چهارشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۲

سخنی کوتاه با جناب وزیر ارشاد

شاید برای شما هم جالب باشد؛ آیا این‌ها دهن کجی «سازمان سینمایی» به فرمایشات امام خامنه‌ای نیست؟!

سید عباس صالحی

سینماپرس: اگر جناب وزیر تعفن ناشی از اکران عمومی فیلمی مجعول همچون حمال طلا با پیام ضدحاکمیت اسلامی و مواجهه مستقیم چنین اثری با نظام جمهوری اسلامی را در نمی یابند؛ قطعا نمی توانند عذر موجهی برای نشنیدن صدای اذان بر روی تصویر زندان در ابتدای فیلم سینمایی عصر جمعه بیاورند و با دید تساهل تسامح بر اکران عمومی چنین اثری در شکستن حرمت زنازادگی بنگرند؛ حال بگذریم از نشت و نشر هماهنگ شده و یا غیر هماهنگ شده مبتذلی دیگر با عنوان فیلم سینمایی خرس!

محمدرضا مهدوی پور/ جناب سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در فرایند بازدید خود از سازمان سمت و در نشستی با رئیس و مدیران این سازمان به نقطه تلاقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سمت در حوزه فلسفه هنر اشاره و جمله ای با این عنوان فرمودند که: در بحث های هنر به نظریه در حوزه هنر نیاز داریم زیرا نظریه تولیدی در این بخش زیاد نداریم و بیشتر به صورت ترجمه و شرح است و سرمایه گذاری در این بخش را باید جدی و مهم بدانیم زیرا در این حوزه دچار فقر نظریه هستیم و باید با تشریک مساعی آن را پیش ببریم. جمله ای قصار که اسباب نگارش این مختصر گردید.

۱. سیدعباس صالحی، طلبه سربه زیر و محجوب مشهدی، چندسالی است که به برکت حضور ژنرال های بنفش! دیگر کسوت حوزوی را از تَن به درآورده و دقیقا از ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ هجری شمسی، رسما به عنوان متولی فرهنگ و هنر کشور شناخته می شوند.


۲. شاید اگر سخنان امروز جناب سیدعباس صالحی در موعدی پیش از سال ۱۳۸۷ هجری شمسی مطرح می شد و حتی اگر آن هنگام که امام خامنه ای طی فرمایشات خود در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های شیراز به موضوع نظریه‌پردازهای اشاره و رسما اعلام داشتند که الگو گرفتن بی قید و شرط از نظریه‌پردازهای غربی و شیوه‌ی ترجمه‌گرایی را غلط و خطرناک بدانید و ... و جامعه نخبگان کشور را ارشاد فرمودند تا به فکر نظریه‌سازی باشید و ...؛ جناب صالحی به بازگفتار چنین فرمایشی مبادرت می ورزیدند؛ امری عادی و بسیار موجه قلمداد می شد. اما تعجب آن است که ایشان پس از گذشت بیش از هفت سال مسئولیت و حدود چهار سال سکانداری رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تازه متوجه چنین امری شده و اکنون نیز به موضع و جایگاه بازقرائت این دستور مستقیم رهبری رسیده اند!



۳. پُرواضح است که یکی از تدابیر ژانرال های بنفش به منظور پُرکردن خلاء کم کاری و عدم تحرک مثبت در بخش های مختلف اجرایی کشور را می توان در اتخاذ رویکرد حرف بجای عمل قلمداد نمود. رویکردی که در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دنبال گردید و دولت یازدهم و بالاخص دوازدهم را به مرتبه و جایگاه ناکارآمدترین دولت تاسیس شده در پس از پیروزی انقلاب اسلامی نایل نمود. اما باید توجه داشت که وقتی شخصی در مقام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رسما اعلام می دارد که دچار فقر نظریه هستیم! نه به نوعی خود را محکوم ساخته و موجب می شود تا از ایشان پرسیده شود که به عنوان مسئول اجرایی کشور، برای جبران چنین فقری که خود معترف به آن می باشید چه کردید؟



۴. بیان مجدد نارسایی های علوم انسانی توسط مسئولان اجرایی کشور قطعا مشکلی را حل نخواهد کرد و ضرورت دارد تا ایشان اگر واقعا قصد توجه به وضعیت ناگوار موجود را دارند؛ به فکر چاره افتاده و مبتنی بر توان اجرایی خود گامی موثر در جهت بهبود وضعیت موجود و نیل به وضعیت مطلوب بردارند. در غیر این صورت بیان مجدد این قبیل نارسایی ها که بارها توسط امامت جامعه تشریح و برخورد با آن بر عهده متولیان اجرایی کشور گذاشته شده؛ تنها می تواند به شوآف رسانه ای (show off) تعبیر گردد.



