چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۴

نوگرایی در بن‌بست؟

می‌خواهند مدیران جوان را کله‌پا کنند

 میرباقری معاون سیما در جمع همکاران مرکز طرح، برنامه و ارزیابی سیما

سینماپرس: عزل جواد رمضان‌نژاد این سوال را به‌وجود می‌آورد که آیا باز هم باید شاهد روند پیرسالاری در صداوسیما باشیم؟

به گزارش سینماپرس، جواد رمضان‌نژاد از جمله مدیران جوان صداوسیما بود که بیش از ۲۰ سال فعالیت رسانه‌ای داشته و در رسانه ملی، پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرده است. او چند روز قبل در پی اتفاقات و حواشی‌ای که هفته قبل رخ داد، از مدیریت شبکه پنج سیما برکنار شد. این برکناری با دستور رئیس صداوسیما انجام شده و در پی حواشی به‌وجود آمده در پخش زنده سخنان توهین‌آمیز یک مداح از آنتن این شبکه بود. اهالی فرهنگ و هنر در فضای مجازی و رسانه، واکنش‌های دوگانه‌ای نسبت به این اتفاق داشتند.

بخشی از این واکنش‌ها محکوم‌کردن هرگونه اقدام تفرقه‌انگیز در جامعه ایرانی است و بخش دوم، ابراز تاسف نسبت به قربانی‌شدن یک مدیر جوان بود. فارغ از چون و چرای این اتفاق، در این گزارش تلاش داریم به مجموعه فعالیت‌های جواد رمضان‌نژاد در مدیریت شبکه افق و شبکه پنج سیما بپردازیم. رمضان‌نژاد در حوزه فعالیت خودش مدیری کاربلد و رسانه‌ای است و زمینه‌سازی برای تولید برنامه‌هایی مثل جهان آرا، راز، ماه نشان، تهران ۲۰ و اختیاریه گواه این مدعاست. «جهان آرا» نمونه‌ای از کار انقلابی در رسانه بود. جهان آرا نشان داد که رسانه انقلابی چه پتانسیلی در دفاع از امنیت ملی و انقلاب می‌تواند داشته باشد. چگونه رسانه می‌تواند از داخل نظام پرسشگری و مطالبه‌گری کند و اعتمادبه‌نفس رسانه را بالا ببرد. بررسی و منتشرکردن فیلم خبرگان رهبری و ارائه تحلیل جسورانه، آن‌هم در یک برنامه زنده که کل نقشه شبکه بی‌بی‌سی را سوزاند. پوشش خبری ویژه در روز حمله داعش به مجلس. پرونده توتال، واکنش سریع به مسائل سال ۹۶ و تولید برنامه تلویزیونی در حالی که تولید برنامه در تلویزیون منع داشت از جمله اتفاقات مهمی بود که در برنامه «جهان آرا» رقم خورد. ماه نشان دیگر برنامه‌ای است که با مدیریت رمضان‌نژاد ساخته شد، این برنامه رسانه را به یک سکویی برای ارائه خدمات اجتماعی تبدیل کرد. ماه نشان هم خیرین را جمع کرد و همچنین راهی برای ایجاد شبکه‌های خودجوش مردمی برای کمک به محرومان به وجود آورد. اجازه داد مسائل محرومان و مناطق محروم توسط رسانه ملی روایت شود، قبل از اینکه به دست رسانه‌های خارجی بیفتد. میزان اقبال به این برنامه نشان داد چگونه رسانه می‌تواند سراغ دغدغه‌های مردم و انقلاب برود و برایشان جذابیت رسانه‌ای ایجاد کند. آن هم بدون اینکه ارزش‌ها را قربانی کند و به سراغ تقلید از صنعت سرگرمی غربی برود. ماه نشان عملا رسانه را به یک کار هیاتی تبدیل کرد. چیزی که بعدها در زلزله کرمانشاه و بعد در سیل اخیر مورد استفاده قرار گرفت.

برنامه راز، برنامه‌ای که در زمان پخش بینندگان زیادی داشت و خیلی‌ها را پای تلویزیون نگه می‌داشت، برنامه‌ای با اجرای نادر طالب‌زاده که به مطالبی چون پرونده آلودگی آب آبادان و خرمشهر، خشکسالی زمین‌های اطراف اصفهان، خشکسالی زمین‌های هامون و پرونده سکینه آشتیانی که نزدیک بود تا به معضلی برای امنیت ملی تبدیل شود، بررسی و تحلیل شد و امکان مانور رسانه‌های دشمن از این موضوعات سلب شد. در برنامه عصرانه، اعتصابات کارگری هفت‌تپه مطرح شد و احتمالا برای اولین‌بار در کل صداوسیما به یک اعتصاب کارگری و یک مساله کارگری پرداخته و پوشش خبری داده شد، در حمله تروریستی به مجلس، «عصرانه» تنها برنامه‌ای بود که واکنش سریع نشان داد. پرونده ویلاهای لواسان و ده ونک برای اولین‌بار در این برنامه مطرح شد؛ عصرانه به شبکه‌های اجتماعی رسمیت بخشید و محتوای آنها را در رسانه مطرح کرد و اجازه داد صداهای انقلابی و مدافع نظام که در شبکه‌های مجازی مهجور بودند، دیده شوند. بعدها شبکه خبر و بیست‌وسی از این سیاست دنباله‌روی کردند؛ مصاحبه‌کردن با فعالان شبکه‌های اجتماعی از دیگر مواردی بود که در برنامه عصرانه پا گرفت. عصرانه بی‌طرفانه، منتقدانه، پرسشگرانه و مطالبه‌گرانه بود.

