سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۷

در پی درگذشت هنرمند فقید محمدعلی کشاورز عنوان شد؛

«کشاورز» استاد اخلاق، معرفت و هنر/ بازیگران «پدرسالار» از فراق این هنرمند پیشکسوت می گویند

کشاورز-اطلسی-منافی ظاهر-هاشمی

سینماپرس: تعدادی از بازیگران سریال ماندگار «پدرسالار» در پی درگذشت هنرمند فقید و مردمی سینما، تلویزیون و تئاتر کشور زنده یاد محمدعلی کشاورز وی را استاد اخلاق، معرفت و هنر نامیده و تأکید کردند: این هنرمند همواره الگوی ما بود و نه تنها در هنر که در زندگی، منش و حسن رفتار بسیار از وی آموختیم.

به گزارش سینماپرس محمدعلی کشاورز ۲۶ فروردین ۱۳۰۹ در محله سیچان اصفهان و در در خانواده‌ای ۴ نفره به دنیا آمد، پدر خانواده اهل شعر و موسیقی بود و در هر هفته جلسات مولاناخوانی در خانه آن ها برگزار می‌شد. وی در دوران دبیرستان تئاتر و موسیقی کار کرد و علاقه به هنر به‌قدری در او زیاد بود که با وجود اینکه در رشته پزشکی پذیرفته شد، آن را ادامه نداد چراکه به گفته خود وی با روحیاتش سازگار نبود، اینگونه بود که از این رشته انصراف داد و راه هنر را در پیش گرفت.

محمدعلی کشاورز فعالیت هنری خود را را از سال ۱۳۳۹ با حضور در نمایش «خودکشی» به کارگردانی علی نصیریان شروع و سپس به ایفای نقش در نمایش‌هایی همچون «آنتیگون»، «آندورا»، «ادیپوس شهریار»، «بازی استریندبرگ»، «دایی وانیا»، «عاشق مترسک»، «لبخند باشکوه آقای گیل» و برخی نمایش‌های دیگر پرداخت و تبدیل به بازیگری حرفه‌ای شد.

ورود کشاورز به تلویزیون به وسیله بازی در «شب قوزی» ساخته فرح غفاری در سال ۱۳۴۳ اتفاق افتاد. وی همچنین در سریال‌های تلویزیونی زیادی همچون «دایی جان ناپلئون»، «هزار دستان»، «سربداران»، «سلطان و شبان»، «گرگ‌ها خاکستری رنگ اند»، «پدرسالار» و… به نقش آفرینی پرداخته بود. به علاوه بازی در ۴۷ فیلم سینمایی را نیز در کارنامه هنری خود دارد. کشاورز هم نسل مشاهیری چون داوود رشیدی، عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی و علی نصیریان است که به ۵ مرد ماندگار سینما، تلویزیون و تئاتر معروف شده اند.

سینماپرس در پی درگذشت این هنرمند مردمی و ارزنده با برخی از بازیگران سریال مطرح و ماندگار «پدرسالار» که تجربه همکاری با این هنرمند را داشتند گفتگویی انجام داده که ماحصل آن برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.

سیامک اطلسی که در «پدرسالار» نقش برادر زنده یاد کشاورز را ایفا می کرد ضمن عرض تسلیت به ملت ایران برای از دست دادن یک هنرمند بزرگ و مردمی گفت: ایشان هنرمندی بودند که در کار بازیگری سنگ تمام گذاشتند و به زعم بنده مرزهای بازیگری را با ایفای نقش های درخشان و متفاوت درنوردیدند. زنده یاد کشاورز در هر نقش و کاراکتری به بهترین شکل عمل کرد و بسیار موفق بود. او همیشه شخصیت ها را به خوبی کنکاش می کرد و به بهترین شیوه ممکن آن ها را با اجرایی دلنشین ماندگار می کرد.

بنده از این هنرمند ارزنده الگوی بسیاری گرفتم چه در کار و چه در زندگی و حسن رفتار و اخلاق؛ زنده یاد کشاورز هیچ گاه کار بازیگری را سرسری نمی دید؛ من همواره از ایشان یاد گرفتم و آموختم و به نوعی خود را مرهون و مدیون این هنرمند ارزنده می دانم. زنده یاد کشاورز یکی از هنرمندانی بودند که همواره در دل جامعه حضور داشتند، با مردم نشست و برخاست می کردند و خود را تافته جدا بافته از جامعه و مردم نمی دانستند و همین امر باعث شد تا ایشان امروزه بدل به یکی از چهره های مردمی شوند.

فرحناز منافی ظاهر دیگر بازیگری که در این سریال با زنده یاد کشاورز همکاری داشته و نقش دختر بزرگ «پدرسالار» را بازی می کرد نیز با اندوه فراوان در سوگ از دست دادن این هنرمند بزرگ به سینماپرس گفت: ای کاش همه ما بیاموزیم که تا زمانی که هنرمندان بزرگ مان زنده و در قید حیات هستند قدرشان را بدانیم؛ زنده یاد کشاورز و امثال ایشان گوهرهای نایابی هستند که نبودن شان جبران شدنی نیست.

