه کرد، یادآور شد: در زندگی شخصی این شهدا هم اتفاقاتی است که نمی‌توانیم به آن‌ها نزدیک شویم مثلاً من شهیدی را می‌شناسم که سه بار در زندگی عاشق شده است یا اشتباهاتی در زندگی شخصی داشته اما در میدان جنگ قهرمانانه دفاع کرده است و صادقانه جان خود را گذاشته است اما تنها می‌توانیم این بخش دوم را بگوییم و آن بخش اول باید حذف شود. اگر پلیس بد نداشته باشیم پلیس خوب را نمی‌توان تصویر کرد. اگر به این ویژگی‌های خاکستری شخصیت‌ها هم نپردازیم قهرمان بودن آنها برای مردم مشخص نمی‌شود. با این حال وقتی در صحنه نمایش به این مدل شخصیت‌ها نزدیک می‌شویم این ترس و نگرانی وجود دارد که خدشه‌ای به چهره آنها وارد می‌شود.

وی درباره چالشی که خانواده‌های شهدا دارند نیز اظهار کرد: خانواده‌ها نوعی حساسیت نسبت به شهید خود دارند و حس می‌کنند باید در تمام موارد تولید از فیلمنامه تا انتخاب بازیگر و… تصمیم‌گیری کنند که البته باید بتوان در گفتگو با خانواده‌ها این موارد را حل کنیم.

نویسنده سریال «خاک سرخ» با اشاره به ملاحظاتی که بتوان این موارد را حل کرد، گفت: یکی از راهکارها که می‌توان از سوتفاهم‌ها پرهیز کرد مشابه‌سازی با زندگی شهداست بدون اینکه اسم خاص بیاوریم یعنی در سریال‌ها قهرمان ملی داشته باشیم اما لزوماً شخصیت قهرمان اسم خاص نداشته باشد.

فیلمنامه‌های شهید صیاد شیرازی و شهید همت بارها نوشته و بارها عوض شده است!

وی با مثالی از سریال شهید باکری که این روزها به کارگردانی هادی حجازی فر در حال ساخت است، بیان کرد: سریال شهید باکری تا به حال توسط چند نویسنده کار شده است، خود من هم روی آن کار کرده‌ام با این حال تاکنون به سرانجام نرسیده بود. فیلمنامه‌های شهید صیاد شیرازی و شهید همت بارها نوشته شده و بارها عوض شده است.

این نویسنده درباره نقش شهدا و چالش‌هایی که آن‌ها هم به کار اضافه می‌کنند اشاره و عنوان کرد: بعضی ارگان‌های نظامی هستند که وقتی قرار است تصویری از دفاع مقدس نشان دهیم حتماً باید آن‌ها را راضی کنیم و درباره چند و چون به تصویر کشیدن موقعیت‌ها و ابزار و آلاتشان دخالت می‌کنند. نوعی سهم خواهی در میان آنها وجود دارد که به شرط به تصویر کشیدن خودشان تجهیزات نظامی ارائه می‌دهند.

بهبهانی‌نیا در ادامه گفت: ما در جغرافیای خاصی زندگی می‌کنیم که به راحتی و با یک تلفن جلوی پخش سریالی که چندین سال برایش زحمت کشیده شده است گرفته می‌شود و اثر به محاق می‌رود.

دوست و همشهری جهان آرا بودم و طبیعی بود حق رفاقت را به جا بیاورم

وی در ادامه درباره سریال «کیمیا» و انتقادات نسبت به نقش شهید محمد جهان آرا و اینکه تا چه حد تلاش کرده است به واقعیات درباره این نقش نزدیک شود، توضیح داد: من خودم همشهری و دوست جهان آرا بودم. ۱۰ تا ۱۲ سالی با هم رفاقت داشتیم، سال‌ها با هم بودیم و با هم توسط ساواک دستگیر شدیم، در مقاطع مختلفی با هم بودیم. حق طبیعی من است که وقتی سال‌ها با او دوست هستم این حق رفاقت را به جا بیاورم و درباره‌اش کاری بسازم. علی دارابی معاون وقت سیما ساخت سریال درباره برادران جهان آرا را پیشنهاد داد و حتی قرار بود یک سریال مختص خودش ساخته شود. با این حال الان فکر می‌کنم برای من به عنوان نویسنده همین تجربه کفایت می‌کند و آنقدر سوتفاهم ایجاد شد که اگر بخواهم از شهدا بنویسم نام نمی‌آورم.

نویسنده سریال‌های اجتماعی «نرگس» و «فاصله‌ها» اضافه کرد: تجربه‌ها باعث می‌شود سراغ شهیدی بی‌نام و نشان برویم چون چنین کارهایی سختی‌های خودش را دارد و باید کسانی پیدا شوند که جسارت لازم را داشته باشد و هرگونه حرف و حدیثی شنیدند کم نیاورند.

نویسنده «خاک سرخ» که برای ساخت این سریال با ابراهیم حاتمی‌کیا همکاری داشت، در پایان این گفتگو یادآور شد: ترجیحم این است که کاری مثل «خاک سرخ» بنویسم. در آنجا روی شخصیت خاصی تمرکز نکردیم و مردم دوست داشتند البته که خود داستان بر اساس واقعیت‌هایی شکل گرفته بود و کارگردانی مثل حاتمی کیا پشت آن بود. درباره خود «کیمیا» هم بسیاری آن را دیدند و اگر هم انتقادی داشتند به صحنه جنگ یا گریم بود و همه متفق‌القول بودند که خوب درآمده است. به هر حال جواد افشار کارگردان این سریال هم خودش اهل جبهه و جنگ است و حتی یک پایش را هم به همین دلیل از دست داده است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.