یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۶

ایده‌های تکراری، آدم‌های تکراری؛

یلدا با برنامه‌های تلویزیون طولانی‌تر شد

لوگو تلویزیون

سینماپرس: وقتی نتوانیم بین برنامه‌ها و مناسبت‌ها تفکیک قائل شویم و کنار این همه معاون و مسئول ریز و درشت، یک جامعه‌شناس یا روانشناس کنارمان نگذاریم، نباید انتظار برنامه‌های جذاب و متفاوت داشته باشیم.

به گزارش سینماپرس، پس از گرانی بنزین، گرانی اجناس دیگر، اتفاقات آذرماه، بی‌خبری صبح جمعه، قطعی اینترنت، سورپرایز وزیر ارتباطات، حتی رفتن استراماچونی از استقلال، یخ‌زدن یک کولبر جوان و دیگر اخبار و وقایع ناامیدکننده به دور از تدبیر، شب یلدا انگار قرار است یک دلخوشی کوچکِ بزرگ شود. یکی از راه‌های بسط این شادی و دلخوشی، تولید برنامه‌های تلویزیونی است. برنامه‌هایی که سال‌هاست انگار از یک کارخانه تولید می‌شوند و با خلاقیت قهر کرده‌اند. برای مثال به همین ویژه‌برنامه‌های امسال دقیق شویم. شبکه‌های مختلف به فراخور محتوای‌شان، ویژه‌برنامه‌هایی ترتیب داده‌اند که اخبار آنها در رسانه‌ها منعکس شده است. درکنار برنامه‌های علی ضیاء و محمد سلوکی، سورپرایز تلویزیون و برگ برنده‌اش، رضا رشیدپور و برنامه «شب آرام» شبکه ۳ است. برنامه‌ای که دو روز متوالی پخش شد و نکته خاص یا ویژه‌ای نداشت. شاید مهم‌ترین وجه خلاقانه این برنامه ظاهر رشیدپور بود. حالا که قرار است به‌بهانه شب یلدا برای مردم دلخوشی درست کنیم، گزینه بهتر از رشیدپور وجود نداشت؟ برنامه «فرمول یک» که سال گذشته یکی، دو بار سرمربی پرسپولیس را آورده بود امسال هم سنت‌شکنی نکرد؛ با این تفاوت که کالدرون به‌جای برانکو آمد. اما جدا از مصادیق، تلویزیون نشان داده که هیچ برنامه‌ای برای روزهای خوش تقویم ندارد.

   چگونه برنامه شب یلدایی بسازیم؟

وقتی تعریف جذابیت رسانه‌ای تغییر کند و هیچ مدیری آن را متوجه نشود و بلد هم نباشد، نتیجه همین چیزی خواهد شد که شاهدش هستیم. وقتی نتوانیم بین برنامه‌ها و مناسبت‌ها تفکیک قائل شویم و کنار این همه معاون و مسئول ریز و درشت، یک جامعه‌شناس یا روانشناس کنارمان نگذاریم، نباید انتظار برنامه‌های جذاب و متفاوت داشته باشیم. نکته‌ای که در سال‌های اخیر از مدیران تلویزیون دیده‌ایم فقط یک تقسیم‌بندی بزرگ بین غم و شادی بوده است. در همین تقسیم‌بندی هم سهم بیشتر برنامه‌های غمگین متعلق به برنامه‌های زنده با پس‌زمینه حرم امام رضا(ع) یا امام حسین(ع) بوده است. یک کارشناس هم کنار یک مجری خنثی می‌نشیند و با هم صحبت می‌کنند و بعد مداحی پخش می‌شود و دوباره همان صحبت‌ها. این تمام داشته و درایت برنامه‌سازان تلویزیون برای ایام عزاداری است. جالب اینجاست که مدیران تلویزیون در سال‌های اخیر به‌صراحت گفته‌اند در عزاداری‌ها دست‌شان برای ساخت برنامه بازتر از مناسبت‌های شاد بوده است. پس واویلا به روزهای شاد این مردم. باز هم همین برنامه‌های این دو شب اخیر به مناسبت یلدا را بررسی کنیم. برای ساخت یک ویژه‌برنامه یلدایی، به یک استودیو با دکور عجیب، هندوانه و انار به مقدار فراوان، یک مجری پرحرف و البته مشهور و میهمان‌هایی که مخاطبان حتی دیگر شماره کفش‌های آنها را هم می‌دانند.