برنامه تهران ۲۰ قبلا رپرتاژ آگهی برای شهرداری تهران بود. اما رمضان‌نژاد بعد از قبول‌کردن مدیریت شبکه پنج سیما، آن را تبدیل به برنامه انتقادی و مطالبه‌گری شهروندان تهرانی از شهرداری و مدیران و مسئولان کرد. این برنامه هدفش این نبود که هفته‌ای یک‌بار آنتن پر شود. هدف این بود که مخاطب به‌جای رو آوردن به شبکه‌های خارجی به شبکه‌های صداوسیما برگردد و احساس کند مطالبات‌شان برآورده شده است. پروژه ویلاهای لواسان، آلودگی پالایشگاه تهران و دزدی از آن و ۲۰ سال نشست زمین‌های اطراف تهران و قضیه ده‌ونک هم از جمله این برنامه‌ها بود. مرتضی فاطمی این روزها با برنامه اختیاریه در قاب شبکه پنج است و قبل از آن هم او را با برنامه ۱۸۰ درجه دیدیم. نوآوری‌هایی که در این برنامه‌ها انجام شد برای اولین‌بار در رسانه ملی اتفاق افتاد، پخش مناظره جدی برای بار اول در سیما. اختیاریه اولین هاردتاک ایرانی بود (نه تقلید از هاردتاک غربی) رئیس هلال‌احمر در برنامه اختیاریه رسما از مردم عذرخواهی کرد و همه اینها برای اولین‌بار در صداوسیما اتفاق افتاد. اینها را گفتم تا بگویم، اگر مدیر، مدیر قابلی باشد، می‌تواند کارش را درست انجام دهد، برای این گزارش به سراغ برنامه‌سازانی رفتیم که با جواد رمضان‌نژاد کار کرده‌اند و کار رسانه‌ای او را قابل دفاع می‌دانند.

یامین‌پور:

موضوع قومیت و حفظ وحدت از خط قرمزهای رمضان‌نژاد است

ممکن است بعضی‌ها به نظرشان بیاید اتفاقات آن برنامه زنده شبکه پنج سیما، خیلی خاص نبود و صداوسیما نباید در قبال این مساله خیلی از خودش واکنش نشان می‌داد. اما به‌نظرم این مساله اتفاق مهمی بود، توهین به مقدسات، توهین به مذاهب، توهین به موضوعات و مفاهیم و اشخاصی که نسبت به آنها حساسیت بالایی وجود دارد، بسیار مهم است آن هم در شرایط امروز که در شرایط وحشتناکی زندگی می‌کنیم. فضایی که هر بهانه کوچکی ممکن است سرآغاز حوادث تلخ بزرگ باشد. ایران الگوی همزیستی و همبستگی اجتماعی در جهان اسلام است. بین شیعه و اهل تسنن همبستگی وجود دارد و این همبستگی مساله بسیار مهمی است. نسبت به این مساله باید حساسیت وجود داشته باشد و نباید شوخی گرفته شود. بنابراین واکنش‌ها و حساسیت‌های سازمان صداوسیما نسبت به این مساله خوب و مناسب بود. حتی جا داشت رئیس سازمان صداوسیما رسما عذرخواهی کند و قول بدهد دیگر این موضوع تکرار نشود؛ کلا این اقدام قابل درک است و نشان از اهمیت این موضوع دارد.

اما موضوع دوم، اتفاق تلخی بود که برای مدیر شبکه پنج رقم خورد. رمضان‌نژاد را سال‌هاست که به‌عنوان دوست و همکار می‌شناسم. اتفاقا جزء شخصیت‌هایی است که به این مساله واقف است و حساسیت دارد. در تمام این سال‌ها که با هم در تلویزیون کار کردیم یکی از تذکرهای همیشگی ایشان موضوع قومیت‌ها، حفظ وحدت، مراقبت نسبت به تحریک‌کننده‌هایی بود که این وحدت را به خطر بیندازد. اینکه برای شخصیتی مثل رمضان‌نژاد این اتفاق تلخ رخ می‌دهد، تلخی‌اش را برای من دوچندان می‌کند. ایشان جوانی تحصیلکرده و انقلابی است و به‌رغم اینکه سن زیادی ندارد اما بیش از ۲۰ سال سابقه کار حرفه‌ای در صداوسیما را داشته است و من او را به‌عنوان مدیری پیشرو و با دانش در عرصه رسانه می‌شناسم.

