چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۰

مشکل رسانه ملی؛

عدم برخورداری تلویزیون از معیار و چارچوب مناسب نظرسنجی

شبکه‌های تلویزیونی

سینماپرس: مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما برای به‌دست آوردن نظرسنجی و ارزیابی درست، باید از کارشناسانی بهره ببرد که هیچ وابستگی سازمانی نداشته باشند. چون نقدهایی که به رسانه‌ملی وارد است یکی از آنها عدم شناخت سلایق و نیازمندی‌های مخاطبین است.

به گزارش سینماپرس، آخرین‌های مرکز تحقیقات رسانه‌ملی نشان می‌دهد که هنوز مردم سریال‌های قدیمی را به مجموعه‌های جدید تلویزیون ترجیح می‌دهند؛ اما این نظرسنجی‌ها چه‌قدر بیش از آمار دادن به تهیه‌کنندگان و کارگردانان کمک می‌کند که برنامه یا سریال خوبی بسازند؟ یا نبض مخاطب را بشناسند که کدام کارها و آثار را دوست دارند و از آنها استقبال می‌کنند؟

البته ورطه تحقیقات و پژوهش‌های رسانه‌ملی را بسیاری از کارشناسان قبول ندارند و علی طلوعی رئیس مرکز پژوهش‌ و سنجش سازمان صداوسیما پیش از این در گفت‌وگویی با خبرنگار خبرگزاری تسنیم  گفته بود مرکز افکارسنجی رسانه‌ملی یکی از علمی‌ترین و کارشناسی‌ترین مراکز افکارسنجی و پیمایش در کشور است؛ با بیش از نیم‌قرن فعالیت از یک‌هزار و ۲۰۰ پرسشگر در سراسر کشور بهره می‌برد و نظرسنجی‌ها را از تهران و ۳۱ کشور مشخصاً با نمونه قریب به ۵ هزار نفر بر روی افراد بالای ۱۲ سال اجرا می‌کند.

فارغ از پژوهش و افکارسنجی، صداوسیما باید به این سمت برود که پژوهش و تحقیق پررنگ‌تر شود تا توجه به این آمارها! چرا که همیشه برنامه‌سازان و سریال‌سازان ما کمتر از مقوله پژوهش و تحقیق برخوردارند و بیش از هرچیز شتاب‌زدگی و رساندن به آنتن برایشان اهمیت دارد؛  از طرفی فقط روی آنتن بودن بیش از همه‌چیز برای مدیران تلویزیون اهمیت دارد.   بدین واسطه می‌بینیم که هرچند وقت یک‌بار برخی از آثار قدیمی تلویزیون بیش از کارهای جدید دیده می‌شوند و طرفدار دارند.

برخی از سریال‌ها با پشتوانه چند سال روی آنتن ماندن هم نتوانستند مثلاً به سریالی همچون یوسف پیامبر که چندین‌بار روی آنتن بوده‌اند، برسند و مردم کماکان این قدیمی‌ها را بیشتر دوست دارند. مثلاً در میان ستایش، گیله‌وا، پناه آخر، به رنگ خاک و سریال‌های دیگر، یوسف پیامبر در شبکه آی‌فیلم روی آنتن رفت باز هم اقبال مخاطب را به همراه داشت و بیش از سریال‌های دیگر دیده شد. زیرا مردم رضایت ۹۹ درصدی از پخش مجدد سریال "یوسف پیامبر" داشته‌اند.

مرکز تحقیقات صداوسیما اعلام کرده است که بیش از ۸۰ درصد مردم، سریال، فیلم‌سینمایی، مسابقه، ‌ مستند، برنامه‌های سخنرانی، گفت‌وگومحور، ورزشی و اخبار را دیده‌اندکه اینجا باید مشخص شود این ارزیابی‌ها با چه چارچوب و معیارهایی، بررسی می‌شوند؛ چون مخاطبان از بسیاری برنامه‌های تلویزیون که کمتر نوآوری و خلاقیت در آنها دیده می‌شود، ناراضی‌اند و میزان تماشاگر سریال‌های جدید هم نشان می‌دهد خیلی از وضع مجموعه‌های امروزی، رضایت ندارند.

