یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۲

چرا میرکریمی تمام مردان فیلم‌هایش را لجن‌مال می کند؟

قصر شیرین

سینماپرس: تصادفی نیست که جناب میرکریمی در تمام هشت فیلمی که فیلمنامه‌اش را نوشته یا ایده‌اش را داده، حتی یک شخصیت مرد سالم ندارد. «قصر شیرین»، شدیدتر از همۀ فیلم‌های قبلی این کارگردان به فمینیسم دچار است.

فیلمنامه بر اساس ایده‌ای از میرکریمی، توسط محسن قرائی و محمد داودی نوشته شده است. همۀ اجزای فیلم خوبند: بازی‌ها (مخصوصاً دو بازیگر کودک)، فضاسازی، شخصیت‌پردازی و همچنین کارگردانی. اما این مصالح خوب، برای ساخت خانه‌ای بر روی شن‌های دریا به کار گرفته شده‌اند و بدین جهت، قصر شیرین تماماً از دست رفته است.

این فیلم، شدیدتر از همۀ فیلم‌های قبلی این کارگردان به فمینیسم دچار است. جناب میرکریمی در بیست سال اخیر، ۹ فیلم ساخته که تماماً فمینیستی هستند. البته بجر فیلم اولش کودک و سرباز (۱۳۷۸) که فیلمنامه‌اش را محمد رضایی‌راد نوشته و جناب کارگردان، در آن نقشی نداشت. بقیۀ هشت فیلم میرکریمی، تماماً فمینیستی هستند. او نویسندۀ مشترک شش فیلمنامه از این آثار بوده است و دو فیلم دیگر بر اساس ایدۀ او نوشته شده‌اند. کارگردان در همۀ این هشت فیلم، چهرۀ مرد و پدر را تخریب می‌کند و از سوی دیگر، زن و مادر را به اوج رسانده از او یک قدیسه می‌سازد. مثلاً در فیلم امروز (۱۳۹۲) زن مرموز قصه (سهیلا گلستانی) با حضرت مریم (س) قیاس می‌شود. در حالیکه همان فیلم، پر است از مردهای لاشعور و بی‌نزاکت. پرویز پرستویی نیز اگر در آن فیلم چهرۀ مثبتی دارد به دلیل حمایت از همین زن و خدمت به اوست.

تصادفی نیست که جناب میرکریمی در تمام هشت فیلمی که فیلمنامه‌اش را نوشته یا ایده‌اش را داده، حتی یک شخصیت مرد سالم ندارد. از این منظر حتی می‌توان فیلم‌های قبلی او را بازخوانی کرد. مثلاً در زیر نور ماه (۱۳۷۹) اگر سید حسن (حسین پرستار) شخصیت مقبولی دارد به خاطر آن است که از آن فاحشه دفاع می‌کند. جناب کارگردان برای تطهیر او، یک حوزه علمیه را تماماً تخریب کرد. و فراموش نکنید آن مردانی که زیر پل می‌خوابند که برخی از آنها حتی خانواده دارند که حضوراً آمده و گله می کنند.

جناب میرکریمی در کنفرانس مطبوعاتی پاسخ واضحی به این سؤالات راقم نداد و فقط گفت: شاید برای آنکه همسرم را دوست دارم. اما دوست داشتن همسر موجب نمی‌شود که فیلمساز بخواهد تمام مردان فیلم‌هایش را لجن‌مال کند (البته بجز مردانی که خدمتگزار زنانِ فیلم هستند). به هر حال اگر روزی کشف شود که جناب میرکریمی در کودکی از پدرش کتک می‌خورده یا پدرش خانواده را ترک گفته، بنده تعجب نخواهم کرد. این اوضاع زن ذلیلی و فمینیسم افراطی، اصلاً طبیعی نیست.

در فیلم قصر شیرین، جلال (حامد بهداد) بعد از مرگ همسر اولش به سراغ ماترک او رفته و بچه‌هایش را به ناچار تحویل می‌گیرد. در طول مسیر متوجه خباثت‌های مرد و درست‌کار بودن زن می‌شویم. فیلمساز، کار را به جایی می‌رساند که شخصیت جلال را به یک فرعون تبدیل می‌کند و از زن، یک قدیسه می‌سازد. به طوریکه جلال حتی یک نقطه خوب ندارد اما از سوی دیگر، هیچ گردی بر دامن زن نمی‌نشیند. در انتها متوجه می‌شویم که او قبل از اینکه به اغماء برود، قلب خود را به مبلغ ۵۰ میلیون تومان فروخته و آن مبلغ اکنون به جلال رسیده است. به عبارت دیگر، جلال به یک معنا قاتل شیرین نیز هست. البته این اهدای عضو آگاهانه بوده و خود شیرین ظاهراً این خواستۀ جلال را اجابت کرده است!

اما نام «قصر شیرین» به شهری در استان کرمانشاه اشاره ندارد. هرچند که فیلم در همان حوالی غرب کشور اما در استان کهگلویه و در جادۀ سمیرم در جنوب استان اصفهان می‌گذرد. ماجرا این است که مادری به نام شیرین نزد بچه‌هایش از پدرشان جلال (حامد بهداد) که آنها را رها کرده و همسر دوم گرفته است، آنقدر تمجید می‌کند و دروغ می‌گوید که خانه‌اش را قصر می‌نامد. او حتی هدایایی مانند دوچرخه را که برای بچه‌ها می‌خریده، به نام پدرشان به آنها هدیه می‌داده است! یعنی وفاداری تام شیرین حتی دوری از غیبت و بدگویی از شوهر متفرعن! تنها گناهی که فیلم برای جلال معرفی می‌کند تصادف غیر عمد با عابر و فرار کردن از صحنه است.

حتی اولاد نامشروع نیز نمی‌توانند اینقدر خبیث شوند که جلال (حامد بهداد) هست. غیر ممکن است که چنین آدمی حتی در ایران به وجود آید. و من مانده‌ام که جناب میرکریمی و فیلمنامه‌نویسانش، این همه خباثت را از کجا آورده‌اند. چون فکر کردن به این همه پلیدی از عهدۀ هر کسی برنمی‌آید. از طرف دیگر این زن قدیسه در کدام عالم آسمانی زندگی می‌کرده است که حتی کوچکترین گردی بر دامن او نمی‌نشیند؟ آیا او نمی‌داند که طبق آیۀ ۲۶ از سورۀ روم، همسران با یکدیگر سنخیت دارند؟! الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ...

واقعاً جناب کارگردان در پشت کدام کوه زندگی می‌کند که از اوضاع ایران بی‌خبر است؟ آیا او نمی‌داند که بیش از هشتاد درصد از دادخواست‌های طلاق را زنان ثبت می‌کنند؟! بنده از این کارگردانی که منافقانه در کنفرانس مطبوعاتی از حفظ ارزش‌های خانواده حرف می‌زند اما در عمل، ریشه و قوام خانواده را با ارۀ برقی از جا می‌کند و در طول بیست سال فیلمسازی‌اش حتی نتوانسته یک مرد درست را در خانواده تصویر کند، برائت می‌کنم. سیدرضا میرکریمی پیشوند «سید» را از نام خودش در تیتراژ فیلم‌ها حذف کرده است!

این افراط و تفریط‌ها، عاقبت خوبی ندارد. به افرادی مانند محسن مخملباف، اکبر گنجی و حشمت‌الله طبرزدی نگاه کنید که چطور از افراط کارشان به تفریط رسید. و اینها همه بدان جهت است که زین اسب تفکرشان سست است که گاهی به سمت چپ و گاهی به سمت راست متمایل می‌شوند.

*مشرق

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.