ازجمله کارهایی که ما با هم داشتیم، برنامه «جهان آرا» است و باید بدون مبالغه بگویم اگر وی مسئولیت محتوایی برنامه را به‌عهده نمی‌گرفت؛ این برنامه نمی‌توانست روی آنتن باقی بماند و موفقیتی کسب کند. ایشان در عین اینکه اهل ریسک، تجربه‌های جدید و افق گشایی در امر رسانه بود، در عین حال به حساسیت‌ها، خط قرمزها و بحران‌های بالقوه‌ای که می‌توانست رسانه را تحت تاثیر قرار دهد، وقوف داشت و مراقبت‌هایش دقیق بود. به هر حال برکناری ایشان برای من حادثه تلخی است، از آن تلخ‌تر ممکن است که رسانه ملی از حضور و تاثیرگذاری چنین مدیر توانمندی محروم شود و این مساله کام ما را تلخ کرده است. امیدوارم با رفع حساسیت‌ها، رمضان‌نژاد هم به کار برگردد؛ هر چند صداوسیما نیروهای حرفه‌ای و موثر زیاد دارد، ولی بی‌شک ایشان یکی از بهترین‌هاست و سال‌ها باید بگذرد یک نفر را پیدا کنیم که در عین حرفه‌ای بودن و با دانش بودن، رویکردها و نگاه‌های انقلابی هم داشته باشد. منتظر هستیم که با رفع سوءتفاهم‌ها و کدورت خاطرهایی که ایجاد شده است. امکان استفاده از ایشان برای سطوح عالی مدیریت ایجاد شود.

حسین یکتا:

مدیر خط‌شکن و اهل ابتکار

ما در مسیر انقلاب اسلامی معمولا با آدم‌هایی برخورد کرده‌ایم که از نظر ما برکت بوده‌اند؛ یعنی حرکتی که کرده‌اند یا حاصل عمری که داشته‌اند، همراه برکت بوده است. باور داریم که انقلاب اسلامی امتداد مسیر عاشورا است و این مسیر هم محل ابتلای همین آدم‌هایی است که برکت دارند. کسی که در این مسیر حرکت می‌کند و برکت دارد اهل بلاست و قصه و غصه‌ها را هم به جان می‌خرد.

به اعتقاد من جواد رمضان‌نژاد از جمله جوان‌هایی است که مجموعه کارهایی که کرد، حرکت‌های پربرکتی بود؛ چه در عرصه‌های فرهنگی و چه در عرصه رسانه‌ای که به‌طور خاص در شبکه افق بروز و ظهور کرد. راه‌اندازی شبکه افق برای جبهه فرهنگی انقلاب بسیار مهم بود و از آرزوهای دیرینه جوان‌های خودجوش مومن انقلاب بود شبکه‌ای داشته باشند که محل ظهور و بروز گفتمان آنها باشد.   آقاجواد شبکه و مدیریت تجربه‌نکرده‌ای را قبول کرد و با پشتیبانی‌ای که مسئولان صداوسیما کردند و با حمایتی که مجموعه فرهنگی بقیه‌الله‌الاعظم(عج) کرد، توانست شبکه افق را روی پا بیاورد. راه‌اندازی شبکه افق خیلی مهم بود از این جهت که برای اولین‌بار، یک شبکه خاص برای گفتمان جبهه فرهنگی انقلاب و جبهه مقاومت شکل گرفت.

در دل این کار هم کارهای قشنگی به وجود آمد و یکی از آنها برنامه «ماه‌نشان» بود که اختصاصی خود من درگیرش بودم. این برنامه، در لیالی ماه مبارک رمضان، سراغ گروه‌ها و تیم‌هایی رفت که در عرصه خدمات اجتماعی و محرومان فعالیت می‌کردند. با توجه به گفتمان رهبری درخصوص ورود نیروهای انقلابی و آحاد مردم به فعالیت‌های اجتماعی و رفع محرومیت‌ها، می‌توان گفت که «ماه‌نشان» جزء اولین برنامه‌هایی بود که در این زمینه فعالیتش را شروع کرد و نقطه اثر شد.

شبکه افق از همان روزهای اول حرکت خودجوش مردم در راهپیمایی اربعین حضور داشت و آنتن در اختیار بچه‌های فعال در این راهپیمایی و نهضت عظیم حسینی قرار گرفت. این حرکت به هفت سال پیش باز می‌گردد که از عمود ۲۸۵، اولین پخش زنده و اولین برنامه‌های پرشور و پرمحتوا از شبکه افق پخش شد. اینها برای دوره‌ای است که اربعین این شکل رسانه‌ای را در صداوسیما نگرفته بود.