به نظر می‌رسد اگر پژوهش، ارزیابی و نظارت توأمان با هم جلو بروند اتفاق خوبی برای برنامه‌سازی و سریال‌سازی خواهد افتاد؛ زیرا بسیاری از سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیون بدون نظارت درست و دقیق روی آنتن می‌روند و بعضاً این حلقه مفقوده در آنها دیده شده است. به نظر می‌رسد نقدها و گلایه‌های مردمی هم در قالب نظرسنجی‌ها منتشر شود تا سریال‌سازان و برنامه‌سازان بدانند مردم نسبت به کارشان انتقاد داشته‌اند و ضعف‌ها و کاستی‌هایشان کجا است؟ چرا که از تحلیل‌ها و نقدهای رسانه‌ها می‌رنجند و باورشان این است که مردم فقط آنها را می‌بینند و مخاطب حداکثری فلان سریال و برنامه‌اند؛ اما واقعاً در چه شرایطی برخی از سریال‌ها بیننده ۸۰ درصدی داشته‌اند که هیچ سریال قدرتمندی روی آنتن نبوده و در کنداکتور هم ساعت مناسبی برای دیدن برخی از سریال‌های درنظر نگرفته‌اند که در آمارهای صداوسیما به توفیقی برسند.  

مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما برای به‌دست آوردن نظرسنجی و ارزیابی درست و اعلام معیارها و شاخصه‌های موردنظر مردم برای ساخت سریال و برنامه تلویزیونی، باید از کارشناسانی بهره ببرد که هیچ وابستگی سازمانی نداشته باشند و از طرفی به آمایش مطلوب جامعه‌ای و منطقه‌ای نیز دست پیدا کند. چون نقدهایی که به رسانه‌ملی وارد است یکی از آنها عدم شناخت سلایق و نیازمندی‌های مخاطبین است. همچنین مهمترین مشکل تلویزیون ما امروز به عدم برخورداری از معیار و چارچوب مناسب ارزیابی و نظرسنجی برمی‌گردد.

مصداق بارز آن کمدی‌های پرفروش این روزهای سینمای ایران است که در میدان ارزیابی کیفی هیچ حرفی برای گفتن ندارند؛ در تلویزیون هم می‌بینیم که طبق روال بعد از پخش کامل آمار ۸۰ یا ۹۰ درصدی سریال یا برنامه تلویزیونی، عوامل هم مورد تقدیر رسانه‌ملی قرار می‌گیرند اما در اکثر مواقع آن کیفیت مطلوب مدنظر سازمان صداوسیما متناقض با نظر صاحب‌نظران و کارشناسان و مردم است؛ مخاطبی که در گزارش‌های میدانی به دست آمده بعضاً از روند برنامه‌سازی و سریال‌سازی تلویزیون رضایت ندارد.  

یکی از کارهایی که باید مرکز تحقیقات و پژوهش صداوسیما فارغ از اعلام آمار و نظرسنجی در دستور کار خودش قرار بدهد شناسایی سوژه‌های ناب و طرح واقعیت‌های جامعه است که برنامه‌سازان و سریال‌سازان تلویزیونی به سمت تعریف مضامین جذاب و موردنظر مردم بروند. سوژه‌ها باید به واقعیت امروز نزدیک باشند نه اینکه هنوز داستان علاقه‌مندی پسری سنتی به دختری مدرن را بازتعریف کند؛ کاری که پیش از این در فیلم‌ها و آثار دیگر دیده‌ایم؛ اینکه سریال‌ها و برنامه‌ها هم‌شکلند امری مرسوم است و انگار نه انگار که نوآوری و خلاقیت هم پارامترهای ساخت سریال و برنامه است.