۵. کدام مطلع متعهد و با حداقل شناختی از حوزه فرهنگ و هنر را می توان بیابیم که نداند فقر نظریه در حوزه هنر محصول حضور طیف مدیران جاهل و یا معاند و یا بی عرضه بر مصادر اجرایی کشور است. مدیرانی که از یک سو اسباب رُشد و نمو و جولان متفکّرنماهای غرب زده را در ساختارهای حاکمیتی فراهم می سازند و از سوی دیگر اقدام به حمایت مادی و معنوی از جریانی معاند و یا نا باور به آرمان های تمدن اسلامی ایرانی می نمایند. جریانی که در بطن خود از تئوریسین‌های قلّابی گرفته، تا برخی روزنامه‌نگاران و قلم‌به‌دست‌ها و قلم‌به‌مزدها، تا امکانات فضای مجازی و دلقک های ملقب به سلبریتی را شامل می شوند.



۶. فقر نظریه در حوزه هنر امری واضح و روشن است که جبران آن ضوابط و ملزومات ویژه خود را طلب می نماید. اما خوب است تا جناب وزیر به این مهم پاسخ می فرمودند که صرفا تولید نظریه رافع مشکلات می باشد و یا آنکه تغییر نگاه مدیریت فرهنگی و هنری کشور مبتنی بر نظریات تولید شده مقصود و منظور بوده و در این راستا ضمن شفاف سازی در باب میزان کمک و همراهی خود از برای فراهم ساختن ملزومات تولید نظریه در حوزه هنر؛ رسما اعلام می داشتند که چه مقدار از سمت و سوی حرکت وزارتخانه تحت مدیریت ایشان مبتنی بر نظریات تولید شده موجود در حوزه هنر می باشد!



۷. مبتنی بر اصول قانون اساسی؛ حکمرانی در نظام جمهوری اسلامی می بایست مبتنی بر هدایت های رهبری صورت پذیرد و از این جهت مدیریت اجرایی کشور ملزم به تنظیم رفتار خود مبتنی بر سیاست های کلان ابلاغی توسط رهبر جمهوری اسلامی بوده و موظف به حرکت در خطوط کلان ترسیم شده توسط ایشان می باشند. حال آنکه سوای نظر از ابعاد مندرج در قانون اساسی و آنچه که قانونگذار برای جایگاه رهبری قایل می باشد؛ رهبری از منظر انقلاب اسلامی از جایگاه امامت برخوردار بوده و از این جهت اُمت مسلمان ایران، مسئولان اجرایی را ملزم به رعایت فرمایشات امام اُمت می دانند. با این همه یکی از موجودات اجرایی کشور که در عصرکارگزاران بنفش، خود را در خارج از چارچوب های قانون اساسی فرض می نماید؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشد. ساختاری که اساسا گوش شنوایی برای حرکت در مسیر قانون اساسی و شنیدن هدایت های رهبری جمهوری اسلامی ندارد و در عمل نشان داده که برایش مهم نیست رهبری چه می گوید و چه می خواهد!



۸. خوب است تا جناب سیدعباس صالحی حتی اگر به جایگاهی با عنوان امام اُمت قایل نمی باشند و تنها رهبر جمهوری اسلامی را قبول دارند! با همین نگاه حداقلی خود شفاف سازی فرمایند که چه اقدام عملی مناسب در راستای تحقق سیاست های کلان ابلاغی توسط رهبر جمهوری اسلامی برداشته اند. مگر نه اینکه رهبری در سال ۱۳۹۳ هجری شمسی و در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت با ایشان به صراحت فرموده بودند: ضروری است در عرصه فرهنگی سیاست های نظام به درستی درک و اِعمال شود! ؛ مگر نه اینکه ایشان در دیدار سال ۱۳۹۴ هجری شمسی در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت مجددا فرموده بودند: مشکلات فرهنگی، گاه خواب را از انسان می‌رباید! و صراحتا اعلام فرمودند: تولید محصولات فرهنگی سالم و جلوگیری از تولیدات مضر فرهنگی دو وظیفه اصلی مسئولان است! ؛ مگر ادامه مسیر بی قانونی و اصرار ژنرال های بنفش به ناشنوایی سیاست های ابلاغی توسط رهبر جمهوری اسلامی نبود که سبب شد تا امام خامنه ای به نمایندگان تازه  وارد دهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی فرمان بدهند تا به موضوع فرهنگ توجه ویژه نموده و در دیدار سال ۱۳۹۵ هجری شمسی خود با ایشان ضمن ابراز گلایه عمیق خود از عدم توجه نهادهای اجرایی کشور به صراحت بفرمایند: در مسئله‌ی فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری می کنم؛ در دستگاه‌های فرهنگی؛ اعم از دستگاه‌های دولتی و غیر دولتی یک نوع ولنگاری و بی‌اهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولیدِ کالایِ فرهنگیِ مفید که کوتاهی می کنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی می کنیم! البته بگذریم از ماهیت وکیل الدوله بودن اکثریت مجلس در آن دوره که سبب شد تا اقدامی جدی در این راستا صورت نپذیرد.