چهره‌هایی که در فهرست مجاز تلویزیون قرار دارند و احتمالا برای حضور در چنین برنامه‌ای رقم کمتری هم درخواست می‌کنند و اصطلاحا به‌صرفه‌تر هم هستند و البته بی‌خطرتر. دستمزد مجریان هم مساله مهم دیگر این برنامه‌هاست. با توجه به سیاستگذاری‌های این سال‌ها و تغییر و تحولاتی که صورت گرفته، مجریان مطرح زیادی برای فعالیت نمانده‌اند. همین مجریان محدود هم گاهی دستمزدهای‌شان آنقدر بالاست که تلویزیون بدون کمک اسپانسر نمی‌تواند از پس آنها برآید. مثلا درباره برنامه «شب آرام» شایعه شد که رضا رشیدپور برای دو شب اجرا میلیاردی پول گرفته است. اگر کسی اندکی با رسانه آشنایی داشته باشد، می‌داند این رقم برای دو شب و در شرایط فعلی تلویزیون، چیزی شبیه به یک لطیفه است، اما عدم شفافیت مدیران سیما به افزایش این شایعات دامن می‌زند. وقتی اطلاع‌رسانی صحیح و به‌موقع صورت نگیرد هرکسی از ظن خود، اعدادی را مطرح و پخش می‌کند.

یکی از مدیران سیما چند سال قبل و در گفت‌وگویی عنوان کرده بود در روزهای میلاد ائمه و پیامبر(ص) ماتم می‌گیریم که چه کنیم. این جمله، نشان‌دهنده نبود یک مکانیسم درست در راه برنامه‌سازی است. چهاردهه زمان مناسب و حتی زیادی است که یک مجموعه بتواند به یک ساختار اصولی در مناسبت‌های مختلف برسد. صدا و سیمای ما نشان داده که هنوز در دوران آزمون و خطا به‌سر می‌برد و قرار هم نیست اتفاق نویی بیفتد. انگار کسی جرأت تغییر در این ساختار را ندارد و علاقه به صندلی باعث می‌شود که از کم‌خطرترین مسیر حرکت کند.

   چه دیدیم؟

«همان همیشگی» شاید کامل‌ترین تعبیر برای آن چیزهایی باشد که در این دو روز دیده‌ایم. فقط این همیشگی یک برنامه خندوانه داشت که «چهل تیکه» جایش را گرفته بود. مثلث مدیری، رشیدپور و جوان جایش را داده بود به مدیری، رشیدپور و علیمردانی. می‌توان تنها تغییر محسوس را اتفاقا در همین مورد آخر دید. جایی که دوربین چهل‌تیکه و علیمردانی به خانه محمدعلی کشاورز رفتند و با او گفت‌وگو کردند. هرچند زمان پخش سریال «پدرسالار» که اوج محبوبیت کشاورز بود یکی از بخش‌های ثابت ویژه‌برنامه‌ها گفت‌وگو با محمدعلی کشاورز بود. شبکه ۲ هم نشان داد رضایت مخاطب برایش اولویت اصلی نیست و با تغییرات قابل اعتنایی، برنامه شب یلدایی‌اش را روی آنتن برد. «روشن‌ترین شب» با اجرای محمد سلوکی، سراغ آیین و سنت‌های ایرانی رفته بود. این برنامه در دکورش از نمادهای سنتی مرتبط با یلدا استفاده کرده بود و علی‌اکبر فرهنگی، چهره ماندگار مدیریت را هم به‌عنوان میهمان داشت. شبکه ۲ با این ریسک نشان داد در راستای سلبریتی‌زدایی، محکم‌ترین قدم‌ها را برداشته است. البته چهره‌هایی مانند فریبا کوثری و فریبا متخصص درکنار اعضای شورای شهر تهران دیگر میهمان‌های شبکه ۲ بودند که جای تعجب داشت. شبکه ۲ سال‌هاست حسابش را از دیگر شبکه‌ها جدا کرده و در دنیای خودش سیر می‌کند. دنیایی که گاه جذاب است و گاه دافع برای مخاطب دارد. اما شاید نسل‌های تازه که کرسی را به‌عنوان دکور یک برنامه می‌بینند آن را دوست داشته باشند و علاقه‌مند به سنت‌ها و آیین‌های ایرانی شوند.  

