سه‌شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۲۷

در گفت‌وگو با سینماپرس عنوان شد؛

معلم: طرح مسائل گذشته سینمای ایران را جلو نمی‌برد/ مطبوعات نقش سانسورچی و فیلمسازان نقش مدیر را بازی می‌کنند!

علی معلم منتقد در نشست آسیب شناسی نقد فیلم در فرهنگسرای رسانه

سخنگو و عضو هیئت انتخاب جشنواره فيلم فجر درباره وضعیت اکران سال آینده گفت: دائما روبه گذشته نگاه نكنیم همانطور كه طرح این مسائل كاری از سینمای ایران جلو نمی برد و ما باید با واقعیت روبرو شویم كه ببینیم چه كار باید كرد، سینمای ایران مشتری خود را از دست داده و خب چه راهی برای فرار از این معضل وجود دارد؟

علی معلم؛ سخنگو و عضو هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر درباره وضعیت اکران سال آینده به سینماپرس گفت: اکران سال آینده دشوار خواهد بود و امیدوارم در نیمه سال آینده فیلم ساخته شود به دلیل اینکه فیلم هایی که در جشنواره خواهیم دید فیلم های گرمی برای اکران نیستند و بحران مخاطب در سال آینده ادامه خواهد داشت برای اینکه در سینمایمان به مردم اهمیت زیادی نمی دهیم.

معلم با اشاره به اینکه اکثر فیلم های جشنواره تلخ هستند، یادآور شد: البته به نظرم تلخی و شیرینی به معنای ارزش نیستند ولی گاهی دیدگاه فیلم ها منفعل و عقب مانده است. به نظرم بیش از آنکه تلخ باشند بیشتر منفعلانه است تا تلخ و فیلم هایی به شدت محصوری است، من اسمش را فیلم های زندانی گذاشتم، فیلم هایی که فیلمسازش زندانی عقایدش و مخاطبش را هم زندانی می کند، که این خیلی تأسف بار است و در نهایت تماشاگر برای اینکه حصر شود به سینما نمی رود، چون سینما برای اندیشیدین است.

وی ادامه داد: اگر بخواهیم موضوع تلخی را پرداخت کنیم نیازی نیست که فشار زیادی را به مخاطب وارد کنیم به نظرم این موضوع بیشتر برای به پایان رسیدن ذهنیت فیلمسازی است تا برآمده از مشکلات حوزه اجتماعی، در حالی كه مشکلات اجتماعی باید بیشتر عصبی کند.

معلم خاطرنشان کرد: من با فیلم های اجتماعی خشمگین موافقم که البته چند فیلم هم در جشنواره با این رویکرد است که دیدنشان به مخاطب انگیزه رفع مشکلات را می دهد، فیلم های خوب باید برای برطرف کردن معضل انگیزه ایجاد كنند نه اینکه تماشاگر را مفعول فرض و دچار ناامیدی کنند، این فضای قالب فیلم های امسال است که با کمال تاسف این سینمایی نیست که مورد توجه مردم باشد و قطعا مردم از آن استقبال شایان توجه ای نمی کنند.

سردبیر مجله دنیای تصویر در پاسخ به اینکه چرا تعداد فیلم های حاضر در جشنواره زیاد است، گفت: جشنواره باید سبد انتخابی داشته باشد و نهایتا هر جشنواره ای که در شکل ده روزه برگزارمی شود حدود ۲۲ فیلم را می تواند در بخش مسابقه قرار دهد، البته می تواند بخش های جانبی دیگر هم داشته باشد ولی توجه بیشتر جشنواره ها روی بخش مسابقه است و بخش های دیگر که به فراخورد می تواند اضافه شود.