۹. جناب سیدعباس صالحی حتی اگر حوصله تدبر در سابقه فرمایشات رهبری و مطالبات ایشان از متولیان فرهنگی و هنری کشور را ندارد؛ قطعا فرمایشات تیرماه امسال و بیانات ایشان در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه را شنیده اند و یا حداقل آن بخش از سخنان رهبری که فرموده بودند: متأسّفانه در داخل هم حتّی با غفلت بعضی از مسئولینِ مربوط به این مسائل کارهایی می کنند، فیلم‌هایی میسازند که اساس و مبانی قضائی جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرد و متأسّفانه این فیلم‌ها در بازبینی‌های این نشست‌های عمومی هنری و مانند اینها مورد توجّه قرار نمیگیرد و اینها اکران هم میشود، روی پرده هم می‌آید و پخش هم میشود؛ این خیلی چیز بدی است و ... به سمع و نظر ایشان رسیده است. خوب است جناب وزیر شفاف سازی فرمایند که اکنون با گذشت بیش از ۶۵ روز از بیان صریح مقام معظم رهبری، چه اقدام عملی مناسب در راستای رفع چنین غفلتی در سازمان سینمایی کشور به عنوان اصلی ترین زیر مجموعه مدیریتی ایشان صورت پذیرفته است.



۱۰. باید توجه داشت که متاسفانه بوی متعفن ولنگاری حاصل از اقدامات زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اشکال مختلف هنری، امروزه چنان حالت نذاری را بر کشور حاکم ساخته که دیگر تنفس در چنین فضایی حتی با ماسک نیز امکان‌پذیر نمی‌باشد. حال معلوم نیست جناب صالحی آیا بر آنچه که طیف پیرامونی ایشان از وضعیت فرهنگ و هنر کشور بر ایشان می‌نمایانند اکتفا کرده و مثلا وضعیت تئاتر کشور را همان چند تئاتری حساب می‌کنند که می‌برندشان و یا وضعیت سینما را همان چند فیلمی می‌دانند که برایشان نشان می دهند و قص علی هذا در کتاب و موسیقی و تجسمی و ... .



۱۱. اکنون زمان مناسبی است تا جناب سیدعباس صالحی شفاف سازی فرمایند که وقتی امام خامنه‌ای به صراحت امری را متذکر می شوند و پس از آن مدیریت اجرایی کشور نه تنها وقعی بر آن فرموده نمی‌گذارد، بلکه رسما در جهت عکس آن فرموده عمل می نماید؛ این اقدام می‌تواند چه معنایی داشته باشد جز تمرد از قانون اساسی و یا دهن‌کجی به فرمایشات امامت جامعه!؟



۱۲. واقعا چه می‌شود که پس از گذشت بیش از ۶۵ روز از فرمایش مستقیم رهبری و تذکر صریح ایشان مبنی بر غفلت متولیان سینمایی کشور و عدم کنترل ایشان بر تولید و عرصه محصولاتی که مبانی جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرد و ...، سازمان سینمایی کشور به عنوان متولی رسمی صنعت سینمای ایران و زیرمجموعه‌ اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی نه تنها عذرخواهی به سبب اقدامات خود نمی‌کند؛ بلکه در اقدامی جالب و طی دهن‌کجی آشکار به چنین فرمایشی از جانب مقام رهبری، مجوز نمایش برای چند اثر سینمایی مجعول را صادر می‌نماید و حتی اثری را پس از پانزده سال توقیف به معرض دید عموم می‌گذارد.



۱۳. البته شاید چنین اقداماتی یا به سیاق سابق از دید جناب وزیر دور نگهداشته شده باشد! پس اگر جناب وزیر تعفن ناشی از اکران عمومی فیلمی مجعول همچون حمال طلا را در پس ماسک‌ اجباری حس نکرده و به مشامشان نرسیده و قادر به  درک واقعی از پیام ضدحاکمیت اسلامی و مواجهه مستقیم چنین اثری با نظام جمهوری اسلامی نمی‌باشند؛ قطعا نمی توانند عذر موجهی برای نشنیدن صدای رسای اذان بر روی تصویر زندان در ابتدای فیلم سینمایی عصر جمعه بیاورند و با دید تساهل تسامح بر اکران عمومی چنین اثری در شکستن حرمت زنازادگی بنگرند؛ حال بگذریم از نشت و نشر هماهنگ شده و یا غیر هماهنگ شده مبتذلی دیگر با عنوان فیلم سینمایی خرس که اساسا بودجه بیت المال مسلمین صرف خرید چنین اثر نیش داری شده است!



