یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۹

تحقیق سی ماهه برای ساخت یک مستند

نقاشی: مستند «دبستان پارسی» ادامه نگاهم به تاریخ معاصر است

حسن نقاشی

حسن نقاشی درباره ساخت مستند جدید خود با عنوان «دبستان پارسی» گفت: بیش از ساخت «شاهجهان» تصمیم گرفتم روی تاریخ معاصر ایران در خطه کویر کار کنم که ماحصل آن فیلم مستند «شاهجهان» شد، ساخت مستند «دبستان پارسی» هم در ادامه نگاه من به تاریخ معاصر است.

حسن نقاشی؛ مستندساز در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس از ساخت جدیدترین مستند خود با عنون «دبستان پارسی» صحبت کرد و گفت: حقیقت ماجرا این است که چون من اهل یزد هستم به زادگاه خودم و تاریخ معاصر و کهن علاقه زیادی دارم. در فیلم های قبلی هم در رابطه با تاریخ کهن منطقه یزد، آیین ها و آداب و رسوم و اساطیر آن بسیار کار کرده بودم. این بار هم تصمیم گرفتم یک قدم جلوتر بیایم و روی تاریخ معاصر ایران در خطه کویر کار کنم که ماحصل آن فیلم مستند «شاهجهان» شد. «شاهجهان» یک برگه گمشده از تاریخ مشروطه است.

وی ادامه داد: ساخت مستند «دبستان پارسی» هم در ادامه نگاه به تاریخ معاصر است. در دوران قاجار دبستان هایی تحت عنوان «دبستان پارسی» شکل می گیرد. دبستان ها و مدرسه هایی نوین که شیوه آموزش آن ها با شیوه مکتبخانه ای آن زمان متفاوت بوده و خیلی علمی تر و آکادمیک تر در علوم و حرفه های مختلف به دانش آموزان آموزش می داده است. سنگ بنای این مدارس در ایران در دوران قاجار خورده است به این صورت که امیرکبیر طی سفری که به مسکو داشته نخستین بار مدارس نوین را در ان جا می بیند و به ایران که باز می گردد مدرسه دارالفنون را در سال ۱۲۶۸ شمسی بنا می کند.

این مستندساز با بیان اینکه دو سال و نیم درباره این فیلم مستند تحقیق و پژوهش کرده است، عنوان کرد: برای این فیلم که تحقیق و پژوهش کردم، متوجه شدم که خیلی قبل تر از این که مرحوم امیرکبیر بخواهد دارالفنون را به عنوان مدرسه نوین ایران معرفی کند در شهر هایی مثل تبریز و یزد مدارس نوین بوده که چند سالی فعالیت میکرده اند. از جمله در سال ۱۲۵۷ در یزد اولین مدرسه نوین شکل گرفته و دانش آموز هم داشته است. البته مدارس نوین در ابتدا باب میل دستگاه قاجاری نبوده است.

وی با اشاره به این مطلب که مدارس نوین را یزدی های از فرنگ برگشته برپا می کردند، افزود: یزدی‌هایی که از هند و چین و ... برمی‌گشتند این مدارس را با شیوه های نوین برپا می کردند، خودشان کتاب های درسی می نوشتند و در مدارس شروع به کار می کردند. طبق تحقیقاتی که من انجام دادم این مدارس نزدیک به ۱۵ سال پنهانی کار می کردند به خاطر اینکه مورد غضب حکومت قاجار بودند. به طور مثال ناصرالدین شاه دستور می دهد مدرسه میرزاحسین خان را که در تبریز بودهف تخریب کنند و آجرهای آن را با ارابه به تهران بیاورند. در مورد یزد هم ما چنین چیزی داریم که معلم ها دستگیر می شدند، متولیان این مدارس مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند و گاه به قتل می رسیدند. این بود که دیدم یادگیری علم و آموزش سواد و تحصیل چقدر سخت بوده، امروز ما ساده ترین کاری که می توانیم انجام دهیم درس خواندن است.

نقاشی افزود: جرقه ابتدایی این سوژه از همین جا به ذهن من خورد که چرا کسی که می خواسته در آن دوران تحصیل کند کشته، زخمی و زندانی می شده است؟! در تحقیقاتی که انجام دادم مدارس تاریخی یزد را که به شیوه نوین اداره می شدند پیدا کردم، عکس هایی برای استنباط گفته ها پیدا کردم، اسنادی از خانواده های بانی های مدرسه؛ کسانی که این مدارس را راه انداخته اند و در یزد زندگی می کنند را پیدا کردم که سندهای رسمی دارند. تمام اسناد و بنچاق های مربوط به یکی از معلم هایی که در دوران مشروطه در یزد ترور شده بود را از خانواده اش گرفتم و در تحقیقاتم از ان استفاده کردم.

وی با اشاره به این موضوع که نامه های حکومتی که در آن دوران وجود داشته در مراکز اسنادی خود یزد نگهداری می شود، بیان کرد: بسیار جالب است که برخی از افرادی که در این مدارس تحصیل کرده اند در قید حیات اند و نزدیک به ۱۰۰ سال دارند و من یک سری از اطلاعات را از آن ها گرفتم.

نقاشی اضافه کرد: این مدارس پارسی اکنون به دولت جمهوری اسلامی واگذار شده اند و زیر نظر آموزش و پرورش همچنان به حیات خود ادامه می دهند و خوشبختانه نه تبدیل به موزه و نه تبدیل به یک بنگاه دیگری شدند بلکه وقف شدند تا همیشه مدرسه باشند. آدم هایی که تلاش کردند تا علم در کویر جاری شود، بچه های فقیر، خانواده های فقیر و آن موج بی سوادی حاکم در زمان قاجار به خصوص در شهرهایی مانند یزد که به هر حال شهرهای خیلی بزرگی نبودند حاکم باشد و تلاشی شده که این جهل و بی خردی جمع شود. تمام  این مسایل برای من جذاب بود و فهمیدم که می توانم در قالب یک فیلم نشان دهم که چه انسان هایی در چه زمانه ای و چگونه با چه مشقتی باعث شدند که ما امروز سواد داشته باشیم و تحصیل کنیم و حق آزادی اجتماعی داشته باشیم. این آدم ها باید شناسانده و معرفی شوند.

وی ادامه داد: این موضوع مسئله ای بود که همیشه در ذهن داشتم و خوشبختانه مدارک و اسناد خیلی خوبی هم پیدا کردم و اگر مشکلی پیش نیاید اوایل اردیبهشت ساخت این کار را آغاز می کنم. مجوزهای ساختم را هم گرفتم و باید کارهای اداری را در یزد انجام دهم تا بتوانم شروع کنم تا پیش از شروع گرما تصویربرداری این مستند به پایان رسد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.