سینماپرس-سعید فصیح/ از زمانی که حجت الله ایوبی از موسسه اکو جدا شد و ریاست سازمان سینمایی کشور را بر عهده گرفت بسیاری نگرانند که وی به دلیل نداشتن دانش سینمایی و عدم آشنایی با بخشهای مختلف سینما، قادر به مدیریت سازمان سینمایی نیست و نمی تواند مشکلاتی را که سالهاست گریبان سینمای ایران را گرفته برطرف کند و صد البته این نگرانی در میان اهالی سینما هنگامی شدت گرفت که وی مدیرانی را از عرصه های مختلف فرهنگی کشور وارد سازمان سینمایی کرد و کمتر از مدیران حوزه سینما استفاده نمود. بماند که برخی به دلیل اثبات تحلیل های غلط خود و لجبازی های اخیر با یکی دو اقدام همچون بازگشایی خانه سینما همچنان به خود امید می دهند که با چیدمان مدیریتی فعلی میتوان برای برای برون رفت از مشکلات اساسی سینما کاری کرد!!
در هر حال، طی مدت گذشته بسیاری منتظر بودند تا دلیل منطقی ایوبی را برای انتخاب مدیرانی از عرصه موسیقی و تئاتر در مسندهای مختلف سازمان سینمایی بدانند. هر چند که پیش از اظهارات اخیر ریاست سازمان سینمایی در برنامه زنده تلویریونی شبکه خبر، بسیاری از مدیرانی که از دیگر حوزه ها وارد این عرصه شده بودند حوزه کاری خود را جدا از حوزه سینما ندانسته و همین موضوع را تضمین مدیریت خود دانستند.
اما آنچه مسلم است در سازمان های عریض و طویل فرهنگی هنری که یکی از آنها سازمان سینمایی است رابطه بین دانش شخصی و دانش سازمانی کاملاً از هم متمایز است. فرهنگ دانشی نوعی روش زندگی سازمانی است که افراد را به خلق، تسهیم و استفاده از دانش براي کسب منفعت و موفقیت دایمی سازمان برانگیخته و آنها را به این کار قادر می سازد.
این سوالی بود که همه افرادی که با حوزه سینما سر و کار دارند از ایوبی داشتند که وی در پاسخ به این سوال در بیان عملکرد صد روزه خود دلیل انتخاب مدیران دیگر حوزه ها را برای سینما اینگونه عنوان کرد:" هر گزینشی از میان اهالی سینما دیگری را آزرده خاطر می کرد"!؟
گویی سینماگران اطفالی هستند که باید شکلات هایی که "مدیریت" نام گرفته را یا به همه آنها داد یا به هیچ کس!! که این گفته بعیدتر از آن بود که از دهان ایوبی شنیده شود. شاید اگر رییس سازمان سینمایی در مورد این پرسش اینگونه عنوان می کرد که وی "در انتخاب مدیران اختیار انتخاب دارد"درست تر و بهتر بود و جایگزین اهانتی میشد که وی تلویحا به جامعه نخبه و فرهیخته سینماگران کشور کرد.
به نظر میرسد ایوبی فردی محافظه کار در مدیریت است و تنها می خواهد حداکثر نظرات مثبت را در میان دولتی ها و سینمایی ها برای شخص خود داشته باشد، شاید هم یکی از این شاخه پریدن به آن شاخه پریدن وی در طول سالهای مدیریتی از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و سازمان بازرسی کل کشور گرفته تا موسسه اکو آنهم با گرایش شخصی به حوزه هنرهای تجسمی و خطاطی و نگارگری!! دلیلی باشد برای اینکه وی دنبال محبوبیت است نه تغییری موثر در حوزه ای تخصصی در عرصه فرهنگ!؟
رییس سازمان سینمایی باید بداند با این جمله تمام درها را به روی منتقدان می بندد و بر همگان بیشتر و بیشتر ثابت می شود که وی برای سینمای ایران بیشتر از مدیریت همراه با برنامه ریزی مدون و هدفمند، فقط برای این آمده که سینما را بحال خود رها کند و به هر قیمت ارتباط چندانی میان انتظارات حاکمیت و اهالی سینما شکل نگیرد . درحالیکه سینمای ایران برخلاف این تفکر محافظه کارانه ، فردی مقتدر نیاز دارد تا در این آشفته بازار با قدرت ظاهر شود و به جای آنکه همه را راضی نگه دارد کار درست انجام دهد که مطابق با خواسته جامعه سینمایی و در عین حال قوانین و مقررات جاری و در راستای سند چشم انداز بیست ساله باشد.