معلم با تاکید به اینکه با سخت گیرانه ترین نگاه برای انتخاب فیلم های جشنواره حدود ۱۶ فیلم باید انتخاب می شد، گفت: این نکته تنها مسئله ایران نیست و در همه دنیا این اتفاق می افتد. برای مثال یک سال جشنواره کن با ۱۶ فیلم برگزار شد، بعضی اوقات محصولات سینمایی اقناع کننده نیست بنابراین جشنواره خودش را مقید نمی داند ولی می تواند فیلم های خارج از مسابقه نشان دهد. امسال ما با متورم بودن فیلم ها مواجه بودیم که ۱۲۵ فیلم درخواست داده بودند، بسیاری از فیلمسازان هم معتبر بودند و تصور رسانه و عمومی این بود كه چرا فلان فیلم نیست و چون فیلم‌ها را نمی بینند طرح این موضوع خیلی غلط است.

وی ادامه داد: افراد بدون اینكه مطلع باشند راجع به چه چیزی حرف می زنند و از قبل شروع به فضاسازی می كنند، فیلمسازان هم این موضوع را یاد گرفتند كه عوام زدگی را با لشگر رسانه‌ای راه می اندازند و اظهارات مختلفی می كنند كه فیلم من تلخ بود اما صراحتا می گویم كه فیلمشان بد بود و هیچ جشنواره‌ای هم فیلم بد انتخاب نمی كند مگر اینكه جشنواره قصد داشته باشد تا بی اعتبار شود، بنده هم یك قابلیت دانشی دارم و به خاطر دوست داشتن فلان فیلساز كه پولی به دست آورده و فیلمی را ساخته است نمی خواهم خلاف آن عمل كنم، مجموع شرایط ما را به این سمت برد كه فیلمهایی كه مدعی هستند باشند و به قول دوستی اجازه دهیم این فیلم‌ها با مردم مواجه شوند و چرا ما در اتاق خلوت تصمیم بگیریم، بنابراین فضا را بازتر كردیم كه نیمی از فیلم ها به جشنواره راه یابند و موقعیت بدی هم نیست.

معلم ادامه داد: متاسفانه در ایران همه مسائل با هم قاطی شده است،‌ به عنوان مثال نظارت با نقد و تبلیغات با نقد قاطی شده است، مطبوعات نقش سانسورچی را بازی می كنند و سانسور چی نقش منتقد را بازی می كند، فیلمسازان نقش مدیر را بازی می كنند! این وضعیت ناسالمی است. صنعت سینمای واقعی فیلمش را برای مردم می سازد و هزینه اش را هم از مردم می گیرد، حال ممكن است فیلم دربیاد یا درنیاد، همانطور كه مارتین اسكورسیزی هم فیلم می سازد كه ممكن است خوب نشود ولی ندیدم كه خوب نشدن فیلمش را تقصیر مردم بندازند و یا هیچكاك فیلم بد بسازد و بعد مردم را ابله خطاب كند، اینها سقوط‌های اخلاقی است كه در سینما رخ داده است، سینما عنصر شفافی است كه روی پرده می افتد و همه می بینند، چیزی نیست كه بتوان آن را كتمان كرد.

تهیه كننده «آل» یادآور شد: باید با مسائل واقعی خودمان برخورد كنیم اگر اشكالی در ارتباط ما با مردم است آنها را تصحیح كنیم و روند روبه رشد داشته باشیم و دائما روبه گذشته نگاه نكنیم همانطور كه طرح این مسائل كاری از سینمای ایران جلو نمی برد و ما باید با واقعیت روبرو شویم كه ببینیم چه كار باید كرد، سینمای ایران مشتری خود را از دست داده و خب چه راهی برای فرار از این معضل وجود دارد؟ سینمای ایران به تكرار محتوا و سوژه رسیده است و در اتاق‌های دربسته دفن شده، نصف فیلم های امسال در یك چارچوب محدود محصور شدند به قدری تكرار شده است كه من بعد از دیدن ۱۲۰ فیلم نیاز به قرص اعصاب پیدا كرده بودم این هنر باعث افسردگی می شود در عین حال كه هنر برای شكوفا كردن ذهن است.

