یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۵

پیام جعفری‌جوزانی برای سیامک شایقی؛

هفت سال گذشته بدترین دوران اهل هنر بود

مسعود جعفری جوزانی در مراسم تشییع پیکر مرحوم «حبیب کاوش»

سینماپرس: جعفری جوزانی درباره زنده‌یاد سیامک شایقی بیان کرد شایقی با کوله‌پشتی پر از حرف و ایده‌های بکر به سینما آمد اما از سایه سنگین «سرمایه لعنتی» بر سر سینما بی‌خبر بود.

به گزارش سینماپرس، مسعود جعفری جوزانی به بهانه درگذشت زنده‌یاد سیامک شایقی کارگردان سینمای ایران در پیامی ویدئویی از مصایب این فیلمساز و شرایط نامناسب حاکم بر مناسبات سینمای ایران در سال‌های اخیر گفت.

در متن این ویدیو که برای انتشار در اختیار خبرگزاری ها قرار گرفته، آمده است:

«دوست، رفیق و همکار عزیزم، سیامک شایقی را از زمانی که پا به سینما گذاشت، می‌شناسم. شوق زده، پرشور، اندیشناک با کوله‌پشتی پر از حرف‌ها و ایده‌های بکر و تازه قدم به میدان گذاشت. وقتی درباره فیلم و سینما حرف می‌زد، از برق چشم‌های این پهلوان جوان پیدا بود که این پهلوان جوان با چاله‌ها و چاه‌هایی که بر سر راه این سینما کندند، نمی‌شناسد.

گرم بود و تازه نفس، به تنها چیزی که فکر نمی‌کرد سرمایه لعنتی بود که سایه سنگینش را روی سینما پهن کرده است. هر چه داشت در طبق اخلاص گذاشت و بیشتر فیلم‌هایش را با سرمایه شخصی خود و دوستانش ساخت.

سال‌های زیادی نگذشته بود که تارهای نامریی و کشنده صاحبان نو کیسه سرمایه به دست و پایش پیچیدند. مشکلی که باعث شد بیش از نود درصد از نیروی خلاقه اش رو صرف کارهای فرعی تولید و تهیه شود. همین چند سال پیش بود که بانک قصد داشت خانه اش را که برای ساخت فیلم گرو گذاشته بود از او بگیرد. هرگز نفهمیدم از این دام هولناک به سلامت گذشت یا نه.

یادم هست در آخرین فیلمش با نام «ماه و جنگل» صبح تا شب می‌دوید و به هر کس و ناکس رو می انداخت بلکه یک سانس درست برای اکران فیلم «ماه در جنگل» بگیره، اما نمی‌دانست که مافیای سالن و پخش به داشتن  «جهیزیه‌ای برای رباب» اهمیتی نمی‌دهد، متاسفانه این هفت سال گذشته بدترین دوران زندگی اهل هنر و اندیشه در این مملکت بوده است. دوران بی معنی و سختی که هر اهل هنری، امیدش را از دست داده و همه چمدانشان را بسته اند تا بروند!

سیامک عزیز، در این روزهای کرونایی مظلوم رفتی... راهت پر رهرو و سبز باد.»

نظرات

  • مازیارشیخ محبوبی ۱۳۹۹/۰۲/۰۱ - ۲۲:۱۵
    1 0
    قبل از آنکه خونتان بجوش بیاید! بامرام شما بعنوان پیر خرابات چه کردید برای او!؟ خودتان در نوش داروی نوشته تان اشاره داشتید که حتی برای عاقبت خانه در رهن بانک او هم تاکنون خبری ندارید.... عزیز دل برادر ،نمی دانم چرا تا کسی چشم از این دنیا می بندد این همه مدافع پیدا می کند .... من سه فیلم سینمایی و یک مستند را برای سیامک شایقی صدا ضبط کردم؛ پس می توانم بگویم که می شناسمش و با روحیاتش آشنا هستم....آقای در چشم باد چرا در بحرانی ترین لحظات زندگی شما و عده ای که بعداز فوت او همواره در سجایای داشته اش سخن به میان می آورند و در لایو مراسم مدیحه سرایی می کنند نیامدند دستش را بگریند.....فلان هنرپشه تا آخرین ریال طلبش را درخواست می کند و ازآن نمی گذرد ! آقای کارگردان ، پیش کسوت،کمی بخود آییم و پس از مرگ طلیعه دار نشویم............عشق و مرام تصنعی را این گونه خرج نکنیم! می نویسم ، چون می دانم او از این دوستان پشت پرده و بظاهر بامرام چه کشید!!! رفاقت فقط خوردن چای و قهوه در حیاط جشن خانه سینما نیست...در حیات زندگی رفیق باشید ! یار باشید همکار و هم صنفی باشید!!!رفاقت و دست دوست و همکار گرفتن شعار نیست

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.