یکی دیگر از برنامه‌های مهم دوره مدیریت آقای رمضان‌نژاد در شبکه پنج سیما که به‌موقع پخش شد، برنامه ۱۴۴۰ بود. آن هم در زمانی که دشمنان دنبال اختلاف افکنی بین دو ملت ایران و عراق بودند. برای اولین بار حرکت برنامه زنده موکب به موکب را به مدت ۱۰ شب داشتیم که تعامل بین ایران و عراق و برادری و دوستی را در مجموعه موکب‌های عراقی تصویر کردیم.

وی مسئولیتی هم در ستاد بلایای طبیعی در صداوسیما برعهده داشت. اقدامات و برنامه‌ریزی جواد رمضان‌نژاد باعث شد نیروهای انقلابی درخصوص ارسال اقلام و اجناس و حتی اعزام نیرو به مناطق سیل‌زده خوزستان، لرستان و گلستان آگاه شوند. شبکه افق در مساله زلزله سرپل ذهاب هم به کمک خیریه‌ها و مردم آمد و در زمان‌های خوب توانستیم برنامه‌های خوبی از فعالیت‌های مردمی وسط میدان سرپل ذهاب را پوشش دهیم.

در موضوع راهیان‌نور هم توانستیم برنامه‌های همچون شب‌های شلمچه و بله‌برون‌شلمچه را تولید کنیم و شبکه افق میدان‌دار و خط‌شکن درخصوص پوشش این برنامه‌ها بود و در آن زمان هم زحمات روی دوش جواد رمضان نژاد بود.

به این کارنامه که نگاه می‌کنیم، نشان می‌دهد اقدامات این جوان انقلابی برکتی بوده و اتفاقا همیشه مورد تایید مجموعه مدیران صداوسیما قرار گرفته است.   بچه‌حزب‌اللهی‌ها جوادآقا را معبری برای ورود به سازمان می‌دانستند و کارهای زیادی با حمایت‌های او انجام شد. با حضور او درِ سازمان صداوسیما و شبکه‌های تلویزیونی روی مجموعه‌های مردمی و انقلابی باز شد. البته حضور نیروهای مردمی امکان اتفاقاتی را رقم زد که نانوشته و ناگفته است. این ناگفته ماندن هم برای آقای‌رمضان‌نژاد، یک امتحان و فصل جدیدی از ظهور و بروزش در عرصه مدیریت خواهد بود. امید که بتوان از حضورش در عرصه رسانه ملی استفاده کرد.
 

کامران قبادی سردبیر برنامه تهران ۲۰

رمضان‌نژاد به باندهای صدا و سیما متصل نبود

در ماجرای پخش اظهارات موهن یک مداح در پخش زنده شبکه ۵ سیما، مسئولیت مستقیم موضوع به عوامل حاضر در صحنه بر می‌گردد که توبیخ نیز صورت گرفت و حتی معاون سیما مدیر شبکه و مدیر پخش را نیز توبیخ کرد. در این‌گونه رویدادها به هیچ وجهه‌کاری از مدیران یک شبکه بر نمی‌آید و نمی‌توان آنها را مقصر مستقیم موضوع معرفی کرد اما شاهد بودیم که پس از اقدام معاون سیما در توبیخ مدیران شبکه، ناگهان رئیس سازمان صداوسیما وارد ماجرا شد و در اقدامی تعجب‌برانگیز، مدیرشبکه ۵ را برکنار کرد. عملکرد رمضان‌نژاد طی یک سال گذشته در شبکه ۵ نشان می‌دهد که از زمان حضور او در این شبکه، جوانگرایی در کنار نوگرایی در دستور کار قرار گرفت. «تهران‌۲۰»، «اختیاریه»، «یک روز تازه»، «نقد سینما» و برنامه‌هایی از این دست را می‌توان نمونه‌هایی از تلاش رمضان‌نژاد در مدتی کوتاه برای بالا بردن مخاطبان شبکه ۵ برشمرد. حمایت از برنامه‌های انتقادی و بیان دغدغه‌های مردم در برنامه‌های مختلف این شبکه به مرور موجب آشتی با شبکه باسابقه پنج سیما شده بود.