۱۴. از بدو استقرار دولت تدبیر و امید؛ قاعده و اصل مدیریتی ژنرال های بنفش، مبنی بر حاکمیت حاکمان صوری و فرماندهی فرماندهان سایه و مبتنی بر دکترین میکادو (Doctrine Mikado) شکل گرفت و به عنوان مدیریت مدیران سایه معروف گردید. این اصل موضوعی کاملا شفاف بوده و در چیدمان عموم مدیران زیر مجموعه تیم فرهنگی و هنری دولت و بالاخص مدیریت های ذیل وزارت فرهنگ، به گونه ای عینی از بدو امر تا به امروز قابل مشاهده می باشد. اما باید توجه داشت که این همه رافع شان و جایگاه حقوقی سیدعباس صالحی در محضر ملت مسلمان ایران و خدای این ملت نمی باشد!



۱۵. از بدو استقرار دولت تدبیر و امید در سال ۱۳۹۲ هجری شمسی، توییتر به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارهای حرافی ژنرال های بنفش قلمداد می شود. ابزاری که اگر چه بر طبق قوانین اجرایی کشور استفاده از آن ممنوع می باشد، اما دولتمردان در یک بی قانونی آشکار همواره به عنوان ابزاری مناسب در جهت شوآف رسانه ای (show off) خود از آن بهره برده و در این میان جناب صالحی نیز به کرات اقدام به اظهار نظر با استفاده از این ابزار رسانه ای نموده اند! پس اگر بخواهیم اقدام و عمل در راستای فرمایشات رهبری را خارج از توان جناب وزیر محترم ارشاد بدانیم؛ باید از ایشان پرسیده شود که آیا از توان ایشان خارج بود که در پی سخنان تیرماه رهبری حداقل یک توییت انتشار دهند و یا آنکه اعتراض خود را نسبت به اکران و یا عرضه تصادفی(!) آثار مجعول و سخیفی همچون حمال طلا و عصر جمعه و خرس و ... را به سمع و نظر بازدید کنندگان توییت های با ربط و بی ربط خود برسانند!؟



۱۶. امسال آخرین سال مسئولیت جناب سیدعباس صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و خوب است تا جناب وزیر به عنوان یک انسان متشرع، کمی با خود خلوت نموده و مبتنی بر آموزه های حوزوی خود، به مراقبه و محاسبه نفس بپردازند و در این فرصت باقی مانده اقدام به جبران مافات نمایند. انشالله.



از این آخرین فرصت هر چه می توانید باید استفاده کنید. و یک سال هم زمان کمی نیست؛ یعنی این جور نباید تصوّر کرد که یک سال چیزی نیست؛ نه، یک سال خیلی زمان است. خب ملاحظه کرده‌اید، در بعضی از کشورهای دنیا معمول است، در کشور ما هم اخیراً معمول شده که در اوّل مسئولیّت، رؤسای محترم یک فرصت صدروزه را معیّن میکنند میگویند در این ۱۰۰ روز مثلاً این کارها را یا یک کارهایی را انجام میدهیم، مردم هم در فرصت صدروزه قضاوت میکنند، مطبوعات و دیگران میگویند در این ۱۰۰ روز این جور کار شد؛ خب معلوم میشود که در ۱۰۰ روز میشود کارهای مهمّی کرد. یک سال سه ‌تا ۱۰۰ روز به اضافه‌ی یک ۶۵ روز است؛ بنابراین، زمان کمی برای کار نیست.

(امام خامنه ای در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت- ۱۳۹۹/۰۶/۰۲)


نظرات

  • ۱۳۹۹/۰۶/۱۲ - ۱۴:۱۱
    2 0
    مدیریت فرهنگی کشور آنچنان بی غیرت شده که بعید می دانم با اینجور مطالب به خود آمده و بخواهدروش خود را اصلاح کند
    • ۱۳۹۹/۰۶/۱۴ - ۱۱:۰۵
      0 1
      هر کس دیگری هم الان جای آقای صالحی وزیر ارشاد بود مجبور می شد که مثل ایشون عمل کنه اصلا دست های پشت پرده در دولت اجازه نمی دهد که وزیری خلاف نظر عالیجناب بنفش پوش عمل کنه!
  • تارا ۱۳۹۹/۰۶/۱۵ - ۰۸:۵۸
    0 0
    جز تاسف برای این نمیشه خورد اینکه فعلا بسیاری از فیلمسازان متعهد کنار گذاشته شده اند

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.