بی شک رفتار منفعلانه ومحافظه کارانه، کشور را از رسیدن به چشم انداز 1404 عقب انداخته و سکون و رخوت های مصلحتی زیبنده هیچ مدیری نیست حتی در حوزه فرهنگ و با وجود هزار و یک مشکل!
نگارنده معتقد است واقعیت امری که ایوبی به آن در انتخاب مدیران غیر سینمایی خود اشاره نکرد در سه بند خلاصه می شود:
۱ - فارغ از سلامت شخصی و مدیریتی افراد، حجت الله ایوبی در مدیریت خود تنها به همین چند نفر اعتماد ویژه دارد و آنها نیز زمانی که وی در فرانسه رایزن فرهنگی بوده و یا در اکو مدیریت می کرده برادری خود را به انحاء مختلف به وی اثبات کرده اند.لذا انتخاب آنها نوعی ادای دین و در عین حال نشان از بسته بودن دایره اعتماد وی نسیت به بسیاری از مدیران سینمایی کشور است.ضمن اینکه نبود مدیر دلخواه و مورد اعتماد شاید باعث شده وی به واژه زیبای "چابک سازی" و کوچک کردن سازمان سینمایی روی آورد که نمونه آن حذف بی دلیل و شاید هم از سرناچاری دو معاونت آثار و فعالیتهای سازمان در طول همین سه ماه گذشته است!
۲- رییس سازمان سینمایی متاسفانه به حدی نسبت به مدیران سازمان سینمایی دولت دهم بدبین است که ترجیح می دهدبرای جلب رضایت همگان و یا بهتر بگوییم یک گروه اقلیت خاص پشت پرده، تنها از مدیران حوزه تئاتر و موسیقی و تلویزیون استفاده کند و و مدیران قبلی باید به هر دلیل از سازمان سینمایی پاکسازی و یا تسویه شوند. بهترین مصداق آن اظهارات ایشان در اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه در تحسین عملکرد هاشم میرزاخانی رییس سابق سینمای جوان و جابجایی نامبرده به فاصله 10 روز از این مسئولیت است که این رفتار متناقض در جای خود قابل تامل است!
۳ -تحلیل دیگر در انتصابات ایوبی این است که وی با توجه به روحیات اصلاح طلبانه خود قلبآ تمایل دارد افرادی را از یک جریان خاص برای مدیریت های سینمایی انتخاب کند که البته از سوی حاکمیت و کمیسیون فرهنگی مجلس بعنوان بزرگترین دستگاه نظارتی کشور چندان پذیرفته نیستند و لذا اگر آنها به مدیریت انتخاب شوند ایوبی با فشارهای متعددی روبرو خواهد بود و به همین دلیل وی ترجیح داده از روش مدیریت در سایه استفاده کند، به نحوی که آنها را در جایگاه مشاوران رسمی و غیر رسمی خود قرار دهد و آنها بدون آنکه در رأس باشند سینما را مدیریت کنند و دیگران که اغلب چهره های محافظه کار و بی حاشیه ای هستند تنها نام مدیر را یدک بکشند!
سینمای ایران که نه، هر کجای دنیا حتی همین هالیوود که قله سینمایی دنیا شده است مدیری مدبر می خواهد. همه می توانند برای سینما مادری کنند. پس در صد روز پیش رو کاش ایوبی شیوه مادری را کنار بگذارد و شیوه مدیریت را در پیش گیرد. سینمای ایران به مراسم تقدیر و تودیع و معارفه خلاصه نمی شود و قرار نیست ریاست سازمان سینمایی هر بار با دادن وعده هایی آنچنانی جامعه سینمایی کشور را که مشتمل بر بیش از 6 هزار نفر انسان فهمیده و فرهیخته است را سرگرم نماید!
جناب ایوبی! سینما دنیای متفاوت تری نسبت به همه آن مناصبی است که جنابعالی آرام و بی دغدغه به کار فرهنگی خویش مشغول بودید...سخنان دلسوزانه منتقدان را بشنوید و بدانید که شما مدیر تشکیلاتی حساس در عرصه فرهنگ کشور شده اید که مقام معظم رهبری آن را کلید توسعه کشور می دانند.محافظه کاری در سینما یعنی مرگ تدریجی سینما!
نظرات