قطعا محروم کردن صداوسیما از مدیری توانمند، بیشترین ضرر را به سرمایه اصلی این رسانه یعنی مردم خواهد رساند. کادرسازی از میان نیروهای توانمند، یکی از اقداماتی بود که در دستور کار جدی رمضان‌نژاد قرار گرفت و البته مقاومت‌هایی نیز در برابر آن صورت می‌گرفت و فقط می‌توان امید داشت که این حرکت ارزشمند توسط مدیر جدید شبکه نیز دنبال شود.
 مدیر سابق شبکه پنج سیما به هیچ‌کدام از باندهای فعلی در صداوسیما متصل نبود و پیش از این نیز زمزمه‌هایی از تلاش برخی برای برکناری وی وجود داشت و آقایان دنبال بهانه بودند و در ماجرای اخیر این فرصت مهیا شد و او به راحتی قربانی و درنهایت برکنار شد. بدون شک اقدام غیرقابل توجیه مسئولان رسانه ملی در برکناری رمضان‌نژاد، در ادامه نیز مانع بروز نوآوری و شجاعت در میان مدیران بعدی صداوسیما شده و مدیران را محافظه‌کارتر از الان خواهند کرد و این مساله نهایتا به ریزش مخاطبان رسانه ملی منجر می‌شود.

طالب‌زاده:

«راز» با حمایت‌ رمضان‌نژاد در شبکه‌های دیگر تکثیر شد

رمضان‌نژاد در برنامه «راز» یکی از افراد موثر بود و در چهار، پنج محور از برنامه که تا به حال در هیچ شبکه صداوسیما مطرح نشده بود، زحمت کشید و کارها دنبال شد. البته افراد زیادی برای به ثمر رسیدن برنامه «راز» تلاش کردند، ولی یکی از تاثیرگذارترین افراد، همین رمضان‌نژاد بود که می‌گفتند سوژه تا چه جایی پیگیری شود و تا کجا آن را مطرح کنیم که مشکلی پیش نیاید. آن هم سوژه‌هایی که تا آن زمان در صداوسیما مطرح نشده بود، مثل مساله ربا در بانک‌های ایران که با سود خیلی زیاد از مردم پول می‌گیرند. برای این برنامه، با آیت‌الله مکارم‌شیرازی، مصباحی‌مقدم و حسن عباسی مصاحبه کردیم و همچنین سه برنامه ویژه درباره ربا کار کردیم. اینکه گفتمان اقتصاد اسلامی باید راه‌اندازی شود، از همان برنامه‌ها شروع شد. بحث اقتصاد مقاومتی برای اولین‌بار در برنامه راز مطرح شد و رمضان‌نژاد در این موضوع هم بسیار تاثیرگذار بود. بحث مالیات و مطرح‌شدن این موضوع که ایران یکی از مالیات گریزترین کشورهاست. اینکه متمولین مالیت نمی‌دهند و اصلا رصد هم نمی‌شوند، در برنامه راز مطرح شد. همچنین بحث طب اسلامی که حرف‌زدن از این مساله تا قبل از این برنامه در صداوسیما ممنوع بود، در برنامه «راز» مطرح شد.

در دوره‌ای که رمضان‌نژاد در شبکه افق بودند، برای اولین بحث حق اعتراض و تظاهرات مطرح شد. در آن برنامه این را گفتیم همان‌طور که شهید بهشتی گفته بودند اگر معلمی نسبت به حقوق پایین خود اعتراض دارد، یا راننده‌ای مشکل معیشتی دارد، دیگر احتیاج به حکمی از طرف وزیر کشور نیست. وقتی حرف مهمی در فضای رسانه‌ای (در برنامه‌ای) زده شود، اثرگذاری اجتماعی هم خواهد داشت. اتفاقا بعد از مطرح‌شدن این مساله حق اعتراض بود که نگاه رسانه‌ای برخی مدیران نسبت به اعتراض سپرده‌گذاران موسسه مالی اعتباری کاسپین تغییر کرد. ما این برنامه را ساختیم و پخش شد.

۳۰، ۴۰ درصد برنامه‌های ما، مصاحبه با خارجی‌های مبارز مطرح آمریکایی بود که شاید تا آن زمان، کمتر در تلویزیون دیده می‌شد؛ همه اینها از جمله نوآوری‌هایی بود که در دوران حضور ایشان انجام شد. برنامه‌های بکری در زمان حضورشان در شبکه افق ساخته شد و به روالی برای شکل‌گیری برنامه‌هایی که در شبکه‌های دیگر ساخته می‌شدند، تبدیل شد. در آن دوره رمضان‌نژاد، مدیرگروه مستند شبکه چهار و پایه‌گذار کارهای اولی در شکل‌گیری برنامه «راز» بود.