وی ادامه داد: هنر دیدگاه دیگری از جهان به ما می دهد همانطور كه من فیلم خوبی را می بینم یك هفته حالم خوب می شود حتی اگر این فیلم تلخ باشد و ما را به یك لطافتی می رساند كه آن معنا شیرین است، متاسفانه این فیلم هایی كه ساخته شده و برخی از آنها را فیلمسازان صاحب نامی هم ساخته اند عمیقا افسرده هستند و متاسفانه همه هم می گویند از این شرایط افسردگی بیرون می‌آید، پس اینجا فضیلت هنرمند چه می شود؟ اگر هنرمند مثل راننده تاكسی شرایط رویش تاثیر بگذارد پس چرا اسم خود را هنرمند می گذارد! هر صفتی كه ما به خودمان می دهیم با خودش یك سری خصایص دارد و نمی توانیم ما این صفت‌ها را بدون موصوف آن داشته باشیم.

تهیه كننده «ازدواج به سبك ایرانی» ادامه داد: اگر ما اسم‌مان را هنرمند می گذاریم باید شرایطش را هم داشته باشیم، اگر قرار است ما هم جزو این مردم باشیم چه فضیلتی برای فیلمسازی ما است؟ انگار هنرمندان طلبدارند و دائما یك جور رفتار می كنند كه از سیاستمداران و مردم طلبكار هستند! در جهان امروز سینما مرز ندارد، من خودم را با ویكتور هوگو در یك مرز می بینم تا فلان رمان نویس داخلی و همانطور كه موسیقی خوب داشته باشیم به آن می بالیم اما موسیقی بدی به نام پاپ ساخته می شود كه ارزشمند نیستند و به زور هم نمی توان برای آن جا باز كرد، این آثار در زور ساخته می شود آنقدر از این فیلمها در تاریخ سینما ساخته شده است كه بعد از مدتی فراموش می شود، مردم از فیلم و كتاب خوب، استقبال می كنند ولی آثاری هم بودند كه آدمهای بی هنری ساختند و آدمهای بی سوادی آنها را نوشتند و به زور برای آن جنجال ساختند و ازشان مكتب هم ساختند ولی این مكاتب به هرز رفت و تاثیری رو زندگی مردم نگذاشت. معیارهای در هم ریخته ای ایجاد شده است و هركس خود را در جایگاه داور قرار می دهد.

معلم با تاكید بر نگاه استراتژیك درباره تاثیر جشنواره بر كیفیت فیلم ها، خاطرنشان كرد: جشنواره ها روی فیلم های بد فشار می‌آورند و بخش برجسته سینما را تشویق می كنند، این موضوع البته به شرطی اتفاق می افتد كه جشنواره ها معیار خوبی برای قضاوت و انتخاب داشته باشند همواره ما یا در بخش داوری لنگ زدیم و یا در بخش انتخاب، چون قالب جشنواره فیلم فجر یك سند مشخصی نداشته است كه آیا این جشنواره سمت و سوی هنری دارد؟ یا گفتمان و سوژه های اجتماعی را در نظر دارد، به همین دلیل نتوانسته تاثیرگذار باشد، هر سال بنا به مدیران متغیر اهدافش هم تفاوت كرده، یك سال فیلم های شعاری بوده و یا یك سال به صنعت توجه شده اما پس كی به مفهوم سینما می خواهیم توجه كنیم؟

وی ادامه داد: كسانیکه مدعی مصلح اجتماعی هستند پس در سینما چه كار می كنند؟ تحلیلگر اقتصادی در سینما دخالت می كند وقتی در سینما می‌آیند باید با مفهوم سینما صحبت كنند، برخی از فیلمسازان احساس می كنند منتقد اجتماعی هستند پس در سینما چه كار می كنند؟ چرا نمی روند در روزنامه‌ها مطلب بنویسند؟ سینما جای صرفا نقد اجتماعی نیست، برخی ها افتخار می كنند كه در سینما نقد اجتماعی مطرح می كنند.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.