من بسیار خوشحالم که طی سال های اخیر و همزمان با بیماری ایشان مرتب به دیدارشان می رفتم و با دعوت از گروه های موسیقی سعی می کردم فضایی شاد و دلنشین برایشان به وجود بیاورم و شادشان کنم.

زنده یاد کشاور یک استاد تمام عیار بودند؛ ایشان همیشه حامی بازیگران جوان تر بودند. هرگز از با نگاه بالادست به دیگران نگاه نمی کردند و رفتاری بسیار عالی و صمیمانه با یکایک عوامل داشتند. زنده یاد کشاورز انسانی به راستی مهربان و باصفا بودند و بی تردید مانندشان دیگر پیدا نخواهد شد. البته ما هنرمندان بسیار بزرگی مانند زنده یادان: انتظامی، محب اهری، مشایخی، رشیدی و... را داشتیم که آن ها نیز ماندگار هستند اما اسفا که دیگر مانند این نسل هنرمندی ماندگار نخواهد شد چرا که در نسل قدیم و صداقت و صمیمیت و مهری بود که در نسل فعلی پیدا نمی شود؛ متأسفانه امروزه همه چیز سطحی شده و جوانان ثبات ندارند.

من بسیار متأسفم که امروزه در پشت صحنه فیلم ها و سریال ها دیگر خبری از صداقت و صفا و صمیمیتی که ما در سال ها و دهه ها قبل شاهد آن بودیم نیست و هنرمندان جوان و امروزی نمی توانند از برکت وجود بزرگانی چون استاد کشاورز بهره ای دریافت کنند.

ناصر هاشمی دیگر بازیگر سریال ماندگار «پدرسالار» که در نقش پسر کوچک زنده یاد کشاورز را ایفا می کرد نیز به سینماپرس گفت: ما در عرصه هنر به ویژه هنرهای نمایشی و سینما تعداد اندکی شخصیت های برجسته داشتیم که دیگر هرگز مانندشان تکرار نخواهد شد که از جمله این افراد می توان به زنده یادان انتظامی، کشاورز و... اشاره کرد. این هنرمندان همواره در صدر بودند و بی شک تا سال ها سال در صدر باقی خواهند ماند.

در زمانی که بنده کار هنری ام را آغاز کردم، چهره های تئاتری برعکس سینمای آن دوره آدم های فرهنگی بودند و از یک وجاهت فرهنگی خاصی برخوردار بودند، در نتیجه برای ما هنرمندان واقعی به شمار می آمدند. انسان هایی دارای دانش و آگاهی و شخصیت برجسته اجتماعی که امروز جای خالی شان در عرصه فرهنگ و هنر به شدت محسوس است.

بنده سعادت این را داشتم که حدود ۱۰ سال قبل از سریال «پدرسالار» یعنی حدود سال های ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ افتخار همکاری با استاد کشاورز را در نمایش «گالیله» که زنده یاد حمید سمندریان آن را کارگردانی می کردند و البته هیچ وقت اجرا نشد، داشته باشم. استاد کشاورز قرار بود در این نمایش نقش «گالیله» را بازی کنند. بی تردید می گویم که آشنایی با ایشان برای بنده بسیار مسرت بخش بود. وقتی از نزدیک با همچنین اشخاص برجسته ای مواجه می شویم شعاع شخصیت این ها ما را تحت تأثیر قرار می دهد. من به چشم خود دیدم قدرت درونی به علاوه تجربه درخشان ایشان چقدر می تواند یک هنرمند جوان را مجذوب خود کند.

زنده یاد کشاورز بازیگری درجه یک بود که هیچ وقت برتری خود را به رخ دیگران نمی کشید. او بده بستان بسیار خوبی با دیگر بازیگران مقابلش داشت. ایشان انسانی بسیار مهربان و صمیمی بودند اما در بسیاری کاراکترهای شان نقش افراد پرقدرت و خشن را بازی می کردند که خود این مسأله نشانگر هنر ارزنده و والای شان است.

یکی از خاطرات جالب بنده از زنده یاد کشاورز سر ضبط یکی از سکانس های «پدرسالار» است؛ جایی که وقتی من و آذر وقتی از مشهد برمی گشتیم در حیاط خانه دعوا می شد و وقتی من می خواستم دنبال آذر بروم زنده یاد کشاورز باید مرا روی تخت پرت می کردند؛ ایشان در این صحنه خیلی با احتیاط این کار را انجام می دادند به نحوی که صحنه طبیعی نمی شد و کارگردان اصرار به برداشت مجدد داشت؛ بنده وقتی پیگیر شدم فهیمدم که ایشان دلشان نمی آید که مرا محکم روی تخت پرتاب کنند و همین باعث شد تا اصرار کنم که مرا محکم پرتاب کنند اما ایشان در نهایت حاضر نشدند تا من ضربه ای ببنیم.

همه این ها تجربیات و خاطراتی است که دیگر مانندش برای بنده تکرار نشده و قطعاً نخواهد شد؛ حیف که دیگر تجربه های خوبی مثل «پدرسالار» تکرار نشدند و حیف که دیگر هنرمندان بزرگ و مردمی و کاربلد در میان ما نیستند!

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.