جوان بودن مدیر رسانه‌ای در موفقیت برنامه خیلی موثر است؛ در گروهی که ما کار می‌کردیم، رمضان‌نژاد، جوان‌ترین عضو گروه بود و آن موقع در بسیج سازمان حضور داشت. این جوان در خیلی از محورها مسلط است و نوآوری‌های جالبی داشت چون تا به حال این اتفاق نیفتاده بود که کسی در چنین موضوعاتی بتواند برنامه‌سازی کند. برخی میهمانان ما تا به حال روی آنتن تلویزیون نیامده بودند چون مدیران می‌ترسیدند، اما رمضان‌نژاد جسارت این کار را داشت. نکته دیگر این بود که حمایت رمضان‌نژاد باعث شد در کنار برنامه «راز»، کادرسازی و تکثیر برنامه نیز شکل بگیرد. مثلا در ۱۷ قسمت از برنامه «راز»، افرادی همچون محسن مقصودی، پروین‌ نژاد و دیگرانی که به‌عنوان کارشناس در برنامه «راز» حضور داشتند، توانستند بعدها برنامه «ثریا» را در شبکه یک سیما شکل دهند که همه این کارها از برنامه «راز» و از دوره رمضان‌نژاد شروع و تکثیر شد. در آخر باید بگویم به این شیوه برکناری که انجام شد انتقاد دارم. اصلا برکناری مدیر شبکه را قبول ندارم؛ به‌نظرم اشتباه بزرگی بود. ما می‌توانیم به مدیر تذکر دهیم. مدیر نمی‌تواند برنامه زنده را کنترل کند، این را دیگر همه می‌فهمند. می‌توان آن مداح، تهیه‌کننده برنامه و ناظر پخش را توبیخ کرد که چرا احتیاط نکرده‌اید. مداح را یک سال توبیخ کنند اما اخراج‌کردن مدیر شبکه بوی سیاسی‌کاری می‌دهد. کسی که این همه زحمت کشیده و به اینجا رسیده به همین راحتی اخراج‌کردنش را قبول ندارم.

سیدمرتضی فاطمی:

رمضان‌نژاد، شبکه‌ای که ریزش مخاطب داشت را دوباره احیا کرد

سابقه همکاری من با جواد رمضان‌نژاد به دوره هفته‌نامه پنجره برمی‌گردد. آنجا بود که رمضان‌نژاد را به‌عنوان یک عنصر رسانه‌ای اهل گفت‌وگو، منطق و  فردی حرفه‌ای شناختم و با هم کارهای رسانه‌ای‌مان را شروع کردیم. رمضان‌نژاد پله‌پله مدارج ترقی و پیشرفت را در سازمان طی کرد. این مساله مهمی است که مدیر علاوه‌بر جوان بودن، تجربه فعالیت رسانه‌ای ۱۴ تا ۱۵ ساله هم داشته باشد.

رمضان‌نژاد، بسیار انسان آزاداندیش و شجاعی است. این کلمات را بدون تعارف می‌گویم، چون اگر این‌گونه نبود هیچ‌وقت برنامه «۱۸۰ درجه» ساخته نمی‌شد. آن‌هم برنامه‌ای که به بیش از ۸۰ یا ۹۰ مورد بحرانی کلان در مملکت پرداخت؛ موضوعاتی که هیچ‌کس به آن نپرداخته بود. موضوع تعدد زوجات و هویت ایرانی و همچنین آدم‌های مختلف از جناح‌های متعدد، در این برنامه حاضر شدند و حرف‌هایشان را زدند؛ اگر مشکلی هم پیش می‌آمد، خود رمضان‌نژاد پای همه‌چیز می‌ایستاد و مسئولیتش را قبول می‌کرد. در ساخت برنامه «اختیاریه» هم شجاعانه وارد میدان شد و به‌نظرم آن حسی که مخاطب از برنامه می‌گیرد و حس صمیمیتی که از گفت‌وگو به او دست می‌دهد، برای همین تصمیم‌های شجاعانه‌ای بود که مدیریت رمضان‌نژاد گرفت.

بحث جوان‌گرایی در سازمانی مثل صداوسیما مهم است، البته این دلیل نمی‌شود که بگوییم مدیری که سن و سالی دارد، نمی‌تواند موثر باشد یا اینکه هر جوانی بتواند مدیریت خوبی داشته باشد. به‌نظرم همه‌چیز به وابسته‌نبودن به میز و صندلی برمی‌گردد. اینکه مدیر کیفش آماده باشد و هر وقت کارش تمام شد برود، اما خدماتش را به سازمان برساند. مثل رمضان‌نژاد که الان خدمات‌شان ماندگار شده است از کارهایی که در برنامه‌های «راز»، «جهان آرا»، «۱۸۰ درجه» و همین برنامه «اختیاریه» که در شبکه پنج سیما انجام داده‌اند. همه اینها ثمره سعه‌صدر و تلاش شبانه‌روزی رمضان‌نژاد است. بخشی از اینها به همان انرژی جوانی‌اش برمی‌گردد. مدیری جهادی که با ممارست و پیگیری پای برنامه تولید شده می‌ماند. همه اینها ویژگی‌هایی است که رمضان‌نژاد داشت و برنامه‌سازی در تلویزیون را متحول کرد. همین شبکه پنج را ببینید که به‌خاطر برخی سیاست‌های سازمان، دچار ریزش مخاطب شده بود، اما دوباره برنامه‌های جدی در آن طراحی شد و می‌بینیم که مخاطب به این برنامه‌ها اقبال دارد.

