در میان مجموعههای نوروزی سیما، «چک برگشتی» ساخته سیروس مقدم بیش از سایرین به مضامین اجتماعی توجه نشان داده و بدانها پرداخته است که البته گاه تعدد مضامین یکدستی آن را تحتالشعاع خود قرار داده است.
مقدم که علاقه زیادی به این دسته سوژهها داشته این بار نیز با قرار دادن قهرمان داستاناش به نام لطیف در موقعیتی بحرانی داستان را پیش برده و از خلال آن به یک کمدی تلفیقی دست پیدا کرده است. سیر حوادث در فیلمنامه «چک برگشتی» برخلاف نمونههای مشابهاش بسیار سریع بوده که این امر تمرکز مخاطبان را سلب کرده و اجازه تنفس را به آنان نمی دهد! در واقع صحت و صفایی به عنوان نویسندگان فیلمنامه بسیاری از ضعفهای موجود در کارشان را که شتابزدگی بسیار نیز در آن به چشم میخورد از این طریق پوشانده و با برهم زدن تمرکز مخاطب به هدف خود رسیده اند. برای مثال به صحنههای پس از تصادف اتومبیل احمد با پلاکارد انتخاباتی دکتر مشرفی و حوادث پی در پی پس از آن توجه کنید.
ایده مرکزی فیلمنامه چک برگشتی (به زندان افتادن لطیف برای مهریه) ایده فوقالعاده خوبی برای استارت کار بوده اما شرط کافی برای پیشبرد داستان به حساب نمیآید. درواقع صحت دست روی موضوع تراژیکی گذاشته که بسیاری از مردم را درگیر خود کرده و مشکلات بسیاری را برایشان به وجود آورده است.حال خنداندن مخاطب با توجه به تلخی موضوع کار دشواری است که نویسندگان «چک برگشتی» با متوسل شدن به نوعی کمدی بوف تا حدودی موفق به انجام آن شدهاند. اما مشکل اینجاست که لطیف خصوصیات یک قهرمان و حتی ضد قهرمان را هم نداشته و زشتیهای بسیار در رفتارش موج میزند که همین امر به پاشنه آشیل «چک برگشتی» تبدیل شده است. این اتفاق سبب شده تا مخاطب با لطیف احساس نزدیکی نکرده و برای سرانجام کارش در بیم و امید به سر نبرد! کاراکتری متوقع و طلبکار که با پررویی کارش را پیش برده و در این راه از هیچ کاری حتی دزدی از صندوق مدرسه نیز ابایی ندارد! حال اینکه چگونه مخاطب بخت برگشته میتواند با یک چنین کاراکتری احساس صمیمیت کند، سوالی است که باید از سیروس مقدم و سروش صحت پرسید. مقدم با توجه به انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه با هوشمندی خاصی از این فضا استفاده کرده و با قرار دادن کاراکتر دکتر مشرفی به عنوان یک کاندیدای انتخابات، به برخی مسائل پیرامون آن پرداخته است. از این منظر «چک برگشتی» موفق عمل کرده و به زبان طنز به برخی بداخلاقیهای انتخاباتی نظیر شام و نهار دادن برای کسب رای بیشتر که تخلف نیز محسوب میشود، پرداخته و آن را به نقد کشیده است. اخلاقگرا بودن دکتر مشرفی در اینجا بسیار خوب و باورپذیر از کار درآمده و به باور مخاطب مینشیند. ارتباط او با لطیف نیز که از نیمه کار به بعد به محور داستان تبدیل شده تا حدودی خوب از آب درآمده و تضادهای فکری میان این دو به خلق لحظاتی مفرح کمک شایانی نموده است.
سیروس مقدم در «چک برگشتی» از فرمول قدیمی و امتحان پس دادهاش که نمونهاش را در چاردیواری شاهد بودهایم، بهره گرفته و با وجود ضعفهای بسیار مورد توجه عموم قرار گرفته است. استفاده از نماهای خاص و زوایای دوربین غیرمتعارف که دیگر به سبک بصری مقدم تبدیل شده در «چک برگشتی» هر از گاه آزاردهنده جلوه کرده و ساز جداگانهای را کوک می کند! وی بازیگراناش را نیز از میان همکاران قبلیاش برگزیده و تنها چند بازیگر دیگر را بدان افزوده است. امیر جعفری برای نقش لطیف انتخاب بسیار مناسبی بوده که بازی کاملا بیرونیاش در خدمت نقش قرار دارد. با این حال ضعفهای موجود در این شخصیت، بازی جعفری را نیز تحتالشعاع خود قرار داده است. هدایت هاشمی که خاطره بازیاش در نقش روحانی فیلم «لطفا مزاحم نشوید» هنوز در یادها مانده، انتخاب فوقالعادهای برای نقش دکتر مشرفی بوده است. چهره مظلوم و سمپات هاشمی تناسب خوبی با ویژگیهای نقش داشته و آن را بیش از پیش تقویت کرده است. انتخاب یک لهجه خاص بیآنکه به منطقهای خاص تعلق داشته باشد، چالش بزرگی برای هدایت هاشمی بوده که با موفقیت از آن بیرون آمده است. هومن برقنورد نیز در نقش احمد فراتر از انتظار ظاهر شده و کلیشه یک آدم بی دست و پا و بیش از اندازه مظلوم را به بهترین شکل ایفا کرده است. حفظ راکورد صدا مهمترین وجه بازی برقنورد بوده است که با مهارت به انجام رسانده است.
«چک برگشتی» با توجه به مضمون ارزشمندش میتوانست به کاری بهتر و اثرگذارتر تبدیل شود، مشروط بر آنکه تولیدی شتابزده نداشته و کار بیشتری روی فیلمنامهاش صورت میگرفت.
انتهای پیام/ع.آ
جمعه ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۱:۵۸
پرونده4: «چک برگشتی» و سریالهای نوروزی؛
«چک برگشتی»؛ مجموعهای کمدی با چاشنی شتابزدگی
محمد جلیلوند
ارسال نظر