امیدواریم مدیران، فیلمسازان و تهیه‌کنندگان ما در تلویزیون قدری با جامعه همراه شوند، شاید کیفیت کارها بالا بروند و حسّ دیگری برای مخاطب ایجاد کنند.

نکته آخر هم شاید به این موضوع برگردد که این نظرسنجی‌ها به بستری برای رقابت ناسالم میان مدیران میانی سازمان صداوسیما تبدیل شده است؛ اما به جای دلخوشی مدیران با برخی آمارها و نظرسنجی‌ها، کاستی‌ها و ضعف‌ها گوشزد شوند و پژوهش پشتوانه برنامه‌سازی‌ها و سریال‌سازی‌ها باشد بهتر است؛ چرا باید برخی از برنامه‌ها بدون پشتوانه پژوهشی و برخی از سریال‌ها در حد طرح، کلید بزنند و روی آنتن بروند.

مخاطب امروز با هوشمندی و درایت رسانه‌ای بهترین و بامحتواترین خوراک رسانه‌ای را به عنوان توشه و سرمایه رسانه‌ای و فرهنگی‌اش برداشت می‌کند. تلویزیون کار سخت‌تری نسبت به گذشته دارد و باید  پاسخگوی این سلایق متفاوت و سختگیرانه مخاطبی باشد که در فضای مجازی فعالانه در میدان حضور دارد و شبکه‌های ماهواره‌ای هم هر روز با جامه جدید و شکل و شمایل متفاوتی پا به عرصه وجود می‌گذارند.

تلویزیون به دور از کلیشه، تکرار و اتکا به عده خاصی باید میدان‌دار اصلی جریان رسانه‌ای باشد؛ چرا که با برنامه‌سازی هوشمندانه و سریال‌سازی‌های جذاب و محتوایی، همواره مخاطب خودش را داشته و دارد. همان‌طور که در چند سال گذشته ایام مناسبتی و غیرمناسبتی با سبدی متنوع از سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی مواجه بودیم و حالا شتاب‌زده و چند روز مانده به نوروز یا رمضان به این فکر می‌افتیم که فلان شبکه تلویزیونی چه برنامه‌ای داشته باشد؛ چند نفر دور هم جمع شوند دکوری بزنند و خواننده و هنرپیشه‌ای را دعوت کنند؛ باز آنجا هم تهیه‌کنندگان به ربودن مهمان همدیگر روی می‌آورند و برای آوردن فلان خواننده و سلبریتی خاص حتی رقم‌های بالاتری پیشنهاد می‌کنند تا آن مهمان به برنامه‌شان بیاید.

اما در گذشته آن‌چیزی که در معرض رقابت قرار می‌گرفت خلاقیت، نوآوری و ابتکار عمل بود؛ تلویزیون باید به سراغ افراد جدید که قدرت خلق موقعیت‌های نوآورانه و مبتکرانه را دارند، برود؛ همان‌طور که بارها از واگذاری تهیه‌ و تولید برنامه و سریال به عده‌ای خاص سود چندانی نبرده‌اند و شاهد پیشرفت و حرکت رو به جلویی در عرصه ساخت و تولید برنامه و سریال نبوده‌ایم و از رسیدن به سرمنزل‌های مقصود در جذب مخاطب هم بازمانده است.

موضوع جذب مخاطب مسئله مهمی است که با نگاهی به نظرسنجی‌های صداوسیما هم به این واقعیت مهم می‌توان پی برد که صداوسیما برای پویایی و تقویت رسانه‌ای به آن نیاز دارد؛ مثل زمان‌های قبل که خیلی از برنامه‌ها و سریال‌های نوستالژی در تلویزیون ساخته می‌شد و همین الان هم در چند بار بازپخش و تکرار هم دیدنی‌اند؛ همان زمانی که تلویزیون به اصالت‌ها بیش از خودنمایی‌های مجازی اهمیت می‌داد یا سعی نمی‌کرد که از ماهواره کپی کند؛ بلکه با تمام قدرت رسانه‌ملی جمهوری اسلامی ایران می‌ماند.

*تسنیم

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.