میلاد گودرزی:

می‌خواهند مدیران جوان را کله‌پا کنند

من تجربه کار مستقیم با رمضان‌نژاد را نداشتم، به‌جز برهه‌ای که در شبکه افق با ایشان فعالیت داشتم. در همان مدت کوتاه، روحیه مدیری جوان را در چند مورد در وجودشان دیدم. اول اینکه، رمضان‌نژاد اختیار و استقلال عمل را به برنامه‌سازانش می‌دهد که خودشان کار کنند؛ به قوه و فهم رسانه‌ای برنامه‌سازان اعتماد دارد. آن فضای کارمندی که در شیوه مدیریتی پیرمردها حاکم بود و به برنامه‌ساز دیکته می‌شد که چه کاری انجام بدهند و چه کاری انجام ندهند، در شیوه مدیریتی رمضان‌نژاد نبود.

خومان می‌دانیم تعداد زیادی جوان فعال داریم که مطمئنا اگر وارد کار برنامه‌سازی شوند خیلی هم خوب عمل می‌کنند، اما حرف‌هایی اینچنین مثل این را بساز، این را نساز، این کار را انجام بده، این کار را انجام نده، همه و همه روی عملکرد برنامه‌سازان تاثیر می‌گذارد. رمضان‌نژاد از آنجا که خودش جوان بود، از این مدل رفتارها نداشت و برنامه‌هایی مثل «جهان آرا»، «عصرانه» و الان برنامه «تهران ۲۰» شبکه پنج، به برنامه‌سازانش می‌گفت، بروید با تحلیل خودتان کار کنید، طبیعتا آن جوان‌ها وقتی این روحیه را می‌بینند، می‌روند و کار می‌کنند و بعد مدیر پای هزینه‌های برنامه‌ها می‌ایستاد.

نکته دیگر این بود که نگاه تولیدی را در ایشان می‌دیدیم، این کار باید در بیاید. الان در همان شبکه پنج، برنامه تهران ۲۰ سر و شکل دیگری پیدا کرده است. نگاه تولیدی دارد. نه اینکه فقط آنتن پر شده و کارها به شکلی آماده شود که فقط یک برنامه معمولی بیرون بیاید. همین رعایت نکات به ظاهر ساده، باعث متفاوت‌شدن یک شیوه مدیریتی خواهد شد.

به‌صورت کلی فضایی که در صداوسیما وجود دارد این است که دنبال بهانه هستند پروژه شکست جوان‌گرایی را رقم بزنند. رسانه ملی در قبضه افرادی است که قرار بوده نزدیک به دو دوره قبل بازنشست شوند و تحت فشار افکار عمومی و رهبری، مجبور شدند و یک سری جوان‌ها را سر کار گذاشتند. من حسم این است اینها چون تحت فشار این کار را انجام داده‌اند، در چنین موقعیتی دنبال بهانه هستند جوانان را به شکلی کله پا کنند تا درمجموع آنان به شکست برسند؛ چه در شبکه سه که آن دعوای فردوسی‌پور را راه انداختند و همین‌طور در این مساله که به‌دنبال بهانه هستند جوانان را از دور مدیریت خارج کنند.

واکنش‌ها در فضای مجازی

انتشار خبر برکناری جواد رمضان‌نژاد از مدیریت شبکه پنج سیما، با واکنش‌های متفاوتی در فضای مجازی همراه بود. بخشی از این واکنش‌ها با اشاره به اقدامات موثری بود که این مدیر جوان در دوره مدیریتش در شبکه پنج انجام داده بود.

مسعود ده‌نمکی، فیلمساز: فکر نمی‌کنم برادران اهل سنت هم راضی باشند که برای یک غفلت ناخواسته، کشورشان از خدمات یک نیروی دلسوز محروم شود. از ریاست محترم سازمان بخواهیم در کنار دلجویی از این هموطنان، دستور دهند در مکانیسم پخش زنده امکان فنی جلوگیری از تکرار این اشتباهات فراهم شود که البته کار سختی نیست.

مصطفی رضوانی، مستندساز: آقا جواد! حال دیروز ظهرتو خریدارم... جدا از شوخی‌هایی که می‌کردی و می‌گفتی: تو خبر برکناریمون هم عکسمونو پخش نکردن معروف شیم و عکس رئیس رو گذاشتن، عمق حالتو خریدارم... حال آدمی که برمی‌گرده عقبشو نگاه می‌کنه، می‌بینه سال‌هاست همه‌جوره برادری‌اش رو به نظام ثابت کرده، تا تونسته برای نظام و سازمان جنگیده، جلوی فشارها و تهمت‌ها وایساده و به فرموده رهبرش کلی نیروی جوون وارد سازمان کرده، بی‌خوابی و مریضی کشیده و از فشار کار، کارش به عمل قلب باز کشیده و دست آخر هم تو همین نظام و تو همون سازمان بهش میگن فلانی به‌خاطر مصالحی تو قربانی شدی و برکنار شدی! ماهایی که از نزدیک می‌شناسیمت می‌دونیم عَلَمی که بلند کردی زمین نمی‌مونه... تویی که خودت رو سرباز نظام می‌دونی قطعا سنگر جدیدتو پیدا می‌کنی.