شبکه ۴ سیما، که به غربت میان مخاطبان شهره است با ویژه‌برنامه «انار و برف» و با اجرای رابعه مدنی، آفرین عبیسی و صدیقه کیان‌فر روی آنتن رفت. ریسکی که کمتر شبکه‌ای آن را قبول می‌کند. شاید خصیصه مهم این برنامه همین تفاوتش باشد. هرچند بعضی خاطرات این سه نفر را قبلا شنیده بودیم، اما در عمل و برای چندمین‌بار نشان داده شد بازیگری و اجرا دو مقوله جدا از هم است. نقالی‌گری و شاهنامه‌خوانی کودکان از دیگر نکات مثبت این برنامه بود. ای‌کاش آمار صحیح و دقیقی از مخاطبان این برنامه ارائه شود تا براساس آن برنامه‌ریزی بهتری در شبکه ۴ انجام شود. «یلدا ورزشگاهی» هم برنامه ویژه شبکه ۵ بود. شبکه ۵ سال‌هاست اصرار دارد که دیده نشود. آنهایی که دوران درخشان دهه ۸۰ شبکه ۵ را به‌خاطر دارند برای این روزهای این شبکه افسوس می‌خورند. دم‌دستی‌ترین برنامه‌ریزی برای یک ویژه‌برنامه را از طرف شبکه، شاهد بودیم. تلفیق بازیگران و فوتبالیست‌ها و خوانندگان در دهه ۷۰ یک روش مرسوم بود. فوتبالیست‌ها که دیگر جذابیت دهه ۷۰ را ندارند. سیلقه موسیقی مردم هم که تغییر کرده است و خوانندگان محبوب امروز با رقم‌های پایین یا رایگان جواب سلام را نمی‌دهند و بازیگرانی که به این شبکه آمدند هم چیزی اضافه‌تر از قبل نداشتند. دوره شوخی‌های سطحی و لودگی‌های بی‌مزه گذشته است و حتی در سینما هم خریدار ندارد و فیلم‌های این ژانر حتی پول خودشان را هم درنمی‌آورند.

   یلدا که گذشت، عید را  دریاب

با هر مشقتی که بود ساخت برنامه‌های یلدایی تمام شد و مدیران سیما می‌توانند نفسی تازه کنند. با توجه به اینکه از نگاه مدیران برای برنامه‌های نوروز هنوز زود است که کاری انجام شود فعلا خبری از طراحی‌های تازه نیست و می‌توانند آنها استراحت کنند. اما اگر اواسط اسفند خواستند جلسه‌ای تشکیل دهند و به استقبال برنامه‌های نوروزی بروند چند نکته را مد نظر قرار دهند. مردم در شرایط سختی به‌سر می‌برند. لوازم و خوراکی‌هایی که از شبکه‌های مختلف و به کرات پخش می‌شود ممکن است در خانه تعداد زیادی از مخاطبان پیدا نشود. پخش لباس‌های شیک و گران‌قیمت مجریان، میوه‌ها و آجیل‌ها و شیرین‌ها و غذاهای مختلف و متنوع، در وضعیت کنونی باعث ایجاد خشم بین مردم خواهد شد حتی اگر کسی که این لباس‌ها را پوشیده ظاهرا از درد مردم بگوید. این روزها که دولت حواسش به مردم نیست باید خود مردم یا دیگر نهادها جورش را بکشند و این‌ بار را تحمل کنند. نه‌تنها در یلدا که در طول سال تلویزیون باید بداند که مخاطبانش فقط ساکنان خیابان‌های بالای شهر نیستند و ممکن است کسانی باشند که رنگ آجیل را فقط در تلویزیون دیده‌اند.

این یلدا که با هر کیفیتی گذشت، اما لطفا مسئولان صداوسیما به فکر عید باشند که مثل همیشه غافلگیر نشوند.

*فرهیختگان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.