محمدحسین رضوی، تهیه‌کننده سیما:  تنها مدیر شبکه‌ای بود که به خودمان اجازه می‌دادیم با اسم کوچک او را صدا کنیم. آقا جواد. چه برای اولین‌بار که او را در سال ۹۱ و در قامت مدیر طرح و برنامه سازمان تازه‌تاسیس اوج دیدم، چه هفته گذشته که ایشان را با عنوان مدیر شبکه پنج سیما دیدم، تغییری جز کمی شکسته‌شدن و فشارهای این سال‌های مدیریت در خط مقدم فضای رسانه‌ای ندیدم. همان تواضع، همان منش و همان شور و اشتیاق برای فعالیت! در تمام این سال‌های آشنایی (از همان سال ۹۱ تا سال گذشته و انتصاب به‌عنوان مدیر شبکه پنج) هیچ‌گاه فرصت همکاری بین من و ایشان رخ نداد. و در زمان حضور من در شبکه پنج ایشان به‌عنوان مدیر ما در شبکه منصوب شد. در تمام این مدت کمتر از یک سال هم کمابیش نظرات و سلایق‌مان باهم کمی متفاوت و در حوزه‌هایی نیز سرکشی و تندروی‌های من جز با صبوری از جانب ایشان مسیری جز مدیریت و هدایت پیدا نمی‌کرد. اینها را گفتم تا بدانید ما در تمام حوزه‌ها دارای اشتراک نظر و عقیده نبودیم. و کما اینکه در مورد برنامه‌هایی مثل «شهرعزیز» گلایه‌هایم را نوشتم؛ اما حدود ۳۰ ساعت است که لحظه‌لحظه اتفاق رخ داده را با خودم مرور می‌کنم و سوال ذهنی‌ام این است، چطور می‌شود به‌خاطر یک اشتباه غیرعمد، عنصر مدیریتی کارآمد، خلاق، فعال و باسواد چون جواد رمضان‌نژاد را از دست داد؟

واقعا انصاف و عدالت حکم می‌کند که بگویم، حتی اگر امثال من در شبکه پنج حذف می‌شدیم و قرار بر حضورمان نبود، حضور جواد رمضان‌نژاد برای سیما و رسانه ملی بسیار مفید بود و نمی‌دانم چه منطقی باعث می‌شود از چنین سرمایه‌هایی عبور کنیم؟

امیر خرمشاهی، تهیه‌کننده تلویزیون: دوره کوتاه افتخار شاگردی و ‌دوستی در محضر دکتر جواد رمضان‌نژاد عزیز و بزرگ، برایم یک دانشگاه تمام عیار بوده است... او رسانه‌شناس و فرهنگ‌پرور و هنرمند کارآزموده و دنیا دیده سینما و سیاست بود... جوان اما پخته‌ای پیر در سلول‌های تفکرش دیده می‌شد...

طراح و تئوریسین دوراندیش... پرتلاش و کارآمد و حاضر در میدان کار... که پله‌پله و با پشت‌کار و تجربه ارزشمندی پیش آمده بود... هر روزی که توفیق هم‌کلامی با ایشان را چه در جلسه از نزدیک و چه از راه دور، میهمان توصیه و تذکرش بوده‌ام برای من یک کلاس دانشگاهی در قد و قامت دانشگاه‌های معتبر فرهنگ و رسانه بود... خدای بزرگ را در این شب عزیز گواه می‌گیرم که در معنای کلمه در عمل یک نظریه‌پرداز و استاد کم‌نظیر رسانه است... حیف و صد حیف که نخبه‌ای را سوزاندیم تا آتشی را خاموش کنیم!

بی‌شک در تصمیم نبودنش، تدبیر ندیدم! اما شاید مصلحت‌دیدن و به جفا سوزاندن و فدایش کردند... او در اتفاق تلخ و ناپسند تایید نشده که خاطر همه مسلمانان را رنجاند، به‌حق هیچ نقشی نداشته است که در اولین ساعات اتفاق ناخواسته، بهترین تدبیرها را داشت... در پناه بهترین دوست و محبوب بمانی و ان‌شاءالله به‌زودی بازهم تو را در بهترین جایگاه فرهنگ و رسانه، تاثیر گذارتر از گذشته ببینیم و بیاموزیم.

*فرهیختگان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.